بخشی از مقاله

خلاصه

جذب سرمایه گذاري خارجی و پس اندازها و سوق دادن آن به سوي واحدهاي اقتصادي و ایجاد امکانات و تسهیلات براي مشارکت عموم مردم در توسعه فعالیتهاي مولد و سهیم شدن در سود آنها از اهداف اصلی دولت به شمار میرود. از این رو شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیري میتواند زمینه لازم براي ارائه خدمات مطلوب به سرمایه گذاران را فراهم و اقدام شایستهاي در روند توسعه سرمایه گذاري قلمداد گردد. با توجه به اینکه سرمایه گذاران در تصمیم گیريهاي سرمایه گذاري از عوامل رفتاري تاثیر میپذیرند در این تحقیق سعی دارد برخی عوامل رفتاري موثر بر تصمیمات سرمایه گذاري و تجارت را شناسایی کند. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردي و از نظر روش بدست آوردن دادهها توصیفی است.

.1 مقدمه

سرمایه گذاري مستقیم خارجی به واسطه تشکیل سرمایه داخلی، ایجاد اشتغال و افزایش صادرات به عنوان منبع رشد اقتصادي تلقی میشود. تقریبا دو سوم سرمایه گذاري مستقیم خارجی ناخالص مربوط به کشورهاي توسعه یافته است. بر اساس برآوردهاي موجود، تنها در شش کشور ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، ژاپن، آلمان، سوئیس و هلند 95٪ سود دریافتی، ناشی از ثبت اختراع و مجوز میباشد. در مورد کشورهاي کمتر توسعه یافته چگونه است ؟ آیا آنها به این جریانهاي ورودي عظیم نیاز ندارند؟ مشکل تفاوت اجتماعی و اقتصادي به شکل یک فاصله بزرگ بین کشورهاي ثروتمند و فقیر ظاهر شده است. پایین بودن سطح توسعه اقتصادي یک کشور، بیش از بیش نیاز کشور به سرمایه گذاري مستقیم خارجی را نشان میدهد. با این حال، پایین بودن سطح توسعه اقتصادي کشور، احتمالاً توان بالقوه آن را براي جذب سرمایه گذاري مستقیم خارجی کمتر میکند. براي غلبه بر این موضوع، کشورهاي در حال توسعه باید مدلی سازگار با نیازهاي کشورهاي توسعهیافته را اتخاذ کنند. این شامل جنبههاي بسیاري است که افزایش رقابت پذیري کشور را در حوزه جذب سرمایه گذاري مستقیم خارجی تقویت میکند. در میان آنها عوامل فرهنگی نقش مهمی در تعیین موفقیت رقابتی و جریان سرمایه گذاري مستقیم خارجی ایفا میکنند. تحقیقات نشان دادهاند که 75-40٪ از سرمایه گذاريهاي مشترك بین المللی شکست خوردهاند، که تا حدي به این دلیل است که که مدیران خارجی نمیتواند خود را با شیوههاي کسب و کار محلی وفق دهند. براي موفقیت در عرصه بین المللی داشتن دانش و آگاهی در خصوص تفاوتهاي عمده فرهنگی که بین کشورها و ملیتها رخ میدهد؛ مهم است. فرهنگ ویژگیهاي گروهی از مردم مانند ویژگیهاي شخصی که نماي کلی خصیصههاي خاص یک شخص هستند را تعیین میکند. از این حیث فرهنگ، به صورت یک عامل بسیار مهم در خرید و فروش - معاملات - مردم در محیط فرهنگی متنوع پدیدار شده است. این امر به ویژه زمانی متمایز میشود؛ که شما به عنوان یک تاجر براي بدست آوردن مقداري پول - به شکل سرمایه گذاري مستقیم خارجی و یا سایر جریانهاي سرمایه - براي یک پروژه خاص از یک سرمایه گذار خاص تلاش میکنید. از دیگر سو عوامل فرهنگی تصمیمات سرمایه گذاران را در تمام حوزههاي زندگی از جمله کسب و کار - تجارت - تحت تاثیر قرار میدهد. به عبارت دیگر به منظور بدست آوردن آنچه که از سرمایهگذاري میخواهید شما باید نه فقط پروژهتان را با موفقیت معرفی کنید بلکه همچنین باید بدانید چگونه با یک نماینده از یک فرهنگ خاص تعامل و رفتار کنید. بنابراین این مقاله توجه خود را بر تعصبات - تمایلات - فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر سرمایه گذاري و تجارت متمرکز کرده است؛ و در خصوص نحوه کارکرد عوامل فرهنگی براي شرکتهاي ایرانی بحث میکند. این طرح منطقی شامل موارد زیر است:

1.    تعصبات فرهنگی و اجتماعی تاثیر مستقیم بر سرمایه گذاري مستقیم خارجی دارد.

2.    تعیین تعصبات فرهنگی / اجتماعی که تصمیمات سرمایه گذاري خارجی را تحت تاثیر قرار میدهد.

3.    تعیین جایگاه ایران در طبقه بندي فرهنگی هافستد.

بنابراین، فرضیه پژوهش این است که:

کشورهاي داراي فرهنگ مشابه، شانس بیشتري براي دریافت جریانهاي سرمایه از یک کشور دیگر نسبت به کشورهاي داراي فرهنگ غیرمشابه دارد.

.2 شرح دادهها و روش شناسی پژوهش

مفاهیم اصلی اقتصاد بین المللی، تجارت و مدیریت میان فرهنگی مبناي نظري و روش شناسی تحقیق هستند. مقالات علمی پژوهشگران خارجی مختلف در زمینه تنوع فرهنگی و تاثیر آن بر تجارت بین المللی در سطح خرد به منظور توسعه این گزارش مورد استفاده قرار گرفته است. داده هاي مورد استفاده در این مقاله از جزوه و مقالات و آثار محققان ایرانی و خارجی، مجلات، اینترنت، سایتهاي آمار رسمی تجزیه و تحلیل کشور، نتایج حاصل از مشاهده و اکتشاف انجام شد به دست آمدهاند. در روند توسعه پژوهش، یافتههاي اصلی کارشناسان در زمینه مدیریت میان فرهنگی و تجارت بین المللی که مربوط به موضوع این مقاله است مد نظر قرار گرفته است.

.3 تاثیرات فرهنگی و اجتماعی بر روي جریانهاي سرمایه گذاري مستقیم خارجی

این بخش شامل اطلاعات خلاصه در رابطه با عوامل فرهنگی و اجتماعی است که تاثیر مستقیم بر سرمایه گذاري مستقیم خارجی و تجارت دارند. به ویژه اطلاعاتی پیرامون 10 جنبه که تصور میشود مهمترین باشند فراهم میکند. این عوامل عبارتند از: فاصله، زبان، فرهنگ، اعتماد، اطلاعات، شایستگی - قابلیت - ،وطن پرستی، اطمینان بیش از حد سرمایه گذار، جنس و وجود موافقتنامههاي تجارت منطقهاي است. بسیاري از آنها توسط محققان مختلف و در مقالات پژوهشی مختلف مطرح شده اند. همانطور ارزشهاي فرهنگی مشاهده شده براي کشورهاي مختلف متفاوت است، مدیران با سوابق مختلف ملی داراي ارزشهاي مختلف، پیش فرضهاي مختلف در خصوص محیط زیست و انتظارات مختلف پیرامون روابط میان مردم هستند. این منجر به پروسه شکل گیري استراتژيهاي مختلف در زمینه تصمیمات سرمایه گذاري شده است. Grinblatt و Keloharju بیان کردند که سرمایه گذاران، شرکتها با زبان یکسان و فرهنگ یکسان را ترجیح میدهند. همچنین آنها پیشنهاد کردند که این ترجیح را میتوان با میزان مهارت سرمایه گذار و آشنایی او با یک شرکت توضیح داد. این محققان نشان دادند که:

1.    سرمایه گذاران ترجیح میدهند با شرکتهاي نزدیک به آنها معامله و تجارت کند - عامل فاصله - . شرکتهایی که مرکز آن در شهرهاي بزرگ و پایتخت کشورها قرار دارد، و در نتیجه بیشتر در سراسر کشور شناخته میشوند، کمتر تحت تاثیر فاصله قرار میگیرند.

2.    سرمایه گذاران ترجیح میدهند با شرکتهایی که گزارش سالانه خود را به زبان سرمایه گذار منتشر میکنند، تجارت کنند - عامل زبان - .

3.    سرمایه گذاران ترجیح میدهند با شرکتهایی که مدیران اجرایی آنها منشاء فرهنگی یکسان و یا مشابه دارند معامله و تجارت کنند

- عوامل فرهنگی - .

4.    اثر فاصله، زبان، و فرهنگ بر روي سهامداران و تجارت براي شرکتهاي مالی خبره و ماهر نسبت به خانوادهها کوچکتر است.

5.    اثر زبان، و فرهنگ بر روي سهامداران و تجارت براي سرمایه گذاران خانوادگی خبره کوچکتر است.

Guiso. Et al - 2004 - استدلال میکنند که میزان اعتماد متقابل یکی از مؤلفههاي ضروري در هر مبادله اقتصادي است. فقدان آن از شکل

گیري تجارت و فرصتهاي سرمایه گذاري سود آور جلوگیري میکند. آنها همچنین دریافتند که افزایش اعتماد وارد کننده نسبت به مردم کشورهاي صادر کننده به میزان 1 انحراف معیار، باعث افزایش لگاریتم صادرات به میزان 12 درصد و سرمایه گذاري مستقیم خارجی به میزان 82٪ میشود.

.3 تعصبات فرهنگی و اجتماعی در مدل فرهنگی هافستید

این بخش توجه خود را بر روي پژوهش هافستد و ابعاد فرهنگی او متمرکز ساخته است. این دانشمند هلندي مدلی با چهار بعد اصلی براي فرهنگ ملی توسعه داده است که تاثیر مستقیم بر روي مدیریت و ساختار هر سازمان دارد. آنها عبارتند از:

1.    فاصله قدرت - PDI - حدي که اعضاي داراي قدرت کمتر نهادها و سازمانها میپذیرند که قدرت به صورت نابرابر توزیع شود.

2.    اجتناب از عدم قطعیت - UAI - حدي که مردم از موقعیتهاي مبهم احساس خطر میکنند، و باورها و نهادهایی براي جلوگیري و اجتناب از این موقعیتها ایجاد کرده اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید