بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نظام معرفتی و نگرشی فرهنگ اسلامی پیرامون موضوع کارآفرینی و ارائهی راهکارهای تربیتی جهت گسترش این مهم در جامعه است. پژوهش حاضر با این پیشفرض که فلسفه و نظام اعتقادی یک جامعه است که حرکت به سمت کارآفرینی را موجب شده یا مانع میشود ، در تلاش است تا با روش تحلیلی - استنتاجی و با استناد به منابع اسلامی به سؤالات بنیادین زیر پاسخ دهد: جایگاه کارآفرینی و انسان کارآفرین در منظومهی اندیشهی اسلامی چگونه است؟
مکانیزم ها و راهکارهای تربیتی مطرحشده در فرهنگ اسلامی جهت ترویج روحیه کارآفرینی کداماند و آسیبهای مبتلا به کارآفرینی از دیدگاه فرهنگ اسلامی چیست. نتایج حاصل از این پژوهش، گویای آن است که در جهانبینی اسلامی، آموزشهای کارآفرینانه
الف - با مهارتآموزی صرف فاصله دارد؛
ب - مستلزم فراهم آوردن نگرشی تام و تمام نسبت به اهمیت کار و کارآفرینی است.
ج - مستلزم ایجاد پایههای معرفتی و نگرشی مناسب است
و به همین سبب، در فرهنگ اسلامی، با معرفی انسان عامل و ایجاد نگرش ارادهی معطوف به کار، به مقولهی کار و کارآفرینی به عنوان یک فرصت و یک غایت مطلوب نگریسته شده و با ذکر ویژگیهای شخصیتی انسان کارآفرین پایههای معرفتی آموزشهای کارآفرینانه فراهم گردیده است و درعینحال با بهرهگیری از مکانیزم های تشویقی و نکوهشی و تبیین الگوهای عملی، زمینهی آموزشهای کارآفرینانه در عمل نیز میسر شده است.
مقدمه
جهان در اواخر قرن بیستم شاهد چالشهای عدیدهای در عرصهی اقتصادی و اجتماعی بوده است. افزایش رکود اقتصادی ، بالا رفتن نرخ بیکاری، بحرانهای مالی کلان، همه و همه از جمله مواردی است که توجه سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی را به مقولهای به نام کارآفرینی جلب نموده است. کارآفرینی در لغت به معنی متعهد شدن نشأت گرفته است. این مقوله از اواخر دهه 70 در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جامعه و به عبارتی تغییرات جمعیت شناختی، پدید آمد.
در مجموع بهترین تعریفی که میتوان از کارآفرینی ارائه کرد، این است که کارآفرینی عبارت است از: فرآیند نوآوری و بهرهگیری از فرصتها با تلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی، که البته با انگیزه کسب سود مالی، توفیق طلبی، رضایت فردی و استقلال صورت میپذیرد. به عبارت دیگر به فردی که عوامل تولید - زمین، نیروی کار، سرمایه - را برای تولید کالا، خدمات یا تجارت ترکیب میکند ، کارآفرین و به کار او کارآفرینی گفته میشود
توجه به مقولهی کارآفرینی از آن جهت حائز اهمیت است که کارآفرینان نقش مهمی در توسعهی اقتصادی، اجتماعی یک کشور ایفا میکنند؛ آنان با گسترش زمینههای خوداشتغالی؛ زمینههای گسترش درآمد را برای خود و دیگران فراهم مینمایند و از این منظر در پیش برد اهداف جامعه موثرند به بیان دیگر ، افراد کارآفرین به عنوان عاملان تغییر در جامعه شناخته شده و بذر توسعه را در جوامع میپاشند
تحقیقات نیز گویای این مطلب است که بین رشد اقتصادی و تعداد کارآفرینان در یک کشور همبستگی مثبت وجود دارد، زیرا کشوری که دارای تعداد زیادی کارآفرین باشد از محرکهای تجاری و اقتصادی قوی تری برخوردار است
در این جا سؤالی که ذهن بسیاری را به خود مشغول نموده آن است که چرا بعضی از جوامع در کارآفرینی کامیابتر از دیگرانند. کدام ارزشها و هنجارها توسعه کارآفرینی را در جامعه تقویت مینمایند و چگونه فرهنگ کارآفرینی در جامعه نهادینه میشود؟
به نظر میرسد بخش چشمگیری از این تفاوتها در جهانبینی - باورهای بنیادین فلسفی و دینی - نهفته است. از این منظر باید رد پا و ریشهی ضعف و قوت فرهنگ کارآفرینی را در حضور و وجود ارزشها و عقایدی جستجو کرد که در جهانبینی و در سلسلهمراتب ارزشها و به بیانی گویا تر در فلسفهی حاکم بر جامعه وجود دارد، از این منظر، یکی از عوامل مهمی که میتواند در ترویج کارآفرینی و در نتیجه ایجاد توسعه در کشور موثر باشد، محیط فرهنگی کارآفرینانه است
نکته آن جاست که نظام معرفتی و نگرشی افراد در خلأ شکل نمیگیرد بلکه محیط فرهنگی و فلسفهی حاکم بر جامعه و راهکارهای تربیتی است که میتواند چنین نگرشی را پدید آورد و یا مانع شود. از این رو اگر جامعهی ما تمایل دارد تا به سمت تحول اقتصادی و اجتماعی مبتنی بر رفتار کارآفرینانه حرکت نماید، لازم است تا جایگاه این مقوله را در منظومهی اندیشه و فرهنگ اسلامی مشخص نماید و مکانیزم های تربیتی مناسبی در این مسیر اتخاذ نماید.، از این رو، مقالهی حاضر در صدد است تا با بررسی منابع اسلامی جایگاه کار و کارآفرینی را به عنوان یک غایت مطلوب تبیین نماید .
سؤالات پژوهش
· مکانیزم ها و راهکارهای تربیتی مطرحشده در فلسفهی اسلامی جهت ترویج روحیه کارآفرینی و تربیت کارآفرینانه کداماند؟
· آسیبهای مبتلا به کارآفرینی از دیدگاه فرهنگ اسلامی چیست؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر با روش تحلیلی - استنتاجی و با استناد به منابع اسلامی به بررسی سؤالات فوقالذکر پرداخته است.
چهارچوب نظری
: جایگاه کار و کارآفرینی در فرهنگ اسلامی و لزوم توجه به آموزشهای کارآفرینانه
پیش از آغاز این مبحث، باید به این نکته اشاره نمود که هر چه ارزشها و عقاید موجود در جامعه، افراد جامعه را به کار، تولید مداوم، فکر و اندیشه خلاِق و یادگیری و کسب دانش سوق دهند؛ در آن جامعه فرهنگ کارآفرینی اشاعه یافته و درون افراد نهادینه میشود، بنابراین، تنها زمانی محیط فرهنگی کارآفرینانه شکل میگیرد که تغییراتی مبنی بر لزوم کارآفرینی در چهارچوب معرفتی افراد جامعهی مورد نظر شکل گیرد و چنین امری محقق نخواهد شد مگر آن که مقولهی کار و کارآفرینی به عنوان یک غایت مطلوب ارادی در چهارچوب نگرشی افراد جامعه قرارگرفته و افراد جامعه نسبت به آن تعهد یابند.
به بیان دیگر، منظور از شکلگیری وضعیت مطلوب ارادی در رفتار کارآفرینانه آن است که در افراد، ارادهی معطوف به کار شکل گیرد، در این حالت، فردِ دارای چنین نگرشی نه تنها با انجام کار از سستی و کاهلی میگریزد بلکه مبادرت به انجام کار را از روی میل و اراده انجام میدهد، از این منظر،کسی که از روی ناگزیری تن به انجام کار میدهد، در واقع با ارادهای منفی یا ناقص به آن روی آورده که در چنین حالتی رابطهی فرد با حرفهاش رابطهای مبتنی بر دوگانگی و از هم گسیختگی است - باقری، - 1386، از این رو نمیتوان از چنین فردی توقع ایجاد تحول، حرکت و نوآوری و آفرینندگی و در نهایت تبدیل شدن به یک کارآفرین را داشت.
با توجه به آن چه ذکر شد، شکلگیری تعهد و ارادهی معطوف به کار، همان نکتهای است که کارآفرینی را از مهارتآموزی متمایز میسازد، چرا که در مهارتآموزی فرد بر اساس عادت به فعالیت درگیر شده و خود به عنوان یک عامل، عمل نمیکند؛ درحالیکه در کارآفرینی عاملیت افراد ارزش و اهمیت مییابد. از این منظر شکلگیری مبانی معرفتی در ذهن افراد از عوامل مهم گسترش فرهنگ کارآفرینانه است . بنابراین ، لازم است تا جایگاه کار و کارآفرینی در منظومهی فکری افراد به صورت یک غایت مطلوب درآید، غایتی که انسان در تلاش برای تحقق ان تمام همت خویش را به کار گیرد .
نکته قابل توجه دیگر در گسترش کارآفرینی آن است که باید در فراهم آوردن محیط مناسب و آموزشهای که ویژگیها، تجربیات و مهارتهای لازم را در افراد تقویت نمایید کوشید، از این منظر، یکی از جنبههای بسیار مهم در گسترش کارآفرینی، آموزش میباشد. آموزش کارآفرینی امروزه در کشورهای صنعتی بخش قابل توجهی از برنامههای آموزشی مدارس و دانشگاهها را به خود اختصاص داده است و در این زمینه، مطالعاتی از سال 1980برای تحقیق در مورد رشتهی جدید تحقیقاتی با عنوان کارآفرینی شروع شد
شایان ذکر است،با وجود تنوع و گستردگی این آموزشها، همهی آموزشهای مبتنی بر کارآفرینی به دنبال بهبود و انگیزش در گرایشهای افراد همچون فرصتیابی ، ابتکار،مخاطره پذیری و... میباشند؛ این وجود، هدف از گنجاندن کارآفرینی در برنامهی درسی - علاوه بر ایجاد توانایی در افراد جهت کارآفرینی و شکلگیری کسبوکارهای جدید - میتواند طیف گستردهتری به شرح زیر داشته باشد: درک نقاط نسبی قوت و ضعف انواع فعالیتهای مخاطره آمیز درک فرآیند کارآفرینانه شناخت عوامل کلی موفقیت و شکست در نوآوری شناخت ویژگیهای عمومی یک رفتار کارآفرینانه دانش فنی شناسایی،ارزشیابی و کسب منابع.
با توجه به نکات فوقالذکر، هدف از اجرای دورههای آموزشی مختلف مرتبط با کارآفرینی در مدارس و آموزش عالی، این است که فراگیران طی دوران تحصیل خود افرادی مؤسس تربیت شوند - گیب، . - 1999 اکنون باید به این مهم پرداخت که چنین نگرشی تا چه اندازه مورد توجه فرهنگ اسلامی بوده است؟ برای درک اهمیت کارآفرینی در فرهنگ اسلامی ابتدا لازم است جایگاه "کار" و " عمل" در این فلسفه تبیین گردد و سپس عاملیت انسان روشن گردد؛ زیرا همانگونه که ذکر شد ، شکلگیری ارادهی معطوف به کار ، اولین گام برای گسترش فرهنگ کارآفرینانه است و در ادامه به بحث آموزشهای کارآفرینانه در اسلام پرداخته شود.
کار و عمل در فرهنگ اسلامی
بحث کار و کوشش و پرهیز از بطالت و مبنا قرار دادن کار برای شکوفایی استعدادهای انسان ، هم در قرآن و هم در سنت قابل مشاهده است . از این منظر کار در فرهنگ اسلامی به عنوان یک فضیلت برای شکوفا شدن تواناییها و استعدادهای انسان مطرح گردیده است. علامه مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام، یکی از بهترین راههای تربیت افراد را کار میداند و حدیث شریفی از نبی اکرم - ص - نقل میکند که" النفس ان لم تشغله شغلک" یعنی اگر تو خودت را متوجه کاری نکنی، نفس تو را مشغول به خودش میکند
به علاوه در قرآن مجید، آیات زیادی درباره ارزش کار و تاکید بر عمل صالح وجود دارد. قرآن به شدت انسان را از حرف زدنهای بیعمل منع و همواره تاکید میکند که فضل خدا نصیب کسانی خواهد شد که اهل جهد و کوشش و تلاش باشند.
در آیه 38 سوره "مدثر" نیز به صراحت این موضوع مطرح ﱡشده است؛ هر کس در گرو اعمال خویش است. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که در نظام معرفتی اسلام کار و تلاش دارای آثار فراوانی است که به سبب آن به عنوان فضیلت مورد تاکید قرارگرفته است که در ذیل به برخی از این آثار اشاره خواهد شد:
کار به عنوان بر طرف کنندهی موانع رشد و تکامل
کار در فرهنگ اسلامی، برطرفکنندهی موانع تکامل انسان بوده و خود سببساز تحول و تکامل است، برای روشن شدن این مطلب باید به این نکته اشاره نمود که انسان به سبب ضعف ذاتی خود - نسا، - 28 ، در صورتی که بیش از اندازه در برابر فشار و فقر قرار گیرد، قد خم خواهد نمود و از همین روست که پیامبر - ص - ازخدا می خواهد" خدایا به نان ما برکت بده و میان ما و آن جدایی میفکن که اگر نان نبود ما احکام واجب را انجام نمیدادیم"
از این رو غلبه بر موانع و حرکت به سمت تکامل انسانی از طریق کار میسر است و بر فرد و جامعهی مسلمین که نمیخواهند دچار سکون و توقف شوند، واجب است که با تسخیر در طبیعت و بهرهگیری از امکانات آن در جهت نوآوری و ابداع، موانع حرکت و تکامل را از پیش رو بردارند، از این رو در احادیث آمده است : کسی که آب دارد خاک دارد اما فقیر و محتاج باشد خدا آن را از رحمت دور بدارد"
احادیثی از این دست به خوبی نمایانگر این نکته است که در فرهنگ اسلامی کار و خصوصاً کارآفرینی یک فضیلت شمرده شده و عدم توجه به آن انسان را از مسیر سعادت الهی نیز دور میسازد.