بخشی از مقاله

چكيده

اين مقاله نقش محيط هاي كسب و كار را - در زمينه هاي پويايي و رقابتي بودن - به عنوان عوامل وقوع كه ميزان اثرگذاري انواع مختلف راهبردهاي نوآوري - در زمينه هاي محصول و فرآيند - را در ارائه عملكرد كسب و كار، تحت تاثير قرار مي دهد، بررسي مي كند. با استفاده از داده هاي ٢٠٧ شركت ساخت و توليد در ايران ، اين تحقيق نشان مي دهد كه محيط هاي پويا، تاثير نوآوري محصول را بر روي عملكرد كسب و كار، قوي تر مي كند.

از سوي ديگر، محيط هاي رقابتي، تاثير نوآوري محصول را بر روي عملكرد كسب و كار، ضعيف تر مي كند، اما تاثير نوآوري فرآيند را بر روي عملكرد كسب و كار محكم تر مي كند. به طور كلي، اين تحقيق، وجود تناسب راهبردي بين راهبردهاي نوآوري در پويايي و نوآوري درمحصول و نيز بين راهبردهاي رقابتي بودن و نوآوري در فرآيند را نشان مي دهد. از سوي ديگر، رقابتي بودن همچنين وجود يك ناهماهنگي راهبردي با نوآوري محصول را نشان مي دهد. دلالت هاي تئوريكي و عملي، بحث خواهند شد.

١- مقدمه

اكثر مطالعات صورت گرفته درباره نوآوري، بر روي فهميدن اين موضوع تمركز كرده اند كه چگونه عوامل داخلي سازماني مثل مديريت ارشد، منابع انساني، قابليت هاي تكنولوژيكي، و فرهنگ سازماني، بر نوآوري اثر مي گذارند

به همين دليل، به نوآوري به عنوان يك فعاليتي نگاه مي شود كه در داخل كنترل يك شركت وجود دارد و مديريت مي تواند كنترل يا اداره كند. در مقابل، دانش اندكي درباره تاثير عوامل بيروني بر نوآوري وجود دارد. اقدامات شركت شامل فعاليتهاي نوآوري آنها مشروط هستند و برخي وقتها توسط عوامل خارجي مثل تقاضاي بازار - مشتري - ، اقدامات رقيبان، يا هر قانون دولتي تحت تاثير قرار مي گيرند

در اين تحقيق ما روي تاثير محيط هاي پويا و رقابتي بر روي راهبردهاي نوآوري تمركز مي كنيم

نوآوري خودش به عنوان يك مفهوم، چندبُعدي- مي باشد كه شامل انواع مختلفي مي شود. نوآوري در محصول به صورت "توسعه يا استفاده از اجزا، ويژگي ها و فناوري هاي جديد جهت توليد محصولات جديد" تعريف مي شود. نوآوري محصول توجه بسيار قابل ملاحظه اي را در منابع علمي به خود جلب كرده است و مطالعات، تاثير مستقيم آن بر روي عملكرد تجاري شركت را نشان داده اند

نوآوري در فرآيند به صورت "بهبود فناوري ها و فرايندهاي توليد كه براي توليد كي محصول مورد نياز هستند"، تعريف مي شود. چون نوآوري در فرآيند معمولا" در داخل عمليات داخلي يك شركت اتفاق مي افتد، در مقايسه با نوآوري در محصول، دانش اندكي درباره نوآوري در فرآيند، سوابق و پيامدهاي آن وجود دارد

عليرغم اين حقيقت كه هم نوآوري در محصول و هم نوآوري در فرآيند تاثير مثبتي بر عملكرد كسب و كار دارند ، درك شرايط و ويژگي هاي بيروني بازار كه تحت آن، اين دو شكل مختلف نوآوري، سودمندي بيشتر يا كمتري دارند، محدود است.

با اينكه مطالعات درباره نوآوري، مفيد بودن نوآوري به عنوان يك راهبرد رقابتي را نشان داده اند، اما اين مطالعات همچنين نشان مي دهند كه ميزان مفيدبودن توسط شرايط محيطي كه در آن، شركت كار و رقابت مي كند، تحت تاثير قرار مي گيرد

اين امر مي تواند دليلي براي اين موضوع باشد كه چرا راهبردهايي كه براي بهبود عملكرد در محيط هاي مشخص، سودمند هستند، نمي توانند در ساير محيط ها سودمند باشند. در نتيجه، مديران بايد به دنبال برقراري تناسب بين راهبردهاي نوآوري شركت و شرايط محيطي آن باشند، چراكه محيط بيروني مي تواند واسطه اي براي رابطه بين راهبردهاي نوآوري شركت و عملكرد آنها باشد. به عبارت ديگر، عملكرد توليد شده توسط نوآوري، نتيجه اي از تعامل بين محيط كسب و كار و رابردها و قابليت هاي نوآوري شركت مي باشد 

با اين حال، هنوزهم مطالعات زيادي روي بررسي تاثير واسطه اي محيط كسب و كار روي اثر راهبردهاي نوآوري بر روي عملكرد شركت، تمركز نكرده اند - زهرا ١٩٩٦ - . بنابراين، هدف اصلي اين تحقيق، بررسي نقشهاي واسطه اي محيط هاي پويا و رقابتي روي سودمندي نوآوري در محصول و نوآوري در فرآيند جهت ارائه عملكرد تجاري مي باشد.

چندين مطالعه بلي درباره نوآوري، نقشهاي محرك بودن محيط هاي پويا و رقابتي را هم در نوآوري محصول و هم در نوآوري فرآيند و بنابراين رفتار محيط كسب و كار را به عنوان سوابق راهبردهاي نوآوري، نشان داده اند - براي مثال دامانپور - ٢٠١ - ؛ جاياران و همكاران - ٢٠١٤ - و اوزسومر و همكاران - ١٩٩٧ - را ببينيد - . اين تحقيق با مطالعات قبلي صورت گرفته بر روي تعيين جايگاه محيط كسب و كار و راهبردهاي نوآوري متفاوت است، چراكه اين تحقيق، محيط كسب و كار را به عنوان متغير زمينه اي يا واسطه اي راهبردهاي نوآوري كه بر ميزان تاثير راهبردهاي نوآوري بر عملكرد كسب و كار اثر مي گذارند، بررسي مي كند.

اين امر دليل اين موضوع است كه چرا ما با اين مطلب كه محيط كسب وكار مي تواند محركي براي راهبردها باشد، موافقت مي كنيم . با اين حال، از نقطه نظر انتخاب راهبردي، شركت ها هنوزهم مي توانند راهبردهاي خاصي را انتخاب كنند كه آنها مي خواهند صرفنظر از محيط كسب و كاري كه در آن كار مي كنند، آنها اجرا كنند. بنابراين سوال مطرح شده اين است كه آيا انتخاب راهبردي شركت ها در ارائه عملكرد كسب وكار كه نشانگر زمينه بيروني شركت ها - يعني محيط كسب و كار - مي باشد، مفيد خواهند بود يا خير، و اين تحقيق به دنبال پاسخ دادن به اين سوال درباره راهبردهاي نوآوري در محصول و نوآوري در فرآيند مي باشد. به ويژه، اين تحقيق به دنبال پاسخ دادن به اين سوال است كه راهبردهاي نوآوري در محصول و نوآوري در فرآيند تاچه اندازه در ارائه عملكرد كسب و كار در سطوح مختلف پويايي و رقابتي بودن محيطي كه شركت ها در آن كار مي كنند، موثر است

٢- مباني نظري پژوهش

٢-١- راهبردهاي نوآوري در محصول و نوآوري در فرآيند

از زمان مطرح شدن مفهوم "ويراني خلاقانه" توسط اسچامپتر - ١٩٣٤ - ، نوآوري به عنوان يكي از راهبردهاي رقابتي موثر در بازارهاي كسب و كار امروزي شناخته شده است. در نتيجه، نوآوري به عنوان يك راهبرد ويروسي نه تنها براي ساخت مزايا رقابتي بلكه براي پايدار نگه داشتن آن نيز مطرح مي شود

راهبردهاي نوآوري مي تواند به صورت "اجراي موفقيت آميز ايده هاي خلاقانه درداخل سازمانهايي كه به مشتري خدمات مي دهند" ، تعريف شود - هارلي و هالت ١٩٩٨ - . با توجه به نظريه منبع -محور - RBT - ، راهبردهاي موفق نوآوري مي توانند عملكرد ممتازي را ارائه دهند چراكه نوآوري، خدماتي را به مشتري ارائه مي دهد كه با رقبا متفاوت است و تقليد كردن از آنها دشوار است و نمي تواند تعويض و يا تبديل شود

تعدادي از مطالعات، از نظريه منبع-محور به عنوان يك ذره بين تئوريكي براي نشان دادن ارزش رقابتي راهبردهاي نوآوري در زمينه عملكرد كسب و كار، استفاده مي كنند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید