بخشی از مقاله

چکیده

امروزه در روسیه زبان و ادب فارسی جایگاه ویژه و ارزشمندی دارد و با وجود قرنها رابطه میان دو کشور ایران و روسیه، و نیز مطالعات ایرانشناسی گسترده و ترجمههای بیشماری که از آثار کلاسیک و معاصر فارسی از قرن هفدهم تا به امروز صورت گرفته است، اما هنوز هم تلاش های کمی برای مطالعه و بررسی آنها انجام شده است. در این مقاله سعی کردیم با مروری بر روابط ادبی ایران و روسیه، و نیز تاریخچه ایرانشناسی و ترجمه های صورتگرفته از فارسی در روسیه، بر لزوم توجه به این مسئله تأکید کنیم.

کلیدواژه ها: ایران، روسیه، روابط ادبی، ایرانشناسی، ترجمه های فارسی به روسی

مقدمه

بیش از دویست سال از آغاز پژوهشهای ایرانشناسی در کشور روسیه میگذرد و این امر نشاندهنده آن است که این پدیده از دیرباز در این کشور شناخته شده است و علاقهمندان زیادی دارد و بهعبارتی سنّتی دیرینه است که تا به امروز حفظ شده است و همچنان با شور و هیجان به پیش میرود. وجود مراکز ایرانشناسی معتبر جهانی در سراسر روسیه و تحقیقات پرتعداد ایرانشناسان روسی گواه روشنی بر این ادعاست.

در این مقاله سعی بر آن است تا با مروری کوتاه بر روابط ادبی میان دو کشور دوست و همسایه، ایران و روسیه، و نیز کنکاشی در مطالعات و ترجمه های صورت گرفته توسط ایرانشناسان و مترجمان برجسته روسی به جایگاه زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی در کشور روسیه پی ببریم.

آنچه محقق را بر آن داشت تا به نگارش این مقاله بپردازد، از یک سو، استقبال دوباره روسها از زبان و ادب فارسی در سالهای اخیر و فزونییافتن ترجمه های ادب فارسی به زبان روسی پس از دوران فروپاشی و سالهای بعد از آن بوده است، و از سوی دیگر، آنکه تا به امروز مطالعات ایرانشناسی ارزشمندی در روسیه انجام گرفته که مهجور مانده اند و محققان ایرانی و صاحبان سخن حتی از بسیاری از مقاله ها و کتاب هایی که درباره ایران و زبان و ادب فارسی به رشته تحریر درآمدهاند، یا حتی ترجمه هایی که از زبان فارسی و به ویژه ادبیات معاصر ما صورت گرفته است، اطلاع چندانی ندارند.

دیگر آنکه احساس میشود موج جدیدی، هم در سیر ایرانشناسی در روسیه و هم تحقیق و بررسی آثار ایشان از سوی پژوهشگران ایرانی، بهخصوص درباره تأثیرات متقابل زبان و ادب روسی و فارسی بر یکدیگر به راه افتاده است که خود می تواند راهگشای مطالعات آینده درباره روند گسترش زبان و ادب و فرهنگ فارسی در روسیه و حتی در جهان باشد.

شاید اهل قلم تصور کنند که فقط آثار مفاخر ادب کلاسیک فارسی مانند حافظ، سعدی، خیام، فردوسی و دیگران برای فارسیدوستان روس آشناست، اما ذکر این نکته اهمیت دارد که علاوه بر این آثار، نمونههای ارزشمندی از ادبیات معاصر ایران از نوشته های صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی، صادق چوبک، غلامحسین ساعدی، جلال آلاحمد، سیمین دانشور و حتی سروده های شاعران معاصر مانند شاملو، فریدون مشیری، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، پروین اعتصامی و دیگران به زبان روسی ترجمه شده و در اختیار خوانندگان روس قرار گرفته اند.

به طورکلی، هدف از انجام این پژوهش گسترش دامنه آگاهی محققان و پژوهشگران درباره وسعت مطالعات انجام شده ایرانشناسی در روسیه و نیز فعالیت مترجمانی است که در دورهای خاص آثار زیادی از ادبیات و شعر کلاسیک و معاصر ایران را به زبان روسی ترجمه کردهاند. مطلب حاضر با انجام تحقیقات میدانی مؤلف درباره این موضوع و مراجعه به کتابخانه های شهر مسکو و فهرستهای موجود در آنها و نیز استفاده از پایگاه های اینترنتی مراکز مختلف ایرانشناسی در روسیه و همچنین مروری بر مطالعات انجامشده در ایران صورت گرفته است و این آغاز راهیست که رسیدن به پایانش نیازمند سال ها مطالعه و بررسی و کوشش بسیار است.

بحث و بررسی

قدمت روابط فرهنگی و ادبی ایران و روسیه و تربیت ایرانشناسان و مترجمان پرتلاش و علاقه مند به زبان و ادب فارسی موجب شد تا پدیده ایرانشناسی در روسیه به یکی از قطبهای ارزشمند و موفق شرقشناسی در جهان تبدیل شود. تاکنون آثار متعدد زیادی درباره مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی، فلسفی و دینی و به ویژه ادبی و فرهنگی ایران به زبان روسی نگاشته و یا ترجمه شدهاند که در بسیاری موارد از چشم ما دور مانده اند و موجبات ناآگاهی ما از جایگاه عظیم زبان و ادب فارسی در روسیه و حتی تأثیر آن بر ادبیات روسی را فراهم آوردهاند. در ادامه بیشتر به این مسئله میپردازیم.

مختصری درباره روابط ادبی ایران و روسیه

پیشینه روابط میان دو کشور روسیه و ایران به اوایل قرن شانزدهم بازمیگرددزمانی. که تاجران و سفیران و سیّاحان بهسبب فعالیتهای سیاسی، تجاری و بازرگانی، مردمان این سرزمینها را با آداب و سنن، اخلاق و فرهنگ، زبان و ادب یکدیگر آشنا کردند.

روس ها بهدلیل شرایط تاریخی و اجتماعی و سیاسی خاص حاکم بر کشورشان، به خصوص در دوران شوروی و اعمال فشارها و سانسورهای دستگاه حکومتی، و بهعبارتی تا پیش از فروپاشی، پیوسته از عمق و ابعاد جریانهای هنری و اجتماعی دور نگاه داشته میشدند و بیشتر نوشتهها و پژوهش ها بر اساس مواضع مارکسیسملنینیسم پدید میآمدند. اما گفتنیست که در این بین، بهدلیل قدمت روابط ایران و روس و آشنایی پیشین و از همه مهمتر نزدیکی کاملاً محسوس اقوام مختلف روسی با فرهنگ و ادب ایرانزمین، آثار کلاسیک و معاصر ایرانی، چه پیش از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن، همیشه مورد توجه و علاقه ادب دوستان روسی بوده است.

بهتدریج در سده های آتی این روند رو به گسترش نهاد و شاهد ظهور آثاری درباره ادبیات فارسی و ترجمه اشعار شاعران کلاسیک ایرانی در قرن نوزدهم در روسیه و به دنبال آن ظهور ترجمه های فارسی آثار نویسندگان روسی در ایران هستیم. زبان روسی در ایران بسیار دیرتر از زبان فارسی در روسیه ظاهر شد: »زبان روسی در زمان فتحعلیشاه تا رضاخان، و بعد از دوره رضاخان، تا زمان ما وارد ایران شد« - ذبیحیان، . 308 :1377 -

در خصوص گسترش زبان روسی در ایران باید گفت که »در آغاز قرن بیستم - چهاردهم شمسی - مدرسه میسیونری - مبلّغ دینی - در تبریز بازگشایی شد که در آن به تدریس زبان روسی می پرداختند. در این زمان، روابط همه جانبه با روسیه و به خصوص با قفقاز که جمع کثیری از کارگران روزمزد به آنجا می رفتند، گسترش یافت. در زمان انقلاب بورژوآزی ایران، ابتدا در شمال و بعدها در دیگر شهرهای ایران، گروههای سوسیالدموکرات بهوجود آمدند و درست در همین زمان، اولین ترجمه های آثار روسی از داستانهای مردمی لِف تالستوی، داستان »ساعت« ماکسیم گورکی و حکایتهای اخلاقی کِریلُف به زبان فارسی انجام شد1« - روزنفیلد، .382 :1999 -

یکی از اتفاق های مهم در عرصه روابط میان ایران و روسیه تأسیس »انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی« در سال 1322ش. بود که باعث شد پیوند میان دو کشور محکمتر شود و محققان و ادیبان روسی و ایرانی بیشتر با یکدیگر آشنا شوند و خدمات ارزشمندی در این انجمن در خصوص علوم و ادبیات صورت گرفت که عبارت بودند از :

.1» مبادله تألیفات علمی و ادبی بین دانشمندان ایران و شوروی و دانشگاه تهران و مؤسسات علمی و تحقیقاتی همسایه شمالی و ایجاد روابط علمی از طریق این انجمن، .2ایجاد مجالس سخنرانی متعدّد ادبی درباره زندگی و آثار تمام نویسندگان نامدار روس و شوروی که متن آنها در »پیام نو« درج گردیده است بعلاوه درباره ایرانیان، . 3 ترجمه آثار کلاسیک روس و شوروی، .4 تشکیل کنگره نویسندگان و شاعران ایرانی، .5 تشکیل مجالس سخنرانی درباره آثار جاودانی هنر و ادب ایران به زبان روسی برای روسیزبانان، -6 مسابقهای برای بهترین ترجمه های کلاسیک روس و شوروی که موجب غنای ادبیات ما و به علاوه موجب خدمت به روابط ادبی و تفاهم ملتین نیز شده است« - پیام نو، .1330 -

همچنین، در این سالها ترجمه آثار نویسندگان روس به ویژه آنتوان چِخوف2، لف تالستوی3، ماکسیم گورکی، 4نیکُلای گوگول5 و بسیاری دیگر اهمیت ویژهای در گسترش ادبیات، به خصوص داستاننویسی ایرانی پیدا کردند. شمار زیادی از این ترجمه ها در نشریه های معروف آن زمان مانند »پیام نو«، » پیام نوین «، »کتاب هفته«، » سخن« و غیره به چاپ میرسید. در این بین، مجله »پیام نو« که بعدها به »پیام نوین« تغییر نام داد و از انتشارات انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی بود، نسبت به سایر مجلات نقش پررنگتری در عرصه چاپ و انتشار ترجمه های آثار روسی داشت.

و اما، گسترش زبان و فرهنگ و ادب فارسی در روسیه، بیش از هر چیز، مرهون سفرنامه ایی است که تجار و سیّاحانی مانند آفاناسی نیکیتینو6 فِدوت کوتاف 7 مینوشتند و گاهی این افراد آثاری از آثار شاعران و نویسندگان فارسی را با خود به روسیه میبردند و آنطور که در اسناد و متون تاریخی آمده است تلاشهای آشناکردن خوانندگان روسی با فرهنگ و ادب فارسی در روسیه از قرن هفدهم آغاز شده است - ایوانف، .38 :1390 -

پروفسور الکساندربولدیرِف 1909 - 8تا - 1993، ایرانشناس برجسته روس چنین مینویسد: »در کتابخانه دولتی سنپتربورگبا نام سالتیکوف شِدرین دو نسخه خطّی به زبان روسی نگهداری میشوند که به اواخر قرن هفدهم تعلق دارند و حاوی چند قطعه شعر از گلستان و بوستان سعدی شیرازی هستند که نخستین ترجمه های روسی ادبیات فارسی به شمار میروند. نام مترجم ذکر نشده و این نسخه خطّی در جایی انتشار نیافته است. با این حال ترجمه ها بیانگر این مطلب هستند که علاقه 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید