بخشی از مقاله

چکیده

کانسار مس نارباغی شمالی در استان مرکزی و قسمت شرقی شهرستان ساوه قرارگرفته است.که از قدیم الایام معدنکاری درمنطقه رونق و مطالعات اکتشافی مختلفی انجام شده است، اما از دیدگاه تلفیق لایههای اکتشافی به دلیل عدم وجود لایههای مختلف اکتشافی تاکنون مطالعه خاصی انجام نشده است.

با توجه به فراهم شدن و دسترسی به لایههای متنوع اکتشافی و نتایج گمانههای حفاری، این کانسار یک گزینه مناسب برای تهیه نقشه پتانسیل معدنی در مقیاس بزرگ و سپس تلفیق لایههای اکتشافی شامل: ژئوشیمی - مس، مولیبدن، آرسنیک، کبالت، روی، آنتیموآن، لیتیوم، منیزیوم - ، ژئوفیزیک - برگردان به قطب، پلاریزاسیون القائی، مقاومت ویژه - ، دگرسانی و تیپ سنگشناسی در تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از روش TOPSIS بکار گرفته شد.

مزیت پژوهش حاضر این است که با استفاده از روش تلفیق دادههای اکتشافی در مقیاس بزرگ محل توده پورفیری را کشف نماید و پس از بررسی نتایج حاصله، محل بهترین گمانه را پیشنهاد داد تا بتوان محلهای با پتانسیل بالا را دقیقتر شناسایی کرد. نتیجه موثر این کار کاهش هزینههای بالای حفاری اکتشافی خواهد بود.

مقدمه

کانسار نارباغی در شمال شرقی استان مرکزی و حدود 26 کیلومتری شمال خاوری شهرستان ساوه، 30 کیلومتری جنوب باختر مامونیه و 3 کیلومتری شمال روستای متروکه عباس آباد - نارباغی - قرار گرفته است. فاصله محدوده اکتشافی از تهران حدود 104 کیلومتر است. بهترین راه ارتباطی جهت دسترسی به منطقه، استفاده از آزادراه تهران- ساوه است.

موقعیت جغرافیایی محدوده در زون N 39 سیستم مختصات UTM و محدود به طولهای 458450 تا 461520 و عرضهای 3886145 تا 3890200 است. قبل از انقلاب کارهایی از قبیل تونل و چاه برای اکتشاف مس کارهای مقدماتی در محدوده کانسار مس نارباغی انجام گرفته است. در سال 1386 شرکت زاگرس مس سازان وارد فاز جدیدی از مطالعات در محدوده شد که با این مطالعات وجود سیستم پورفیری مشخص گردید.

در این مطالعه، بر اساس لایههای ژئوفیزیک، ژئوشیمی و زمینشناسی، ده زیرلایه اطلاعاتی شامل برگردان به قطب ، پلاریزاسیون القایی، مقاومت ویژه و بیهنجاری ژئوشیمیایی عناصر منتخب - مس، مولیبدن، روی، کبالت، آنتیموآن، منگنز، لیتیوم، آرسنیک - که بر اساس مطالعات انجام شده ارتباط بیشتری با مس پورفیری دارند، دگرسانی، تیپ سنگشناسی آماده شد. برای شناسایی محل دقیق زونهای دگرسانیمخصوصاً فیلیک و آرژیلیک علاوه بر لایه زمینشناسی از لایه مغناطیس سنجی و ژئوشیمیایی نیز استفاده شد.

در کنار استفاده از لایه لیتوژئوشیمی برای مشخص کردن نواحی بیهنجاری ژئوشیمیایی، از ارتباط گسلها با محل کانهزایی نیز کمک گرفته شد. بدین صورت که گسل ها به دوقسمت قبل و بعد از کانی زایی تقسیم بندی گردید که گسل های قبل از توده نفوذی می تواند محل رگه و رگچه های پرعیار را تشکیل دهد و گسلهای بعد از کانی زایی بیشتر مزاحم بوده و کنترل ساختاری داشتهاند.در ادامه به شرح هر یک از لایههای مورد استفاده و وزن مناسب به تهیه نقشه پتانسیلیابی نارباغیشمالی می پردازیم.

زمین شناسی نارباغی شمالی محدوده پورفیر نارباغی در مقیاس یکهزار شامل واحدهای سنگشناسی ذیل میباشد:

شرح نقشه زمینشناسی

آندزیت - Ean -

این واحد آندزیتی در جنوب و جنوب باختری محدوده اکتشافی گسترش دارد، این واحد را میتوان قدیمیترین واحد سنگی دانست که در محدوده اکتشافی برونزد دارد و عموماً با توپوگرافی تپهماهوری دیده میشود. تصاویر 2-4 و 3-4 نمایی از رخنمون این واحد را نشان میدهد. سن آن را بر اساس نقشههای کوچک مقیاسی که توسط سازمان زمین شناسی کشور تهیه شده است، می توان ائوسن در نظر گرفت. این واحد شامل آندزیت پورفیری تا مگاپورفیری با رنگ خاکستری تیره تا متمایل به سبز دارای بافت آفانیتیک است و تحت تاثیر دگرسانی کلریتی و پروپیلیتیک قرار
گرفته است. کانهزایی خاصی در این واحد تشکیل نشده است.

شکل -1الف - نمایی از رخنمون آندزیت پورفیری با توپوگرافی تپه ماهوری در جنوب محدوده اکتشافی. دید به سوی جنوب خاور ب - تصویر -5-4 نمایی نزدیک از مگافنوکریستهای پلاژیوکلاز در زمینهای ریزدانه. در امتداد شکستگیها آثار دگرسانی اپیدوتی دیده میشود.

آندزیتهای مگاپورفیری شامل مگافنوکریستهای پلاژیوکلاز در خمیره ریزدانهای از فلدسپات، کانی های فرومنیزین و کوازتر است - شکل-1ب - . خمیره به مجموعهای از اپیدوت، کلیست و کلریت دگرسان شده است. رشد پلاژیوکلاز در این سنگهای قبل توجه میباشد، به طوری که بزرگی آن در بعضی مناطق به بیش از 2 سانتی متر هم میرسد. این بلور در بیشتر موارد نزدیک به 30 درصد از حجم سنگ را تشکیل داده است.

بازالت- آندزیت بازالتی

این واحد در منطقه گسترش زیادی داشته و در مرکز، جنوب و شمال محدوده با رنگ خاکستری تیره و سبز تیره رخنمون متمایزی را نسبت به سنگهای اطراف تشکیل داده است - شکل. - 2 این سنگها بیشتر به وسیله توده نفوذی گرانودیوریتی و میکروگرانیتی در بر گرفته میشود و دارای دگرسانی پروپلیتیک میباشند.

در نمونه دستی بافت پورفیریتیک دیده میشود، به طوری که درشت بلورهای پلاژیوکلاز، پیروکسن و آمفیبول را میتوان در زمینه ریزدانهای از فلدسپات و کوارتز مشاهده کرد. بلورهای کلینوپیروکسن به طور بخشی به آمفیبولهای ثانویه، ترمولیت- اکتینولیت و یا کلریت دگرسان شدهاند. بلورهای پلاژیوکلاز در خمیره به اپیدوت و کلسیت دگرسان شده است. کمتر از %1 حجم سنگ را کانی های اوپک، اکسیدهای آهن-تیتان اولیه، به صورت بلورهای یوهدرال تشکیل میدهد. اکسیدهای آهن ثانویه در اثر دگرسانی بلورهای پیروکسن تشکیل شده است. از نظر سنی این واحد را میتوان همزمان با واحدهای هورنبلند آندزیت پورفیری و آندزیت مگاپورفیری در نظر گرفت.

الف - ب - شکل -2 الف - نمایی از رخنمون آندزیت بازالتی .ب - نمایی از رخنمون کوارتز مونزودیوریت به رنگ روشن در داخل آندزیت تیره. دید به سوی شمالباختر

تودههای نفوذی گرانودیوریتی-میکروگرانیتی

مهمترین و بزرگ ترین توده نفوذی در محدوده اکتشافی شمال نارباغی دارای ترکیبی در حد گرانیت گرانودیوریت پورفیری است که با رنگ خاکستری خود به خوبی از واحدهای دربرگیرنده به ویژه آندزیت متمایز است - شکل-2ب - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید