بخشی از مقاله

چکیده

با پیدایش تکنولوژی های نوین و نفوذ آن به جنبه های زندگی انسان، پارادیمهای جدید مطرح شده و زندگی بشر کاملاً تحویل یافته است. در چنین موقعیتی، سازمان ها برای دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ خود در محیطی متغیر به استفاده از ابزارهای نوین مدیریتی و روش های جدید روی آورده اند. از این رو، مدیریت دانش همچون یک نگرش در سازمانها منظور می شود.مدیریت دانش، موضوعی پیچیده و پویاست. موفقیت مدیریت دانش، مستلزم نگرشی سیستمی است که همه عوامل و اجزا و فرآیندهای مدیریت دانش را مورد نظر قرار دهد.

پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی رابطه مدیریت دانش و تغییرات سازمانی وتأثیر آن بر چابکی فرآیندهای اصلی و کلیدی سازمان در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه اصفهان صورت گرفته است. بدین منظور یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی براساس مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. جامعه آماری پژوهش شامل 446 نفر از کارکنان رسمی و پیمانی شرکت خطوط لوله ومخابرات نفت منطقه اصفهان است که بر طبق جدول مورگان و کریجسی حجم نمونه معادل 215 نفر به روش تصادفی برآورد شده است.

اطلاعات مورد نیاز جهت تحلیل فرضیه های تحقیق از طریق پرسشنامه با نرخ بازگشت 97 درصد، جمع آوری گردید. جهت سنجش پایایی پرسشنامه از دو روش پایایی مرکب و آلفای کرنباخ که برای کل پرسشنامه به ترتیب 0/88 و 0/82 به دست آمده استفاده شده است و نتایج حاصل نشان می دهد بین قابلیت های سازمان ومتغیرهای مدیریت دانش شامل فناوری اطلاعات و یکپارچه سازی سیستم های اطلاعات و مدیریت تغییر و ریسک رابطه معناداری وجود دارد که می تواند چابک سازی فرایندهای کلیدی سازمان را بهبود بخشد.

مقدمه

عصرکنونی، دوره تحولات شتابنده و غیر قابل پیش بینی است. وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگی های روز افزون سازمانها و عدم توانائی های این سازمانها در پیش بینی و مقابله با این تحولات و پیچیدگی هاست. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت احتمالی، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای درونی خود را بشناسند، نقاط ضعف را ترمیم نموده و به نقاط قوت بپردازند. مسائل و مشکلات مدیریت آنچنان پیچیده و درهم شده است که تشخیص مشکل به آسانی میسر نیست وماهیت انسانی سازمان ها وپیچیده بودن رفتارهای کارکنان این پیچیدگی را مضاعف نموده است

زندگی امروزه درحالی ادامه می یابد که سایه افکنی شرایط عدم اطمینان1 برکلیه امور، به علل مختلف فرآیند تصمیم گیری را به کلی متحول ساخته است. تغییرات قیمت کالاهای اساسی، تغییر نرخ ارز، تغییر نرخ سود وهمچنین تغییر قیمت سهام مواردی هستند که سازمانهای امروزی دائماً با آن دست به گریبانند. این تغییرات در کنار سایر تغییرات محیطی سازمانها که باعث ظهور نظریات جدید علمی در حوزه مدیریت شده است.

در این بین، علوم مختلف به میدان آمده و هر یک از زوایای تخصصی در گوشه ای از ارکان سازمان، شرایط متعارف را ایجاد کرده است. مدیریت تغییر و ریسک2، مدیریت دانش3، نظریات چابکی4 سازمان با ارائه راهکارهای نوین واستراتژی های بدیع توانسته است در این راستا برای شرکت های تجاری، تولیدی و خدماتی روشهای نظام مند را خلق کند

با پیدایش تکنولوژی های نوین و نفوذ آن به جنبههای زندگی انسان، پارادیمهای جدید مطرح شده و زندگی بشر کاملاً تحویل یافته است. در چنین موقعیتی، سازمان ها برای دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ خود در محیطی متغیر به استفاده از ابزارهای نوین مدیریتی و روشهای جدید روی آورده اند. از این رو، مدیریت دانش همچون یک نگرش در سازمانها منظور می شود.مدیریت دانش، موضوعی پیچیده و پویاست. موفقیت مدیریت دانش، مستلزم نگرشی سیستمی است که همه عوامل و اجزا و فرآیندهای مدیریت دانش را مورد نظر قرار دهد. هرگاه تغییر یا ریسکی پیدا شود نیاز به دانش جدیدی را بروز می دهد

لذا مدل شش بعدی مدیریت دانش - تومی و پری، - 2001در دومین بُعد، مدیریت تغییر سازمانی را بیان میکند. تغییر دانش یعنی تغییر نگرش سیستم فعالیتهای یک سازمان. به همین علت سازمانها برای به کارگیری مدیریت دانش، نیازمند مدیریت تغییر هستند. به هر صورت، تغییر، یک واقعیت سازمانی است و رسیدگی به تغییر یکی از کارهای هر مدیری می باشد

تغییرات میتواند ناشی از عوامل بیرونی مانند بازار و رقابت و قوانین دولتی یا ناشی از فناوری مانند نیمه دهه سال -1990 شبکه جهانی اینترنت باشد یا ناشی از عوامل درونی مانند عملیات داخل سازمان یا تغییرات استراتژی یا بکارگیری تجهیزات جدید باشد.سازمان های کنونی در محیطی فعالیت می کنند که تغییرات سریع آن، آنها را ملزم به داشتن استراتژیهای انطباق پذیر میکند. در چنین محیطی، چابکی تبدیل به قابلیت شده است که تأثیرات بسیاری بر عملکرد سازمان دارد. 

تولید چابک را میتوان بقا و پیشرفت در یک محیط رقابتی که ویژگی اساسی آن تغییر و عدم اطمینان است تعریف نمود که به صورت سریع و موثر به بازارهای در حال تغییر بر اساس خواسته مشتری عکس العمل نشان می دهد. - استرلینگ، 2008، . - 1-8یک سازمان دارای ظرفیت هایی برای پاسخگویی به تغییرات محیط است. سازمان های چابک نگرانی بیشتری در مورد تغییر و عدم اطمینان و غیر قابل پیش بینی بودن محیط دارند. از این رو سعی میکند در این شرایط واکنش صحیح نشان دهند.

بنابراین سازمان چابک نیاز به ظرفیت های موجود بالقوه و تطابق برای مواجهه با تغییرات و عدم اطمینان در محیط را دارد - فتحی زاده، . - 2012یکی از شاخص های سازمان های چابک در مدل شارپ 2000 وجود مدیریت تغییر و ریسک و فناوری اطلاعات - به عنوان یک مولفه مدیریت دانش - است. مدیریت تغییر شامل فرآیند تغییر فرهنگ سازمانی از ارزش ها و شیوههای عملی سنتی است. این تغییرات ایده ها و عقاید جدیدی را منعکس می کند که مجموعه آنها به منزله هنجارهای جدید سازمان محسوب می شود

این مطالعه در پی بینش هایی در این مورد میباشد که چگونه فرآیندهای مدیریت دانش می تواند پیاده سازی مدیریت تغییر را در یک سازمان چابک بهبود بخشد. سازمانهای چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و به دنبال استفاده از فرصت های بالقوه برای رسیدن به پیشرفت- موفقیت و بقا خود میباشند

واژه چابک در فرهنگ لغت، به معنای توانایی حرکت بصورت سریع و قادر بودن به تفکر بصورت سریع و با یک روش هوشمندانه است. تولید چابک مفهومی است که طی سالهای اخیر عمومیت یافته و به عنوان استراتژی موفق توسط تولید کنندگانی که خودشان را برای افزایش عملکرد قابل ملاحظه ای آماده می کنند، پذیرفته شده است.

چابکی به معنای توانایی هر سازمان برای حسگری، ادراک و پیش بینی تغییرات موجود در محیط کاری است. چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده و به آنها به عنوان عوامل رشد و شکوفایی بنگرد. مدیران باید سازمان خود را بسوی آینده ای ناشناخته هدایت کنند که کام یابی در این راه پر تلاطم نیز به توان مندی آنان در تجسم و درک دنیای اطرافشان بستگی دارد. دنیای پیچیده و انباشته از ظرافت ها ، ناپایداری ها، دیوان سالاری ها، تحریکات سیاسی و سرانجام واقعیتها ی انکار ناپذیر. سازمان ها برای ادامه بقای خود به منابع مختلفی نیاز دارند و برای استفاده بهینه از این منابع باید به قابلیت هایی مجهز شوند و آنها را تقویت کنند.

قابلیت از نظر مدیران، توان سازمان برای ایجاد ظرفیت ها و تحمل محدودیت ها و نارسایی ها برای رسیدن به اهداف معین است. مدیریت اثر بخش هر سازمانی مستلزم، هماهنگی اثربخش مجموعه ای از فرآیندهای درون سازمان، روال ها و فعالیت هاست. قابلیت سازمانی مفهومی است که بطور فزاینده در دانش مدیریت استراتژیک استفاده می شود و بوسیله آن چگونگی انجام این هماهنگی، تئوریزه، مطالعه و فهم می شود

یکی از سازوکارهای ارتقای قابلیت های سازمانی، سازوکارهای ساختاری است که یکی از موارد آن چابک سازی و تغییرات سازمانی، سازمان است.

و هم چنین در سازوکارهای فناورانه آن موردهای فناوری اطلاعات و تکنولوژی نوین و مدیریت دانش وسیستم های یکپارچه اطلاعاتی اشاره گردیده است - دانایی فرد و همکاران، . - 1393 ایجاد و ارتقای قابلیت ها در سازمان امری مستمر و تدریجی است این امر باید در فرآیندها و نحوه انجام کارهای سازمان نهادینه شود تا به نتیجه مطلوب خود برسد.یک روش متداول برای پیاده سازی دانش، بررسی در خصوص افراد، فرآیندها و تکنولوژی می باشد

در اینجا از مدل ادوارد 2012، یک متغیر یکپارچه سازی سیستم های اطلاعات را شناسایی کردیم که علت بهره بردن از مدل ادوارد در این پژوهش این است که این مدل به خوبی متغیرهای مدیریت دانش مرتبط با خصوصیات افراد و تکنولوژی را به متغیر مدیریت تغییر ارتباط داد. و این ارتباط دو طرفه است.

زیرا از یک سو پیاده سازی مدیریت تغییر و ریسک در سازمان مستلزم طراحی سیستم های مبتنی بر دانش است و از سوی دیگر گسترش وسیع آموزش و فناوری و دانش منجر به رقابت شدید و فرآیند جهانی شده است و باعث ایجاد انواع ریسک ها و تغییرات در سازمان می شود که مستلزم مدیریت ریسک و تغییر برای کنترل آنهاست. متغیر مدیریت تغییر و ریسک را از مدل شارپ 2000 به جهت تعیین رابطه آن با مشخصه یک سازمان چابک می توان بهره برد و در ادامه متغیر فناوری اطلاعات را از مدل شارون و توماس 2013 - ص - 910 به جهت مشخص نمودن رابطه فناوری اطلاعات چابک سازی استفاده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید