بخشی از مقاله

چکیده
در بیش تر فرهنگهای لغات، فرهنگ اصطلاحات و یا شرحهایی که بر برخی متون نوشته شده، ترکیب کنایی »آب دندان«؛ به معنای »گول«، »احمق«، »سادهدل« و یا حریفی که بتوان به آسانی بر او غلبه کرد، معنا شدهاست. یعنی در حقیقت، بیش تر به وجه منفی این کنایه توجه داشتهاند. از آنجا که این معنا؛ با توجه به بافت جمله و انسجام معنایی برخی ابیات، درست به نظر نمیرسید، به بررسی نمونههایی از این کنایه در متون نظم کلاسیک پرداختهایم.

بررسی ترکیب کنایی »آبدندان « در معنای برق و درخشندگی دندان - زیبایی - انگیزهی اصلی نگارش این مقاله است. ترکیب کنایی مزبور همیشه به معنای گول و احمق نیست و در مواردی با معنای دیگر از این ترکیب مواجه میشویم که از دید فرهنگنویسان و شارحان متون پنهان مانده یا کم تر به آن پرداخته شدهاست. »آبدندان« در بسیاریز امتون ادبی، در معنای درخشندگی و صفای دندان - زیبایی - و عموماً در وصف زیبایی معشوق فراوان به کار رفته تا جای که بعضی از شاعران مشهور مانند خاقانی، کنابه مذکور را هیچگاه در معنی گول و احمق به کار نبردهاند.

1 مقدمه 1 1 بیان مسأله: آبدندان - با سکون ب - کنایهای است که در اکثر فرهنگهای فارسی - بجز مواردی اندک - آن را به معنای گول، احمق و نادان دانستهاند. اکثر شارحان و مصححان نیز به تبع فرهنگنویسان این ترکیب را بیش تر در همین وجه منفی معنی کردهاند. این در حالی است که در بسیاری از این موارد، ترکیب آبدندان به-عنوان صفتی مثبت، برای معشوق و به معنای شفافیت و درخشندگی دندان مورد توجه شاعران و نویسندگان بودهاست. تردید در صحت رأی برخی شارحان، موجب شد تا شواهد و نمونههای بیش تری برای رفع این ابهام بررسی شود. زیرا به گمان ما، ترکیب »آبدندان« علاوه بر معنای شناخته شدهی گول و احمق دارای معنای دیگری نیز هست که کمتر به آن توجه شده و اتفاقاً هر ه به عقبتر برمیگردیم غلبه با این معنی است.

1 2 ضرورت و اهداف تحقیق: معنای واحد و تکبعدی برخی کنایات، مانع درک حقیقی ابیات بوده و هست. بنابراین انجام پژوهشهایی با هدف بررسی کنایههای چند معنایی و نیز کنایاتی با معنای متضاد میتواند کلید شناخت این کنایات و بازگشایی معانی بهظاهر پیچیدهی بعضی از متون باشد. بررسی ترکیب کنایی »آب- دندان« در معنای کمتر معروف آن - درخشندگی و برق دندان زیباروی - و آشکار کردنِ پیروی بدون تحقیق شارحان و فرهنگنویسان از همدیگر در برخی موارد، از مهمترین اهداف این مقاله است.

1 3 پیشینهی تحقیق: براساس بررسیهای صورت گرفته، تا کنون مقالهای که منحصراً ترکیب کنایی »آب-دندان« را مورد بررسی قرار داده باشد، نوشته نشدهاست ولی در زمینهی ترکیبات کنایی دو معنایی یا چند معنایی و ذکر معنای جدید و قدیم آنها، مقالاتی چند نگاشته شده که از آن جمله میتوان از مقالهی علی حیدری با عنوان »دگردیسی معنایی کنایهی از بندندان« نام برد. نگارنده به معنای اصلی این کنایه - به ناچار، از سر اجبار - در متون نظم و نثر پرداخته و دلایل و زمان تقریبی تغییر معنای آن را بررسی کردهاست.

- حیدری، 97 :1390 - 111 همچنین میتوان به مقالهی محمد ایرانی با عنوان »مفهوم دوگانهی ترکیب اصطلاحی از بن-دندان« اشاره کرد که نگارنده، ترکیب کنایی مزبور را در شمار اضداد زبان فارسی میداند که برخلاف معنای غالب و رایج - از سر طوع و تسلیم - دارای معنای کنایی - به اضطرار و ناچار - هم هست. - ایرانی، 47 :1391 - 60 همچنین ابوالفضل خطیبی در پژوهشی با عنوان »آبدندان و بابِ دندان« از معانی حقیقی و کنایی واژهی آبدندان بحث میکند. مهمترین هدف مقالهی مذکور این است که نشان دهد چگونه اصطلاح آب دندان که چندین قرن در زبان فارسی رواج داشته جای خود را به اصطلاح بابِ دندان داده که از قرن یازدهم و به ویژه در سبک هندی رواج یافتهاست و... - خطیبی، 184 :1389 - 189

2 بحث و بررسی تغییر معنایی واژگان از مهمترین موضوعات مورد توجه ادبا و زبانشناسان بوده و هست. در زبانشناسی، دیدگاه مهم سوسور - Saussure - مبنی بر اینکه زبان نظامی از نشانههاست پذیرفته شدهاست. لانگاکر - - Langaker زبان را نظامی از نشانههای زبانی میداند که هر کدام نمادی معنایی را به نمادی آوایی متصل میکند. در این نگرش، نمادهای معنایی ثابت و از پیش تعیین شده نیستند بلکه فرایندهایی ذهنی در نظر گرفته میشوند. لانگاکر در اشاره به آنها بهجای مفهوم از مفهومسازی استفاده میکند. اصطلاح مفهوم به نوعی معنای ثابت را میرساند اما اصطلاح مفهومسازی به پویا بودن معنی در این نگرش تأکید دارد.

- راسخمهند، - 10 :1389 واژهسازی در زبان فارسی عمدتاً مبتنی بر ترکیب است و علاوه بر وامگیری از زبانهای بیگانه از طریق بازیابی واژگان کهن و متروک نیز صورت میگیرد. - شعبانی، 161 :1385 - 170 برای یک معنی و مفهوم واژههای مختلفی ایجاد کردن یا برای یک واژه، مفاهیم و معانی متعدد قرار دادن یکی از راههای ترکیب-سازی است. بدین منظور با استفاده از واژههای موجود و زندهی زبان، ترکیبی جدید به زبان ارائه میشود که بار معنایی خاصی را به دوش میکشد. برای نمونه در متون کهن فارسی با استفاده از هستهی اسمی » دندان« ترکیبات کنایی متعددی ساخته شده است. از بن دندان، از دیده و دندان برکشیدن و از دیده و دندان دادن از این جملهاند.

- ایرانی، - 48 :1391 ترکیب کنایی »آبدندان« نیز یکی از این نمونههاست که در شرح متون ادبی، بیش تر به یک مفهوم کنایی آن توجه شده و همین امر موجب اشتباه در درک جملاتی از برخی متون شدهاست. در حالی که این ترکیب دارای معنای کنایی دیگری نیز هست که تا حدود زیادی در تضاد با معنای مورد نظر شارحان بودهاست. بدین منظور در این مقاله به روش تحلیلی-توصیفی، ابیاتی که معانی مختلف این ترکیب کنایی را در خود دارند، یا یک معنا بر معانی دیگر ارجح است، ارزیابی شده، در این راستا به بررسی این ابیات، براساس معانی مثبت و منفی کنایهی مذکور پرداخته شدهاست. 
تطور معنایی ترکیب »آب دندان« در متون ادب فارسی  3  /

2 1 کنایهی آبدندان در فرهنگهای لغات: »آبدندان«؛ یکی از کنایاتی است که به اعتقاد نگارندگان این مقاله در تحول تدریجی خود دچار تغییر معنا گردیده، به مرور زمان معنای امروزی آن در تضاد با معنای اصلی آن قرار گرفته است. گاهی پیچیدگی و ابهام در کنایه به حدی است که ممکن است خود اهل زبان نیز متوجه آن نشوند و فقط به معنای ظاهری آن بسنده کنند. چراکه ممکن است آن کنایه از دایرهی واژگانی زبان به کنار رفته و یا دچار تحول معنایی شده باشد.

در اکثر فرهنگهای لغت، معانی را که برای ترکیب »آبدندان« ذکر کردهاند، یکسان است و علاوه بر معنای مشهور - گول و احمق - ، به ندرت معانی دیگری نیز برای آن آمده است. به نظر میرسد که معنای گول و حریف آسانباز، بر دیگر معانی برتری یافتهاست. بیشتر شارحان نیز به تبعیت از فرهنگها، »آبدندان« را گول، نادان و حریفی که در قمار به آسانی بتوان بر او غلبه کرد، معنا کردهاند. در ادامه به بررسی معانی مختلف »آبدندان« در فرهنگ لغات و کنایات میپردازیم:

ترکیب »آبدندان« در لغتفرس اسدی وارد نشده است؛ اما در صحاحالفرس چنین آمدهاست: »گول، سادهلوح، سلیمدل، مفتباز، زبون و مغلوب.« - نخجوانی، :1355 ذیلواژه - در برهان قاطع، علاوه بر ابله، نادان و کانا به معنای »مضبوط و موافق« نیز آمده است. اماآبِ» دندان« با کسر »بکه« قاعدتاً مد نظر ما نیست - زیرا دیگر کنایه محسوب نمیشود - ، در معنای برق و تابش و صفای دندان، آمدهاست. - خلف تبریزی، :1376 ذیل واژه - ترکیب »آبدندان« در فرهنگ رشیدی؛ فقط به همان معنای مشهور و مورد نظر شارحان یعنی؛

» احمق، کانا، کودن، ابله و آنکه او را زود فریب توان داد« معنا شده است. - رشیدی، :1386 ذیل واژه - در فرهنگ آنندراج نیز »آبدندان« با کسر »ب« به معنای صفا و برق دندان است. - محمد پادشاه، :1355 ذیل واژه - دهخدا نیز در لغتنامه،آبِ» دندان« را، صفا و برق دندان - زیبارویی - دانستهاست. - دهخدا، :1377 ذیل واژه - و بیت زیر را بهعنوان شاهد مثال ذکر میکند:
بیا و بوسه بده زان دهان خندانت      ه در دلم زده آتش بس آبِ دندانت

البته طبیعی است که دهخدا فقط واژهی »آبرا« معنی کرده، که واضح و درست است و اصلاً ترکیب »آب دندان« - با سکون ب - مد نظر ایشان نبوده است. اما در کتاب امثال و حکم، آبدندان - با سکون ب - را فقط گول معنا کرده و نمونههای زیر را بهعنوان شاهد مثال آوردهاست. - دهخدا، :1363 ذیل آبدندان - گنه به من بر دلالوار عرضه دهد    بدان سبب که خریدار آبدندانم
- سوزنیسمرقندی، به نقل از دهخدا، - 1363ببازئی دل خلقی برد عقیق لبت    که لؤلؤش ز حریفان آبدندانست - رفیعالدین، به نقل از دهخدا، - 1377
کفایت تو به یک لعب، دستبردی نو    نمودهاست حریفان آبدندان را
در فرهنگ معین، ترکیب »آبدندان« دارای معانی مختلف است: گول، سادهلوح، ابله، پپه، پخمه، حریف مفت-باز، نوعی امرود، قسمتی از انار که هسته ندارد و نوعی حلوا و شیرینی. اما در عین حال مانند دهخدا و صاحب برهان، آبِدندان را صفا، برق و درخشندگی و شفافیت دندان - زیبارویی - دانستهاست. - معین، :1388 ذیل آب-
دندان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید