بخشی از مقاله

خلاصه

نوشتهی حاضر، ترجمه و حاشیهنویسی بر مقالهایست که از منظر »شناختشناسی طرّاحی« نوشته شده است و در حوزهی طرّاحی»پژوهی« مقولهبندی میشود. نویسندهی مقالهی اصلی، پناگیوتیس لوریداس، یک سال مانده به هزارهی سوم میلادی، این مقاله را در اهمیّتتفکّر» طرّاحانه در شناختشناسی انسان« به تحریر درآورده است. او در چکیدهی مقالهی خود مینویسده اینک مقاله، فعّالیّت بریکُلاژ«» را بهعنوان استعارهای برایفعّالیّت» طرّاحی «معرّفی میکند و ضمن تعریف بریکُلاژ در ابتدای متن، رابطهی میان طرّاحی«» و »هنر« را مطرح مینماید. نوشتهی حاضر با یافتن مشخّصاتی از طرّاحی، نشانده دمی که طرّاحیِ سنّتی و معاصر، شکلهاییاز بریکُلاژ هستند. این سیاهه، دستآوردهای شباهت طرّاحی به بریکُلاژ را برای یافتن رابطهی میان طرّاحی«» و »علم«، و نیز تعیین عرصهی فعّالیّت طرّاحی، بررسی میکند.

فرآیند طرّاحی را، نه میتوان به صورت الگوریتمی جامع و قطعی درآورد، و نه میتوان آن را سلیقهی محض دانست. این خصلت در فرآیندِ برخی حوزههای دیگر نیز دیده میشود. برای نمونه، فرآیندی که یک »کارآگاه[1]« برای یافتن قاتل طی میکند، فراز و نشیبهایی غیرقابلپیشبینی دارد که باید در هر مرحله توسّط کارآگاه بررسی و تحلیل شده، سازماندهی گردد. هرچند که در این مورد نمیتوان راههای یافتنِ قاتل را در یک »کتاب«برشمرد، امّا نباید نتیجه-گیری کرد که شغل کارآگاه سلیقهای است.

کارآگاه با مهارتی که برای شناسایی قاتل پیدا کرده است، هر قاتلی را به شیوه-ای متفاوت و منحصربهفرد مییابد. این مهارتِ کارآگاه، شبیه بهمهارتِ بازیگر فوتبال، شطرنجباز، و طرّاح است؛ با خواندن کتاب نمیتوان شطرنجباز خوبی شد، ولی سلیقهای و بدون ارزیابی هوشمندانهی پیشآمدها هم نمیتوان بازی را بُرد. پناگیوتیس لوریداس1، مقالهیحاضر را در اهمیّتتفکّر» طرّاحانه در شناختشناسی انسان« به تحریر درآورده است. او اصطلاحِ - bricolage بریکُلاژ - را بهعنوان فعلِ«» انجام کارهایی مشابه با آنچه مثال زده شد میآورد، و - bricoleur بریکُلِر - را بهعنوان فاعلِ«»آن فعل معرّفی میکند .

مؤلّف مقاله در مورد این فعل و فاعل، و علّت مشابهتهاآنبه طرّاحی و طرّاح، به تفصیل سخن به میان میآورد. علیرضا عینیفر در ترجمهی کتاب »روشهای تحقیق در معماری«، معادل »ترکیب اِبداعی« را برایبریکُلاژ برگزیده است. از منظر این مقاله، میتوان برکُیلاژ را »ترکیبگری،و« بریکُلِر را »ترکیبگر« برگردان کرد. در عین حال، بهعلّت فقدان معادل فارسی مناسب برایفعلِ بریکُلاژ«» وفاعلِ بریکُل»ر،« خودِ این اصطلاحات در ترجمهی مقالهی حاضر لحاظ شده اند.

مترجم مقاله، در انتهای برخی بندها، توضیحاتی بهعنوان حاشیه-نویسی، برای درک بهتر خوانندگان افزوده است. شمارههایی که در متن، داخل پرانتز قرارگرفتهاند، مربوط به حاشیهنویسی مترجم است که با حروف ریزتر در سمت پایین و چپ آن بند نمایان است. شمارههای داخل کروشه مربوط به استنادهای مترجم است و منابع آن در انتهای مقاله آمده است. شمارههای بدون پرانتز یا کروشه نیز مربوط به توضیحات پاورقی است؛ بهطور مثال، شمارهی توضیحات پاورقی بهصورت: 12، شمارهی حاشیهنویسی بهصورت: - 12 - ، و شمارهی استناد در منابع پایانی به این صورت  است : تصوّر مترجم، مخاطبین اصلی این نوشته، دانشجویان دورهی تحصیلات تکمیلی در رشتههای هنر و معماری هستند.

مقدّمه

اِستعارهها،ابزاری پُرتوان هستند؛ - - 1 آنها بهطور طبیعی و نهادینهشده، در اندیشهی آدمی حک شدهاند. استعارهها، ابزاری برای بازنمایی، معنادهی، فهم، علم، و آموزش هستند. قدرتبالقوّهی ها،آن بدون توجّه پژوهشگران طرّاحی - - 2، پیشرفت بالفعلی نخواهد داشت. گفته میشود که استعارهها بهعنوان »اصول راهنما«در2 فرآیند طرّاحی بهکارمیروند. ما قدمی پیش مینهیم؛ اثبات خواهیم کرد که استعارهها، بهعنوان اصول راهنما در جهت »فهم3«فرآیند طرّاحی نیز مورد استفاده هستند

- 1 - در اینجا اصطلاح »استعاره« به دو منظور اشاره دارد: نخست آنکه قرار است در این مقاله، طرّاحی»به« فعّالیّت بریکُ»لاژ« تشبیه شود و از این لحاظ نسبت به ماهیّت طرّاحیکردن شناخت حاصل شود، و دوم آنکه، طرحهایی که بر کاغذ ترسیم میشوند »شبیهسازی« و »تمثیل«واقعیّتی هستند که هنوز وجود خارجی و عینی پیدا نکرده است. از این لحاظ، طرحی که بهواسطهی قلم و کاغذ حاصل میشود، »استعاره« از محصول واقعی در آینده است.

2 - - طرّاحیپژوهان افرادی هستند که درنظریّههایبوطمربه فعّالیّت طرّاحی به تحقیق میپردازند. حوزهی طرّاحیپژوهی از سال 1979 میلادی با چاپ نشریهی مطالعات» طرّاحی1 « کار خود را بهطور گسترده و رسمی آغاز کرده است.

- 3 - حرکت بازتابی یا رفتبرگشتیِو اندیشه میان ذهن و قلم که عمل» تأمّلی2 « نام میگیرد[3]، نهتنها کنترلکنندهی اندیشهطرّاح در روند طرّاحی است، که به درک بهتر او از خطوط طرحش کمک میکند. بنابراین، قدرت شبیهسازییی که از طریق کار با قلم و کاغذ در طرّاحی فراهم میشود، موجب »فهم«بهتر فرآیند طرّاحی میگردد.

در این مقاله،برای فعّالیّتطرّاحی استعارهای شناسایی کردهایم و آن اینکه: طرّ»احی همچونبریکُلاژ است«؛ بریکُلاژی که از تحلیلهای انسانشناس فرانسوی،کلاد لِوی استراوس3 برداشت شده است. ضمن نقل بخش مناسبی از کار او، به سوی رابطهی میان طرّاحی و هنر پیش خواهیم رفت. این تمهیدات، بهطور عمومی، تعریفی از طرّاحی، و بهطور خاص، توصیفی از طرّاحی خوب و بد به ما ارائه میدهند، و ما را قادر میسازند تااعتبار ادّعایمان را در مورد اینکه طرّاحی، شکلی ازبریکُلاژاست به اثبات رسانیم. در این راستا، طرّاحی سنّتی و طرّاحی حرفهای امروز را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در نهایت نشان میدهیم که طرّاحی از هر دو جنبه، شکلی ازبریکُلاژ است. دستآوردهای این بررسی، رابطهی میان علم وطرّاحی را روشن خواهند نمود. بهعلاوه، این نتایج نشاندهندمی که طرّاحی، فعّالیّتی گسترده و فراگیر است.

-1بریکُلاژ

متأسّفانه، معادل دقیقی در زبان انگلیسی برای اصطلاح فرانسوی bricolageوجود ندارد. لغتِ tinkering در انگلیسی به معنای »وصلهکاری«، نزدیکترین گزینهی مترادف با آن است، ولی بازهم شباهت این لغت به bricolage ضعیف است. - - 1 حتّی در زبان فرانسه نیز مفهوم این لغت، غنیتر از آن است که بهراحتی معنی شود. فعلِ بریکُلاژ«» در معنای قدیمی خود، برای بازیهای توپدار4 و بیلیارد، همراه با ضربهوحرکت، و دیگر پیشمدهایآ متوسّل به حرکت اتّفاقی بهکارمیرفته است؛ مانند توپی که بالاوپایین میپرد، یا سگی که ناگهان به عقب برمیگردد، یا اسبی که برای اجتناب از مانع، راه مستقیم خود را ناگهان تغییر میدهد. در روزگار ما،بریکُلِ»ر« به کسی اطلاق میشود که هنوز با دستانش کار میکند، و در مقایسه با ابزار صنعتگران، »دستمایههای نامعلومی - 2 - 5« را بهکارمیبرد.

- 2 - در هنرهای گرافیکی اصطلاحی با عنوان کُ»لاژ - collage - « مرسوم است که همخانوادهیریکُلاژب - bricolage - است. کُلاژ»فعّالیّتی« است که طیّ آن، هنرمند چند تکّهیاتّفاقی و دمِدست از تصاویر مجلّات، روزنامهها و نوشتههای تبلیغاتی را کنار هم می-چیند تا معنی خاصی را به ذهن بیننده متبادر سازد. احتمالاً اصطلاح bricolage تلفیقی از - brickآجر یا مُدول - و collage - بازی تلفیقی و چیدمانی - است و معنی آن، تلفیق چند مدول یا تکّه برای خلق یک اثر از طریق »ترکیبکردن« است. به همین دلیل میتوان آن را »ترکیبگری« نامیدکُلاژ. و بریکُلاژ، همخانوادهی لغتکُلِکت - collect - « » به معنی »گردآوری« است. طبق تعریفی که در ویکیپدیا6 آمده است، به ترکیب چند تکهی بیربط و خلق یک چیز نو که غالباً در خانه انجام میشود و هدفی را دنبال میکند، »ریکُلاژب « میگویند. یک نمونه از این عمل، دوختن تکّههای نابهکار پارچههای مختلف به یکدیگر، و ایجاد یک زیرانداز بزرگ در خانه است. این وصلهکاری، نوعی فعّالیّتریکُلاژبی است.    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید