بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به تغییرات چشمگیر در محیطهای سازمانی اجتماعی و تشدید عرصه رقابت در جهان امروزی سازمانها بیش از گذشته به دنبال جذب و از آن مهمتر حفظ و توسعه افراد برای انجام فرایندهای جاری و آتی خویش هستند. سازمانها به دنبال سرمایه جدیدی تحت عنوان سرمایه انسانی هستند، به جرات میتوان گفت که سرمایه انسانی عاملی است که بیش از هر عامل دیگری بر روی رشدو بقای سازمانی تاثیرگذار است. امروزه اهمیت سرمایه انسانی در تمامی حوزه ها گسترش یافته است به نحوی که تئوری رشد مدرن به تراکم سرمایه انسانی توجه میکند و حتی سرمایه انسانی به عنوان یک عامل تاثیرگذار در رشد و توسعه اقتصادی جوامع قلمداد میکند. مطالعات و بررسیهای زیادی در مورد تاثیر امکانات آموزشی بر روی رشد و یا عدم رشد اقتصاد کل کشور و جوامع صورت گرفته است.
برخی از پژوهشگران سرمایه انسانی معتقدند که سرمایه گذاری بر روی افراد موجب بهرهوری اقتصادی سازمانهای و جوامع خواهد شد. براساس مطالعات و تحقیقات - شولتز - 1971 ساکاموتو و پاور - 1995 - و وودهال - 1997 - تحصیلات وآموزشهای رسمی ابزارهایی مهم و لازم برای بهبود ظرفیتهای تولید یک جامعه هستند. آنان از سرمایه انسانی این استدلال را دارند یک جمعیت تحصیل کرده یک جمعیت مولد میباشد. البته برخی از مطالعات انجام شده متناقص با این امر هستند یعنی تاثیر امکانات آموزشی بر رشد کل اقتصاد را نادیده میگیرند - پریتسل - 1996 .با این وجود نقش کلیدی نیروی انسانی و سرمایه انسانی در رشد و توسعه سازمانها پیشرو در اقتصاد جهانی برای هیچ کس پوشیده نیست.
واژه های کلیدی: سرمایه انسانی، سرمایه ملموس و ناملموس، بهره وری نیروی انسانی، سرمایه گذاری نیروی انسانی، توسعه اقتصادی آموزش نیروی انسانی، سازمان یادگیرنده، توسعه سرمایه انسانی، مزیت رقابتی، سنجش سرمایه انسانی.
مقدمه
در سال 1954 لوئیس مفهوم توسعه اقتصادی را همراه با تراکم نامحدود نیروی کار وارد ادبیات اقتصادی نمود. اما اصطلاح سرمایه انسانی به علت جنبه های منفی آن - که به عنوان عامل تولیدی همانند ماشینآلات و ابزاری تولیدی مورد استفاده قرار میگرفت - تا زمان سیسیل پینگو - - 1956 که برای اولین بار به ارائه آن پرداخت مورد مطالعه چندانی قرار نگرفت .بعد از آن استفاده از اصطلاح سرمایه انسانی در پژوهشهای جدید نئوکلاسیکها در پژوهش های مینسر - - j.Mincerمشاهده شد. وی در مقالهای در مجله اقتصاد سیاسی در سال 1958به بررسی سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و توزیع درآمدهای شخصی پرداخت سپس شولتز - Schulz - به توسعه این موضوع کمک شایانی نمود.
اما باید سرمایه انسانی را مدیون تلاشهایگری بیکر - Gery Becker - دانست او در سال 1963 با انتشار کتابی به همین نام سرمایه انسانی را وارد ادبیات اقتصادی نمود که کتاب او مرجع استاندارد بسیاری از پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه است.شاید پژوهش، ارزیابی و کنترل منابع انسانی در مقایسه با منابع دیگر سازمان دشوار تر باشد چرا که کمیابترین و پیچیدهترین منابع در اقتصاد دانش محور امروزی همان منابع انسانی هستند. اغلب مدیران استراتژی های خود را بر روی عوامل ملموس و مشهود سازمان مانند تکنولوژی و استفاده از منابع فیزیکی و مالی متمرکز می کنند که این امر با توجه به ویژگیهای امروزی اقتصاد جهانی و ظهور پدیدههایی همچون جهانی شدن و رشد روزافزون تکنولوژی و استفاده از فناوریهای نوین در ارائه محصولات جدید و متنوع نمیتواند به تنهایی سبب ایجاد مزیت رقابتی برای سازمانها شود.
بنابراین سازمان ها برای دستیابی به مزیت رقابتی و رشد بقای خود به عواملی دیگری مانند سرمایه انسانی و فکری تمرکز میکنند. اهمیت این موضوع را می توان از آن جهت دانست که مک کنزی در سال1990 با انتشار کتاب جنگ برای استعدادها این نکته را بیان میکند که مدیران عالی سازمانها تاکید فزایندهای بر روی نیازهای سازمانشان به جذب موثر، ایجاد انگیزه ، توسعه و حفظ استعدادها دارند. با توجه به مطالب گفته شده امروز سرمایه انسانی بیش از هر منبع ملموس دیگری برای سازمان ها اهمیت یافته است که ما در این مقاله سعی میکنیم مفهوم سرمایه انسانی ، اهمیت آن و هم چنین انواع طبقه بندیهای ارائه شده از دیدگاه صاحبنظران را بیان نماییم ودر ادامه به معرفی ابزارهایی که برای سنجش سرمایه انسانی استفاده میشود بپردازیم.
مفاهیم و تعاریف سرمایه انسانی
از دیدگاه حسابداری مالی سرمایهها به دو دسته ملموس - مشهود - و غیرملموس - نامشهود - طبقه بندی میشوند. داراییهای و سرمایههای ملموس شامل تمامی امکانات فیزیکی مانند زمین، ساختمانها و تجهیزات تولیدی میباشد، تعریف سرمایه از نگاه صاحب نظران مدیریتی به سرمایه متفاوت میباشد همان طور که آدام اسمیت تمامی ذخایر ثابت، تواناییهایی مفید و تمام ساکنان آن کشور را به عنوان سرمایه نام می برد. جاستین اسلی - Slay - چهار نوع از سرمایههای ثابت را به شرح زیر طبقه بندی نمود.
-1 وسایل و تجهیزات مفید که ابزار تجارت هستند .
-2 ساختمان به عنوان وسیلهای برای کسب درآمد
-3 بهبود و توسعه زمین
-4 به دست آوردن تواناییهای مفید از تمامی کارکنان
همان طور که اشاره شد امروزه بر بهرهگیری و استفاده از ظرفیتهای بالقوه سازمانها از سرمایههای ناملموس تاکید میشود اما شناخت سرمایههای ناملموس برای سازمانها امری مبهم میباشد. برای شناخت سرمایه های ناملموس لسلی وذرلی - wetherly - در سال 2003 آنها را در چهار سطح تعریف نمود که شامل سطوح فردی ، اجتماعی، جامعه و ساختار میباشد در جدول شمار 1 سطوح سرمایههای ناملموس مشاهده میشود .ساختار جامعه مشتری فردی مالکیت معنوی فرهنگ سازمانی روابط مشتری دانش مفهومی مثبت اختراعات زیرساختها برند تحصیلات حقوق کپی رایت فلسفه مدیریت وفاداری مشتری شایستگی های شخصی اسرار تجاری شیوه مدیریت اعطای نمایندگی علائم تجاری و خدماتی سیستم شبکه اطلاعات همکاری در کسب و کار رضایت شغلی حقوق طراحی کانال توزیع مفهوم سرمایه انسانی ریشه در ادبیات اقتصادی دارد - بکر - 1996 در حقیقت ویژگیهای کیفی افراد سرمایه آنها هستند.
سرمایه انسانی نه سرمایه فیزیکی نه سرمایه مالی محسوب میشود بلکه سرمایه انسانی به عنوان دانش، مهارت، خلاقیت وسلامت فرد تعریف شده است. - بکر - 2002 بکر به این موضوع اشاره میکند که سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و سرمایهمالی همه به نحوی از اشکال سرمایه محسوب میشوند اما تفاوت آنها از این جا ناشی میشود که یک فرد را نمی توان از مهارت ، سلامت و ارزشهایش جدا کرد در حالی که این امکان در مورد دارایی ها و اموال فرد وجود دارد. این بدان معناست که پایدارترین وتجدیدپذیرترین سرمایه همان سرمایه انسانی است. براساس نظر شولتز در سال1971 تحصیلات رسمی و آموزش ابزاری مهم و حتی لازم و حیاتی برای بهبود ظرفیتهای تولید هستند. هم چنین او سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی به عنوان معیارهای ثبت نام آموزشی می داند. - شولتز، - 1992 .تعاریف متعددی از سرمایه انسانی مطرح شده که هر یک خواص و ویژگیهای متفاوتی را از سرمایه انسانی مورد تاکید قرار میدهند. [1]
سرمایه انسانی ثروت مولد مجسم در کار، مهارت و دانش است - سازمان ملل متحد نیویورک - 1997 پیتر هوتز - 1998 - سرمایه انسانی را در زمان ،تجربه ، هدف وتواناییهای یکی از افراد خانوار که میتواند در فرایند تولید نقش داشته باشد معرفی می کند . در اغلب موارد موفقیت سازمانی به افرادی بستگی دارد که سطح بالاتری از شایستگیها را دارا هستند در چنین شرایطی است که این افراد تبدیل به سرمایههای با ارزشی برای سازمان میشوند .به عبارت دیگر سرمایه انسانی را میتوان به عنوان یکی از عوامل تولیدی که می تواند ارزش افزوده بالایی را برای سازمان و اجتماع داشته باشد قلمداد کرد.
- تعریف جدیدی که از سرمایه انسانی شده است سرمایه انسانی را مجموعه ای از ویژگیها، تجارت زندگی، دانش، خلاقیت ، نوآوری و انرژی معرفی می نماید که افراد آن را جهت سرمایهگذاری در کار خود انتخاب میکنند - لسلی وذرلی . - 2003سرمایه انسانی عبارت است از سرمایهگذاری بر روی منابع انسانی جهت افزایش بازدهی آنها که این هزینه ها با هدف بهره برداری در آینده انجام خواهد شد.از این رو است که:
سازمان یادگیرنده سرمایه گذاری بر روی افراد را انتخاب میکنند به این خاطر که افراد در واقع سرمایههای انسانی با ارزشی میباشند که دارای کیفیت های متفاوتی هستند - بورود و تومولو. - 2004به طور کلی میتوان گفت که سرمایه سازمانی مجموعهای منسجم از ویژگی های کیفی تحصیلی مهارتی و فرهنگی افراد سازمانی است که سبب ایجاد ارزش افزوده برای سازمان گردد. [2]اهمیت سرمایه انسانی در جهان متلاطم امروزی شرکتهای پیشرو بیش از هر دوره و زمان دیگری به اهمیت و توجه به کارکنان خود پی بردهاند آنها دریافتند که چگونه میتوان با تاکید بیشتر بر حفظ و توسعه سرمایه انسانی خود در بالاترین نقطه اقتصاد جهانی جای گرفت.
سرمایه انسانی کلیدی برای رشد اقتصادی جوامع محسوب میشود و یک سرمایه مهم و ضروری می باشد که سازمان در جهت رشد و توسعه اقتصادی کمک میکند و از این نظر می توان آن را با سرمایهها و داراییهای فیزیکی سازمان مقایسه کرد.از آنجا که توانایی و مهارت افراد به عملکرد بهتر و بهرهوری سازمان کمک میکند انجام هرگونه هزینه در آموزش و توسعه آن نوعی سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود که سازمان تا مدتها میتواند از نتایج آن بهره مند شود. دلیل این امر این است که در محیط متغیر و شدیداً رقابتی امروزی تنها با کمک نیروی انسانی خلاق و نوآور است که میتوان به مزیت رقابتی دست یافت .در نتیجه سازمانها باید به سازمانهایی پویا و یادگیرنده تبدیل شوند تا کارکنانشان با تواناییهایی که از خود بروز می دهند قابلیت انطباق با تغییرات را در عرصه رقابت داشته باشند.بنابراین توجه به اهمیت سرمایه انسانی نتایجی را به همراه خواهد داشت که عبارتند از:
-سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی به عنوان یکی از اجزای اساسی سازمان شناخته می شود سبب ارتقا کارکنان میشود. - سالامون - 1992
-با سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی ، کارکنان دانش و مهارتهای لازم را برای خلق محصولات و خدمات جدید بدست میآورند. - رومر - 1990
-بر بهرهوری کارکنان در محیط کار تاثیر گذار است - اسنل. - 1999
-باعث توانایی درونی شرکت در کسب مزیت رقابتی میشود - رگر. - 1995
-سبب بهرهوری در اقتصاد ملی میگردد. - بر بهره وری در اقتصاد ملی تاثیر گذار است - - ویناکر - 2000
-سبب رشد اقتصاد ملی می شود - رومر[3] - 1986
با توجه به اینکه سرمایه انسانی به طور مستقل به رشد و تولید ملی کمک میکند باید مدنظر تمامی محققان و دولتمردان قرار گیرد . براساس مطالعات اشتون و گرین در سال 1996 این نکته در خور توجه و حائز اهمیت است که ارتباط بین سرمایه انسانی و عملکرد اقتصادی را باید با دقت در درون بافتهای اجتماعی-سیاسی مورد سنجش قرار داد.