بخشی از مقاله
مقدمه
مقالهی حاضر، ترجمه، تلخیص و حاشیهنویسی بر مقالهایست که توسط جان کوکران، مدرس علم اقتصاد در دانشگاه شیکاکو نوشته شده است. در این مقاله، نکتههایی نگارشی که دغدغهی پژوهش و نظریه آفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی است، مطرح میشود. نویسنده، طریقهی سازماندهی، چکیدهنویسی، مقدمه نویسی، پیشبرد ادبیات موضوع و باقی اجزای یک مقاله را با زبانی متفاوت و ساده طبق باور خود بیان میکند و از منبع خاصی بهره نمیبرد. مترجم، ضمن برگردان مقاله به زبان فارسی، برخی نکتههای تخصصی رشتهی اقتصاد را خلاصه کرده، گاهی در حاشیه، بسط آن را در حوزهی پژوهشهای معماری مطرح میکند. مطالعهی این مقاله برای نویسندگان، پژوهشگران و دانشجویان دکتری مفید خواهد بود.
پیشگفتار مترجم
در این مقاله، جان کوکران1 - مدرس اقتصاد در دانشگاه شیکاکو - نکتههایی پیرامون نگارشهای علمی میآورد که دغدغهی پژوهش و نظریهآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. او طریقهی سازماندهی و نوشتن چکیده، مقدمه، ادبیات موضوع و باقی اجزای یک مقالهی علمی را با زبانی خودمانی و ساده بیان میکند. نوشتههای داخل کروشه مربوط به مترجم است.
من ]مترجم[، ضمن برگردان مقاله به زبان فارسی، برخی از نوشتههای تخصصی کوکران را خلاصه کردهام و در انتهای برخی بندها، توضیحاتی بهعنوان حاشیهنویسی، برای درک بهتر خوانندگان افزودهام. شمارههایی که در متن، داخل پرانتز قرارگرفتهاند، مربوط به حاشیهنویسی مترجم است که با حروف ریزتر در سمت پایین و چپ آن بند نمایان است. شمارههای بدون پرانتز نیز مربوط به توضیحات پاورقی است؛ برای مثال، شمارهی توضیحات پاورقی بهصورت: 12، شمارهی حاشیهنویسی بهصورت: - 12 - ، است.
-1 سازماندهی
سهم اصلی و نوآورانهی مقالهی خود را در یک پاراگراف برجسته کنید. بهطوری که این شاخصه در کل نوشتهی شما ملموس باشد. ننویسید »من دادهها را در شرایط اجرایی تحلیل کردم و نتایج جالب زیادی یافتم.« در مورد اینکه »نتایج اصلی« چیستند، توضیح دهید.
آن قسمت از سهم اصلی کار خود را چکیده کنید که برخی اندیشها را دربر دارد. این کار مقداری پُر دردسر خواهد بود، چون شما تازه خواهید فهمید که چه مقدار از مطالبتان را مجبورید دور بریزید. - - 1 هرچند به محض انجام این کار، شما در موقعیتی خیلی بهتر برای تمرکز مقاله بر سهم مذکور هستید، و به خواننده کمک میکنید که آن را سریع درک کند.
اگر بهخاطر تلاشی که کردهاید، از دور ریختن مطالب اضافه در مقالهی خود اکراه دارید، یا به هر دلیلی مطالب بیربط و پرت را تشخیص نمیدهید، اینکار را به دوستان همسنخ خود واگذار کنید. همیشه یک فایل با نام »فایل پرت« داشته باشید و مطالب دورریختنی را در آن بایگانی و نگهداری کنید.
خوانندگان شما گرفتار و بیحوصلهاند. هیچ خوانندهای همهی مطالب را از ابتدا تا انتها نمیخواند. آنها سطحی3 مطالعه میکنند . شما مجبورید که نوشته را برای مطالعهی اجمالی آنها آسان کنید. بسیاری از خوانندگان مایلند که نتایج اصلی کار شما را بدانند. آنها صرفاً توجهی مختصر دارند به اینکه نوشتهی شما چگونه با نوشتههای دیگر تفاوت پیدا میکند و آیا حاوی تعاریف متفاوت متغیّر«» و مجموعهی متفاوت »ابزار« و مانند اینها هست یا خیر.
مقاله را به سبک »مثلثی - 1 - 4« یا »روزنامه« سازماندهی کنید، نه به سبک »لطیفه « و »داستان.« دقت کنید که روزنامهها چگونه با مهمترین قسمت شروع میشوند و بعداً برای خوانندگانی که جزئیات بیشتری را دنبال میکنند، در پسزمینه تکمیل میشوند. لطیفهای بامزه یا داستانی پُر راز و رمز، فراز و نشیبی5 طولانی تا جان کلام6 طی میکند. مقالهها راطورآن ننویسید؛ لُبّ مطلب را درست پیشرو بگذارید، سپس به مرور آن را توضیح دهید. خوانندگان برای یافتن لبّ مطلب تا جدول شمارهی 12 به انتظار نمینشینند.
منظور نویسنده، سبک »هرمی«، یعنی از سرتیتر به تیتر، و از کل به جزء یا از بالا به پایین است. اگر مطالب مقاله از اصلی به فرعی یا از اجمالی تا تفصیلی مطرح شود، ذهن مخاطب نیز راحتتر سلسلهمراتب را درک میکند و به حافظه میسپارد.
اکثر قریببهاتفاق مقالات و ارائههای کارگاهی دانشجویان دکتری - البته نه فقط دانشجویان! - این اشتباه بدیهی را دارند و ما تا آخرین صفحه یا آخرین جدول، و یا تا پنج دقیقه آخر سمینار، واقعاً نمیفهمیم که سهم مقاله ]حرف تازه در حوزهی موضوعی[ چیست.
مقالهی خوب، سفرنامهای از فرآیند پژوهشی شما نیست. - 1ما - در پیِ این نیستیم که شما چگونه موفق شدهاید جواب درست را بیابید. دغدغهی ما این نیست که شما با صدها تلاش بینتیجه مواجه بودهاید. آنها را به خاطرات خود بسپارید.
اگر مایل هستید تلاشها و سختیهای کار پژوهشی خود را برای خواننده بیان کنید، آن را در بخش »پیشگفتار« بیاورید - نه در چکیده یا مقدمه یا متن اصلی - . پیشگفتار بخشی از یک مقاله یا کتاب است که میتوانید آنچه دلِ تنگتان دارد در آن بیاورید و از افرادی که شما را در سختیها یاری کردهاند، نام ببرید و قدردانی کنید. اگر روش خاصی برای مطالعهی مقاله پیشنهاد میدهید، آن را نیز در این بخش بیاورید. پیشگفتار، بعد از چکیده و کلیدواژهها، و قبل از مقدمه میآید. مقاله باید بدون مطالعهی پیشگفتار کامل باشد. بخش پیشگفتار الزامی نیست، ولی مفید است.
-1-1 چکیده
بیشتر مجلات 100 تا 150 کلمه را ]برای چکیده[ مجاز میدانند. پس این حد را رعایت کنید. - - 1 کار اصلی چکیده این است که صرفاً در مورد سهم اصلی و کشف نوآورانهی شما گفتگو کند. در چکیده نباید از نوشتههای دیگر سخن به میان آورد. - - 2 مثل هر چیز دیگری، چکیده باید روشن و ملموس باشد. بگویید که چه یافتهاید، نه اینکه در جستجوی چه هستید. اینجا نیز ننویسید که »دادهها تحلیل میشوند، قضایا اثبات میشوند، بحثها شکل میگیرند .«...
- 1 - در ایران غالب نشریهها و همایشها چکیدهی مطلوب را بین 200 تا 500 کلمه میدانند. چکیدهی تفصیلی نیز اغلب بین 1000 تا 1500 کلمه و در حد 2 تا 3 صفحه طلب میشود. بخش کلیدواژهها نیز معمولاً بین 3 تا 7 کلمه است. اگر در حال نوشتن مقاله هستید و نمیدانید مقاله را نهایتاً برای انتشار به کدام نشریه یا همایش خواهید فرستاد، بهتر است فعلاً حد میانه را رعایت کنید و چکیدهای با 300 کلمه، همراه با 5 کلیدواژه آماده کنید.
- 2 - چکیده معمولاً در یک پاراگراف نوشته میشود و در آن استناد به منبع یا ارجاع به پاورقی و پیوست صورت نمیگیرد. در چکیده تا حد امکان از پرانتز و کروشه استفاده نکنید. عنوان، چکیده و کلیدواژهها تنها بخشهایی از مقاله هستند که مخاطب، قبل از دریافت اصل کامل مقاله، اجازهی مطالعه دارد؛ پس در معرفی مقاله بسیار مهم هستند. در بخش چکیده فقط بگویید که در مقاله »چهچیزی« قرار است گفته شود، ولی مطلب را باز نکنید تا مخاطب برای خواندن متن ترغیب شود. چکیده، مخاطب را تا لَب چشمه میبرد، ولی تشنه نگه میدارد. حرف اصلی را در بخش نتیجه گیری بگویید، نه در چکیده.