بخشی از مقاله

چکیده

در این مطالعه به تعیین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی شهرستان ری در شرایط وجود ریسک پرداختهایم. به این منظور از مدل برنامهریزی ریسکی تارگت موتاد استفاده کردهایم. آمار و اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه به روش میدانی و از طریق تکمیل 149 پرسشنامه که به وسیله مصاحبه حضوری با بهرهبرداران منطقه بوده است، بدست آمده است. همچنین از آمار و اطلاعات سازمان جهاد کشاورزی و سازمان و ادارات مربوطه شهرستان ری نیز استفاده شده است. نتایج نشان داد با افزایش پارامتر ریسک، در سطح ثابت بازده انتظاری، بازده طرح افزایش یافته و محصولات ریسکی وارد برنامه میشوند که در مورد گندم آبی، یونجه آبی و سبزیجات این نتیجه حاصل شده و تولید این محصولات همراه با ریسک است.

ولی سطح زیر کشت جو آبی، ذرت علوفهای و گل کلم در سطوح ریسکی بالاتر کاهش مییابد، در نتیجه این محصولات ریسکی نیستند و کشاورزان ریسکگریز اقدام به کشت این محصولات میکنند. همچنین مدل تارگت موتاد در بالاترین سطح ریسک ممکن، نتایجی مشابه با الگوی بهینه کشت به دست آمده از برنامهریزی خطی ساده دارد. به عبارت دیگر، الگوی ارائه شده از سوی مدل برنامهریزی خطی ساده در بالاترین حد ممکن ریسک است.

.1 مقدمه

رشد روز افزون جمعیت و محدودیت منابع موجود، بشر را وادار ساخته است تا با مدیریت صحیح منابع موجود و تخصیص بهینه منابع موجود به نیازهای نامحدود بشری به بهترین نحو ممکن پاسخ دهد. به سبب فعالیت جمع کثیری از جمعیت کشورهای در حال توسعه به خصوص ایران در بخش کشاورزی، اقتصاد این کشورها به طور چشمگیری وابسته به کشاورزی است. برای حفظ منابعی پایدار در کشاورزی انتخاب یک الگوی کشت بهینه که در آن علاوه بر داشتن شرط حداکثر درآمد ممکن برای کشاورز، به استفاده صحیح و اصولی از منابع نیز توجه شود ضروری است .[1]

برنامهریزی و تصمیمگیری برای واحدهای کشاورزی در شرایط عدم قطعیت صورت میگیرد و برای رسیدن به توسعه کشاورزی، منطقی به نظر میرسد که در برنامهریزیها و سیاستگزاریها و تصمیمگیریهای در رابطه با واحد کشاورزی، ریسک را دخالت داده و به آن توجه کنیم. تعیین الگوی بهینه کشت از یک سو و دخالت دادن ریسک برای واقعیتر کردن آن از سوی دیگر، اقداماتی در جهت کمک به توسعه واحد کشاورزی و تحقق اهداف برنامههای کشاورزی میباشند .

[5] به منظور رفع این مشکل و توجه به عامل ریسک، در برنامه بهینه مزرعه مدلهای متعددی ارائه شده است که از آن جمله میتوان به مدل موتاد، معیار درآمد واریانس، برنامهریزی درجه دو، برنامهریزی خطی جداییپذیر، مدل ریسک نهایی محدود شده، مدل فوکوس-لاس، موتاد پیشرفته و مدل تارگت موتاد اشاره نمود. آنچه در تمامی مدلهای فوق به اشکال گوناگون به چشم میخورد توجه به عامل ریسک میباشد .[3] هدف کلی این مطالعه تعیین الگوی بهینه کشت محولات زراعی شهرستان ری با در نظر گرفتن ریسک درآمدی میباشد. برای دستیابی به این اهداف، الگوی بهینه کشت محصولات زراعی شهرستان ری را با استفاده از مدل تارگت موتاد تعیین میکنیم. سپس نتایج حاصل از آن را با نتایج حاصل از برنامهریزی خطی که در شرایط عدم وجود ریسک به دست آمده است، مقایسه میکنیم.

.2 تئوری و پیشینه تحقیق

مطالعات داخلی و خارجی متعددی با استفاده از الگوی تارگت موتاد انجام شده است که در این بخش به برخی از آنها اشاره میکنیم:

محمدی و بوستانی [8] به تدوین الگوی کشت در شرایط ریسکی، با در نظر گرفتن کاهش مصرف آب در شهرستان مرودشت استان فارس پرداختهاند. برای این منظور رهیافت برنامهریزی چند هدفی را به کار گرفتهاند. این اهداف با توجه به تمایلات بهرهبرداران مبنی بر حفظ سطح مشخصی از درآمد مورد توجه قرار گرفت. الگوهای ریسکی مورد مطالعه شامل تارگت موتاد و واریانس درآمد بوده است. در این مطالعه از روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای از 50 بهرهبردار، برای جمعآوری دادهها استفاده شده است و با توجه به تعدد پاسخهای ارائه شده در الگوی واریانس درآمد، با استفاده از تحلیل خوشهای پاسخهای بهینه انتخاب شدند.

یافتههای پژوهش نشان داده است که میان هدفهای یاد شده تبادل وجود دارد. در الگوهای منتخب سطح زیر کشت گندم با افزایش سطح ریسک دارای روند افزایشی بوده است. همچنین در این الگوها سطح زیر کشت ذرت وسبزی بیشتر از مقدار الگوی فعلی به دست آمد، اما از کشت جو کاسته شد. سطح زیر کشت باقلا نیز نزدیک به سطح فعلی آن بود. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش ریسک فاصلهی میان الگوی فعلی با الگوهای بهینه افزایش مییابد.

حسن شاهی [4] با استفاده از روش مدلسازی "ایچاد" گزینهها - MGA - ، مدلهای موتاد و موتاد هدف، ضمن ارائه الگوهای شبه بهینه زراعی به اولویتبندی طرحهای زراعی، بر اساس ریسک آنها پرداخته است. نتایج نشان داد که با کاهش 10 درصدی در درآمد از سطح بهینه میتوان طرحهای زراعی متفاوت بر اساس ریسک ارائه داد و همچنین مدل موتاد هدف به طور نسبی طرحهای زراعی با ریسک پایینتری ارائه مینماید.

تقیزاده و همکاران [1] در مطالعهای به تجزیه و تحلیل الگوی کشت بهینه در شرایط ریسک با استفاده از مدل تارگت موتاد æ    در نظر گرفتن محدودیت اعمالی شرکت آب منطقهای کردستان، در سال زراعی 1387-1388 پرداختهاند. نتایج حاصل نشان داد در صورتی که زارع از الگوی کشت بهینه در زمان اعمال محدودیت آب استفاده کند در حداکثر ریسک تنها 2000 هزار ریال نسبت به حالتی که محدودیت آب اعمال نشده است، زیان خواهد دید.

یومو [12] در مطالعهای به بررسی عوامل مهم ریسکی ومدیریت ریسک و همچنین تعیین طرح بهینه کشت در مزارع دشتهای سیلابی در ایالت آکوا آیبوم نیجریه پرداخت. یافتهها نشان داد که مهمترین عوامل ریسکی در مزارع سیلابی، سیل æ    خشکی است. نتایج حاصل از مدل تارگت - موتاد نشان داد که کشاورزان در سطح بهینه تولید عمل نمیکنند. همچنین ترکیب محصولات نشاستهای، ذرت و کدو کمترین مقدار ریسک و بیشترین سودآوری را دارند، در حالی که همه ترکیبات محصولات نباتی دارای بیشترین ریسک هستند.

اولاریند و همکاران [10] در مطالعهای به بررسی الگوی کشت کشاورزان در برخورد با ریسک، در ایالت کادون نیجریه پرداختند. روند تحلیلی مورد بررسی در این مطالعه برنامهریزی خطی مرسوم و همچنین مدل تارگت موتاد به عنوان ابزار اصلی بوده است. نتایج نشان داد که موجودی کشاورزان و حداکثرسازی سود محصولات زراعی ناکاراست. آنها همچنین نشان دادند مقدار ریسک در مزارع بزرگتر نسبت به مزارع کوچکتر بیشتر است. این بررسی برنامههای زراعی پایدار که ریسک را کاهش میدهد و میتواند سود ناخالص را تضمین کند را پیشنهاد میکند و تامین کننده یک چهارچوب متدولوژیکی است که میتواند به کشاورزان در مدیریت ریسک کمک کند.

آیوندا و همکاران [9] در مطالعهای به آزمون حساسیت و تجزیه تحلیل عدم اطمینان در کشاورزی با مقیاس کوچک در نیجریه پرداختند. در این بررسی از آمار توصیفی و مدل تارگت موتاد برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج یک طرح اصولی برای سیستمهای زراعی در مقیاس کوچک را آشکار کرد. تحلیل حساسیت نشان داد که یک رابطه مثبت بین سرمایه و بازده و یک رابطه منفی بین ریسک و بازده در سیستم های کشاورزی با مقیاس کوچک وجود دارد. بنابراین به این نتیجه رسیدند که سیاست ها و برنامههایی که بازده را افزایش و ریسک را کاهش می دهد باید در جای خود گرفته شوند تا این که مقیاس سیستمهای کشاورزی را شکل دهند.

.3 مواد و روشها

مدلهای برنامهریزی ریسکی، علاوه بر اینکه میزان گرایش کشاورزان را به ریسک مورد بررسی قرار میدهند، الگوی بهینه کشت را هم با در نظر گرفتن ریسک برای آن تعیین مینمایند. وجود ریسک در کشاورزی بر تصمیمات کشاورزان اثر گذاشته و باعث بروز ناکارایی فنی و تخصصی در به کار گیری عوامل تولید میشود .[7] بنابراین لازم است در الگوهای برنامهریزی، ریسک نیز مورد توجه قرار گیرد. مدل تارگت موتاد حالتی از برنامهریزی ریاضی است که ریسک را وارد تصمیمگیریهای مربوط به برنامهریزی برای فعالیتهای مزرعه میکند و مجموعهای از برنامههای متعدد را ارائه میکند [3]،

مدل تارگت موتاد یک مدل ریسک گسترده است که بازدهها به صورت مجموع بازدههای انتظاری فعالیتها ضرب در سطح فعالیت آنها اندازهگیری میشود. ریسک نیز به صورت مجموع انتظاری انحرافات منفی از جواب نتایج حاصل از یک سطح درآمد هدف اندازهگیری میشود. ریسک به صورت پارامتریک تغییر میکند و به این طریق مرز کارای ریسک بازده شکل میگیرد. به لحاظ ریاضی مدل تارگت موتاد به صورت زیر است:[11]E - Z - بازده انتظاری برنامه،   سود ناخالص مورد انتظار برای هر واحد از محصول j - بازده انتظاری فعالیت j - ، Xj متغیر تصمیم - سطح jامین فعالیت مزرعه - ، aij ضریب فنی - مقدار استفاده هر واحد فعالیت jام از منبع iام - ، bi مقدار در دسترس iامین منبع، m تعداد منابع محدود کننده، n تعداد فعالیت ها، T سطح بازده هدف، crj سود ناخالص فعالیت jام در سال r، Yr

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید