بخشی از مقاله
چکیده
در اواخر هزاره پنجم و اوایل هزاره چهارم پیش از میلاد در پیش از تاریخ فارس و جنوب غرب ایران تمدن هایی شکل گرفتند که ارتباط آنها در نقوش سفال هاي بدست آمده از باکون الف و شوش I قابل مقایسه ، مطالعه ، تحلیل و طبقه بندي از نظر رنگ ، جنس ، خمیره ، فرم و نقش می باشد .
سبک سفالگري باکون الف در جغرافیایی کوهستانی فارس و فرهنگ سفالگري شوشI در مرکز تمدن ایلام و در دشت هموار خوزستان با اقلیم و جغرافیاي متفاوت داراي ویژگی هاي بصري معنا داري است که بررسی این نقوش و مقایسه آنها علاوه بر آشکار سازي تعاملات فرهنگی ، نشان دهنده تفاوت در نگرش ، تجربیات ، باورها ، خاطرات و اقلیم مردمان ساکن در این مناطق می باشد .
مطالعه و مقایسه نقوش به واسطه ي شماري از ویژگی ها و فنون بصري چون ریتم ، تقارن ، تضاد ، تجرید ، تعادل ، تکرار ، بافت و نحوه تقسیم بندي فضا نشان دهنده تفاوت ها و شباهت هایی در سبک هنري هر دو منطقه است . بطور مثال تقسیم بندي فضاي سفال و چگونگی اجراي کادر ، چگونگی طراحی و ترکیب بندي المانها در هر دو منطقه متمایز و نحوه خلق و اجراي بافت و هم نشینی المان هاي هم نشین در برخی موارد مشابه یکدیگر است .
مقدمه
باکون الف یا فارس جدید - حدودا3800-4200 ق.م - نشانگر نقطه اوج چند هزار ساله ي توسعه فرهنگی پیش از تاریخ فارس است که عصر مس و سنگ را در بر می گیرد . شوشان جدید - حدودا 4000ق.م - نیز دوران زایش ارتباط بین مناطق پست و بلند را به نمایش می گذارد
بواسطه ي پیشرفت هاي مهم اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادي ، سیاسی ، فناوري ، روابط درون و برون منطقه اي و داد و ستد کالا از دوره هاي ارزشمند پیش از تاریخ ایران به شمار می روند . پیشرفت فناوري تولید سفال از جمله اختراع چرخ سفالگري ، بهبود و پیشرفت تکنیک هاي پخت سفال ، تغییر و تحول نقاشی روي سفال و تخصصی شدن مشاغل باعث شد سفال از یک کالاي خانگی به کالایی ارزشمند تبدیل شود ، در نتیجه به تولید انبوه رسد که رفته رفته بصورت کتابی گویا توسط هنرمند جهت انتقال عقاید ، تجربیات ، دین ، معرفی اقلیم ، ترسها ، امیدها و ... به کار گرفته می شود .
از دلایل انتخاب تمدنهاي ذکر شده جهت مطالعه بصري سفالهاي منقوش می توان به اهمیت زمانی و تاریخی ، ارتباط و همزمانی داده هاي فرهنگی ، در دسترس بودن گزارش هاي کاوش و طبقه بندي منظم لایه ها اشاره کرد . منظور از مطالعه تصویري بررسی نقوش در راستاي رسیدن به سبک عمومی منطقه و پی بردن به شباهت ها و تفاوت هاي آنهاست . لازم به ذکر است از آنجایی که نقوش بازتاب اندیشه هاي خالق خود می باشند هرگونه تحلیل و نتیجه گیري تنها به عنوان فرض مطرح می گردد چرا که به نظر می رسد هنرمند هزاره هاي متمادي بطور ناخودآگاه به تقلید و پیروي گذشتگان ادامه میداده تا جایی که انگیزه اي براي تغییر پیش آید و یا حس تنوع طلبی و خلاقیت هنرمند غالب گردد .
در رابطه با مطالعات پیشین می توان گفت پژوهش هاي بیشماري سفال این مناطق را از جنبه هاي مختلف و غالبا در حیطه مسائل باستان شناسی و نه از نظر ویژگی هاي بصري و زیبایی شناسانه مورد بررسی قرارداده است که بخشی از آنها به فراخور استفاده در این مقاله در قسمت پایانی فهرست شده اند . کتاب باکون 1932 اثر مک کان و لانگسدورف ، منشا نهادهاي حکومتی در پیش از تاریخ فارس و الگوهاي استقراري و فرهنگ هاي پیش از تاریخ دشت شوشان اثر دکتر علیزاده از منابع معتبر و مستند در رابطه با این تمدن ها است . هم چنین پایان نامه سهیلا غرابی بررسی نقوش حیوانی پیش از تاریخ فارس و ارتباط آنها با اقلیم منطقه است .
روش تحقیق
1. طراحی چارچوب پروژه .
2. مراجعه به موزه ها و کتابخانه ها و جمع آوري اطلاعات به روش آزمایش ، مشاهده ، مقایسه ، مصاحبه و ... . ترجمه منابع لاتین مورد نیاز و جمع آوري نقوش سفال با نقش حیوانی دوره هاي مذکور .
3. انتخاب پارامترهایی پس از مطالعه کتاب هایی چون مبادي سوادي بصري و کتاب مبانی نظري هنرهاي تجسمی و دستور زبان بصري ، تنظیم و تهیه جدول هاي بررسی کیفیت هاي بصري ، عکسبرداري ، ویرایش و ترمیم عکسها و قرار دادن نقوش در جدول ها .
4. مطالعه تصویري ظروف سفالین منقوش تمدنهاي مورد نظر و مقایسه با تمدنهاي هم عصر با استفاده از روشها و تکنیکهاى آمارى و معیارهایی که پیش از این ذکر شد . البته لازم به ذکر است عقل و فکر محقق در نحوهي بکارگیرى روشها و نیز تحلیل نتایج بدست آمده سهم زیادى دارد .
5. بررسی و مطالعه و طبقه بندي اطلاعات جدول ها و تهیه آمارها و نمودارها در یک چارچوب پس از تجزیه و تحلیل دادهها.
6. نتیجه گیري.
الف- معرفی متغیرهاي مورد مطالعه
براي مطالعه ، مقایسه و طبقه بندي سفال شاخصه هاي متعددي اعم از رنگ ، جنس ، خمیره ، شکل و نقش وجود دارد . در این پروسه باید تمامی شاخصه ها در نظر گرفته شود ولیکن پرداختن به تمامی جنبه ها در یک کار تحقیقاتی مشکل است . جهت افزایش دقت و تمرکز در نتیجه کاهش درصد خطا باید شاخصه ها را جداگانه و با اهداف گوناگون بررسی نمود .
توصیف ، طبقه بندي ، گونه شناسی همراه با مطالعات آماري یکی از مراحل نخستین مطالعات باستان شناسی سفال است به طوري که اگر این روند به صورت روشمند و منطقی به تناسب لایه ها تفکیک شود نه تنها می تواند روند تداوم و گسست فرهنگ پدید آورنده آن را در خود محوطه ردیابی کند بلکه با تطبیق داده هاي سفالی هم زمان در محوطه هاي هم جوار اشاعه و تاثیرات آن ها را بر یکدیگر به تناسب استمرار و تغییرات فرهنگی در منطقه ارزیابی نمود . ذکر این نکته الزامی است که نظریه ها و آمارها بر اساس نقوش موجود در این رساله می باشد چرا که احتمال دارد با تلاشی که در جمع آوري نقوش هر دو منطقه صورت پذیرفته نقشی از قلم افتاده باشد .
-1تجرید: این فن از صراحت یا منفرد بودن عناصر یا حذف جزییات و ریزه کاریهاي درجه دوم و کم اهمیت سخن می گوید . به عبارت دیگر استفاده از حداقل عناصر بصري در طراحی ، انتخاب و ترتیب و ترکیب نقش ها در نهایت سادگی و اختصار که از لحاظ بصري فقط به اساس کار توجه دارد و خلوص ، فروتنی و تواضع را به نمایش می گذارد . از طرفی هنرمند در این فن تا آنجا پیش میرود که از موجود تنها عضوي به مثابه کل باقی می ماند و حالتی نمادین ، مقدس و رمز گونه به خود می گیرد . گاه از ترسیم شاخصه هاي حیوان خارج از بدن چون نقاشی هاي کودکانه اینگونه برداشت می شود ، که از نظر هنرمند نمایش بخشی از طرح اما قدرتمند برابر با نمایش و عرضه کل می باشد .
-2 اغراق : این فن عبارت است از ترسیم و گنجاندن عنصر پیش بینی نشده و نامتعارف از لحاظ فرم ، سایز و حتی مقیاس آن نسبت به دیگر عناصر که علاوه بر ایجاد تمرکز در بخش هاي مشخص و تاکید بر عضوي خاص گاه هدف مشخص و معنایی متفاوت اعم از قدرت ، سلامت ، گونه موجود و ... را ارایه می دهد . دگردیسی در شاخ ها ، گردن پرندگان ، دمهاي باریک و بلند و سایر موارد تنوع سبکی را نیز در این دو منطقه در پی دارد .
-3تضاد : کلیه تکنیک هاي بصري به صورت قطب هاي متضاد در مقابل یکدیگر قرار دارند به عبارت دیگر تنها در مقابل هم معنا پیدا می کنند . تضاد یا کنتراست موجود در پدیده ها باعث حساسیت قواي احساسی بیننده و تقویت معنا می شود . تضاد در ایجاد یک کل منسجم نقش بسزایی دارد . تضاد و هماهنگی در چگونه دیدن و فهمیدن اثر جلوه می کند .
کنتراست یا تضاد در واقع تعادل را از بین می برد ، در نتیجه ذهن را تحریک و توجه را جلب می کند . کنتراست باعث میشود اثر دیده شود ، نه اینکه فقط به آن نگاه شود و چیزي از آن دریافت نشود . تضاد ، تباین ، کشمکش متقابل میان عناصر و اجزا مختلف یک ترکیب و یا اثر هنري که باعث جلوه بیشتر معنا ، گویا تر شدن حالت ، قوي تر شدن احساس و انتقال معنی بصورت موثر و عمیق خواهد شد . تباین در انواع : اندازه ، جهت ، حالت ، رنگ ، تیرگی روشنایی ، فرورفتگی و برجستگی ، شکل و زمینه ، حجم مثبت و منفی وجود دارد .
-4موقعیت : مجموعه اي از عناصر می توانند در مکانی مشخص در یک ترکیب بندي از قبیل گوشه ، لبه ، میانه یا مرکز کانونی قرار گیرند . نحوه جاي گیري و مکان قرار گیري عناصر در یک ساختار بصري علاوه بر انتقال معنا به صورت واضح و سریع می تواند آن را قوت بخشد و یا برعکس تخریب معنا و گمراهی بیننده را با خود به ارمغان آورد . استفاده آگاهانه از فضا و چیدمان عناصر مفاهیمی چون سبکی ، سنگینی ، توهم پرواز ، جاري بودن و ... را به مخاطب القا می کند . در یک ترکیب بندي هنرمند با شناخت عناصر و نیروي بصري آنها و بکارگیري صحیح و به جا از عناصر و المانهاي موجود در یک تصویر تمرکز ایجاد می نماید .
تصویر1و:2 نمایش موقعیت درونی و بیرونی محوطه منقوش
تصویر 3 و: 4 موقعیت محدوده منقوش بیرونی 4 / تمام سطح بیرون 3 / نیمه بالاي ظرف - همان -
تصویر:5 نمونه نقش محصور در کادر است که در مقاله دیگري به چگونگی تقسیم بندي فضا اشاره کرده ام - همان -
تصویر:6نمونه نقش رها
تمدن و هنر باکون الف
تل باکون از دو تپه نزدیک به هم تشکیل شده است که در فاصله 2/5 کیلومتري از جنوب تخت جمشید قرار دارند . آثار تپه A از تپه B جدیدتر است . باکون الف تپه اي است با ابعاد تقریبی 200 100 و ارتفاع 4 متر که در برگیرنده 4 طبقه استقراري می باشد