بخشی از مقاله

چكيده

هدف پژوهش: هدف اين پژوهش، ارزيابي مطالعات پيشين در رابطه با تعصبات سرمايهگذاران نهادي، اثرات تمايلات آنها و همچنين رفتار تودهوار - گروهي - اين دسته از سرمايهگذاران ميباشد و در نهايت مشخص شد كه بين نتايج مطالعات صورت گرفته، شكافهاي قابل توجهي وجود دارد. طرح/ روش/ رويكرد: مطالعات منتشر شده در بين سالهاي ٢٠٠٥ تا ٢٠١٤، كه به بررسي تعصبات رفتاري در بين سرمايهگذاران نهادي پرداختهاند، در سه گروه دستهبندي شده و مورد بررسي قرار گرفتهاند و كليه اين مطالعات به بررسي چرايي وجود تعصبات در بين سرمايهگذاران نهادي پرداختهاند. يافتهها: در اين پژوهش، آن دسته از تعصباتي مورد بررسي قرار گرفته اند كه بر سرمايهگذاران نهادي تاثيرگذار باشد و از طريق اطلاعات و ويژگي هاي فرهنگي توضيح داده ميشوند.

اما تا به حال، چنين چيزي در تحقيقات موجود، يافت نشده است. در اين مطالعات، تعصبات سرمايهگذاران نهادي، در نتيجهي بيشاطميناني و تجربهي بالاي سرمايهگذاران نهادي رخ ميدهد. همچنين در اين مطالعات، شواهدي از رفتار تودهوار - گروهي - سرمايهگذاران نهادي، واكنش رفتاري سرمايهگذاران نسبت به اطلاعات منتشر شده و حفاظت از شهرت حرفهاي، ارائه شده است. نوآوري هاي تحقيق: تا به حال، هيچ مطالعهاي به بررسي و ارزيابي تحقيقات تجربي مرتبط با تعصبات رفتاري سرمايهگذاران نهادي، نپرداخته است. در اين پژوهش، براي نخستين بار به بررسي تعصبات رفتاري سرمايه گذاران نهادي پرداخته شده است. اين مطالعه ميتواند از طريق ارائه يك سري شواهد، به محققاني كه به ارزيابي تعصبات رفتاري سرمايهگذاران نهادي ميپردازند، كمك نمايد.

واژههاي كليدي: سرمايهگذاران نهادي، تعصبات، تعصبات رفتاري، رفتار تودهوار - گروهي - ، تمايلات سرمايهگذاران نهادي.

مقدمه

سوبرامانيام٣ - ٢٠٠٧ - بيان كرد كه ماليهي سنتي به توضيح مواردي از قبيل اينكه؛ چرا سرمايهگذاران فردي به تجارت ميپردازند، چگونه آنها پرتفوي خود را انتخاب ميكنند، سرمايهگذاران فردي به كدام يك از جنبههاي ريسك توجه ميكنند و چگونه اين گروه از سرمايهگذاران، بازده كسب ميكنند و مواردي از اين دست ميپردازد. در بحث مالي رفتاري سعي بر اين است تا دلايل بروز رفتارهاي سرمايهگذاران درك شود و به بررسي اين موضوع پرداخته شود كه چرا سرمايهگذاران بايد در موقيعتهاي بخصوص، رفتارهاي خاصي از خود نشان دهند. در ادبيات موجود، سرمايهگذاران فردي تحت عنوان سرمايهگذاران اقليت يا معاملهگران جنجالي - پرحاشيه - ناميده ميشوند كه اين دسته از سرمايهگذاران در مقابل سرمايهگذاران نهادي، توضيح داده ميشوند و فرض بر اين  است كه فعاليتهاي اين گروه از سرمايهگذاران نميتواند بازار را تحت تاثير قرار دهد - ژو٤، ٢٠١٠ - . از سوي ديگر، كليك و ايساكسون٥ - ٢٠١٣ - استدلال كردند كه هيچ تعريف مشخصي براي سرمايهگذاران نهادي وجود ندارد اما اين گروه از سرمايهگذاران ميتوانند تحت عنوان "افراد ذهني، غير عيني و غير فيزيكي" تعريف شوند.

در بازارهاي مالي، ميزان پرتفوي سرمايهگذاران نهادي نسبت به سرمايهگذاران فردي بيشتر ميباشد. با وجود اين برتري، ميزان مطالعاتي كه به بررسي تعصبات رفتاري سرمايهگذاران نهادي پرداختهاند، كمتر از مطالعات موجود مرتبط با سرمايهگذاران فردي ميباشد؛ زيرا سرمايهگذاران نهادي معمولا به عنوان معاملهگران باهوش تعريف ميشوند، در حالي كه سرمايهگذاران فردي غالبا به عنوان معاملهگران جنجالي و پرحاشيه مطرح ميباشند - اسچملينگ، ٢٠٠٧ - . حداقل سه استدلال متقابل براي اين موضوع وجود دارد كه معاملهگران غيرمنطقي در بازارهاي مالي، به طور موثري در طولانيمدت متوقف ميشوند - سوبرامانيام، ٢٠٠٧ - .

اولاً، دلونگ و همكاران٦ - ١٩٩١ - بيان كردند كه عوامل غيرمنطقي ميتوانند خطرات موجود براي بيشاطميناني اين گروه از سرمايه گذاران را افزايش دهد و منجر شود كه آنها انتظار كسب بازده بيشتري را داشته باشندثانياً.، كايل٧ - ١٩٩٧ - استدلال ميكند كه اگر اين عوامل تحت تاثير خطرات موجود نباشند، آنگاه سرمايهگذاريهاي امن ميتواند نسبت به سرمايهگذاريهاي غيرمنطقي بيشتر باشد. در نهايت، هيرشليفر و همكاران٨ - ٢٠٠٦ - دريافتند زماني كه قيمت سهام بازار تحت تاثير سرمايهگذاران نهادي باشد، آنگاه عوامل غيرمنطقي ميتوانند نسبت به عوامل منطقي بيشتر باشند. به طوركلي، فرض بر اين است كه سرمايهگذاران فردي و نهادي، واگرايي يكساني را هم از لحاظ اندازه و هم از لحاظ ويژگيها و مشخصات از خود به نمايش ميگذارند و همچنين ميتوان گفت كه اين دو گروه از سرمايهگذاران در بازارهاي مالي داراي موقعيتهاي متضادي ميباشند - اسچملينگ٩، ٢٠٠٧ - . علاوه براين، سرمايهگذاران فردي و نهادي از لحاظ ميزان درك ريسك، افق زماني و اهداف سود با يكديگر متفاوت ميباشند - جورج و همكاران١٠، ٢٠٠٥ - .

سرمايهگذاران نهادي كمتر در معرض تعصبات رفتاري قرار ميگيرند - چو و وانگ١١، ٢٠١١ - ؛ در حالي كه لاي و همكاران١٢ - ٢٠١٣ - اظهار داشتند كه تعريف تواناييها و قابليتهاي سرمايهگذاري سخت ميباشد و هيچ معيار پذيرفته شدهاي براي شناسايي تواناييها و قابليتهاي يك سرمايهگذار وجود ندارد. فيشر و استيتمن١٣ - ٢٠٠٢ - بيان كردند كه سرمايهگذاران نهادي همانند سرمايهگذاران فردي در معرض تعصبات رفتاري قرار دارند و اين تعصبات به گونهاي يكسان هر دو گروه را تحت تاثير قرار ميدهد. علاوه براين، چان و اوتچير١٤ - ٢٠٠٣ - استدلال كردند كه سرمايهگذاران نهادي ممكن است رفتارهاي غير قابل توجيهي را از خود نشان دهند، همچنين سرمايهگذاران غيرمنطقي به عنوان معاملهگران جنجالي تلقي ميشوند. تجارت معاملهگران جنجالي و پر سر و صدا بيشتر است اما در عين حال، آنها به دليل باورهاي نادرست خود سودي را كسب نمينمايند - لين و همكاران١٥، ٢٠٠٩ - . با اين حال فرض بر اين است كه سرمايهگذاران نهادي داراي رفتارهاي عقلاني هستند و آنها در تصميمگيريهاي خود، زمان و تلاش بيشتري را صرف ميكنند - كيم و مدحاوان١٦، ١٩٩٥ - .

سرعت يادگيري سرمايهگذاران نهادي نسبت به سرمايهگذاران فردي بيشتر است و بنابراين اين گروه از سرمايهگذاران داراي دانش و اطلاعات بيشتري هستند. از اين رو، سرمايهگذاران نهادي، در اتخاذ تصميمگيريهاي مرتبط با سرمايهگذاري موفقتر عمل مينمايند - چانگ و وي١٧، ٢٠١١ - . در مطالعه پيشين در رابطه با اين موضوع تناقضاتي وجود دارد - به عنوان مثال؛ لو و لي١٨، ٢٠٠٨ - . ديچتي و دروبتز١٩ - ٢٠١١ - نشان دادند كه سرمايهگذاران نهادي، آن دسته از استراتژيهاي سرمايهگذاري را دنبال ميكنند كه غير منطقي و در عين حال نرمال باشند. گرينبالت و كلورج٢٠ - ٢٠٠٠ - بيان كردند كه سرمايهگذاران نهادي نسبت به اطلاعات يكسان، واكنشهاي يكساني دارند و داراي رفتارهاي غيرمنطقي مانند استراتژيهاي تسريعي و رفتارهاي تودهوار ميباشند.

از آنجايي كه در بسياري از مطالعات بيان شده است كه سرمايهگذاران نهادي در برخي از شيوهها - مانند؛ اندازه و پيچيدگي - با سرمايه گذاران فردي متفاوت هستند، بنابراين در بسياري از مطالعات بيان شده است كه چگونه اين دو گروه از سرمايهگذاران، ميتوانند در بازار نفوذ كرده و آن را تحت تاثير قرار دهند. اسچملينگ٢١ - ٢٠٠٧ - بيان كرد كه تمايلات سرمايهگذاران به واسطهي انحراف ميان اين دو گروه آشكار ميشود. بر اين اساس، تمايلات سرمايهگذاران نهادي ميتواند از طريق بازده سهام به دقت پيشبيني شود در حالي كه تمايلات سرمايهگذاران فردي به منزلهي مانعي براي پيشبيني درست و دقيق ميباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید