بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مقوله های مهم در حوزه ی کاربردشناسی زبان، نظریه ی ادب است که به ساز و کار بیان مؤدبانه می پردازد. در تعاملات کلامی میان انسان ها، راهبردهای ادب دارای جایگاه ویژه ای هستند و در جهت تلطیف روابط اجتماعی به کار می روند. در تمامی زبان ها و فرهنگ ها، ساز و کار ادب به مثابه ی راهی برای برقراری ارتباط مناسب میان گوینده و مخاطب به کار می رود.اگرچه در پژوهش های اخیر، حوزه ی ادب مورد توجه قرار گرفته است، اما در زبان فارسی این امر کم رخ داده است و به خصوص در مورد زبان فارسی در دوران های پیشین کمبود مطالعات در این حوزه بسیار محسوس است. در پژوهش حاضر، سازوکار ادب در متون و نامه های دوره ی قاجاریه بررسی شده و با راهبردهای ادب در تاریخ بیهقی مقایسه شده است. چهارچوب بررسی شامل چهار مقوله بوده است: القاب و عناوین احترام آمیز، فروتنی و بزرگ داشت دیگران، خودبزرگ-انگاری و کوچک شمردن دیگران و استفاده از افعال و ضمایر جمع به جای مفرد. نمونه های آورده شده از هر کدام از متن ها شباهت ها و تفاوت هایی را میان آن ها نشان می دهد که نشان دهنده ی سیر تحول زبان فارسی در طی حدود هشت سده است و در جای خود مورد بحث قرار گرفته است.

واژگان کلیدی: ساز و کار ادب، زبان فارسی، متون و نامه های دوران قاجاریه، تاریخ بیهقی

1.    مقدمه

یکی از مقوله های مهم علم منظورشناسی "ادب" است که به سازوکار بیان مؤدبانه می پردازد. نظریه ی ادب برای نخستین بار به صورت منسجم توسط Brown & - 1987 - Levinson ارائه شد. آنها نظریه ی خود را در رابطه با گفتار شفاهی مطرح کردند و تمام زبانهای جهان را مشمول آن دانستند. نظریه ی ادب به دو بخش راهبردهای مثبت و راهبردهای منفی تقسیم می شود. تمام این راهبردها به منظور حفظ حیثیت مخاطب - 1967 - Goffman صورت می گیرد. براون و لونسن بر این باورند که دو نوع حیثیت در طرفهای هر ارتباط می توان نشان داد: حیثیت مثبت که هر فرد آرزومی کند دیگران دوستش داشته باشند و به اواحترام بگذارند و حیثیت منفی که مربوط به تمایل انسان به این است که کسی مانع کار او نشود. بدین ترتیب، به منظور کاهش اثر کنش های تهدید حیثیت، از راهبردهای های مثبت ادب که نشان دهنده ی همدلی، صمیمیت یا وحدت با مخاطب است و یا از راهبرد های منفی ادب که نشان دهنده ی غیر تهدید کننده بودن خواسته ی گوینده برای شنونده است، استفاده می شود. هر چقدر کنشی تهدیدکننده تر برای حیثیت مخاطب باشد، گوینده راهبردهای ادب بیشتری را به کار می گیرد تا از میزان تهدید بکاهد.

در سال 1989،Myers برای نخستین بار نظریه ی براون و لونسون را در متون مکتوب پیاده کرد. مورد مطالعه ی او مقاله های علمی در زمینه ی زیست شناسی مولکولی بود. به گفته ی وی، اگرچه در زبان نوشتار ارتباط رو در رو وجود ندارد، اما به هرحال نوعی ارتباط به شمار می آید. وی با انتخاب مقاله های علمی قصد داشت نشان دهد که از آن پس لازم است مطالعات بسیاری بر متون مکتوب در چهارچوب نظریه ی یاد شده به انجام رسد.

در سال 2001، Scollon Scollon ، نظریه ی نظام های ادب را پیشنهاد کردند. بر اساس طبقه بندی آنها، سه نظام ادب وجود دارد که عبارتند از: احترام، هم بستگی و سلسله مراتب. در نظام احترام، گوینده و مخاطب در یک تراز قرار دارند، اما فاصله ای بین آن ها برقرار است و باید به یکدیگر احترام بگذارند؛ به عنوان مثال، رابطه ی میان اساتید یک دانشگاه. در نظام هم بستگی، گوینده و مخاطب نه تنها در یک ترازند، بلکه فاصله ای نیز میان آن ها برقرار نیست. برای نمونه رابطه ی میان دو همسر یا دو دوست. در نظام سلسله مراتب، میان گوینده و مخاطب رابطه ای نا هم تراز وجود دارد و یکی در رتبه ای بالاتر از دیگری قرار دارد، مانند رابطه ی بین کارگر و کارفرما، یا استاد و دانشجو. نظام فرهنگی ایران به طور کلی از نوع سلسله مراتبی است - اسلامی راسخ و همکاران ،. - 2010 البته اگر بخواهیم به طور خاص در مورد ساز و کار ادب در فرهنگ ایرانی بپردازیم، باید مفاهیمی چون "آبرو" و "تعارف" را نیز در نظر بگیریم. تعارف یک رابطه ی اجتماعی است که مستلزم صورت پارادوکسی - نا سازه ای - خواهش و امتناع است و البته این رابطه به فاصله ی اجتماعی دو طرف نیز بستگی دارد - آزاد ارمکی و بیکران بهشت، . - 1389

ژان شاردن - Jean Chardin - ، جهانگرد فرانسوی در سفرنامه ی خود به ایران در قرن هجدهم میلادی در این مورد می نویسد: ایرانیان در تملق، ید طولایی دارند. و اگردر چاپلوسی اندکی بی آزرم باشند، در عوض با مهارت و صنعت خاصی مقصود خود را به طرف القا و تلقین می کنند. فی المثل اظهار می دارند آنچه بر زبانشان می گذرد، عین مطلبی است که در دل دارند و در این مورد سوگند یاد می کنند. ولی مع هذا به محض این که از این ملاطفت که برای جلب نفع یا نظردیگری صورت گرفته، لحظه ای می گذرد، مشاهده می شود که تمام این تعارفات یا به اصطلاح خودشان، تواضعات، مطلقا عاری از حقیقیت و دوراز حشمت بوده است. - شاردن، - 151 : 1350

یکی از دسته بندیهایی که در گفتمان ادب از آن یاد می شود متعلق به Beeman - 1986 - است. وی که چندین سال را در ایران سپری کرده بود، به بررسی ساختار فرهنگی و  کنشهای زبانی جامعه ایران پرداخت. به گفته ی وی، دو حوزه از تقابل فرهنگی نمادین در زندگی ایرانیان نقش اساسی ایفا می کند که عبارتند از تقابل میان درون و بیرون و تقابل میان سلسله مراتب و برابری. وی به نکته ی جالبی در مورد سازوکار ادب در زبان فارسی دست یافته است و آن دو راهکار "خوار-خویشتنی" و "بزرگ داشت دیگران" است. در راهکار "خوار-خویشتنی"، از ضمایری چون "بنده"، "بنده حقیر"، "این جانب" و ... استفاده می شود. در راهکار "بزرگ داشت دیگران" فعل" فرمودن" کاربردهای بسیاری دارد، هم به عنوان جایگزین برای فعل "گفتن" و هم به صورت فعل کمکی برای سایر افعال. برای مثال، "عنایت فرمودن" به جای "دیدن" / "مورد توجه قرار دادن"، "مرقوم فرمودن" به جای "نوشتن"، "میل فرمودن" به جای "خوردن" و مانند این ها. جدول ذیل صورت های کاربردی این دو راهبرد را برای افعال "گفتن" و "دادن" همراه با ضمایر اول شخص و دوم شخص مفرد نشان می دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید