بخشی از مقاله

چکیده

مدیریت دانش در شرکت های نفت و گاز از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا که اکثراً پروژه محور هستند. پروژه ها از جهات مختلف به یکدیگر شباهت زیادی دارند، چنانچه دانش حاصل از پروژه های قبلی حفظ و به درستی بکارگرفته شوند، می توان بر موفقیت پروژه ها تاثیرگذار بود. در این مقاله، عناصر کلیدی دانش در چرخه عمر پروژه های توسعه میادین نفت و گاز با استفاده از روش دلفی شناسایی و مشخص گردیده است و وضعیت فرآیندهای مدیریت دانش که منظور چهار فرآیند ایجاد، ذخیره، تسهیم و بکارگیری دانش است در مورد هر یک از عناصر دانش بررسی شده است و در نهایت مشخص شده است که اجرای کدام یک از فرآیندهای مدیریت دانش در طول انجام پروژه در شرکت نفت مناطق مرکزی ضعیف بوده و از اهمیت بیشتری به منظور بهبود برخوردار است.

جامعه آماری این تحقیق متخصصین مدیریت فنی، مدیریت برنامه ریزی و مهندسی و ساختمان می باشند. با توجه به آنکه جمع آوری داده های تحقیق با بهره گیری از روش دلفی صورت گرفته است، تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آمار توصیفی - انحراف استاندارد، واریانس، میانگین - و آمار ناپارامتری - ضریب همبستگی کندل... - انجام گردیده است. در این مقاله براساس تجزیه و تحلیل انجام شده، 24 عنصر کلیدی دانش شناسایی شده و مشخص گردیده است که فرآیندهای ذخیره و تسهیم دانش به صورت مناسب انجام نمی گیرد، بنابراین از اهمیت و اولویت بیشتری جهت بهبود در نفت مناطق مرکزی برخوردار می باشند.

مقدمه:

در دهه گذشته اقتصاد جهانی وارد محی جدیدی شد، جایی که آینده سازمان ضرورتاً به توانایی آن در بکارگیری دانش بستگی دارد. دانش به عنوان  یک  دارایی  نامحسوس  سازمانی  و    منبع  مهم  استراتژیک  نه  تنها برای  مدیریت  سازمان  به  منظور  باقی    ماندن  در  محی   رقابتی  امروز ضروری است بلکه نیروی جنبشی برای توسعه اقتصاد است. سازمان ها بر اثر تعامل با محی پیرامون خود اطلاعاتی را جذب و آنها را به دانش تبدیل می کنند سپس این دانش را با تجربیات، ارزشها و مقررات داخلی خود در هم می آمیزند تا به این ترتیب مبنایی برای اقدامات خود بدست آورند - داونپورت و پروساک، . - 1998 در حالی که افراد دانش را خلق می کنند و آن را یاد می گیرند، ممکن است آن را فراموش کنند، یعنی چگونگی خلق دانش یا چگونگی کسب آن را از یاد برند.

بنابراین حافظه سازمانی و یا فردی نیازمند ذخیره، سازماندهی و بازیابی دانش افراد است. هنگامیکه کارمندان ارزشمند سازمان بازنشسته می شوند یا سازمان را ترک می کنند دانش و تخصصی را که در طی سالها بدست آورده اند را همراه خود می برند و اگر سازمان سیستمی که دانش را در خود ذخیره می کند، نداشته باشد رویه های مشخص و روش انجام کارها از دست می رود. در الگوهای سنتی، سازمان ها و افراد اغلب تمایلی به انتقال و تسهیم دانشی که از آن برخوردارند، ندارند.

زیرا به جای این که به دانش به عنوان یک منبع نگاه کنند، آن را به عنوان منبع قدرت، اهرم نفوذ و ضامن استمرار شغل خود می پندارند و تمایلی ندارند که آن را با دیگران تسهیم کنند. سازمانی که از تسهیم اطلاعات و خلق دانش در میان اعضایش حمایت می کند، بیشتر می تواند فرآیندهای موثر و کارآمدی را تعریف کند و عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشد - لوین، 2001 ، به نقل از پالانیسامی، . - 2008 اما، دانش به خودی خود ارزشمند نیست آن زمانی ارزشمند خواهد بود که به کارگرفته شود - هالس، 2001 ، به نقل از پالانیسامی، . - 2008 تمام سعی مدیریت دانش بر آن است تا اطمینان حاصل کند که آیا دانش موجود سازمان به طور مفید در جهت منفعت آن به کار برده می شود یا خیر. در اینجا باید موانعی که بر سر راه استفاده مفید از دانش وجود دارد شناسایی و رفع شوند تا بتوان اطمینان حاصل کرد که مهارتهای ارزشمند و دارایی دانش کاملاً مورد بهره برداری قرار    می گیرند.

در حوزه های نفت و گاز، شرکت BP در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش پیشرو بوده که موفق به کسب منافع ملموس در حد 260 میلیون دلار با اجرای مدیریت دانش در پروژه های پایلوت شده است. شرکت چورون نیز در سال 2006 برداشت دانش در سازمان را آغاز نمود به این علت که میانگین سنی کارکنان فنی بیش از 50 سال بوده است. در شرکت های نفت و گاز،که پروژه محور بوده، پروژه ها از جهات مختلف به یکدیگر شباهت دارند. ما نیاز داریم که از تجربیات عملیاتی استفاده کنیم و به صورت مؤثر آن را حفظ کنیم و به فرآیندها و ابزار منتقل کنیم تا اختلال در کسب و کار را کم کنیم و بهبود مهارت ها را سرعت بخشیم. از طرف دیگر با افزایش تعداد کارکنان ارشدی که به سن بازنشستگی نزدیک می شوند، کارکنان جدید به منظور جایگزین شدن آنها استخدام می شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید