بخشی از مقاله
چکیده
این مطالعه در شهرستان بویراحمد به منظور تعیین الگوی کشت بهینه و مقایسه الگوی موجود با الگوی بهینه انجام شده است. به این منظور برای بدست آوردن ضرایب تکنیکی، به صورت تحقیق پیمایشی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، از تعدادی روستا و منطقه کشاورزی بخش شهرستان بویر احمد برای سال زراعی 88-89 به وسیله پرسشنامه از تعداد 30 کشاورز جمعآوری شد. سپس برای ه ر یک از گروههای بهرهبردار همگن، یک مزرعه به عنوان نماینده تعیین و اطلاعات مربوط به بهرهبرداریهای نماینده در چهارچوب مدلهای برنامهریزی خ طی به کار گرفته شد.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که محصولات گندم، شلغم، سویا، آفتابگردان و نخود در الگوی کشت بهینه قرار دارند و کشت لوبیا، ذرت و گلرنگ اقتصادی و مقرون به صرفه نیست. همچنین در شرایط اجرای الگوی کشت بهینه تجزیه و تحلیل اطلاعات این مطالعه با استفاده از از بسته نرم افزار اکسل - EXCEL - صورت گرفت.
.1 مقدمه
اکنون که وضعیت آب و هوایی در سطح جهانی به مرزهای بحرانی رسیده است و بحران جهانی گرسنگی و افزایش قیمت غذا را دامن زده است و کشور ایران نیز به مشکلاتی شبیه دچار شده است، توجه مدیران کشور به اهمیت بهرهوری و تولید بهینه و اثربخش و کارآمد جلب گردیده است تا به کمک دانش و فنون بهره وری بتوان از منابع اندک بیشترین ثمره و بهره را کسب نمود.
لیکن توجه به این مساله حائز اهمیت است که بهبود بهره وری در کشور امری آرام و تدریجی است و نیازمند شکلگیری و هماهنگی سیستمهای مختلفی در سازمانهای کشور میباشد و متأسفانه باید اشاره کرد که بیتوجهی به فنون و دانش و مطالعات و سیستمهای بهبود بهرهوری در دهههای گذشته، امکان دستیابی به درجات بالای بهرهوری را در کوتاهمدت دشوار خواهد ساخت. هنوز در مورد مدل ملی بهرهوری و نحوه سنجش میزان بهرهوری، و متغیرهای علی و میانجی مؤثر بر بهرهوری ملی و نیز استراتژی های بهبود بهره وری اجماع علمی و روشی در کشور وجود ندارد. از سوی دیگر، برخی بهره وری را از دیدگاه صرف اقتصادی نگاه کرده و برخی دیگر به دیدگاههایی متفاوت اعتقاد دارند. اما بهرهوری در بهرهبرداری مطلوب از منابع نیز بسیار حائز اهمیت است.
برنامهریزی در راستای بهرهبرداری مطلوب از منابع و عوامل در مقوله مدیریت منابع، اهمیت ویژهای دارد، چرا که برنامهریزی فعالیتها، دارای ماهیتی پویا و مبتنی بر بررسیهای مداوم است و تصمیمگیری در زمینه آنها باید با دقت انجام گیرد.
از سوی دیگر کارایی بهتر در مصرف منابع و عوامل میتواند به بهبود تولید محصولات کشاورزی منجر شود که نتیجه آن از نظر اقتصادی اهمیت دارد، زیرا بهرهبرداری کارآمد از عوامل و نهادهها از راه تخصیص بهینه آنها، به منظور حداکثر کردن ارزش اقتصادی یا بازده خالص نهادهها در اقتصاد فراهم میشود
با توجه به اهمیت مسأله برنامهریزی در کشاورزی، الگوهای برنامهریزی خطی در این زمینه مهم کاربرد فراوانی یافتهاند و قدیمیترین تکنیک مورد استفاده در تحقیقات مدیریت مزرعه است. از این رو در این مقاله به تعیین الگوی کشت بهینه فعالیتهای زراعی شهرستان بویراحمد با بهرهگیری از روش برنامهریزی خطی میپردازیم.
.2 تعریف مسأله، اهمیت و ضرورت آن
در کشورهای در حال توسعه مطالعات منطقهای توسعه بخش کشاورزی به منظور حل مسائل و مشکلات جامعه کشاورز و روستایی از اهمیت بنیادی برخوردار است، زیرا به علت افزایش جمعیت، مردم جهت تأمینغذا شدیداً به کشاورزی وابسته هستند و با توجه به محدودیت منابع و عوامل تولید، باید سعی کرد که از منابع و نهادههای موجود به طور کارآ و بهینه استفاده گردد. در این صورت با سطح فعلی کاربرد نهادهها میتوان تولید را افزایش داد و یا اینکه سطح تولید فعلی را با نهادههای کمتری حفظ کرد.
رشد روزافزون جمعیت در طی دهههای اخیر و افزایش میزان تقاضا برای محصولات مختلف، استفاده بیش از حد منابع بویژه منابع دارای محدودیت را به همراه داشته است. در چنین شرایطی افزایش بهرهوری به عنوان یک راهکار اجتنابناپذیر میباشد. آنچه مسلم است ادامه شیوههای سنتی تولید و تأکید بر افزایش تولید از طریق افزایش سطح مصرف عوامل تولید موجود که از گذشته به ارث رسیده، برای تأمین نیازهای متنوع و در حال گسترش جوامع مختلف بشری کارساز نمیباشد بلکه برای پاسخگویی این تقاضا میبایست بر شیوههایی که به افزایش بهرهوری عوامل تولید متکی است تأکید نمود
لذا همین افزایش جمعیت و گسترش سطح زیرکشت در چند دهه اخیر موجب افزایش استفاده از نهاده ها برای تولید محصولات زراعی شده است . بنابراین در طی دهه های اخیرمطالعات مربوط به تخصیص منابع در کشاورزی عمدتاً بر روی حداکثر سازی رفاه اقتصادی کشاورزان متمرکز شده اند. این امر از آن جا ناشی میشود که بخش کشاورزی نقش حیاتی برنامه ریزی در توسعه اقتصادی هر کشور و برنامهریزی توسعهی منطقهای ایفاد میکند. به همین دلیل بهطور روزافزون نیاز به مدلهای کارآمد تصمیم گیری در جهت تحقیق عوامل تولید که بتواند اهداف اقتصادی و اجتماعی را تأمین کند احساس میگردد.
امروزه کشاورزی یک فعالیت اقتصادی است که سهم بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی هر کشور به وسیله تأمین امنیت غذایی مردم آن ایفاد میکند، از این رو با توجه به افزایش روزافزون جمعیت لازم است منابعی که برای تولید محصولات غذایی به کار گرفته میشود به صورت بهینه تخصیص یابد تا رفاه کلیهی نسلها تأمین گردداز. آنجایی که عمدتاً کشاورزان بر این باورند که افزایش استفاده از نهادههایی همچون کود، سهم و .... منجر به افزایش تولید محصول میگردد.
حال آنکه تحقیقات متعدد در این زمینه حاکی از آن است که افزایش استفاده از نهادهها تا حدمعینی باعث افزایش تولید می گردد و از این حد معین به بعد دیگر توجیه اقتصادی ندارد به همین دلیل لازم دانستیم تا پژوهشی در این زمینه انجام داده و مواردی از قبیل بهینه بودن یا نبودن کشت محصولات زراعی کشاورزان شهرستان بویر احمد را مورد بررسی قرار دهیم که برای این امر از مدل برنامهریزی خطی که قدیمیترین تکنیک مورد استفاد ه در تحقیقات مدیریت مزرعه است، بکار گرفته شده است.
لذا هدف اصلی این مطالعه تعیین الگوهای بهینه کشت محصولات زراعی از دیدگاه اقتصادی با مدل برنامهریزی خطی به منظور ارائه سیاستها و راهکارهای کمی مناسب برای افزایش کارایی و بهرهوری از طریق کاربرد پایدارتر منابع از جمله نیروی کار و... و کاهش هزینههای تولید و استفاده صحیح از نهادهها و سرانجام افزایش سود واحد زراعی میباشد.
.3 پیشینه تحقیق
از جمله پژوهشگرانی که برای نخستین بار برنامه ریزی خطی را در تخصیص منابعی همچون آب و تعیین الگوی کشت پیشنهاد دادند هال و درکاپ - - 1970 بودند. پس از آن توسط پژوهشگرانی مانند اکبری و بخشوده - - 1373 جهت تعیین ترکیب بهینه محصولات زراعی در اراضی زیر سد جیرفت، سلطانی - 1372 - به منظور تعیین آب بها و تخصیص بهینه آب در اراضی زیر سدهای که توسط لینک و همکاران - 2001 - برای تعیین الگوی بهینه کشت در اراضی زیر شبکههای آبیاری، علمی و محمود - 1999 - با استفاده از الگوی برنامهریزی خطی اقدام به تعیین الگوی بهینه کشت در کشور مصر نمودند. و علیرغم تمام محدویتها این مدل برنامهریزی هنوز به عنوات ابزار سودمندی محسوب میشود.
دهقانیان و شاهنوشی - 1373 - در زمینه تعیین الگوی بهینه کشت با بهرهگیری از الگوی برنامهریزی ریاضی در راستای برآورد تابع تقاضای معیاری نهاده آب به این نتیجه رسیدهاند که در فصل تابستان و بهار ، تغییرات قیمت و بهای آب به مراتب تأثیر بیشتری بر مقدار مصرف آن دارد. آنها برای تحقق یافتن اصل برابری قیمت بازار نهاده آب با ارزش بازده نهایی آن - PW=VMPW - ، مقدار آب در دسترس فصل بهار را به مرز اقتصادی 835 هزار متر مکعب رساندند که در این راستا بازده برنامه ای کل افزایش نشان داد.
مظفری - 1374 - در زمینه استفاده از برنامهریزی خطی در تعیین الگوی کشت بهینه و عوامل تولید، براین باور است که نبود بهره-وری در بخش های مختلف اقتصادی یکی از مشکلات اساسی کشور به شمار میآید