بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
شناسايي و اولويت بندي صلاحيت هاي اثربخش مدرسان از ديد دانشجويان با استفاده از روش هاي اي اچ پي و تاپسيس
هدف پژوهش حاضر، شناسايي و اولويت بنديصلاحيت هاي اثربخش مدرسان از نظر دانشجويان با استفاده ازروش هاي اي اچ پي و تاپسيس است . روش پژوهش توصيفي پيمايشي و جامعه آماري شامل کليه دانشجويان مقطع کارشناسي ارشد دانشگاه شاهد در سال تحصيلي ٩١ ٩٠ يعني ١١٨٢ نفر بوده است . از اين تعداد ٢٩١ نفر از طريق نمونه گيري ساده با استفاده از فرمول کوکران براي جامعه محدود انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته در سه بخش فني، حرفه اي و فردي تهيه و از طريق مصاحبه با اساتيد و خبرگان روايي آن به دست آمد و آلفاي کرونباخ اي اچ پي ٠,٧٨٣ و تاپسيس ٠,٨٤٩ محاسبه گرديد. يافته ها نشان داد که دانشجويان به ترتيب صلاحيت هاي حرفه اي، فني و فردي را در اولويت اول تا سوم خود برگزيده اند. همچنين نتايج نهايي رتبه بندي در مورد ١٧ معيار مورد بررسي به گونه اي بود که از نظر دانشجويان معيار «توانايي تفهيم مطالب به دانشجويان » به عنوان اولويت اول و معيار «وضع ظاهري مدرس » به عنوان اولويت آخر انتخاب شد.
واژگان کليدي: صلاحيت اثربخش ، مدرس ، اي اچ پي، تاپسيس
مقدمه
آشنايي با ديدگاه دانشجويان نسبت به يک مدرس خوب به ما کمک خواهند نمود تا مدرس را از زاويه ديد دانشجو نگريسته ، با ارائه راهکار مناسب در تنظيم فعاليت هاي تدريس و ارزيابي، تصميمي آگاهانه اتخاذ نماييم . اثربخشي عبارت است از ميزان تحقق اهداف و انجام موفقيت آميز مديريت . به تعبير ديگر، اثربخشي عملکرد و کارآيي مطلوبيت در تخصيص منابع است
. معلمان اثربخش معلماني هستند که به دنبال دستيابي به اهدافي خاص مي روند، خواه اين اهداف توسط خود آنان تعيين شده باشد خواه ديگران . معلمان اثر بخش بايد دانش و مهارت هاي مورد نظر جهت دستيابي به اهداف مورد نظر را داشته باشد و نيز آنان را در زمان مناسب و به شيوه مطلوب و مورد انتظار به کار گيرند. منظور از صلاحيت هاي معلمي، مجموعه شناخت ها، گرايش ها و مهارت هايي است که معلم با کسب آنها مي تواند در جريان تعليم و تربيت ، به پرورش جسمي و عقلي، عاطفي و معنوي فراگيران کمک کند. تعيين صلاحيت هاي حرفه معلمي، بر اساس نظام تربيتي و نوع نگرش به انسان است ( ). حيطه هاي مهارتي که اثربخشي کار يک مدرس را تعيين مي کنند عبارتند از: الف ) صلاحيت و توانايي فني (علم و مهارت در درس مورد ارزشيابي)، ب ) صلاحيت و توانايي حرفه اي (آگاهي از برنامه ريزي، ارائه و ارزيابي آموزشي)، ج ) صلاحيت شخصي (ويژگيهاي شخصي و رفتاري مؤثر در فرايند تعليم و تربيت ) ). منصوري ( ) به اين نتيجه دست يافت که دانشجويان مقطع کارشناسي رشته کتابداري خصوصيات يک استاد خوب را به ترتيب روش تدريس ، دانش پژوهي، توانايي ايجاد ارتباط و مشاوره و شخصيت فردي مي دانند. دانشجويان کارشناسي ارشد نيز اين اولويت را ابتدا به دانش پژوهي داده ، ويژگيهاي يک استاد خوب را پس از آن به توانايي ايجاد ارتباط و مشاوره ، روش تدريس و شخصيت فردي نسبت ميدهند. بيش از ٩٠ درصد دانشجويان کتابداري تسلط استاد در درس مورد تدريس را بسيار مهم دانسته اند در حالي که شوخ طبعي و آراستگي ظاهر از ديد دانشجويان کم اهميت بوده است .
ظهور و اسلامي نژاد دست يافتند که از ديدگاه دانشجويان جنبه هاي روش تدريس ، قدرت ارتباط ، دانش پژوهي و شخصيت فردي به ترتيب ، مهمترين جنبه هاي تدريس اثربخش استاد به شمار مي رود. در جنبه دانش پژوهي، ويژگيهاي علم و دانش و ارائه مطالب نو، در جنبه روش تدريس ، ويژگيهاي انتقال شفاف و واضح مطالب و نيز آماده سازي کلاس براي تفکر و بحث ، در جنبه قدرت ارتباط ، ويژگيهاي ايجاد مشارکت دانشجو در مباحث و ارتباط دوستانه با دانشجو، و در جنبه شخصيت فردي، ويژگيهاي بيان شيوا و ساده ، اعتماد به نفس و قاطعيت به عنوان مهمترين شاخص هاي تدريس اثر بخش شناخته شده است .
نتايج پژوهش آراسته و محمودي راد ( ) نشان داد که ٤ عامل ارائه درس ، سازمان دهي، ارزيابي و مهارت هاي تخصصي بر آموزش اثربخش تأثير مي گذارند. صالحي و همکاران به اين نتيجه دست يافتند که مهمترين ويژگي از نظر دانشجويان و مدرسان ، مسؤوليت پذيري در مقابل اعمال خود و کمترين امتياز، براي ويژگي آموزش به کارکنان بخش بوده است .
محمدي مهارت اساسي (مهارت فناوري اطلاعات ، مهارت پژوهشگري، مهارت خلاقيت ، مهارت هاي کلاس داري و فنون تدريس ) را براي معلمان آينده ضروري مي داند.
عندليب و احمدي در بررسي خود به اين نتيجه دست يافتند که در مجموع اثربخشي تدريس استادان ٣ دانشکده علوم تربيتي و روان شناسي، کشاورزي و علوم پايه در سطح متوسط بوده است . تجزيه و تحليل نتايج پژوهش نيکنامي و کريمي نشان داد که بين وضعيت موجود و مطلوب صلاحيت هاي معلمان تفاوت وجود دارد و در کليه مؤلفه هاي اصلي تفاوت معنادار است . وضع موجود صلاحيت هاي معلمان آموزش عمومي نشان داد که در بعد شخصيتي و اخلاقي در وضعيت بالاتر از متوسط قرار دارند، ولي در بعد آموزشي، رفتاري شناختي و مديريتي در سطح متوسط و در مؤلفه هاي فناوري، توسعه حرفه اي، فکري و تدريس از وضعيت ضعيفي برخوردارند.
نتايج مطالعه حشمتي نبوي و ونکي ) بيان کرد که مدرسان باليني اثربخش داري ٦ ويژگي اساسي شامل «شناخت »، «جذاب کردن محيط يادگيري»، « صلاحيت باليني»، «ويژگيهاي فردي »، «مهارت هاي ارتباطي» و «الگوي عملکردي» هستند. رمضاني و درتاج راوري دست يافتند که از ديدگاه دانشجويان اولويت بندي ويژگيهاي يک مدرس اثربخش و عوامل آموزشي مؤثر بر کارآمدي وي به ترتيب : ارتباط بين فردي، مهارت تدريس ، ويژگيهاي فردي، مهارت ارزشيابي، قوانين آموزشي و از ديدگاه مدرسان به ترتيب مهارت تدريس ، قوانين آموزشي، مهارت ارزشيابي، ويژگي فردي و ارتباط بين فردي بوده است .
عسگري و محجوب مؤدب ) در پژوهش خود مشخص کردند که اولويت هاي حيطه هاي تدريس اثر بخش از ديدگاه مدرسان دانش پژوهي، روش تدريس و قدرت ارتباط بوده و همچنين از نظر دانشجويان حيطه هاي قدرت ارتباط ، روش تدريس ، شخصيت فردي و دانش پژوهشي در اولويت بوده اند. مظلومي محمود آباد و همکاران (
) در پژوهش خود، توانايي برقراري ارتباط ، داشتن تجربه تدريس و دانش عمومي در تدريس ، انتقاد پذيري ، خلاقيت و آراستگي، توجه به مفاهيم ضروري، ارائه مطالب در نظم منطقي و تدريس به زبان ساده را از مهمترين ويژگيهاي يک استاد توانمند ازديدگاه دانشجويان شناسايي کردند. بررسي جواهري ( javaheri 2010 ) بر روي ويژگيهاي يک استاد خوب دانشگاهي نشان داد که استادان و دانشجويان از ميان ٤ حيطه ويژگي هاي يک استاد خوب (شخصيت فردي، دانش پژوهي، روش تدريس و توانايي در ايجاد ارتباط ) اولويت اول را به حيطه شخصيت فردي و سپس به ترتيب به حيطه دانش پژوهي، روش تدريس و توانايي در ايجاد ارتباط داده اند. اکثريت دانشجويان و اساتيد شيوايي بيان را در حيطه شخصيت فردي، تسلط استاد در دروس مورد تدريس را در حيطه دانش پژوهي مهم ميدانند. در حيطه روش تدريس ، اکثريت اساتيد ايجاد زمينه فکري در دانشجو را مهم دانسته اند، در حالي که اکثر دانشجويان ارائه جالب مطالب درسي را مهم مي دانند. در حيطه توانايي در ايجاد ارتباط ، اکثريت استادان و دانشجويان ايجاد زمينه مشارکت دانشجويان در کلاس درس را مه ترين ويژگي يک استاد خوب ذکر کرده اند. يافته هاي پژوهش حسامي و همکاران ( ) در زمينه بررسي ويژگيهاي يک
مدرس خوب از ديدگاه دانشجويان علوم پزشکي کردستان نشان داد که علاوه بر توانايي علمي و تخصصي، تمامي ابعاد تدريس از جمله در دسترس بودن ، توجه به کيفيت سؤال امتحاني متناسب با مطالب درسي ارائه شده و رعايت ادب و احترام در نظر فراگيران از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است و يک مدرس خوب فردي است که در ساير حيطه ها و ابعاد نيز از دانش و مهارت کافي برخوردار باشد. نوابي و همکاران ( ) در پژوهش خود به اين نتيجه دست يافتند که معيارهايي از جمله ؛ حضور به موقع در کلاس درس ، حرکات و راه رفتن مناسب استاد در کلاس ، تجربه و تسلط مدرس بر روي درس ، اطلاعات به روز داشتن ، انعطاف پذيري در کلاس ، استفاده صحيح و مناسب از وسايل کمک آموزشي با نظر موافق دانشجويان ، به عنوان ملاک هاي مهم يک استاد توانمند، شناخته شده است .
همچنين اين مطالعه نشان داده است که معيارهاي فردي مانند فن بيان ، حرکات ، طرز راه رفتن ، مقررات حين تدريس ، طراحي تدريس ، تجربه و اطلاعات به روز داشتن يک مدرس به عنوان ملاک هاي مهم يک استاد توانمند است . شهيدي و همکاران دريافتند که خود کارآمدي با ضريب ٠.٣١ و شايستگيهاي استادان با ضريب ٠.٣٣ به صورت مستقيم و معناداري با کيفيت تدريس رابطه داشته است . همچنين ارتباط متقابل مثبت و معناداري بين خود کارآمدي و شايستگي ها ٠.٣٦ بوده است . نتايج يافته هاي پژوهش رعد آبادي و همکاران ) نشان داد که مؤلفه «بيان شيوا و ساده و انتقال شفاف و واضح مطالب با ٠.٢٧ در بالاترين اولويت و مؤلفه هاي «دسترسي آسان به استاد خارج از
ساعات کلاس » و «ارزشيابي دانشجويان در هر جلسه ، ميان ترم و پايان ترم » با ٠.٠٤ داراي کمترين اولويت به عنوان عوامل تاثيرگذار بر تدريس اثربخش از ديدگاه دانشجويان بودند. اسلون ( ) ويژگيهاي اساتيد اثربخش را از ديدگاه ٣١٢ دانشجوي پزشکي بررسي نمود و نتيجه گرفت از نظر دانشجويان ، ارتباط بيشتر با دانشجو، به عنوان الگوي مثبت مطرح بودن ، ارتباط تشويق کننده و سازمان دهي خوب فعاليت ها، از ويژگي هاي اثربخش معلمان است .
سومخ و ديويس ) در پژوهشي به اين نتيجه دست يافتند که توانايي هاي حرفه اي اساتيد از طريق به کارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات افزايش خواهد يافت و پست الکترونيکي جهت افزايش مهارت هاي حرفه اي استاد به کارگرفته ميشود. مک بير( Mcber 2000 ) در بررسي خود،٤ دسته با ١٢ مشخصه اساتيد ومربيان اثربخش را شناسايي کرده که بدين ترتيب است :
دسته حرفه اي بودن (تعهد، اعتماد، قابليت امانت ، احترام ) دسته تفکر. استدلال (تفکر تحليلي، تفکر مفهومي) دسته انتظار (انتظار بهبود، جستجوي اطلاعات ، ابتکار) دسته رهبري (انعطاف پذيري، پاسخ گويي، علاقه به يادگيري). دانشگاه ميشيگان آمريکا، ٧ اصل کاربردي براي تدريس موفقيت آميز در مراکز آموزش عالي را شامل اين موارد مي داند: ١ تشويق دانشجويان به برقراري ارتباط با استادان ٢ تشويق به مشارکت در ميان دانشجويان ٣ تشويق به يادگيري ٤ ارائه بازخورد فوري به دانشجويان ٥ تأکيد بر زمان در انجام کار ٦ داشتن انتظارات بالا از دانشجويان ٧ احترام گذاشتن به استعدادها و شيوه هاي يادگيري متنوع ( به نقل . سلوي در پژوهش خود به ٩ مورد از صلاحيت هايي که يک مربي بايد دارا باشد، اشاره ميکند: زمينه شايستگي، صلاحيت هاي پژوهشي، برنامه ريزي، يادگيري مادام العمر، فرهنگي اجتماعي، عاطفي، ارتباطي، اطلاعات و تکنولوژي و زيست محيطي.
برخي از پژوهشگران شايستگيهاي مختلفي براي استادان . معلمان برشمردن از آن جمله مي توان به دسته بندي؛ هوستن و هوسام به صلاحيت هاي؛ شناختي، عاطفي، عملکردي، محصول . نتيجه ، اکتشافي. دسته بندي؛ سالمن به صلاحيت هاي؛ درک فرايندها، مهارت هاي فني، مهارت هاي ارتباطي، تخصص محتوا و ويژگيهاي فردي. دسته بندي؛ ريد ( Reid 2000 ) به صلاحيت هاي؛ دانش فني، تخصص محتوا، فرايند تسهيل ، ارزيابي و دوره مديريت . دسته بندي؛ دنيس و همکاران ( به صلاحيت هاي؛ آموزشي، ارتباطي، کارشناسان منظم و فني. دسته بندي؛ کلين و همکاران به صلاحيت هاي اصول حرفه اي، برنامه ريزي و آماده سازي، روش ها و استراتژيهاي آموزشي، سنجش و ارزشيابي مديريت . دسته بندي شانک به صلاحيت هاي؛ مديريتي، طراحي، تسهيل ، ارزيابي و فني. دسه بندي ريکي و همکاران به صلاحيت هاي؛ اصول حرفه اي، برنامه ريزي و تجزيه و تحليل ، طراحي و توسعه ، اجرا و مديريت اشاره کرد. بررسي مباني نظري و پيشينه پژوهش هاي صورت گرفته در اين زمينه نشان مي دهد که پژوهشي با اين عنوان حاضر حداقل در ايران انجام نشده است . به طور کلي برخي پژوهش ها به ويژگيهاي يک مدرس اثر بخش يا معلم و استاد خوب و اثربخش پرداخته اند (مانند آراسته و محمودي راد ٢٠٠٤، جواهري ٢٠١٠، سلوي ٢٠١٠، اسلون ١٩٩٦، رمضاني و درتاج راوري ٢٠٠٩). برخي ديگر به معيارها و شاخص هاي تدريس اثربخش پرداخته اند (مانند ظهور و اسلامي نژاد ٢٠٠٢، عندليب و احمدي ٢٠٠٧ و نوابي وهمکاران ٢٠١٠ ). اما هيچ کدام از پژوهش ها، صلاحيت ها و شايستگيهاي اثربخش را به طور کلي مورد بررسي قرار نداده اند. لذا اين پژوهش به دسته بندي و طبقه بندي صلاحيت هاي اثربخش مدرسان با استفاده از روش هاي AHP و TOPSIS پرداخته است .
روش پژوهش
رويه انجام تحقيق به اين صورت بود که ابتدا با مطالعه مباني نظري موجود و تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه و مصاحبه با اساتيد و خبرگان ، اقدام به استخراج مؤلفه هاي صلاحيت اثربخش مدرسان نمود که حاصل اين مرحله شناسايي ١٧معيار در زير مجموعه ٣ شاخص صلاحيت هاي فني، حرفه اي و صلاحيت هاي فردي مدرس بود. سپس درخت سلسله مراتب تصميم ترسيم شد (نمودار شماره ١) و بر اساس درخت تصميم پرسشنامه اي شامل مقايسه هاي زوجي براي اولويت بندي تهيه شد.
روايي آن از طريق مصاحبه با استادان و خبرگان به دست آمد و آلفاي کرونباخ اي اچ پي ٠,٧٨٣ و تاپسيس ٠,٨٤٩ محاسبه گرديد. اين تحقيق از نوع توصيفي پيمايشي است و جامعه آماري آن ، کليه دانشجويان کارشناسي ارشد دانشگاه شاهد بوده است . دانشجويان کارشناسي ارشد دانشگاه شاهد در سال تحصيلي ٩١ ٩٠ ،١١٨٢ نفر بوده که از طريق نمونه گيري ساده و بر اساس فرمول کوکران براي جامعه محدود، ٢٩١ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند
با توجه به اين که در نهايت ١٧ معيار در ٣ شاخص اصلي برگزيده شد، پرسشنامه اي در قالب مقايسه زوجي ( جدول شماره ١) تهيه شد و تعداد ٣٠٠ پرسشنامه بين اعضاي جامعه آماري توزيع گرديد و در نهايت ٢١٧ پرسشنامه تکميل شده دريافت شد. نرخ برگشت پرسشنامه بيش از ٧٢% بود که در سطح قابل قبولي قرار دارد.
اجراي تکنيک تحليل سلسله مراتبي
روش «فرآيند تحليل سلسه مراتبي» به عنوان يکي از روش هاي تصميم گيري چند معياره توسط پرفسور ساعتي ارائه شده است . اين روش از دهه ١٩٨٠ نظر محققان را به خود جلب کرده است . هدف از فرآيند تحليل سلسله مراتبي ايجاد يا تشکيل سلسله مراتب پيچيدگي يک مسأله طي مدارج طبقه بندي شده از بزرگ به کوچک يا از عمومي به مطالب خاص و اختصاصي است ، تا اين که بتوان به اين ترتيب مطابق درک از موضوع به دقت بيشتري دست پيدا کرد. براي اجراي فرآيند تحليل سلسله مراتبي بايد در گام نخست ، درخت سلسله مراتبي مسأله را ترسيم کرد که داراي هدف ، معيارها و زير معيارها است . در گام بعد بايد جداول مقايسات زوجي معيارها و زير معيارها تهيه گردد و در اختيار فراد شرکت کننده در تحقيق قرار گيرد. در گام سوم ، جداول تکميل شده توسط افراد بايد از لحاظ نرخ ناسازگاري بررسي گردند و جداولي که داراي نرخ ناسازگاري بيش از ٠.١ هستند، در صورت امکان به افراد برگشت داده شود تا در قضاوت خود که داراي ناسازگاري است تجديد نظر کنند. در غير اين صورت از تلفيق نهايي حذف گردند. در نهايت ، نظرات افراد با يکديگر تلفيق کرده ، به يک رتبه بندي نهايي از معيارها دست پيدا کنيم . پس از
تکميل پرسشنامه ها، با فرمول نويسي در نرم افزار ابتدا نرخ ناسازگاري تک تک پرسشنامه ها به دست آمد و پرسشنامه هايي که نرخ ناسازگاري آنها بيشتر از ٠.١ بود حذف گرديد. در اين مرحله ١٢ پرسشنامه به علت نرخ ناسازگاري بالا از تجزيه و تحليل نهايي حذف شد. سپس توسط فرمول ميانگين هندسي ماتريس نظرات تک تک افراد به يک ماتريس واحد تلفيق شد. در مرحله بعد ماتريس نهايي وارد نرم افزار Expert choice شد و وزن نهايي هر شاخص و معيارهاي آن محاسبه گرديد که در جدول شماره ٢ ارائه شده است .
بر اساس وزن نهايي به دست آمده در هر يک از شاخص هاي ٣ گانه در بررسي صلاحيت هاي اثربخش يک مدرس ، مي توان اين شاخص ها را به ترتيبي که در جدول شماره ٣ آمده است ، اولويت بندي نمود.
طبق جدول شماره ٣، صلاحيت حرفه اي مدرس با وزن نهايي (٠.٣٨١)، صلاحيت فني مدرس با وزن نهايي (٠.٣٦٩) و صلاحيت فردي مدرس با وزن نهايي (٠.٢٥٠) بنا به نظر دانشجويان ، به ترتيب در اولويت اول تا سوم قرار گرفته اند.
رتبه بندي بر اساس تکنيک Topsis
مدل Topsis توسط هوانگ و يون در سال ١٩٨١، پيشنهاد شد. اين مدل ، يکي از بهترين مدل هاي تصميم گيري چند شاخصه است و از آن استفاده بسياري مي شود،
در اين روش نيز m گزينه به وسيله شاخص ، مورد ارزيابي قرار مي گيرد. اساس اين تکنيک ، بر اين مفهوم استوار است که گزينه انتخابي، بايد کمترين فاصله را با راه حل ايده آل مثبت (بهترين حالت ممکن ) و بيشترين فاصله را با راه حل ايده آل منفي (بدترين حالت ممکن ) داشته باشد.
فرض بر اين است که مطلوبيت هر شاخص ، به طور يکنواخت افزايشي يا کاهشي است ( . پس از آن که داده هاي حاصل از نظرات افراد وارد نرم افزار شد، اين نرم افزار وزن معيارها را که حاصل از نظرات افراد بوده ، به صورت جداگانه تحويل داده که با استفاده از آن به تشکيل ماتريس تصميم ، به منظور اجراي روش Topsis پرداخته شده است . نتيجه حاصل از ارزيابي هر پاسخ دهنده در اين رابطه به عنوان يک ستون از ماتريس تصميم ، در نظر گرفته خواهد شد و با توجه به اين که ٢١٧ پرسشنامه تکميل و جمع آوري شده است ؛ يک ماتريس تصميم گيري با ١٧ سطر (تعداد معيارها) و ٢١٧ ستون (تعداد پاسخ دهندگان ) حاصل شده است . براي حل ماتريسي به اين پيچيدگي از برنامه ريزي کامپيوتري در محيط EC استفاده شد که نتايج نهايي رتبه بندي در جدول شماره ٤ ارائه شده است .