بخشی از مقاله
چکیده
اصطلاح توسعه پایدار یا پایا Sustainable development در اوایل سال های دهه 1970 درباره محیط و توسعه بکار رفت. توسعه پایدار فرآیندی است برای بدست آوردن پایداری در هر فعالیتی که نیاز به منابع و جایگزینی سریع و یکپارچه آن وجود دارد. توسعه پایدار در کنار رشد اقتصادی و توسعه بشری در یک جامعه یا یک اقتصاد توسعه یافته، سعی در توسعه مستمر، ورای توسعه اقتصادی دارد. توسعه پایدار عنصر سازمان دهندهای است که موجب پایداری منابع تجدیدناپذیر میشود، منابع محدودی که برای زندگی نسل آینده بر روی کره زمین ضروری است. توسعه پایدار فرآیندی است که آیندهای مطلوب را برای جوامع بشری متصور میشود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و تبعات نظامهای حیاتی، نیازهای انسان را برطرف میسازد. توسعه پایدار راه حل هایی را برای الگوهای فانی ساختاری، اجتماعی و اقتصادی توسعه ارائه میدهد تا بتواند از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانههای زیستی، آلودگی، تغییرات آب و هوایی، افزایش بیرویه جمعیت، بی عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانهای حال و آینده جلوگیری کند. توسعه پایدار فرآیندی است در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها، جهت گیری توسعه فناوری و تغییرات نهادی که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار که از دهه1990 بر آن تأکید شد جنبهای از توسعه انسانی و در ارتباط با محیط زیست و نسلهای آینده است. هدف توسعه انسانی پرورش قابلیتهای انسانی محسوب میشود. توسعه پایدار به عنوان یک فرایند در حالی که لازمه بهبود و پیشرفت است، اساس بهبود وضعیت و رفع کاستیهای اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته را فراهم میآورد، و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع و بویژه کشورهای در حال توسعه باشد. توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تأمین نیازهای اولیه زیستی انسان، دستیابی به عدالت اجتماعی، خودمختاری و تنوع فرهنگی و حفظ یگانگی اکولوژیکی.
واژههای کلیدی:توسعه پایدار، طراحی پایدار، محیط زیست، معماری.
-1 مقدمه
واژه sustain به معنی پایدار میباشد و همچنین در فارسی به معنای حیات، زنده نگهداشتن، استمرار و آنچه که میتواند در آینده تداوم داشته باشد، است. یک ایده و اصطلاح بسیار گسترده، که معانی متفاوت و بسیاری دارد، در نتیجه فراوانی این معانی، صاحبنظران واکنشهای فراوان و متفاوتی را در این حیطه ارائه کردهاند. مفهوم توسعه پایدار، یک نوع تلاش برای ترکیب مفاهمِیدر حال رشدِ حوزهای از موضوعات محیطی در کنار موضوعات اجتماعی-اقتصادی میباشد. توسعه پایدار یک تغییر مهم در فهم رابطه انسان و طبیعت و انسانها با یکدیگر است. این مساله با دیدگاه دو قرن گذشته انسان که بر پایه جدایی موضوعات محیطی و اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته بود در تضاد است. در دو قرن گذشته، این تصور حاکم بود که محیط به طور عمده به عنوان یک عامل خارجی و تنها برای استفاده و استثمار انسان در نظر گرفته میشد. در این دیدگاه، ارتباط انسان و محیط، به صورت غلبه انسان بر طبیعت بوده و بر این باور استوار بود که دانش و فن آوری بشر می تواند بر تمام موانع محیطی و طبیعی برتری یابد . این دیدگاه مرتبط با توسعه سرمایه داری و انقلاب صنعتی و علم مدرن میباشد.
همانطور که بیکن یکی از پایه گذاران علم مدرن، آن را مطرح میکند: جهان برای بشر ساخته میشود و نه بشر برای جهان. دیدگاه مدیریت محیطی بر پایه مدیریت منابع طبیعی بود که تصدیق میکرد، بشر نیاز به منابع طبیعی دارد و این منابع میبایست به جای استفاده سریع و بدون برنامه، به درستی مدیریت شوند تا حداکثر استفاده از آنها طی سالیان طولانی میسر گردد. همچنین علم اقتصاد بر موضوع ارتباط انسان و رشد اقتصادی تأکید دارد، که در نتیجه آگاهی و استفاده از آن، موجب افزایش تولیدات، به عنوان یک اولویت، مطرح میگردد. این نگرش، کلیدی بود برای ایجاد رفاه در زندگی بشر چون از طریق رشد اقتصادی، فقر و تهیدستی می توانست از میان برود. کمیسیون جهانی محیط زیست، توسعه پایدار را این گونه تعریف میکند: »توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها، سمت گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد.« کمیسیون »بروندلند« درباره توسعه پایدار میگوید: »توسعه پایدار به عنوان یک فرایند، لازمه بهبود و پیشرفت وضعیت و از میان بردن کاستیهای اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته است و باید موتور محرکه پیشرفت، متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع، به ویژه کشورهای در حال توسعه باشد.«
پتوسعه پایدار توسعهای است که بتواند نیازهای فعلی سازمان را بدون خدشهدار کردن به تواناییهای نسل آینده در برآورد ساختن نیازهایشان پاسخ گوید. در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از همان مقدار سرمایه طبیعی که در اختیار دیگر نسلها قرار داشته به رسمیت شناخته شده و استفاده از سرمایه طبیعی در حد بهره آن مجاز شمرده شدهاست. توسعه پایدار چشم اندازی مهم و جدید در مدیریت و سیاستگذاری عمومی است که بطور گستردهای ظهور یافتهاست. این مفهوم تلاش میکند تا به نحو روشن تری نتایج آینده رفتارهای کنونی را مورد توجه قرار دهد. توسعه پایدار زمینه های مختلفی را مورد توجه قرار میدهد: تأثیر گازهای گلخانهای، تغییرات آب و هوائی، تخریب لایه ازن، تخریب زمین، کاهش منابع غیر تجدید پذیر، آلودگی هوای شهرها. پایداری وضعیتی است که در آن مطلوبیت و امکانات موجود در طول زمان کاهش نمییابد و به توانائی اکوسیستمها برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود مربوط میشود بدون آنکه به تحلیل منابع و یا استفاده بیش از حد منابع منجر شود. »پایداری، شرایطی است که در آن سیستمهای اجتماعی و طبیعی در کنار هم و به شکل نامحسوس کار میکنند .[1]
-2 جنبه های توسعه پایدار
-1 درک اثرات توسعه با کاربرد ویژگیهای غیر سنتی.
-2 تلاش برای ایجاد توسعه بومی در چهارچوب محدودیتهای خاص منابع طبیعی .[2]
-3 دیدگاه های موجود در توسعه پایدار
دیدگاه های موجود در توسعه پایدار شامل موارده مهمی است که در زیر بیان می شود: .[3]
3-1 پایداری تکنولوژی
عقاید این گروه برآن است که دست یابی به توسعه پایداردرتمام زمینه ها درغالب سیستم و مکانیزم حاکم برعرصههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی موجود، امکان پذیر است. به عقیده این گروه هرمشکلی دارای یک پاسخ و راه حل تکنولوژی است وجایی برای ترس و نگرانی وجود ندارد .[3]
3-2 پایداری اکولوژیکی
پیروان این گروه معتقدند که ساختار موجود در جوامع امروزی ناپایدارند و رسیدن به توسعه پایدار نیازمند یک شیوه و طرز تفکر جدید برای تغییر این ساختارهاست. آنها معتقدند که باید در ساختار سیستم های سیاسی اقتصادی و اجتماعی موجود تغیراتی داده شود. پایداری اکولوژیکی راه حلهایی ارائه می دهد که در ابتدا نیازمند تجدید نظر در ارتباط با کشاورزی، مسکن، انرژی، طراحی شهری، حمل ونقل، اقتصاد، خانواده، منابع مصرفی، جنگلداری، بیابانها و ارزشهای اصلی زندگی مان باشد .[3]
ویژگی این نظریه:
معتقد به برخورد بامشکلات به صورت اساسی وریشهای است. تغیرات ساختاریرا الزاماَ به معنی جایگزینی سیستمهای موجود نمیداند. تکنولوژی را نفی نمیکند بلکه ان را جزیی از طبیعت میداند که باید با طبیعت عمل کند .[3]
-4 تاثیر متقابل معماری و طراحی پایدار
از آن جا که پایداری در یک اکوسیستم به خصوص اکوسیستم شهری طبق اصول از پیش تعیین شده اتفاق نمی افتد، بلکه حالت پایدار و پویا در آن رخ می دهد، یا به عبارت ساده تر توسعه پایدار در یک محیط یا در یک کشور با درنظر گرفتن نیروی انسانی و منابع مالی متعلق به آن محیط یا ساختار شهری می تواند تحقق یابد، ضرورت ارزیابی این مفهوم در هر علم با حوزه تفکر و اندیشه خاص در یک قلمروی سرزمینی، امری اساسی و بایسته به نظر می رسد. از سویی دیگر، ضرورت پرداختن به این مفهوم در هر حوزه ای از گستره دانش بشری لازم است. ارزیابی مفهوم معماری، و ارتباط ان با توسعه پایدار به منزله نزدیک ترین مفهوم با محیط زیست شهری و از شاخه های اصلی محیط زیست می باشد.
به این ترتیب در طراحی پایدار، معمار و شهرساز باید در ابتدا ویژگی های یک مکان یا زمین را به درستی بیابد و این پارامتر را بخشی ضروری در فرایند طراحی خود بداند و در تصمیماتش آنچه که در بطن محدوده مکانی که شامل مقیاس شهری یا محلی است، مدنظر قرار دهد. همچنین معماری پایدار، روشی در طراحی است، و به تقلیل مصرف منابع تجدیدناپذیر و بهینه سازی مصرف منابع تجدیدپذیر می پردازد، و اظهار می دارد که؛ آنچه ما برای بقا نیاز دازیم می توانیم از محیط زیست به دست آوریم. استفاده از منابع به صورت هوشمندانه و با درنظر گرفتن کیفیت زندگی نسل های آینده، اینگونه دید به جهان را نیز تعریف می نماید. در عین حال لازم است تا در این فرایند مداخلاتی در حوزه برنامه ریزی و معماری و طراحی فعلی ایران برای تطبیق دادن با مولفه های زیست محیطی، شرایط فرهنگی و اجتماعی مورد توجه شایسته قرار گیرد. با درک خطرات زیست محیطی، واقعی یا احتمالی، که کیفیت زندگی را تهدید می کنند، جنبش های زیست محیطی