بخشی از مقاله
چکیده
تعلیم و تربیت برای بشریت نه به عنوان موضوعی نوظهور بلکه به عنوان مسئله ای با قدمت آفرینش انسان ، همواره مورد توجه بوده است. فلسفه ی بعثت پیامبران نیز بر اساس نیاز انسان به هدایت روشن می شودقَالَرَبﱡنَا؛الﱠذِیأَعْطَیکُلﱠشَیْءٍخَلْقَهثُمﱠ هَدَی - طه ،. - 50 اما آنچه اهمیت دارد شناخت کامل انسان و تنظیم نظام تربیتی متناسب با فطرت اوست ؛ اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود؛ که امروزه شاهد شکست و ناکارآمدی بسیاری از مکاتب تربیتی به دلیل نگاه مادی به انسان و عدم شناخت کامل او هستیم. اما چه برنامه ای با چه ویژگی هایی می تواند هدایتگر انسان به سعادت باشد موضوعی است که در گزینش نظام تربیتی و آموزشی مطرح می شود .کامل ترین برنامه ی تربیتی ازسوی آفریننده انسان با در نظر گرفتن ویژگی ها فطرت انسان تدوین شده است .
دراین مقاله به برسی کلی چهار چوب نظام تعلیم وتربیت در اسلام با تکیه به آیات قرآن کریم، سیره واحادیث بزرگان دینی و تعالیم اساتید دینی چون استاد مرتضی مطهری پرداخته شده است. در ابتدا به پیشینه و مفهوم تعلیم و تربیت از دیدگاه ها متفاوت و در مکاتب مختلف وسپس به طور خاص در مکتب اسلام اشاره، و با استفاده از منابع معتبر اسلامی همچون قرآن، به برسی نظام تعلیم و تربیت در این مکتب پرداخته شده است ؛هدف اصلی در این مقاله برسی تأمل در مبانی ، اصول ، اهداف و برنامه های تربیتی در اسلام است. در نهایت با تحلیل داده ها روشن می شود که تعلیم و تربیت از نیاز های ضروری حیات انسان و مبنای فلسفه بعثت پیامبران است در نتیجه از منظر دین اسلام که کامل ترین و جامع ترین شریعت ، و درای کامل ترین برنامه برای هدایت انسان است؛ هدف غایی انسان یا همان هدف تعلیم و تربیت، شکوفایی استعداد های انسان، برای تبدیل شدن او به انسان کامل با قابلیت رسیدن به قرب الهی است
واژگان کلیدی: تعلیم و تربیت ، انسان کامل ، قرب الهی ، نظام آموزشی در اسلام
مقدمه
- تعلیم - و - تربیت - دو مفهوم مهم در زندگی علمی و دینی انسان است کهمعمولاً با هم به کار رفته، و همراه هم هستند؛ و تاریخی به قدمت بشریت و آفرینش دارد تعلیم در لغت به معنای بیاموختن در لغت نامه ی دهخدا و یاد دادن در فرهنگ لغت معین ، معنی می شود ؛ که همان آموزش است . معمولا فعالیت هایی را که معلم به قصد آسان کردن یادگیری در یاد گیرندگان به تنهایی یا با کمک مواد آموزشی انجام میدهد، آموزش می نامند - سیف،. - 1386 تعلیم، ایجاد دگرگونی درمتعلﱢم متحوّل ساختن او از حالت جهل است به حالتی که موجب رشد عقلی و استقلال فکری شود - راه حق،. - 1377 همان گونه که امیرمؤمنان، علی - علیه السلاماَلْعِلْمُ - فرمود:» مُمیتُالْجَهْلِ« :دانش، میراننده نادانی است ؛ بنابراین، حقیقت تعلیم و آموزش، پیدا شدن رشد عقلی و حالتی است که جهل را در انسان محو ساخته، و کشنده جهل و حیات دهنده نفس و نوربخش عقل و خرد باشد.
تربیت در لغت به معنای پروردن در لغت نامه ی دهخدا ، و ادب و اخلاق را به کسی آموختن در فرهنگ لغت معین معنی می شود. ابنفارس معنای تربیت را به سه اصل بازمیگرداند: .1 اصلاح کردن؛ .2 همراهی کردن و ملازم بودن با موضوع تربیت که منظور از آن مراقبت مداوم ازمتربّی است؛ .3 پیوستگیمربّی ومتربّی در فرایند تربیت ؛ در تعریفی دیگر تربیت فراهم ساختن بستری برای برانگیختن و رشد استعدادهای نهفته در یک موجود است، به نحوی که بتواند به شکلیمستمرّ او را در راه رسیدن به کمال وجودی یاری دهد ؛ از این تعریف می توان فهمید که تربیت با صنعت فرق دارد . صنعت عبارت است از ساختن و پیراستن اما تربیت پرورش همه ی استعداد های بالقوه ی موجود زنده است لذا هدف نهایی تعلیم و تربیت، نیل به اشراق است که آن هم به نوبه خود، چون پای عنصر عقلی و نفس در تمام وجوه و ساحات آن را به میان می کشند، مستلزم کمال یافتن تمام قوای ذهنی و روانی یا نفسانی انسان است. - فهامی، - 1390 به همین دلیل هم هست که اصطلاح تربیت برای موجودات غیر زنده به کار نمی رود؛ در جدول شماره ی - - 1 کاربرد برخی از اصطلاحات تربیتی ذکر شده است.
در واقع تربیت مغهومی وسیع تر و جامعه تر نسبت به تعلیم دارد ، تعلیم به معنی صرف انتقال اطلاعات و رفع جهل ،جزیی از تربیت است ؛ اما تربیت به معنای پرورش ابعداد و قوای مختلف وجودی انسان برای رسیدن به کمال نهایی خویش است . وقتی این دو کلمه همراه هم می آیند به معنی آموزش و پرورش رابطه ای دو جانبه و لازم و ملزومی پیدا می کنند و تحقق هر کدام از آن ها لازمه ی تحقق دیگری می شود ؛ در واقع محقق شدن تعلیم و تربیت باهم و هماهنگ ، برای انسان سودمند خواهد بود ؛ تعلیم و تربیت به معنی انتقال اطلاعات و محو جهالت، و هدایت انسان در جهت به کار بستن این اطلاعات برای پرورش همه ی استعداد ها برای رسیدن به غایت نهایی است.
اسلام به عنوان دین و مکتبی الهی ، دارای هدف های معیین است . یک مکتب که دارای هدف های مشخص است و مقررات همه جانبه ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد ، نمی تواند یک سیستم آموزشی خاص نداشته باشد - مطهری،. - 1382 در تعلیم و تربیت موضوع انسان است ؛ و پرورش همه جانبه ی استعداد های او در جهت رسیدن به قرب الهی ، اما انچه اهمیت دارد این است که اسلام به عنوان دین کامل و هدایت کننده از جانب خداوند دارای سیستم تعلیم و تربیت خاص است؛ و از آنجا که اسلام ، دین نازل شده از سوی خالق و مربی اصلی عالم ، رب العالمین است مسلماً نظام پرورشی آن ، تنها نظام پرورشی است که انسان را به کمال و وسعادت واقعی و همه جانبه هدایت خواهد کرد و او را به هدف غایی خود یعنی قرب الی االله خواهد رساند.
پیشینه تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت در فرهنگ هایی مختلف ، تعاریف و مصداق های متفاوتی دارد ؛ که می توان بعضی از این تعارف را به زبان
برخی از بزرگان تربیتی به صورت زیر بیان کرد ارسطو: تعلیم و تربیت مجموعه اعمالی است که به وسیله خانواده یا دولت برای ایجاد فضائل اخلاقی و درونی در افراد صورت می گیرد .جان لاک: تعلیم و تربیت فراهم ساختن زمینه روانی سالم ، در تنی سالم که سعادت فردی و به تبع آن سعادت اجتماعی را به دنبال می آورد .ژان ژاک روسو: تعلیم و تربیت هنر یا فنی است که به صورت راهنمائی یا حمایت و هدایت طبیعت متربی و با رعایت قوانین رشد طبیعی و با همکاری خود او و برای زندگی کردن ؛ انجام می پذیرد . جان دیوئی: تعلیم و تربیت بازسازی و سازماندهی تجربه است که بر معنادار شدن و عمق تجربه می افزاید و توانائی هدایت جریان تجربه را توسعه می بخشد .دورکیم : تربیت را وسیله ی انتقال میراث تمدنی و فرهنگی از نسلی به نسل دیگر یا»اجتماعی کردن « کودکان می داند در مکاتب مختلف هم تعاریفی متفاوت برای این مقوله ارایه شده که به طور خلاصه اهداف و محتوای تربیتی برخی از این
مکاتب را می توان این گونه بیان کرد:
ایده الیسم - هدف تعلیم و تربیت: پرورش بی واسطه استدلال و شخصیت. محتوا تعلیم و تربیت: مطالب انتزاعی را در قالب آثار مکتوب تاریخ، ارایه می دهد. زیرا معرف میراث گذشتگان و عرضه کننده قهرمانان در نقش الگوست - .رئالیسم - هدف: شناخت جهان از طریق به کارگیری عقل. محتوا: مطالعه بی واسطه جهان خارج ،فعالیت استقرایی را برای عقلمُیسّر می سازد، در حالی که در آن واحد دانش جدیدی را در مورد خود جهان نیز فراهم می سازد - . نئوتومیسم - هدف تعلیم و تربیت: رشد بلاواسطه عقل و اراده. محتوا: همه موضوع های انتزاعی را شامل می شود ، از جمله موضوع های مذهبی که افراد را وادار می کند بدون هیچ تردیدی آنها را مطالعه کنند و فرا بگیرند - .پراگماتیسم - هدف: افزودن به معنای تجربه، به ویژه تجربه اجتماعی، به نحوی که فرد بهتر بتواند فرایند تجارب آینده را هدایت کند. محتوا: تجربه بلاواسطه انسانی است ؛ و تمرکز بر مسائل اجتماعی کنونی که دانش آموزان در یک جامعه خاص تجربه می کنند. - اگزیستانسیالیسم - هدف: برانگیخن یا تقویت آگاهی، که به نوبه خود در بهبود انتخاب های فردی به کار خواهد رفت .محتوا: تمرکز اصلی در این مکتب بیشتر بر روی نگرش افراد نسبت به محتوا است و تمرکز بر محتوا، خیلی کمتر از تمرکز بر نگرش فرد نسبت به محتواست - . هریک از این ×تعاریف مبنای ، پایه ها و اصول آموزشی در سیستم و نظام پذیرنده ی آن ها است .