بخشی از مقاله

چکیده:

جریانشناسی فرهنگی و هنری بین ایران و هند از دوران پیش از تاریخ اسلام میباشد؛ این روابط چه از لحاظ سیاسی، اجتماعی و چه در حیطهی فرهنگی و هنری از اهمیت به سزایی برخوردار است. از عناصر مهم فرهنگ ایرانی-اسلامی، هنر آن است که در طی گسترش روابطی با هند تأثیرات چشمگیری را به ملت این سرزمین در اعصار مختلف انتقال داده است. در این خصوص، هنر نگارگری در مکاتب مغول، تیموری، گورکانیان و صفوی از توجه ویژهای بهرهمند شد، چرا که این هنر بسیار مورد توجه شاهان هند از زمان بابرشاه تا دورهی شاهجهان و شاهان تیموری از جمله بایسنقرمیرزا و صفوی از جمله شاه عباس بوده است.

میتوان اوج فرهنگ هنر نگارگری را زمان اکبرشاه در هند عصر گورکانی و شاه طهماسب در عصر صفوی، بایسنقرمیرزا در دورهی تیموری و بابرشاه در عصر مغول دانست. ×شیوهی پژوهش مقاله به صورت توصیفی- تطبیقی و مطالب بصورت کتابخانهای گردآوری شده است. در بررسی صورت گرفته میتوان اذعان داشت هنر نگارگری هند با عنایت ویژهی حکما مواجه شده و هرروز سطح فرهنگی و هنری آن پیشرفت و ارتقا مییابد و میتوان این رشد هنری را مدیون تمدن ایران دانست، چرا که با ورود هنرمندان ایرانی به هند همچون میر سید علی و عبدالصمد شیرین قلم نه تنها موجب رونق فرهنگ هنری ایرانی در آثار هنری از جمله نگارگری هند شده بلکه موچب ارتقاء جایگاه فرهنگی در بینش هنرمندان هندی بوده است و به مرور زمان این توسعه هنری دوچندان افزوده شد.

اهداف مقاله:

-1 بررسی فعالیتها و تعاملات فرهنگ بین مکاتب مغول، گورکانی در هند و تیموری، صفوی در ایران. × -2 مطالعه و بررسی نحوهی تأثیرپذیری هنرمندان و نگارگران هندی از هنرمندان ایرانی ×

پرسشهای تحقیق:

-1 تعاملات فرهنگی-هنری بین ایران عصر تیموری، صفوی و هند عصر مغول، گورکانی چگونه بوده است؟ ×

-2 چگونه فرهنگ و هنر ایرانی در فرهنگ بومی هند، به خصوص هنر هندی تأثیر گذار بوده است؟ ×

مقدمه:

هند، سرزمینی است که دارای سبکها و مکاتب موازی بسیاری بوده و تأثیرات خارجی فراوانی را نیز پذیرفته است. این تأثیرات گاهی نهادینهتر از نمودهای داخلی دیده میشود. هنر هند به نوعی میتوان گفت تشنهی عناصر بیگانه میباشد هیچ علاقهای به یکپارچهسازی سبکهای داخلی ندارد. در میان سلسلههای مسلمان در هند، مکتب عصر مغول و گورکانی درخشانترین دوران هنری و فرهنگی محسوب میشوند که همزمان با این دو مکاتب هنری، ایران عصر تیموری صفوی نیز پرآوازهترین تاریخ کشور خود را رقم میزنند. با این حال پیشرفتهای قابل چشمگیری در هر دو کشور را شاهد هستیم. با توجه به اینکه روابط فرهنگی ایران و هند، در ادوار پیش از تاریخ دو کشور ریشه دارد، همیشه در تبادلات فرهنگی و هنری بین این دو قلمرو فرهنگ، هنر، تبالات سیاسی، اجتماعی و غیره نقش مهمی ایفا کردهاند.

این تبادلات در دوره اسلامی و عصر مغولان هند در میادین مختلف اقتصادی و بازرگانی شدت گرفت، ولی بیشترین تأثیر را در آثار هنری به ویژه نگارگری این عصر میتوان دید. تاکنون درباره ویژگیهای هنر ایرانی در هنر نگارگری عصر مغولان هند، تحقیقات ارزشمندی منتشر نشده است. هنرمندان ایرانی که به هند مهاجرت کردهاند، سبکی متمایز از ویژگیهای هنری گذشته این سرزمین، بنیاد نهادند. در این دوره از تاریخ هند، مهاجرت بسیاری از علما، عرفا و ادبا و مورخان و هنرمندان به سراسر هند بسیار مشهود است.

هنرمندان در میان این گروه بیشترین تأثیر را در مبادلادت فرهنگی ادبی و هنری داشته است. عصر مغول هند نیز بیشتر در زمینهی معماری از دورهی تیموری تأثیرپذیرفته است. اما عصر گورکانی هند بیشتر متأثر از نگارگری و هنرمندان نگارگر و نامی عصر صفوی میباشد. بنابراین هندوستان در زمینهی شکوفایی و پیشرفت در کشورش مدیون دیدار همایون با شاه طهماسب بوده و انتقال هنرمندان دربار صفوی با دربار هند گورکانی است که سرنوشت هنر هند را دگرگون ساخت.

نگارگریهای باقیمانده در موزه ملی ایران و دیگر منابع، میتواند در این تأثیر نقش مهمی داشته باشد که بیانگر زحمات هنرمندان ایرانی است که بنیانگذار نگارگری هند میباشند. نگارگریهایی که آنان در مکتب هنری ایران در هند عرضه کردهاند،بدون تردید از شاهکارهای هنری زمان خود میباشند. آنها این ویژگی را بعدها با هنر بومی و اروپایی درآمیخته و بعد از خود به دیگران سپردند - خادمی ندوشن، . - 1386 در این مقاله به بررسی تأثیرگذاری فرهنگ و هنر هنرمندان ایرانی در شکلگیری هنر نگارگری مغولان هند میپردازیم، با آنکه دیگر ویژگیهای هنر ایرانی در تذهیب،خوشنویسی و صفحهآرایی را نیز نباید نادیده گرفت؟

روش تحقیق:

تحقیقات گذشته در این زمینه، بیشتر به مباحث توصیفی و تاریخی پرداختهاند؛ اما در این پژوهش، بیشتر سعی شده است با دیدگاه توصیفی با رویکر تطبیقی و تحلیلی، به مباحث پرداخته شود. گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانهای انجام شده است.

اهداف مقاله: 

-1 بررسی فعالیتها و تعاملات فرهنگ بین مکاتب مغول، گورکانی در هند و تیموری، صفوی در ایران.

 -2 مطالعه و بررسی نحوهی تأثیرپذیری هنرمندان و نگارگران هندی از هنرمندان ایرانی. 

پرسشهای تحقیق:

-1 تعاملات فرهنگی-هنری بین ایران عصر تیموری، صفوی و هند عصر مغول، گورکانی چگونه بوده است؟

 -2 چگونه فرهنگ و هنر ایرانی در فرهنگ بومی هند، به خصوص هنر هندی تأثیر گذار بوده است؟  

پیشینه پژوهش:

دولت های ایران و هند از قدیم الایام به مبادلات فرهنگی توجه داشته اند، تاکنون بیشتر پژوهش های انجام شده به تاثیر ایرانیان بر فرهنگ و تمدن و معماری هند تاکید داشته است و به تاثیرپذیری هنرمندان هندی از فرهنگ و هنر ایرانی کمتر پرداخته شده است. گرچه در خصوص مبادلات هنری و فرهنگی ایران و هند تا کنون کارهایی صورت پذیرفته که از جمله آنها میتوان به منابع زیل اشاره نمود.

کتاب آسیا نوشته حسین عسگران و کتاب روابط فرهنگی ایران و هند تالیف معاونت بین الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. مقاله دوستی جاودانه روابط فرهنگی ایران و هند و جلوه های پر شکوه آن نوشته مهدی فروغی. در مقالهای با عنوان نقش اسرای هندی در تحولات فرهنگی و هنری دوره نادرشاه افشار به نویسندگی مهدی صالح - 1394 - به مبحث تأثیر هندیان بر فرهنگ و تمدن ایرانی پرداختهاند که نتایج پژوهش ایشان نشان میدهد در دوره نادری اسرای هندی نقش ویژه ای ایفا کرده و باعث تغییرات مهمی در عرصه معماری و به ثمر رسیدن پروژه های بزرگ و صنایع دستی مانند جواهر سازی و برخی شاخه های هنری مانند رقص و آواز و خنیاگری و همچنین برخی رشته های علمی مانند رونق علم پزشکی شده اند؟

تاثیر فرهنگ و هنر ایران در شکل گیری مکتب نقاشی هند و ایرانی در دوره بابریان هند به نویسندگی ابوالفضل دریای در پایاننامه خود - 1374 - به این نتیجه میرسید که ×مهاجرت نقاشان ایرانی به هند علاوه بر شکلگیری مکتب نقاشی هنر و ایرانی بر نقاشی صفویه ایران نیز تاثیر بوده است و شکلگیری مکتب نقاشی هند و ایرانی باعث ترویج و تقویت فرهنگ و هنر ایرانی در شبه قارهء هند میباشد.  تأثیرنگارگری ایرانی بر عناصر بصری حمزه نامه با تأکید بر مکتب تبریز نوشتهی نادیا معقولی و فاطمه طهماسبی عمران - 1396 - ، نتایج تحقیق ایشان نشان داد عناصر جانوری سماوی گیاهی تلفیقی در حمزه نامه هند شباهت بسیاری به نگاره های عصر صفوی مکتب تبریز دارد. از این رو تاثیرگذاری مکتب تبریز دوم را در آثار هندی به خصوص حمزه نامه میتوان به راحتی مشاهده نمود.

 در مقالهی دیگری تحت عنوان بررسی ریشههای ایرانی معماری آرامگاهی هند در دور سلاطین دهلی، نمونه موردی: مقبر صوفی رکنی عالم با پژوهشگری سهیل نظری و ×حسن بلخاری قهی - - 1394، ایشان با توجه به یافتههای این پژوهش نتیجه گرفت میتوان زمینههای تأثیرپذیری مقبرهی مذکور را در این چهار مورد خالصه کرد: . 1 هندسهی پالن 2 .کاربرد نیمستونها و گنبدهای کوچک نمادین احاطهکنند گنبد 3 .نحوهی حل مسأله انتقالی از هشت ضلعی به دایره گنبد 4 .مصالح و نقوش هندسی. همچنین میتوان مصادیق تأثیرگذار بر این مقبره را سه بنای مقبر امیران سامانی، مقبره های خرقان و آرامگاه سلطانیه در نظر گرفت؟

احمدی پیام و مرآثی در مقالهی تحت عنوان شناسایی و طبقه بندی نقوش حیوانی موجود در قالی های تیموریان هند - 1396 - به مطالعهی نقوش قالیهای عصر تیموری موجود در هند پرداختند. ایشان چنین نتیجه گرفتند قالیهای هندی تیموریان براساس نقوش موجود در متن و حاشیه قابل تقسیمبندی به انواع مختلفی هستند؛ همچنین سلیقه و فرهنگ بومی هنرمندان بر انتخاب گونههای طبیعی و اساطیری حیوانات تصویرشده در فرشها و طبقهبندی آنها موثر بوده است×؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید