بخشی از مقاله
چکیده
تلاطم قیمت یکی از شاخصهای اقتصاد مالی و انرژی است که به بیان سطح ریسک و عدم قطعیت بازار میپردازد. موضوع تغییرات و افت و خیزهای قیمت سوختهای فسیلی به ویژه نفت از بحث برانگیزترین مباحث محافل علمی و آکادمیکی است. لذا در تحقیق حاضر سعی شده تا ضمن بررسی ویژگیهای رفتاری و انواع مدلهای مورد استفاده در زمینه بررسی سیر تکامل قیمت کالاهای انرژی به بررسی علل و آثار پدیده تلاطم پرداخته شود.
همچنین با توجه به طیف وسیع مطالعات نظری و تجربی انجام گرفته در زمینه تلاطم، انواع مدلهای موجود در این موضوع و طبقهبندی آنها نیز ارائه شده است. مرور مدلهای موجود حاکی از آن است که مدلهای تلاطم تصادفی بهترین ابزار مدلسازی بوده زیرا در سیرتکاملی سری زمانی فرآیند واریانس شرطی به جهت بیان ریسک، یک عنصر تصادفی را وارد کرده و خاص سریهای زمانی بازده قیمت انرژی با خصوصیاتی مانند مقادیر بازده دنباله پهن، مقادیر بازده وابسته و تابع خودهمبستگی غیرمنفی برای مجذور مقادیر بازده بوده و نیز دارای یک شوک غیرقابل مشاهده - غیرقابل اندازهگیری - در واریانس بازده قیمت انرژی میباشند.
1. مقدمه
بازارهای انرژی طی دو دههی گذشته در سطح جهانی، مقررات زدایی شدهاند. پس از آزادسازی بازارهای انرژی می-توان شاهد رشد روزافزون اهمیت تجارت و عرضه اقسام کالاهای انرژی مانند الکتریسیته، نفت خام، گاز و ذغال سنگ بود. بی تردید اینگونه بازارها به دلیل تقاضای رو به رشد انرژی، نقش مهمی را بازی خواهند کرد چراکه سوختهای فسیلی نقش عمدهای در مصرف جهانی انرژی داشته وتقریباً %90 ترکیب انرژی دنیا را تشکیل میدهند.
همچنین، مصرف جهانی انرژی ارزشی بالغ بر 3/65 ترلیون دلار داشته که 5 درصد GDP دنیا را تشکیل میدهد - World Bank, . - 2015 بازار نفت و گاز بخش مهمی از اقتصاد دنیا را تشکیل داده و ازاینرو شوکهای وارد آمده بر این بازار میتواند در کل اقتصاد تأثیرگذار باشد. امروزه، میلیاردها و یا حتی تریلیونها دلار در مبادلات روزانهی بازارهای مالی و انرژی رد و بدل میشود و از اینرو میتوان گفت که این مسئله تنها بواسطهی انجام پیشبینی قیمتهای بازار و بررسی تلاطم قیمت و به کمک مهارتها و فنون ریاضیاتی امکانپذیر میشود - Dimson & Mussavian, 2000 - ؛ به هرحال، ممکن است در مواردی این مدلها با شکست مواجه شوند اما با وجود این افراد از آنها بهره میگیرند چراکه داشتن یک مدل بهتر از نداشتن آن است - .
نفت، یکی از مهمترین عوامل کلیدی اقتصاد کلان در دنیا بوده و بازار نفت خام بزرگترین بازار کالا در جهان است. آنچه که تغییرات قیمت نفت را جذابتر می نماید تنها تأثیر مستقیم آن بر فعالیتهای اقتصادی نیست بلکه تغییرات ایجاد شده در قیمت های نفت حتی گاهی اوقات پایداری بین قارهای را نیز متأثر میسازد. تلاطم قیمت در بازار کالاها یک پدیده ذاتی است که طی دههی گذشته با نرخ سریعتری در بازارهای نفت و گاز در مقایسه با سایر کالاها رشد کرده است.
این موضوع بویژه در رابطه با نفت باعث شده تا به عنوان جهانیترین کالا شناخته شود. وجه تمایز نفت نسبت به سایر کالاهای اقتصاد آن است که نفت تنها نهادهی تولید است که قادر به ایجاد اثرات مثبت و منفی بر روی رشد اقتصادی است تا حدی که میتواند به رکود اقتصادی نیز بیانجامد . - Robe & Wallen, 2014 - تلاطم و تغییرات قیمت، معیاری جهت بیان تغییرات قیمت یک کالا یا دارایی مالی طی زمان است.
تلاطم قیمت نفت از مجاری متعددی رشد اقتصادی را تحت فشار قرار میدهد. اهمیت اندازهگیری و پیشبینی تلاطم زمانی بیشتر نمایان شد که رابرت انگل در سال 2003 برنده جایزه نوبل به دلیل تلاشهایش در مدلسازی پویاییهای تلاطم شد . - Engle, 2004 - برطبق گزارشات آژانس بینالمللی انرژی، عملکرد اقتصادی دنیا به شدت وابسته به قیمتهای نفت و سایر اقسام انرژی است. بطور کلی، افزایش در قیمت نفت منجر به انتقال ثروت از کشورهای واردکننده به کشورهای صادرکننده از طریق مبادلات تجاری میشود. شدت اثر مستقیم یک افزایش قیمت محسوس، وابسته به سهم هزینهای نفت در درآمد ملی، میزان اتکای به نفت وارداتی و توانایی کاربر نهایی کاهش مصرف و رجوع به انواع سوختهای جایگزین است .
قیمتهای نفت از سال 1861 تا 1880 ناپایدار م متلاطم بوده زیرا در این عصر میتوان شاهد اکتشافات جدید نفت و تبدیل شدن به یک کالای تجاری و عرضهی غیریکنواخت بود. از 1880 تا 1972 عصر انرژی ارزان، وجود قیمتهای باثبات و شکلگیری یک بازار نفتی منجر به سیاست قیمتگذاری باثبات شد. از سال 1973، ظهور اوپک و وظیفه تثبیت بازار پررنگ است و از این زمان به بعد بازار تلاطم زیادی را تجربه کرد. پس از شوک قیمتی 1980 که در پی آن اعراب تحریم نفتی علیه اسرائیل را اجرا کردند اینطور مینمایاند که بازار به وضعیت باثباتی رجعت کرده اما اینطور نبود و دوباره شوکهای قیمتی از 2000 به بعد بازار را متلاطم کرد.
بین آگوست 1990 تا ژانویه 1991، وجود جهش قیمت به دلیل اولین جنگ واقع در خلیج فارس قابل ملاحظه است. پس از تخفیف شرایط خاص ایجاد شده در نتیجه اولین جنگ خلیج فارس، قیمتها تمایل به نوسان در داخل بازه کمتری را برای اکثر سالهای دهه 1990 داشتند. بین دسامبر 2001 تا فوریه 2008 قیمتها خیز قابل توجهی داشته بطوریکه از 19/39 دلار به 95/39 دلار رسیدند. چراکه در در جولای 2008 قیمتها به 147 دلار رسیدند سپس به فاصله چندماه به شدت کاهش یافت و دوباره در سال 2009 سه برابر شد. در ژوئن 2014 قیمتها بین 125 تا 150 دلار و پس از 6 ماه به زیر 50 دلار رسید.
اینگونه انحرافات قیمتی موجب آسیبپذیری اقتصاد دنیا و ایجاد عدم قطعیت میشود. لذا ملاحظه میشود که قیمتهای نفت از زمان افزایش قابل توجه قیمت در دهههای 1970 و 1980 متغیر بوده است. این تصور که قیمتهای نفت متلاطمتر از اکثر کالاهای دیگر است دولتها را بخصوص در کشورهای در حال توسعه بر آن داشته تا به شیوههای مختلفی مانند اعمال طرحهای هموارسازی قیمت برای کاربران نهایی، تعدیل مالیات بر سوخت، اعمال کنترل قیمت و ایجاد انگیزهای در تنوع بخشیدن به منابع مورد استفاده، به مداخله در بازار نفت بپردازند - Kilian & Murphy, . - 2014; Alzahrani et al ., 2014 رگنیر در پژوهشی عنوان داشته که قیمتهای نفت خام، نفت پالایش شده و گاز طبیعی بین سالهای 1945 تا 2008 بسیار متلاطمتر از 95 درصد محصولات فروخته شده از جانب تولیدکنندگان آمریکا بوده است .
تاریخچه حرکات قیمتی نشان میدهد که سیاستگزاران با دو نوع عدم قطعیت مجزا اما مرتبط مواجه هستند. اولین عدم قطعیت، عبارت از روند خود قیمتهاست؛ و دومین آن، میزان تغییر قیمتها حول این روند است. حتی در صورتیکه قیمتها به شکل همواری رشد کنند، سیاستگزاران هنوز هم باید تغییر در سطح قیمت را به حساب آورده و مجبور به تعدیل رفتار خود نسبت به شرایط جدید و سطوح قیمت مورد انتظار در آینده میباشند. عدم قطعیت نوع دوم برآمده از تغییرات گسترده حول روند میان مدت تا بلندمدت سطوح قیمت است.
سیاستگزاران، نیاز دارند تا بدانند که برخی از حرکات قیمتی موقتی بوده و امکان برگشت آنها تا حدی وجود دارد اما اقتصاد - صرفنظر از اینکه در حال خرید یا فروش نفت یا سایر محصولات است - از جانب حرکات قیمتی متأثر میشود. هرچقدر که این تغییرات بزرگتر باشند، اهمیت اتخاذ یک استراتژی در جهت مدیریت یا سازگاری با تغییرات قیمت بیشتر احساس میشود. تلاطم و تغییرپذیری قیمت انرژی سبب ایجاد ریسک برای کشورهای صادرکننده و واردکننده آن نسبت به میزان درآمدها و هزینههای این کشورها شده که این عوامل این کشورها را با چالشهای جدی مواجه مینماید. درنتیجه، این کشورها جهت کاهش میزان ریسک خود باید نسبت به پیشبینی تلاطم که از اساسیترین فرآیندهای مدیریت ریسک است روی آورند.