بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مهم ترین نیازهای عاطفی و ذهنی بشر نسبت به شهر و محیط زندگی، داشتن نشانه و هویت است. تجربه نشان داده است شهرهایی که دارای عناصر شاخص می باشند به واسطه هویتی که ایجاد می کنند برای ساکنین مطلوب ترند. این عوامل و نشانه ها موجب تمایز میان مکان ها شده و بدین ترتیب هویتشهری را می سازند که این امر موجب تعلّق خاطر و وابستگی می شود. تلاشی برای نشانه شدن آثار معماری باعث ایجاد جاذبه برای افراد جامعه و در سطح بین المللی باعث جذب توریست و ارتقای صنعت توریسم و سطح فرهنگ مشترک می شود. این امر در زیبایی و خوانایی شهر نیز مؤثر است.
حال سوالی که مطرح می شود این است که چه عواملی در نشانه شدن مؤثر است و نشانه شدن چگونه به هویتبخشی اثر معماری منجر می شود؟ آیا تنها استفاده از تجربیات معماری سنّتی برای دستیابی به نشانه ها و معماری با هویت وجود دارد یا روش های نوینی می تواند برای ایجاد معماری با هویت جایگزین شود؟ در این مقاله سعی بر آن است تا با مطالعات منابع و مقالات ارائه شده در زمینه نشانه شناسی و مباحث هویت در معماری و همچنین بررسی آنها در آثار معماری سنّتی و معاصر، راهکارهایی برای خلق اثر معماری با هویت ارائه شود که علاوه بر در بر داشتن مفاهیم قابل درک برای عموم، با ویژگی های معماری معاصر مطابفت داشته باشد.
-1 مقدمه
استفاده از تزئینات در معماری قدمتی به اندازه تمدّن بشر دارد و در اولین نمونه های معماری بشر نیز یافت می شود. استفاده از تزئینات در معماری پیش از دوران مدرن، معنای خاصّی را در ذهن مخاطب ایجاد نمی کرده و استفاده از تزئینات در گذشته از اصول معماری به شمار می آمده است بدون آنکه بار معنایی آن مورد توجّه قرار بگیرد. پس از تحولاتی که در دوران مدرن صورت گرفت و دستاوردهایی که در زمینه علوم و تکنولوژی حاصل شد، پایه ها و مبانی نظری زیبایی شناسی در معماری هم دستخوش تغییرات گشت.
استفاده از تزئینات در معماری به عنوان یک عنصر غیر ضروری و بدون عملکرد، مردود دانسته شده و به این ترتیب عملکرد و اصول منطقی جایگزین معنا و اصول کیفی و احساسی در معماری شدند. "در جنبش مدرن، انتقال و بیان عملکرد، مسئله ای اساسی و مهم است. به عملکرد به صورت عقلانی و علمی نگریسته می شود و نه بدون دلیل و صرفاً به لحاظ زیبایی شناختی. الویتی که به عملکرد در مقام محتوا داده می شود، نشان می دهد که عملکرد اساس معماری مدرن است" .
[1] به این ترتیب جعبه های مکعبی بتنی یا ترکیب فولاد و شیشه با بازشوهای ساده، عمده بناهای معماری دوران مدرن را تشکیل می دادند. »یورگ کورت گروتر «1 فضای معماری دوران مدرن را اینگونه وصف می کند : "سبک معماری مدرن استعاره و نماد را به این دلیل که غیر مشخص و قابل تعبیر شخصی هستند، رد می کند. در عوض این سبک توجّه بیشتری به عوامل غیر شخصی مثل عملکرد و مسائل اقتصادی داشت. زیرا با پیشرفت علوم همه چیز قابل اندازه گیری و توجیه شده بود و جنبه های عقلانی ساختمان بر جنبه های غیر عقلانی آن برتری یافت. از این طریق بشر هر روز بیشتر ارتباطش را با محیط طبیعیش و پدیده های آن از دست داد و بدین جهت زمینه اجتماعیروانی- لازم برای آداب ملّی، سنن، عرفان و مذهب روز به روز ضعیف تر شد؛ یعنی چیزهایی که دقیقاً دلیل وجودی نمادها بودند" .[2]
حذف بعد معنایی از معماری در دوران مدرن توسط پست مدرنیست ها مورد انتقاد قرار گرفت زیرا این امر موجب از بین رفتن هویت معماری و در نتیجه عدم برقراری ارتباط بین شهر و اجتماع شده بود. هنگامی" که سنّت ها و ارزش های هنجاری که پایه معانی متعارف را به وجود می آوردند، حذف شوند، خود را در محیطی خواهیم یافت که در مقایسه با جوامع پیشین، نسبتاً بی معنا خواهد بود" .[3] از این رو بار دیگر معنا و بعد روانی معماری مورد توجه معماران قرار گرفت و برای نیل به این هدف و برای انتقال معنا در معماری مطالعات زبان شناسی و نشانه شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. "
معماران به مطالعه این موضوع پرداختند که معنا چگونه در زبان انتقال می یابد و چگونه از طریق »همانندی زبان شناختی« ای که با معماری دارد، دانش زبان شناسی را به کار می بندد. مسئله آنها این بود که معماری، همچون زبان، تا چه اندازه قراردادی است و این که آیا افراد خارج از حوزه معماری می توانند درک کنند که قراردادهای آن چگونه معنا را به وجود می آورند یا خیر" .[1] انتقال معنا به کمک نشانه ها به هویت مندی معماری کمک می کند و این همان چیزی است که معماری پست مدرن و معماری عصر حاضر به دنبال آن است.
-2 نشانه و نشانه شناسی
زبان، نظامی از واژه ها، نمادها و نشانه هاست. نشانه همواره حامل معناست که در رابطه دال و مدلولی نشانه، نقش »دال« را بازی می کند و به وسیله شکل ظاهری خود، چیزیرا در ذهن مخاطب متصوّر می سازد. "نشانه تصویر نام است، نامی تصویری است که به صورت ساده، مختصر و مفید وضوعم را تجسّم می کند" .[4] از این رو "نشانه شناسان در تعریف نشانه را چیزی می دانند که یکشخص آن را معنا دار تلقّی می کند" . [5] برای نشانه ها توافق هایی همگانی وجود دارد که برای همه شناخته شده است و به همین دلیل فهم و درک آن ها کار دشواری نمی باشد.
رابطه دال و مدلولی تصادفی و قرار دادی است ولی باید توجه داشت که این تصادفی بودن به آن معنا نیست که هر معنایی را بتوان برای نشانه در نظر گرفت؛ " شما هیچ گاه مجاز نیستید که تفسیرهاییصرفاً شخصی از اشیاء ارائه دهید. درک و فهم ما همیشه به تعبیری با قوانین و قراردادها محدود می شود" .[6] بنابراین معانی دریافت شده از نشانه ها امری نیست که به یکبارهمحقّق شده باشد و در بازه زمانی طولانی و یا یک رویداد ممکن است باعث به وجود آمدن چنین ارتباطی شده باشد.
نشانه شناسی با مطالعه رابطه بین دال و مدلول و مفهوم دریافتی از این رابطه به دنبال درک معنا است. "نشانه شناسی دانش نظام های متفاوت نشانه های زبانی است. نشانه شناسی با طبیعت نشانه ها و قواعد حاکم بر رفتار آن ها در درون یک نظام مرتبط است. بنابراین نشانه شناسی مربوط به دلالت یا تولید معناست که از طریق نسبت میان دو جزء نشانه : دال و مدلول تحقق می یابد" .[1] با مطالعه این رابطه و شناخت درست آن ها، درک درست معانی و مفاهیم نشانه ها مسّری خواهد شد.
-3 نشانه شناسی در معماری
زبان مجموعه ای از توافقات قراردادی است که منجر به کاربرد نشانه برای انتقال معنا شده و همین امر موجب برقراری ارتباط بین انسان ها می شود. اما این قراردادهای توافقی در معماری وجود ندارد و این همان وجه تمایز معماری با زبان است؛ ولی با این حال افرادی همچون »جفری برود بنت« معتقدند بناهای معماری قادر هستند همانند نشانه ها و روابط بین آن ها با معنا که سوسور1 به آن اشاره می کند، خوانا و قابل درک باشند. در همین راستا معماران با مطالعه روابط بین نشانه و معنا و انتقال آن در زبان و از طریق همانندی زبان شناختی ای که با معماری دارد، این دانش را به کار گیرند تا نشانه های به کار رفته در معماری برای مخاطبین مفهوم و قابل درک باشد.
"کاربرد نظریه نشانه شناسی در دیگر رشته ها در دهه 1960 رواج یافت. اومبرتو اکو رمان نویس، منتقد و نشانه شناس، مطالبی را در مورد معماری در مقام نظام نشانه شناختی دلالت نگاشته است. اکو در »عملکرد و نشانه : نشانه شناسی معماری« بیان می کند که نشانه های معماری عملکردهای ممکن را از طریق نظامی از قراردادها یا کدها به هم مرتبط می سازند و انتقال می دهند. نشانه ها بر عملکردهای اولیه اشاره می کنند و متضمن عملکردهای ثانویه اند. مقاله وی تحت عنوان »تحلیل جزء به جزء نشانه معماری/ستون« آشکار می ساذد که یک ابژه منفرد معماری می تواند حامل معنا و از این رو یک واحد معنایی باشد".
[1] تصور معماری به عنوان نظام نشانه شناختی تا حدودی می تواند معتبر باشد؛ زیرا باید به این نکته توجه کرد که ارزش گذتری روی علامت در معماری کار بسیار مشکلی است. زیرا همان طور که اشاره شد ارزش نشانه ها در معماری همانند زبان توافقی نیست و از هر دوره به دوره دیگر می تواند تغییر کند. از طرفی این نشانه ها برای معمار و یا عده ای با ارزش و برای عده ای دیگر ممکن است از ارزش کمتری برخوردار باشد. همانند عناصر تزییناتی و نمادینی که در بررسی تاریخ معماری در می یابیم همواره در حال تحول و تغییر بوده اند. به هرحال در دوره ای از تاریخ معماری معاصر، معماری همانند زبان و نظام ارتباطی نشانه ها در نظر گرفته شد که معمولا ارتباطی میان معماری مدرن و معماری کلاسیک به عنوان سبک معماری بوده است. "