بخشی از مقاله
چکیده
تکنولوژی به عنوان بخشی از محیط بر آدمی تأثیر نهاده و در شکل گیری هویت او نقش ایفاء می نماید. معماری و تکنولوژی تفکیکناپذیر می باشند و جایی که معماری منطبق برتکنولوژی شود در واقع هدفی جز کیفیتبخشیدن به فضاندارد. با توجه به مساله جهانی شدن، ورود این تکنولوژی نمیتواند بدون ملاحظات زمینه اجتماعی، فرهنگی و بومی اتفاق بیفتد چرا که صورتی دروغین و ناپایدار به خود خواهد گرفت، تکنولوژی منطبق با توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی و به خصوص بستر منطقه ای - توجه به ویژگی های فرهنگی، جغرافیایی و اقلیمی یک منطقه خاص - آثارمعماری می تواند منجر به یک معماری ماندگار و درخشان گردد.
در همین زمینه، تحقیق حاضر به بررسی معماری دبی و نقش نهاد تکنولوژی منطبق سازه در گفتمان معماری این شهر با رویکرد زمینه گرایی می پردازد و از روش توصیفی- تحلیلی استفاده می کند. مطالعه نشان می دهد که تکنولوژی منطبق در معماری با رویکرد زمینه گرایی، بایستی در ابعاد دیگر به جز بعد تکنولوژیک صرف، پاسخگو باشد، تکنولوژی منطبق با توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی می تواند کیفیت، هماهنگی، انعطاف پذیری ، انسجام و تنظیم شرایط وکل معنادار را به ارمغان آورد. و نوآوری در معماری بایستی به تعامل متناسب میان روح و معنا با کالبد و صورت بیانجامد در غیر این صورت تقلید و الگو برداری صرف از غرب و پذیرش فرهنگی که تکنولوژی همراه خود می آورد در کنار رهایی فضا و زمان از قید مکان ، به بحران هویت و معنا منجر شده و زمینه اجتماعی و فرهنگی خدشه دار می گردد.
.1 مقدمه
رسالت معماری سازمان دهی فضا با توجه به نیاز های مادی و معنوی انسان ها می باشد. - جعفری،[3] - 1388 وبایستی در ابتدای امر ایستا باشد، شرایط راحت انسان را فراهم نماید، با فعالیتهای موجود فضا هماهنگ شده و از لحاظ اقتصادی نیز مقدور و معقول باشد. برآوردن این مشخصات در هر بنائی با بهرهگیری از دستاوردهای فناوری و تکنولوژی متناسب با زمینه و زمان ممکن میشود.
با این رویکرد، معماری و تکنولوژی تفکیکناپذیر می باشند، و دستیابی به ایده و آرمان مورد نظر یک معمار بدون اتکا به فناوری مقدور نیست. معماری با بهرهگیری درست از تکنولوژی به مثابه یک مهارت، می تواند فضای عبور، فراغت و زندگی اجتماعی[5] را توأمان خلق کند و پایدار و شاخص بماند. جایی که معماری منطبق برتکنولوژی شود در واقع هدفی جز کیفیتبخشیدن به فضاندارد.
در معماری امروز نیز، موضوع سازه با مفهوم تکنولوژی در هم تنیده شده و بحث درباره معماری منوط به شناخت ماهیت تکنولوژی است. تکنولوژی و محصول تکنولوژیک با مفاهیمی مانند: علم ،تجربه، فن، کارایی و فایده همراه است فهم این دومفهومِ متفاوت، و در عین حال وابسته به هم، می تواند در شناخت مفهومی سازه ی معماری و مقایسه گونه های مختلف سازه موثر بوده و نوعی نگاه برای طراحی جدید سازه پیش رو بگذارد
به علاوه که امروزه دیدگاههای چندجانبه و کثرتگرا، وارد حوزه معماری شده و تحقق آن به کار گروهی و حضور علوم اقتصاد، جامعه شناسی، نقاشی، گرافیک، فلسفه، سازه و ... بستگی دارد. فرم، عملکرد، تکنولوژی و محتوا از ارکان معماری محسوب می شود و در این میان، تکنولوژی به عنوان بخشی از محیط بر آدمی تأثیر نهاده و در شکل گیری هویت او نقش ایفاء می نماید.[7] تکنولوژی فی نفسه ماهیت، خلاقیت، محصول و وابستگیهایی دارد که محدودیت خود را تحمیل خواهد کرد.و زمینه ابتدایی برای پذیرش و استفاده از تکنولوژی، ظرفیت نظام اجتماعی-سیاسی یک جامعه می باشد.
زمینه به مثابه رویدادی است که عناصر شهری در درون آن شناخته، ساخته و پرداخته می شوند و زمینه گرایی دیدگاهی است که علاوه بر جنبه های صرفا کالبدی، به تدریج ابعاد انسانی و جنبه های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی نیز در آن مورد توجه قرار می گیرد.
معماری زمینه گرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تأکید دارد و با درک پیام بستر خودشکل می گیرد و در واقع پیامی را به عینیت می رساند و طراحی می کند که بستر معماری به او داده است؛ در نتیجه ساختمان جزئی کوچک از طبیعت پیرامونی خواهد بود و هماهنگی با زمینه و محیط حاصل حکمتی از ارتباط مستقیم معمار با محیط است
کاربست پذیری و تطبیق تکنولوژی معماری برای منطبق ساختن بنا با زمینه به تقویت معماری زمینه گرا منجر می شود و نگاهصرفاً تکنولوژیک، پیشرفته و جدا از ملاحظات اجتماعی منجر به حاشیهرفتن معماری خواهد شد. ورود تکنولوژی نمیتواند بدون ملاحظات زمینه اجتماعی، فرهنگی و بومی اتفاق بیفتد چرا که صورتی دروغین و ناپایدار به خود خواهد گرفت،[8] و موجب اغتشاش و سردرگمی، هویت چند پاره ، عدم انسجام و تداوم بصری و آسیب فرهنگی و هویتی می گردد.
تکنولوژی منطبق با توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی و به خصوص بستر منطقه ای - توجه به ویژگی های فرهنگی، جغرافیایی و اقلیمی یک منطقه خاص - آثارمعماری می تواند منجر به یک معماری با کیفیت شده و بجای آشفتگی و سرگشتگی به تعامل میان » اصالت« و » نوآوری« منجر گردد. و تحقق چنین امری به آرمان کشور ها و ساختار اجتماعی و سیاسی آنها بستگی دارد.
چنانچه می بینیم، امروزه »دبی« با کمک تکنولوژی ، رویکردی متفاوت از زمینه جامعهشناختی و محیطی حاکم بربسیاری از کشورها دارد. و از آنجا که معماری زمینه گرا از جمله به مقوله سبکهای معماری و چگونگی ایجاد هماهنگی میان ساختمانهای مجاور مربوط یه سبک های مختلف و به طور کلی به ضرورت توجه به محیط کالبدی می پردازد، می تواند رویکرد مناسبی برای بحث در مورد این شهر به عنوان یک گذرگاه بین المللی باشد. در همین ارتباط، این تحقیق به تکنولوژی منطبق سازه در گفتمان معماری دبی با رویکرد زمینه گرایی می پردازد. و چگونگی تبلور و کیفیت جنبه های موافقایندگی تکنولوژی را در معماری این شهر بررسی می کند.
.2روش تحقیق
روش تحقیق مقاله حاضر »روش توصیفی- تحلیلی« است و از ابزار مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک الکترونیکی و مطالعات نظری در این رابطه استفاده شده و » تحلیل محتوای استنباطی« بکار رفته است
.3 ادبیات پژوهش
در لغت نامه دهخدا، تکنولوژی به معنای مطالعه فنون و ابزار و ماشین آلات و مواد اولیه، تجهیزات و روش های علمی که در حیطه خاصی به کار برده شود و یا فناوری می باشد، و منطبق به معنای برابر و موافقآینده است.[1] بنابراین تکنولوژی منطبق، فناوری موافقآینده می باشد. درک ابعاد این موافقآیندگی در ارتباط کامل با حقیقت تکنولوژی است. تکنولوژی ریشه یونانی دارد و از دو واژه Techne و Logic تشکیل شده است.
Techne به معنای هنر، مهارت و آن چیزی است که آفریده دست انسان است و در مقابل Arche به معنای آفریده خدا است. Logie یا Logic در یونان قدیم به معنی دانش وخِرد به کار رفتهاست. به این ترتیب میتوان گفت که تکنولوژی به معنای آمیزه هنر و مهارت با دانش است. بطوری که انسان خردمند در تعامل با طبیعت به قوانین عام آن دست مییابد و با بازآفرینی این قوانین توسط علم و دانش در محیط و شرایط دلخواه کاربردهای مورد نظر خود را ایجاد مینماید.
در عرصه زندگی، تکنولوژی،مادرِ معماری است، یعنی معماری از بطن تکنولوژی بوجود می آید. در واژه «Architecture» به معنی معماری،»تِک« یا »تِخ « وجود دارد که اصل آن یونانی است. همین ریشه در واژه «Technology» نیز موجود است و این خود مؤید این رابطه تنگاتنگ میان تکنولوژی و معماری است.
رویکرد زمینه گرایی - contextualism - در معماری، طراحی معماری در پیوند و ارتباط با زمینه می باشد. - context - به معانی بافت، زمینه و متن از واژه لاتین contextus ریشه گرفته که اشاره به ارتباط میان کلمات و انسجام میان آنها دارد. فعل آن contexere است که به معنای درهم بافتن و در هم تافتن است .از این رو، context ارتباط، اتصال، هم نشینی و هم بافی میان اجزا است. در بستر شهر، به گونه ای قیاسی، می توان context را اتصال و هم نشینی میان بناها خواند.
با این تعاریف، تکنولوژی منطبق در معماری با رویکرد زمینه گرایی، بایستی در ابعاد دیگر به جز بعد تکنولوژیک صرف، پاسخگو باشد، تکنولوژی منطبق با توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی میتواند کیفیت، هماهنگی، انعطاف پذیری ، انسجام و تنظیم شرایط [25]را به ارمغان آورد. بدین سان معماری می تواند انعطاف پذیر، تعاملی، پاسخگو، هوشمند، سرع الانتقال، همکار، رسانه ، ترکیبی و آمیخته باشد از همین رو ابعاد این انطباق و موافقآیندگی را نه تنها در بعد صرفا تکنولوژیک - بعد مادی - بلکه در سایر ابعاد زمینه گرایی - بعد معنوی - نیز باید جستجو کرد.
.4مبانی نظری
در این بخش به مفهوم تکنولوژی و رویکردهای مطرح در زمینه معماری و تکنولوژی، نقش تکنولوژی در معماری، دسته بندی زمینه و رویکرد زمینه گرایی در معماری می پردازیم. و رویکرد زمینه گرایی بصورت رویکرد کلیت و انسجام فضا، که شامل مبانی کلیت و انسجام، از طریق همگرایی اجزا با ارزشهای تاریخی و فرهنگ جمعی می باشد و عامل تعیین کننده کلیت و انسجام، همخوانی با زمینه کالبدی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی بوده و هدف از کلیت که ایجاد کل معنادار است، مبنای تحلیل در این مقاله را تشکیل می دهد.
.4,1 تکنولوژی
مفهوم تکنولوژی از جنبه های مختلف علمی، فلسفی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اخلاقی و سیاسی و با رویکردها ی مختلف مورد توجه قرار دارد. تکنولوژی ، آمیزه هنر و مهارت با دانش است. » پل آلسبرگ « در کتاب » معمای انسان « در سال 1922،و » خوزه ارتگای گاست « در کتاب » انسان، موجود ناکجا آبادی « در 1951 معتقدند که تکنولوژی ناشی از کاستی های اندامی انسان است به این معنا که انسان در هرمحیط طبیعی ناقص، به موجب فقدان اندام ها وغریزه های مناسب، برای بقای طبیعی خود با تعبیر هوشمندانه در شرایط پیرامون خود تغییراتی به وجود می آورد. علی رغم ناگزیری انسان معاصر از رویارویی با مظاهرتکنولوژیک در زندگی، امکان رعایت حد و مرزها و یاغرق شدن در این مظاهر، که همان گم شدن هدف و جابجایی مقصد با مقصود است وجود دارد؛ لیکن درشکل مطلوب و دستی یافتنی، مکمل بودن ایده های والا و ابزار تکنولوژیک تسریع و تسهیل کننده درهنرها را داریم
پس تکنولوژی نتیجه گرایش و تمایل همیشگی انسان به قدرتمندانه ترین شکل از رفع نیازهای زیستی اش بوده که با سیر تاریخ، توسعه یافته و تمامی وجوه زندگی را تحت تأثیر قرار داده است در عین حال کمیت در جوامع انسانی، نیاز روز افزونی را به گسترش تکنولوژی در پی می آورد