بخشی از مقاله

چکیده

بین تربیت و معنویت رابطه ذاتی وجود دارد. در همه اجزا و عناصر تربیتی باید از طریق دعا و نیایش، جهت فعالیتها را به سوی خداوند معطوف کنیم تا هدفهای تربیتی تحقق یابد. به قدری این ارتباط تربیت و معنویت قوی است که اگر برخی ارزشهای انسان که. مورد قبول دین اسلام هم هست در وجود کسی باشد نهایتاً آن انسان به سوی معنویت الهی حرکت خواهد کرد

عقل و علم به یکدیگر نیاز دارد و باید توأم باشد. عقل برای اندیشیدن به علم نیاز دارد و علم برای رشد و توسعه به عقل محتاج است. مازمانی می توانیم فراگیر را به تفکر وادار کنیم که اطلاعاتی در اختیار او قرار دهیم. معمولاً در دو حالت برای آدمی سوأل طرح نمی شود و در نتیجه عقل به کار نمی افتد: یکی حالتی که انسان درباره یک چیز همه مطالب را بداند و دوم حالتی که .هیچ چیز نداند. بنابراین شرط تعقل، علم آموزی است

اگر انسان تفکر کند ولی اطلاعاتش ضعیف باشد، مثل کارخانه ای است که ماده خام ندارد یا ماده خامش کم است کههراًق نمی … تواند کار بکند یا محصولش کم خواهد بود. محصول بستگی دارد به اینکه ماده خام برسد. اگر کارخانه ماده خام زیاد داشته باشد .ولی کار نکند باز فلج است و محصولی نخواهد داشت

حضرت امام موسی کاظم - ع - در روایتی می فرماید: یا هشام ثُمﱠ بینَ انﱠ العقل مع العلم، عقل و علم باید توأم باشد

عرض کردیم علم فراگیری است به منزله تحصیل مواد خام است. عقل، تفکر و استنتاج و تجزیه و تحلیل است. آن گاه حضرت استناد می کنند به آیه: و تلک الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الا العالمون - عنکبوت - 43 / این مثلها را برای مردم می زنیم و جز دانایان آنها را درنمی یابند. ببینید عقل و علم چگونه با هم توأم شده است«

هریک از نظامهای تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند و همه فعالیتهای خود را برای تحقق آنها مصروف می دارند. در تربیت اسلامی، هدف اساسی و غایی تربیت، الهی شدن آدمی است. برای رسیدن به این هدف ، استعدادهای عالی انسان که در خلقت او قرار داده شده است باید رشد کند و فعلیت یابد. علامه شهید مرتضی مطهری که در خصوص تربیت انسان نیز دیدگاه هایی دارد با الهام از مکتب تربیتی اسلام معتقد است:

»تربیت، پرورش استعدادهای درونی و به فعلیت درآوردن آنها است.« با مطالعه آثار ایشان اصول و قواعدی می توان استنباط کرد که رعایت آنها رسیدن به اهداف تربیت اسلامی را ممکن می سازد. اصولی که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد عبارت است از:هماهنگی با فطرت، اعتدال، جامعیت، تأمین نیازهای واقعی، تأکید بر تربیت کودکی، توازن امور ثابت و متغیر، هدایت خواهی، حکمت جویی، بهره گیری از اراده، تلازم علم و عقل، انسانیت دوستی، جذب و دفع، پیوند با تربیت معنوی

مقدمه

همراه بودن علم و عقل لازم است ولی کافی نیست. علاوه بر تلازم باید تناسب نیز وجود داشته باشد؛ به عبارت دیگر کارخانه عقل با هر ماده خام کار نمی کند. باید با ماهیت عقل تناسب داشته باشد. دو وجه برای این تناسب می توان در نظر گرفت. وجه اول تناسب از جهت قوه عقل است. هر مرحله از رشد عقل توان خاص خود را دارد و بدون توجه به آن نمی توان باعث رشد عقلانی شد. وجه دوم از جهت ماهیت علم و عقل است. عقل نور است و برای هدایت شدن در وجود انسان قرار داده شده است.

علم هم باید نور باشد؛ یعنی دانستنی ها و معلومات درباره اموری باشد که دانستن آن برای رشد و کمال انسان ضروری است؛ مثلاً اگر عقل معطوف به دانستن یک قاعده یا روشی بشود که به قصد اجرای کار ناصواب و گناه تعیین شده است و یا کاری که انجام دادن یا انجام ندادن .نه تنها تفاوتی ندارد بلکه اجرای آن موجب اتلاف وقت نیز می شود. در این حالت می توان گفت که علم با عقل تناسب ندارد

علم مسموع اگر به علم مطبوع ضمیمه نشود کافی نیست؛ یعنی انسان آنچه را از بیرون می گیرد باید با آن نیروی باطنی با آن …»...خمیرمایه و با آن نیروی تجزیه و تحلیل خود بسازد تا یک چیزی از آب درآید

اول باید انسان عالم باشد، مواد خام را فراهم کند و بعد عقل تجزیه و تحلیل کند؛ مثلاً اگر ما عقل قوی داشته باشیم مثل بوعلی سینا، و قرآن هم بگوید که »تاریخ« عبرت بسیار خوبی است ولی من که از تاریخ اطلاعاتی ندارم عقل من چه می فهمد. یا به ما بگویند در تمام این عالم تکوین، آیات الهی و نشانه های خدا هست، عقل من هم عالی ترین عقل باشد ولی من که از مواد به کار رفته در این ساختمان بی اطلاعم با عقل خودم چه چیزی را می فهمم و آیات الهی را چگونه کشف کنم. باید با ×علم آنها را کشف کنم و باعقلم درک نمایم

موضوع تعلیم و تربیت

چنان که میدانیم هر علمی موضوعی دارد که تمام مطالب آن علم بر محور موضوع دور میزند، مثلا موضوع علم صرف کلمه است که در آن علم، از کلمه از لحاظ تغییراتی که بر آن وارد میگردد بحث میشود یا موضوع علم حساب عدد است که عوارض عدد در آن علم مورد بررسی قرار میگیرد و یا موضوع علم فقه افعال مکلفین است که در آن علم از لحاظ عروض احکام خمسه بر آن افعال میتوان گفت که موضوع علم تعلیم و تربیت وجود آدمی است از لحاظ این که استعداد و نیروهایش در جهت ….، گفتگو میشود .و کمال پرورش یابد و در خور تواناییاش معلوماتی به وی انتقال داده شود لذا دانشمندان علوم تربیتی از دیرباز درباره انسان از لحاظ پرورش استعدادها و راههای تعلیم و تربیت وی به تحقیق و گفتگو پرداخته، در نظر داشتهاند که او را به عالیترین مقامی که مورد .توجهشان بوده است، برسانند. 

ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت

در ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت همین بس که اگر به کسی بگویند تو بیتربیت و نادانی ، بدش میآید و از اینکه چنین نسبتی به وی دادهاند ناراحت میشود. پس درباره اهمیت چنین امری سخن گفتن و توضیح دادن مانند این است که کسی در وسط روز .در وقتی که اشعه تابناک خورشید سراسر فضا را فرا گرفته ، برای وجود خورشید و نتایج آن دلیل بیاورد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید