بخشی از مقاله

چکیده

در تحقیق حاضر به بررسی سیر تطور استعاره در بلاغت فارسی و عربی تا قرن هفتم هجری قمری پرداخته ایم. قدیمترین فردی که نامی از استعاره برده و آن را توضیح داده، ارسطو است و در حقیقت میتوان گفت پیشینه سخن در این باب به او بر میگردد. در بلاغت عربی نیز افراد زیادی در آثارشان به بحث استعاره پرداختهاند. جاحظ قدیمیترین شخصی است که در توضیح بیتی، استعاره را تعریف کرده است.

هرچه در طول تاریخ جلوتر میرویم، مشاهده میکنیم که بحث پیرامون استعاره دقیقتر شده و مؤلفان سعی دارند در عین نقل سخن گذشتگان، بحث در این مورد را تکامل بخشند و اندک اندک به تقسیم بندی آن روی آورده و به صورتی موشکافانه به بحث در این باره میپردازند. بلاغت فارسی نیز که میتوان گفت در سایه بلاغت عربی بارور شده، از این قاعده مستثنی نبوده و ملاحظه خواهیم کرد که مؤلفان کتب مختلف چگونه در بیان استعاره از یکدیگر تأثیر گرفتهاند.

مقدمه

مسأله پیش رو در این تحقیق صناعت استعاره است و سؤالی که نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به آن میباشد، این است که سیر تطور استعاره در بلاغت عربی و فارسی به چه صورت بوده است. به نظر میآید همانند سایر مقولات مشابه، با گذشت زمان تعریف و دسته بندیهایی که برای استعاره شده، رفته رفته دقیق تر و منسجم تر شده و عمیقتر به مسأله پرداختهاند. شیوه کار به این صورت است که ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی استعاره و سابقه آن در یونان باستان را بیان کرده، سپس به بررسی سیر تطور آن از قرن سوم تا قرن هفتم هجری قمری پرداختهام. در بیان مباحث و نقل مطالب از کتب، ترتیب زمانی را در نظر گرفتهام. در مورد پیشینه کار باید بگویم تاکنون افرادی چون احمد مطلوب در معجم المصطلحات البلاغیه، شفیعی کدکنی در کتاب صور خیال در شعر فارسی و دیگران به بررسیهای این چنینی پرداختهاند.

معنای لغوی استعاره

استعاره در لغت به معنای به عاریت خواستن چیزی را، عاریت خواستن و همچنین به معنای دست به دست گردانیدن چیزی است.

استعاره در اصطلاح

»واژه metaphor - استعاره - از واژه یونانی metaphora گرفته شده، که خود مشتق از meta به معنی فرا و pherein به معنای بردن می باشد. مقصود از این واژه دسته خاصی از فرآیندهای زبانی است که در آن ها جنبههایی از یک شئ به شئ دیگر فرا برده یا منتقل میشوند، به نحوی که از شئ دوم به گونهای سخن میرود که گویی شئ اول است. - «خدادادی به نقل از هاوکس، - 11 :1377 »استعاره در اصطلاح بیان، مجازی است که دارای علاقه مشابهت باشد؛ به عبارت دیگر استعاره لفظی است که به مجاز در معنی لفظی دیگر به کار رود، به سبب مشابهتی که میان معنی آن دو هست و در حقیقت به سبب اشتراک آن دو در صفتی واحد. - «

پیشینه استعاره

»مطالعات سنتی در غرب در باب استعاره به ارسطو برمیگردد. او برای اولین بار به معرفی اصطلاح استعاره در دو کتاب فن شعر و فن سخنوری خود پرداخته است و در تعریف استعاره، آن را استعمال نام چیزی بر چیز دیگر مینامد.« - خدادادی به نقل از ابودیب، - 70 :1370 » از تعبیر ارسطو چنین دانسته میشود که: تشبیه همان استعاره است با اندکی اختلاف، زیرا هنگامی که شاعر درباره اشیل میگوید: به مانند شیر حمله آورد، تشبیه است و اگر بگوید: این شیر حملهور شد، استعاره است. - «

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید