بخشی از مقاله

چکیده

نمایشنامه حرکت با شماست مرکوشیو یکی از آثار نمایشی رضا قاسمی است که بر اساس الگوي درام ابزورد نوشته شده است .بررسی نمایشنامهي یاد شده نشان می دهد کاربرد مضامین نمایشنامه با ساختار متناظر است. افزون بر مضامینی چون جانشین شدن اشیاء به جاي انسان ، نمایان کردن خلاء هاي روحی در جامعه امروز، به سخره گرفتن زبان نمایشنامه و نکوهش علم گرایی نیز دیگر شاخصه هاي آن است. همچنین در این نمایشنامه مضامینی از آثار دیگر اقتباس شده است.

انتقال مضامین آثار پینتر که نگاه خاص نیهلیستی او را دارد، انتقال نگاه خاص فلسفی داستایفسکی به مساله شیطان، فساد فردي و اجتماعی از دورمان شیاطین وجنایت و مکافات قابل توجه است. همچنین دو شخصیت اصلی ایرانی این نمایشنامه در واقع ویژگیهاي فرهنگی و اجتماعی موجود در شخصیتهاي مختلف رمانها و نمایشنامههاي مورد استفاده چون راسکلینکف، از جنایت و مکافات و دو شخصیت مستخدم ماشینی و البته مرکوشیوي نمایشنامه رمئو را با فرهنگ و اجتماع ایرانی میآمیزند.

مقدمه

ادبیات نمایشی درایران سابقه چندانی ندارد. آنچه امروزه به عنوان نمایش ونمایشنامه نویسی می شناسیم درگذشته موجودیتی نداشته است. آنچه بوده به شکل تعزیه و شبیه خوانی اجرا می شده است که با وِیژگیهاي یک نمایشنامه مدرن همخوانی نداشته است . چرا که بر مبناي پردازش متن و عناصر نمایشنامه نگاشته نشده بودند و بیشتر متکی بر رویداد تاریخی، دینی و اسطوره اي بوده است.

»آشنایی با جامعهي اروپا و نمایشنامه هایی که در قرن هجده و نوزده در اوج خود در آن جا رواج داشت، مایه تحول نمایش و پیدایش نمایشنامه نویسی در ایران شد.

نخستین ایرانی که نمایشنامههایی به تقلید از اسلوب اروپایی و با داستان پردازي، شخصیت سازي و فضا و خلق و خوي ایرانی به زبان ترکی آذربایجانی تصنیف کرده است»میرزافتحعلی آخوندزاد «است که به سبب نقدها-کرتیکاهایی هم که بر ترجمه آثارش توسط میرزا جعفرقراچه داغی به زبان فارسی نوشته و نیز انتقادهایی که درباره آثار نمایشی میرزا آقا تبریزي بعمل آورده، مقام نخستین نقاد تاریخ نمایش ایران را نیز به خود اختصاص داده است.

در واقع شروع نمایشنامه نویسی به صورت رسمی همراه با مضامین آزادي خواهی و با دیدگاه سیاسی و اجتماعی شکل می گیرد که این امر کمک بزرگی به پیشرفت نمایشی ایران می کند.

از نویسندگان نوین و معاصر ایرانی میتوان به غلامحسین ساعدي، بهرام بیضایی، اکبررادي، نغمه ثمینی ، حمیدرضا نعیمی، رضاقاسمی و... اشاره کرد، که در این میان رضا قاسمی با وجود سابقه درخشان در هنر نمایشنامه نویسی ورمان نویسی و گرفتن جایزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

»رضا قاسمی در سال 1328 در اصفهان به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی را در بندر ماهشهر گذراند. درسال 1348 براي ادامه تحصیلاتش به تهران آمد و در دانشکده هنرهاي زیبا لیسانس تئاتر را اخذ کرد. فعالیت هاي تئاتري رضا قاسمی به طور رسمی از سال 1347با انتشار نمایشنامه»کسوف« در مجله خورشید آغاز شد و بعدها نمایشنامههاي موفقی را به صحنه برد. نمایشنامههاي صفیه موعود - - 1350، نامههایی بدون تاریخ از من به خانوادهام و بالعکس - - 1353، چو ضحاك شد بر جهان شهریار - 1355 - ، اتاق تمشیت - - 1358، خوابگردها - - 1360، ماهان کوشیار - - 1362، معماي ماهان معمار - - 1364، در فاصله سالهاي 1350 تا 1364 نوشته شدند.

قاسمی در پاریس دو نمایشنامه »حرکت با شماست مرکوشیو« و»تمثال« را نوشت ودر زمینه نمایشنامه نویسی براي همیشه با تئاتر وداع کرد.»همنوایی شبانه ارکستر چوب ها1994 - «م - نخستین رمان او درسال 1380در ایران منتشر شد که توانست توجه بسیاري از منتقدان را به خود جلب کند.رضا قاسمی اکنون در پاریس به سر میبرد و با آهنگ سازي وآموزش موسیقی روزگار می گذراند

در این پژوهش باروش توصیفی – تحلیلی به نقد وتحلیل مضامین اجتماعی موجود در نمایشنامه حرکت با شماست مرکوشیو و رابطهي آن با ساختار ابزورد پرداخته ایم.

بیان مسأله

نویسندگان در این مقاله می کوشند تا به یک پرسش اساسی حول محور نمایشنامه حرکت با شماست مرکوشیو اثر رضا قاسمی پاسخ دهند که مضمون حاکم بر این اثر چیست و ساختار درام چه تأثیري بر شکلگیري آن داشته است.

»درونمایه یا - مضمون - فکر اصلی ومسلط در هر اثري است. خط یا رشته اي که درخلال اثر کشیده میشود و وضعیت و موقعیت داستان را به هم پیوند میدهد. به بیانی دیگر، درونمایه را به عنوان فکر و اندیشه حاکمی تعریف کرده اند که نویسنده در داستان اعمال میکند. به همین جهت است که میگویند درونمایه هر اثري، جهت فکري وادراکی نویسنده اش را نشان می دهد

کتاب تئوري هاي فیلم نامه نویسی درونمایه را در ارتباط مستقیم با ذهن ناخوداگاه نویسده می داند. »فرایند انتخاب درونمایه بر خود هنرمند نیز آشکار نیست وبه ساحت ناخودآگاه او مربوط می شود. درونمایه آن چیزيست که نویسنده هست وخودش نمیداند. درواقع درونمایه سنتز میان زیباترین لحظات و بدترین ترس هاي نویسنده است . درونمایه هر فیلم علاوه بر بیان ناخودآگاه نویسنده بازتاب انگیزه هاي پنهان وناشناختهي قهرمان نیز هست. خصلت و شور و شوقهاي ناخودآگاه اما جهان شمول قهرمان را نیز نمایندگی می کند. درون مایه روح اصلی فیلم نامه و نفس نویسندگان محسوب می شود

لیندا سینگر نیز در کتاب از فیلم نامه تا فیلم درباره خلق درون مایه ضمن بیان تقدم انتخاب مضمون قبل از ساختار اثر، انتخاب یک ساختار مناسب براي ارائه مضمون مورد نظر نویسنده را نیز یادآوري میکند و همچنین راه نشان دادن مضمون را از طریق نوع کنش در شخصیتها می داند و اینچنین مینویسد:» سعی می کنم چند درون مایه شخصی و اجتماعی تعیین کنم تا همیشه بتوانید بیش از یک درونمایه داشته باشید. آنگاه میکوشم ساختاري پیرامون آنها ایجاد کنم تا بتوان طوري آنها را بیان کرد که مخاطب بتواند بفهمد. من به دنبال ایدههایی هستم که بتوان آنها را حرکت داد و با شخصیت هاي داستان بتوان آنها را بیان کرد. ذهن زیبا به نوعی داستان خیر درمقابل شر است

از راههاي گوناگونی میتوان به شناخت مضمون متن نمایشنامه دست یافت. ازجمله این موارد بررسی دیالوگها، فضا و مکان، شخصیت هاي نمایشی و همچنین بررسی اثر به لحاظ نزدیکی به یکی از انواع نمایشنامه یا ژانر و همچنین نوع ساختار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید