بخشی از مقاله

چکیده

با نگاهی گذرا به کلانپروژههای کشور متوجه اختلاف قابلتوجه اغلب آنها با برنامهریزی مبنا میشویم. ازآنجاییکه این مسائل از مشکلات همیشگی کلانپروژههای کشور میباشد، انتظار میرود تجارب زیادی طی این پروژهها اندوخته شده باشد. درحالیکه به کرات شاهد تکرار این مسائل در سایر پروژهها هستیم. طی بررسیهای صورتگرفته در یکی از پروژههای کلیدی یکی از سازمانهای کارفرمایی کشور، مشاهده شد عوامل پروژه آموزشهای حرفهای متناسب دیده و هریک تجارب ارزشمندی دارند؛ ولیکن بسبب نبود زیرساختها و فرهنگسازمانی مناسب و وجود مسائل کلان اقتصادی و سیاسی، این آموزشها نقشی جنبی پیدا کرده و امکان بهاشتراکگذاری تجارب میسر نمیباشد؛ درنتیجه تاثیر چندانی در رویکرد سازمان و پروژههای آن نمیگذارند.

بنابراین در این پژوهش ابتدا به مروری بر مدلهای پیادهسازی مدیریتدانش در شرکتهای نفتی مطرح جهان و ایران پرداخته؛ سپس چالشهای پیادهسازی این فرآیندها را در این سازمان بررسی کرده و یکی از پروژههای مهم این شرکت بعنوان نمونهموردی بررسی میشود و نهایتا راهکارهایی برای اعمال موثر مدیریتدانش در سازمان و تبادل تجارب پیشنهاد میگردد. اهمیت پروژه از آن جهت است که بهدلیل مواجهشدن با شرایط تحریم، افزایش زمان قابلتوجهی داشته و طی این مدت افرادی بازنشسته شده یا پروژه را ترک کرده و یا به آن پیوستهاند. ازاینرو مستندسازی که یکی از فرآیندهای مدیریتدانش است، اهمیتی دوچندان مییابد. روش تحقیق این پژوهش بصورت میدانی و مصاحبه با عوامل پروژه بوده؛ و ازآنجاکه صنعتنفت بعنوان نبض اقتصادی کشور و یک صنعت راهبردی محسوب میشود، میتواند برای پروژههای مشابه راهگشا باشد.

مقدمه

امروزه مدیران هوشمند دریافتهاند که دانش و اطلاعات بهعنوان مهمترین جنبه سرمایههای فکری سازمان، منابع باارزشی هستند که میتوانند در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک نقش مؤثری ایفا نماید. آگاهی سازمانها نسبت به اهمیت دانش، آنها را بر آن داشته است که بهدنبال ایجاد فرآیندهایی برای مدیریت این جنبه از سرمایههای ارزشمند سازمان باشند. مدیریت دانش فرآیندی است که به انتخاب، سازماندهی، توزیع و تولید دانش و تجربه برای کسب مزیت رقابتی کمک میکند.

در واقع مدیریت دانش همان اداره کردن جریان روان دانش و رساندن آن به کاربران نیازمند آن است، تا با کمک دانش دریافتی با کیفیت و سرعت بیشتر عمل کنند. از این رو میتوان گفت مدیریت دانش ابزاری برای افزایش "هوشمندی کسب و کار"، که مهم ترین وسیله سودآوری در محیط کسب و کار امروزی است، میباشد. در بازارهای پویای امروز، شرکت ها برای پیروزی به بهره هوشی بسیار بالایی نیاز دارند. آنچه بهره هوشی سازمان را بالا میبرد، یادگیری فردی کارکنان و نیز یادگیری جمعی در سایه برخورد و تعامل اندیشههای مختلف با یکدیگر است.

بیش از یک دهه است که صنایع نفت وگاز در دنیا از مزایای استقرار مدیریت دانش بهره برداری می کنند. در این دوران صنایع فوق تغییرات سریعی را در زمینه پیشرفت سریع فناوری، توسعه حفاری دریایی، رشد اعتماد به منابع خارجی نفتی و تمرکز بر مسائل زیست محیطی را تجربه می نمایند. فعالیت های مدیریت دانش نقش مهمی در ایجاد عملیات کارآمد و اثربخش در پاسخگویی به این نیازها بازی می کند. بعنوان مثال زمانیکه صنایع نفت وگاز با تکنولوژی جدید، برون سپاری، شراکت جدید و یا مقررات دولتی مواجه می شوند، فعالیت های مدیریت دانش می تواند شرکت را درمقابل این تغییرات حمایت کند.

بیش از دو دهه از مطرح شدن مدیریت دانش در سطح جهان می گذرد و شرکت های بزرگ نفتی مانند شل، شورون و بریتیش پترولیم در زمینه مدیریت دانش گوی سبقت را از هم ربوده اند. شرکت بریتیش پترولیم یادگیری را در سرلوحه مدیریت دانش خود قرار داده است، خط مشی مدیریت دانش BP چهارچوب ساده ای را دربرمی گیرد که چرخه یادگیری قبل، حین و بعد از هر عملکرد - که با ابزارهای ساده حمایت می شوند - را توصیف می کند.

فعالیت های مدیریت دانش در شرکت شورون که یک شرکت چندملیتی است از سال 1996 بعنوان گامی در جهت بهبود کیفیت آغاز گردیده است. این فعالیت ها در چهار حوزه کاهش عدم اطمینان، کاهش هزینه، ارزش افزوده و ایجاد ارزش جدید می باشد. در شرکت شل نیز فرآیند مدیریت دانش از اواخر سال - 1995اوایل - 1996 آغاز شد و اولین تیم مدیریت دانش در این شرکت درسال 1988 شکل گرفت. چهارچوب مدیریت دانش در شرکت شل دارای دو بعد است؛ یک بعد شامل توجه به مسائل داخلی و خارجی و بعد دیگر شامل پاسخگویی و آگاهی است.

با توجه به موارد ذکر شده که اهمیت بکارگیری مدیریت دانش را در جهان رقابتی امروز می رساند و از آنجاییکه شرکت ملی نفت ایران باوجود داشتن قدمت صدساله فعالیتی در بخش های مختلف صنعت، اقدام خاصی در زمینه مدیریت دانش بعمل نیاورده بود، در سال 1390 در مقاله ای مدلی برای بکارگیری مدیریت دانش در این شرکت ارائه گردید. همچنین از حدود سال 92 از سوی شرکت ملی نفت الزام شد که بخشی از هزینه توافق شده با پیمانکار، در ازای دریافت درس آموخته های آن شرکت در پروژه پرداخت گردد؛ این موارد نشان از این دارند که فقدان چنین مهمی در این شرکت و بالتبع در سایر شرکت های دولتی بخوبی احساس می شود.

عملکرد سالهای اخیر شرکت های دولتی - و از جمله شرکت مورد بررسی - حاکی از این است که تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته است؛ ولی تغییر قابل توجهی در روند یا نتایج پروژه های این سازمان که منعکس کننده این تلاش ها باشد، دیده نمی شود؛ لذا این سوال که چه عواملی باعث می شوند که نتوان از آموزش های صورت گرفته و تجارب موجود به نحو احسن استفاده و آنها را در بستر سازمان پیاده نمود، چیزی است که مورد بحث این پژوهش می باشد و درنهایت سعی می شود راهکاری برای آن ارائه گردد.

مرور ادبیات

دارایی های دانشی سازمان، پیش برنده اهداف اقتصادی یک سازمان هستند و به وسیله آن است که بنگاه می تواند راه حل ها، تولیدات و خدمات برتری را ارائه و در نتیجه آن رشد کند .این دارایی ها به صورت خبرگی - Expertise - در ذهن افراد تولید می شود. در برابر این دارایی می توان 2 خط مشی کلی را در پیش گرفت؛ نخست رها کردن سرمایه دانشی و ادامه تولید آن با آشفتگی بالاست؛ به گونه ای که تنها بدانیم در سازمان و در اذهان کارکنان حجم دانایی ارزشمند و بالایی تولید می شود و طبیعتا به مرور زمان از یاد می رود.

دوم مدیریت سرمایه دانش و طراحی ساز و کار برای هدایت آن در مسیری مشخص با هدف افزایش کارایی سازمان در پرتو دانش مدیریت شده خودمان. فعالیت های دانشمندان عرصه مدیریت و مهندسی صنایع در2دهه اخیر از جمله سیوبی - - Sievby ، داونپورت - Davenport - ، نوناکا - - Nonaka، ویگ - - Wiig، پورساک - - Pursak، و ... باعث شد توجه صنایع بزرگ به این دارایی های نهفته و ناملموس بیشتر شود تا جایی که هم اکنون بیش از 70 درصد شرکت عضو لیست فورچون - 500Fortune - سازوکارهایی با عنوان مدیریت دانش - - KM دارند.مجموعه سازوکارهایی از جمله نرم افزارها، آیین نامه ها، ساختارها، فرآیندهای فرهنگ سازی و ... در شرکت های بزرگ دنیا همچون بریتیش پترولیوم، شل، وست تگزاس، جی ام، فورد، تاتا، اکسون و امثال آن ها در حوزه KM از حدود 15 سال پیش پیاده سازی شده است .صنعت کشورمان نیز با توجه به طی کردن مسیر توسعه، از قاعده تولید سرمایه های دانشی ناملموس مستثنا نیست.

مجموعه بزرگی از خبرگان و خبرگی ها، هر روزه در صنعت کشورمان تولید می شود که متاسفانه به دلیل نبود ساختارهای مدیریت دانش، بازده عمری کوتاه داشته و به سرعت و بدون کارایی لازم از دست می روند - وحیدی، . - 1386 در این مقاله ابتدا به مروری بر مدلهای مدیریت دانش به کار رفته در تعدادی از شرکت های خارجی و داخلی پرداخته و سپس چالش ها و راهکارهای پیاده سازی مدیریت دانش در این سازمان بررسی می گردد.

مدل مدیریت دانش شورون

فعالیت های مدیریت دانش در شرکت شورون که یک شرکت چندملیتی است از سال 1996 به عنوان گامی در جهت بهبود کیفیت آغاز گردیده است. این فعالیت ها در چهار حوزه کاهش عدم اطمینان، کاهش هزینه، ارزش افزوده و ایجاد ارزش جدید می باشد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید