بخشی از مقاله

چکیده

آموزش وپرورش قدیمی ترین تشکیلات بشری است که که روشها ومحتوای آن در حال تغییر بوده است ونظا مهای آموزشی امروز جهت دست یابی به اهداف مطلوب در این زمینه به وجود آمده اند تمرکز زدایی به عنوان سازکار مناسب جهت مشارکت فعال در آموزش وپرورش شناخته شده است تمرکز زدایی اگر با برنامه ریزی انجام نشود نتایج نامطلوبی به همراه دارد .واگذاری اختیار به مسولین محلی زمینه مشارکت پذیری وکشف منابع وافزایش انگیزه در بدنه آموزش وپرورش به دنبال دارد تمرکز زدایی تابعی از شیوه های سیاسی وحکومتی می باشد که بعضی دولت ها در پیاده کردن آن در آموزش وپرورش موفق بوده اند .

مقدمه

انسان در طول تاریخ برای رفع نیازهای خود به دنبال روش هایی بوده است که بتواند از طریق آن نیازمندی های خود را در حوزه های مختلف زیستی ، اجتماعی و روانی تامین نماید . لذا به طور ناخودآگاه و نهادی بسوی فعالیتهای اجتماعی و فردی کشیده شده است

. ایجاد نهادهای همچون خانواده ، اقتصاد ، حکومت و تعلیم و تربیت و دین از مصادیق آشکار این فعالیت ها می باشند . ذهن خلاق بشر برای تحقق اهداف این نهادها به دنبال راههای اجرایی و عملی بوده است که به واسطه آن توانسته است به تاسیس سازمانها و نظامهایی بپردازد که امروزه به عنوان دست آوردهای تمدنی بشری از آنها یاد می شود .

آموزش و پرورش قدیمی ترین نهاد بشری است که در مسیر تکامل خود برای دست یابی به اهداف خویش به ایجاد نظامها و سازمانهایی همچون مدرسه ، ادارات و روشها و شیوه های مختلف تحصیلی و آموزشی پرداخته است . به طوری که امروزه موفقیت و پیشرفت هر کشوری در گرو طراحی و تاسیس نظام آموزشی مطلوب و اثر بخش می باشد . در این مقاله ضمن طرح موضوع نظام آموزشی مطلوب یکی از این شاخصها را به نام تمرکز و عدم تمرکز در تصمیم گیری را مورد بررسی قرار می دهیم .

الف: شاخص تمرکز و عدم تمرکز

مقوله نظام - سیستم - عبارت است از مجموعه ای از اجزاء وابسته به هم و سازمان یافته ای که برای رسیدن به مقاصدی که نظام به خاطر آنها بر قرار شده است فعالیت می کنند و یا عملی را انجام می دهند .

نظام آموزشی عبارت است از مجموعه ای از خرده نظام هایی که هر کدام به صورت خرده سیستم هایی دیگر در جهت تحقق اهداف نظام آموزشی فعالیت می نمایند. سیستم هایی همچون ارزشیابی تحصیلی مدیریت امور مالی تجهیزات آموزشی منابع انسانی و سطوح تحصیلی منابع آموزشی و... که به صورت واحد و یکپارچه فعالیت می نمایند نظام آموزشی یک کشور را تشکیل می دهند.

مفهوم تمرکز در نظام آموزشی:

تمرکز در نظام آموزشی به موقعیتی اطلاق می شود که همه تصمیمگیری ها و کارکردهای مدیریتی در حوزه اختیارات وزارت آموزش و پرورش و در انحصار یک نهاد مرکزی می باشد . و دولت مرکزی بر اساس این سیستم تمام ابعاد نظام آموزشی از جمله وظایف مربوط به سیاستگذاری آموزشی و پرورشی . تدوین برنامه های درسی ، استخدام معلمان و کارکنان ، مدرسه سازی و سایر موارد را بر عهده داشته باشد . و دلایلی که صاحب نظران برای اتخاذ این رویکرد داشته اند مواردی چون تجانس زبانی شباهت های فرهنگی ، دین واحد وجود تاریخ مشترک و تمرکز منابع مالی و عدم اعتماد به توانایی مدیران محلی می باشد .

با توجه به تجارب بدست آمده این نظام آموزشی معایبی هم چون عدم بروز خلاقیت های آموزشی و محلی و عدم پاسخگویی به نیازهای فردی و شرایط محیطی و نداشتن تعلق خاطر معلمان و مدیران محلی به برنامه های نظام آموزشی و عدم مشارکت مؤثر جوامع محلی در اجرای برنامه های آموزشی می باشد . این رویکرد به نظر می رسد با توجه به تجارب نظام آموزشی کشورمان و شرایط موجود در کشور عملاً از کارایی و اثر بخشی چندانی برخوردار نبوده است .

مفهوم عدم تمرکز در نظام آموزشی :

منظور از عدم تمرکز در نظام آموزشی به موقعیتی اطلاق می شود که تمامی تصمیم گیری ها و کارکردهای مدیریتی آموزشی و پرورشی به ایالات و استان ها واگذار شود . و یا انتقال تصمیم گیری از مرکز به حکومت های میانی و محلی مدارس و سازمان های نیمه مستقل دولتی و یا بخش خصوصی است .

و برخی از دلایل اتخاذ این رویکرد را تفاوت های زبانی تفاوت های نژادی ، دینی و فرهنگی تنوع و تکثر اقوام و گروهها و گسترش جغرافیایی و اقلیمی و بهره گیری از منابع مالی و مادی و انسانی موجود در استانها و مشارکت دادن مردم در تأمین هزینه های آموزشی و انطباق دادن برنامه های درسی و آموزشی با مقتضیات فرهنگی قومی محلی و هر منطقه و ایجاد انعطاف در رویه های آموزشی و زمینه سازی بسترهای خلاقیت و نوآوریهای آموزشی ذکر نموده اند . از نقاط قوت این رویکرد مواردی چون افزایش خودگردانی محلی و ایجاد زمینه های مشارکت محلی در اداره امور آموزشی و افزایش منابع مالی و افزایش کارایی و کیفیت بخشی و عمق دادن به برنامه های آموزشی و ایجاد انگیزه در منابع انسانی دخیل در نظام آموزشی می توان اشاره کرد.

با توجه به بررسی معایب و محاسن دو رویکرد ذکر شده اتخاذ رویکرد غیر متمرکز و واگذاری مسئولیت به سطوح پایین دستی از تجارب موفقیت آمیزی بوده است که بعضی از کشورها در نظام آموزشی خود - آلمان و استرالیا - اتخاذ نموده اند.

ابعاد مختلف تمرکز زدایی :

گرچه تمرکز زدایی بیان گر کاهش اختیارات و قدرت تصمیم گیری مراجع قانونی سطوح بالا است اما این مفهوم در عرصه ی نظر دارای انواع و شیوه های مختلفی است که هر کشور بنا به ماهیت سیاسی اجتماعی قانونی مدیریتی و اقتصادی خود یکی از این شیوه ها را انتخاب می نماید .

-1 جنبه سیاسی : واگذاری و قدرت تصمیم گیری به شهروندان یا نمایندگان آن ها در سطوح پایین تر به طوری که منجر به حذف نظارت و کنترل دولت در تصمیم گیری ها می شود . در حوزه آموزش و پرورش اجرای کلیه ی فعالیت های آموزشی از جمله برنامه ریزی درسی ، تدوین برنامه های درسی بر عهده ایالت ها مناطق با مدارس واگذار می شود .

-2 جنبه مدیریتی : در این رویکرد قدرت در دست دولت و حکومت باقی می ماند اما مسئولیت و اختیار برنامه ریزی مدیریت امور مالی به سطوح پایین تر حکومتی یا متصدیان نیمه مستقل واگذار می شود .

-3 جنبه واگذاری اختیار : در این رویکرد بخشهایی از اختیارات و مسئولیت از دولت مرکزی با توجه به مصوبات قانونی به مؤسسات ، سازمانها یا نهادهایی که در سطح پایین تر فعالیت دارند به طور دائم واگذار می شود . رویکرد مصوبات قانونی مشخص می کند که کدام یک از اختیارات برای همیشه از مرکز گرفته شود و به استان ها واگذار گردد .

ساز و کارهای لازم برای کاهش تمرکز :

بدون شک کاهش تمرکز یکی از رویکردهای پذیرفته شده است که امروزه ساز و کارهای آن با توجه به مطالعات انجام شده به شرح ذیل می باشد .

-1 اهداف کاهش تمرکز در حوزه های مختلف و حدود اختیارات استان ها و مناطق باید روشن باشد .

-2 در تمرکز زدایی از جوّ زدگی و افراط گرایی خودداری شود .

-3  تمرکز زدایی یک پروسه تدریجی است ، از شتاب زدگی و پیاده سازی آن به صورت یکباره خودداری شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید