بخشی از مقاله
چکیده
پروژه مهم نفوذ دشمن و تغییر در باورها و نگرش های انقلابی مردم ایران، یک اصلمسلّم و از بزرگ ترین تهدیدهای استکبار است. جریان تخریب و تضعیف وجهه رهبری و امامت امت، سابقه بس طولانی در میان دشمنان حق و حقیقت دارد. مهم ترین حوزه نفوذ دشمن، تخریب و تضعیف وجهه رهبری جمهوری اسلامی ایران است. دشمنان به خوبی دریافته اند که راه نفوذ در جامعه، از رهگذر رهبر جامعه است؛ چرا که بزرگ ترین مانع نفوذ دشمنان، رهبر جامعه و هدایت های دشمن شکنانه اوست، از این روی به شدت روی آن حساسیت نشان می دهند.
آنان از راه هایی چون شایعه پراکنی، شبهه افکنی، جنگ تبلیغاتی به این امر همت می گمارند. لزوم دشمن شناسی و بی اعتمادی به دشمن از مصادیق بارز بصیرت و هوشیاری است. در این میان طیف های زیادی از جمله روحانیون آگاه و بیدار به عنوان پرچم داران مقابله با نفوذ بیگانگان و بسیجیان به عنوان رهروان ولایت و رهبری، موظف به زدودن شبهات و شایعات نسبت به ولایت فقیه و نیز ولی فقیه می باشند.
مقدمه
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در قسمتی از نامه خود به مردم مصر که همراه با مالک اشتر در سال 68 هجری قمری نوشتند.فرمود: هر آن کس که به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابید.
هر که نسبت به موقعیت خود دربرابردیگران بیتوجه باشد و اهمیت ندهد، بداند که دیگران با دقت و پیوسته وضعیت او را مورد بررسی قرار می دهند و بهدنبال راه نفوذ و برتری هستند.
تهدید، تخریب و تضعیف چهره انبیای الهی و امامت امت همواره در دستور کار دشمنان بوده و هست. آنان در گام نخست در صدد حذف فیزیکی رهبران الهی بودند و بسیاری از آنان را به شهادت رساندند و اگر در مقطعی موفق نمی شدند، دست از دشمنی خود برنداشته و با ایجاد عملیات روانی، سعی در تخریب و تضعفشان داشتند که در آیات فراوانی به این امر تصریح شده است.
با ظهور انقلاب اسلامی ایران به رهبری»ولی فقیه« حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، پروژه های گوناگونی از سوی دشمنان با هدف براندازی و استحاله نظام جمهوری اسلامی ایران، برنامه ریزی و اجرا شد که از مهم ترین آنها پروژه نفوذ دشمن است. یکی از بارزترین این پروژه، تخریب و تضعیف جایگاه بلند ولایت فقیه و نیز شخص ولی فقیه است؛ یعنی نوک پیکان تهاجم خود را هم متوجه جایگاه حقوقی و هم حقیقی رهبر انقلاب اسلامی ایران نمودند.
» مخالفان و دشمنان اسلام، در مقابله با این مسئله و تلاش برای نابودی یا تضعیف آن، هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند و شاید بتوان گفت که یکی از اصلیترین نقاط اشتراک فکری و عملی آنها، مسئله مخالفت با »ولایت فقیه« است . به عنوان نمونه، سرکرده یکی از گروهکهای تروریستی مخالف نظام میگوید: »بالاخره بخواهیم و نخواهیم،مخالفین حکومت در ایران، بر سر یک اصل اتفاق نظر دارند که اصل ولایت فقیه نمیگذارد حکومت ایران سرنگون شود. « هم چنین یکی از عناصر ضد انقلاب خارج نشین نیز درگفت وگو با یک سایت خبری، مشکل اول و آخر اپوزیسیون را »ولایت فقیه« معرفی می کند.
نه تنها در اظهارات، بلکه در مقام عمل و در عینیت، اتفاقات تاریخ معاصر نیز شاهد شدیدترین تهاجمات دشمن، بر علیه مسئله »ولایت فقیه« هستیم، تهاجماتی که مرحوم میرزای شیرازی، به خوبی آن را پیشبینی کرده بود. ایشان در پی اطلاع از تاثیر فتوای تحریم تنباکو، دستمالی به دست گرفته وشروع به گریه می کند و وقتی از علت آن سوال میشود، میفرماید: »الان دشمن به جایگاه این ولایت پی برد! ازاین به بعد، با این جایگاه چه خواهند کرد؟!
حال با توجه به این که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران از هر راهی برای نفوذ در باورهای مردم نسبت به جایگاه رفیع ولایت فقیه دریغ نمی کنند، پس چرا نباید با تمام قدرت از رهبری نظام، دفاع و هر گونه راه نفوذ فرهنگی و تغییر در باورهای مردم مسلمان، که ریشه در اعقادات دینی و مذهبی دارد، بسته شود.
اهمیت و ضرورت تحقیق » امروز وظیفهی شما جوانان خطیر و سنگین و مجاهدت در این راه، دقیق و ظریف است. امروز دشمنان مستکبر و سلطه طلب درصدد محاصره کردن نظام جمهوری اسلامیاند. تلاش بیثمر آنان در طول دو دهه برای به زانو در آوردنملّت ایران به برکت ایمان و روشنبینی مردم، همچنان ناکام مانده است و آنان امروز به ناچار مقاصد و اغراض شوم خود را بیپرده و نمایان کردهاند.
دشمن مستکبر، سراسیمه و شتابزده همهی راه های نفوذ فرهنگی و سیاسی و اقتصادی را درمدّ نظر قرار داده و امیدوار است بتواند از این راههاملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی را محاصره کند و پنجهی شوم خود را همانند دوران پیش از انقلاب بر جسم و جان کشور عزیز ما فروبرد. همه و به خصوص جوانان لازم است هوشیارانه ومصمّم نقشهی دشمنان را خنثی کنند. شرط اصلی موفقیت، تقویت ایمان و آگاهی و نگاه تیزبین به سرانگشت انفعّال و خیانتکار دشمن است
اتّحاد نیروهای مؤمن و غیور در دانشگاه ها امروز یک ضرورت تردیدناپذیر است. - «امام خامنه ای، پیام به کنگره جامعه اسلامی دانشجویان، - 1381/2/31 از آنجا که »»ولایت فقیه«، ابر راهبرد مکتب تشیع در عصر غیبت، در زمینه مدیریت کلان جامعه اسلامی، هدایت آن به سمت نورانیت وزمینه سازی برای ظهور است و مدلی بی نظیر از انواع حکومت است که جامعه اسلامی در سایه آن، بدون نیاز به سیطره هرگونه مستکبری، به تعالی و پیشرفت بر اساس نظر حکیمانه خداوند تعالی دست می یابد، دشمنان مستکبر با ساز و کارهای مناسب در جهت خنثی سازی چهره موجه آن بر می آیند و به تضعیف و تخریب می پردازند. روشن است امام و رهبر جامعه اسلامی به عنوان مهم ترین رکن نظام اسلامی در صورتی توان هدایت و راهبری امت را دارد که از محبوبیت و مقبولیت مردم برخوردار باشد.
واژه شناسی نفوذ : نفوذ در لغت به معنی اثر کردن در چیزی، داخل شدن در چیزی است.»گذشتن چیزی از جیزی، رها شدن آن از آن. در گذشتن تیر از جائی که رسد یا بیرون آمدن سر تیر به طرف دیگر و تمام آن در اندرون بودن نفوذ تا حدودی مترادف با رخنه است با این تفاوت که شدت تآثیر گذاری نفوذ از رخنه بالاتر است؛ چرا که به سرایت و رسوخ اندک چیزی در چیزی رخنه گفته می شود در صورتی که نفوذ به تأثیر عمیق و رسیدن تا عمق را شامل می شود. لذا نفوذ بهدلیل ایجاد تغییرات ثابت و بادوام، از اهمیت زیادی برخوردار است.
نفوذ به معنای اصطلاحی را می توان به این صورت تعریف کرد: نفوذ، شیوه ای از » جنگ نرم« است که دشمن به وسیله آن، محاسبات و نحوه تصمیم گیری مسئولان کشور و نیز باورها و آرمان های عمومی مردم را متناسب با خواست و اهداف خود تغییر می دهد.
نفوذ دارای اقسامی است و آنچه به مقاله حاضر مرتبط می شود، نفوذ فرهنگی است.
با توجه به این که مهم ترین عناصر اصلی فرهنگ شامل:
-1 عقاید و باورها : بینش - منظومه فکری، شامل بنیادی ترین لایه های ذهنی که پایه های اساسی نظام بینشی انسان را شکل می دهد - ؛
-2 نگرش ها: - نوع تلقی، قضاوت و برداشت انسان -
-3 گرایش ها و علائق، می شود، می توان نفوذ فرهنگی دشمن را این گونه معنا کرد : هر گونه تغییر در باور ها، نگرش ها و گرایش ها.» دشمن سعی می کند در زمینهی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها بهوجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است
تخریب وجهه رهبری، مهم ترین حوزه نفوذ دشمن به طور کلی شبهات را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
الف : شبهات علمی و فنی که پاسخ های علمی و فنی می طلبد.
جواب این گونه از شبهات از سوی اندیشمندان و متفکران اسلامی در قالب ده ها کتاب و صده مقاله علمی داده شد و در دسترس عموم افراد است. بنابراین نه تنها نباید نسبت به این گونه از سوالات ایراد گرفت بلکه لازم است از چنین پرسش کنندگانی که در صدد دریافت جواب علمی و مستدل هستند، تشکر و قدردانی کرد
ب: دسته دوم از شبهات از سوی کسانی مطرح می شود که به دنبال پاسخ علمی نیستتد بلکه در صدد بیان و پخش شبهاتی هستند که صرفا تهمت و افترای بی دلیل و مدرک است و حرف های کوچه بازاری و عوامانه می باشد
