بخشی از مقاله
چکیده
مفهوم افوردنس حاصل تلاش دانشمندان اواخر قرن بیستم در جهت رسیدن به نظریات پایدار در طراحی و معماری است. کاربران نابینا در تعامل با محصولات کمکی شخصی به دلیل عدم دریافت بخشی از افوردنس احساسی، دچار چالش می باشند. در این مقاله به بررسی افوردنس در طراحی و درک محصولات کمکی نابینایان پرداخته می شود. در گام نخست و از طریق مطالعه کتابخانه ای، تعاریف و مفاهیم بنیادین افوردنس ارائه شده و پس از آن به تعاریف و موارد کاربردی و نیز تقسیم بندی آن در زمینه های فنی، طراحی و معماری اشاره می شود. در گام دوم به جایگاه افوردنس در طراحی تعاملی و مقایسه نمونه های برجسته محصولات کمکی نابینایان پرداخته و در نهایت راهکارهایی در جهت بهینه نمودن افوردنس محصولات مورد استفاده کاربران نابینا ارائه می گردد. استفاده از اصول و فرآیند طراحی تعاملی، فناوری های جانشینی حسی، به کارگیری مدل های طراحی و ذهنی آشنا برای کاربران نابینا پیشنهاد میشود.
کلمات کلیدی: افوردنس، کاربران نابینا، قابلیت استفاده، وسایل کمکی نابینایان.
.1 مقدمه
طراحی محصول طی قرن گذشته تحت تاثیر تحولات علمی و فنآوری بوده است. این تحولات گاه جنبه های فنآورانه به خود گرفته و گاه حول اندیشه انسان محور شکل گرفته اند. علوم ارتباطات، روانشناسی، زبانشناسی و نشانه شناسی از مهمترین شاخه های علمی هستند که تاثیر به سزایی در تکامل تدریجی طراحی محصول دهه های اخیر داشته اند.[5] در این میان تاثیر علم روانشناسی بر طراحی محصول، هم از جنبه درک و تجزیه و تحلیل یک محصول و هم در مرحله ساماندهی به کلیت و اجزاء یک طراحی مورد بررسی قرار گرفته است. شکلگیری نظریه "گشتالت" و اخیر تر مفهوم "افوردنس" حاصل ارتباط میان طراحی محصول و روانشناسی می باشد.
افوردنس به عنوان محصولی از روانشناسی دریافت در اواخر دهه 70 میلادی مطرح شد. این مفهوم اخیر به نوعی ارتباط طبیعی میان موجود زنده و محیط پیرامون اشاره دارد.[7] نورمان در اواخر دهه80 و در طول دهه 90 مطالعات وسیعی در زمینه افوردنس و تاثیر آن در طراحی محصول انجام داد که مفاهیم "افوردنس واقعی" و افوردنس" خیالی - تصوّری - " را وارد فرهنگ واژگان طراحی صنعتی نمود.[11] مفهوم افوردنس در سالهای پس از 2000 میلادی در علوم مهندسی به ویژه در ارتباط با مفهوم عملکرد بسط و توسعه یافت[6] اما همزمان با توسعه این رویکرد، تعاریف و تقسیم بندی های جدیدی در حوزه افوردنس و کاربردهای آن مطرح شد که به تاثیر بیش از پیش آن در طراحی محصول به ویژه طراحی تعاملی و طراحی کاربرمحور تاکید داشت[8]گروهی. از محقّقین بر این عقیده اند که افوردنس بیشتر به طور کلی در حوزه طراحی و به طور اخصّ معماری و در زمینه گسترش شکل، طراحی و تمرین کاربردی است.[10] با توسعه تفکر طراحی کاربرمحور و به دنبال آن تدوین، توسعه و فراگیری طراحی تعاملی، افوردنس به عنوان یکی از الزامات این رویکرد طراحی جایگاه ویژه تری یافته است.
افوردنس در طراحی تعاملی محصولات به ویژه محصولات رایانه ای همچون: تلفن همراه و وسایل کمکی شخصی نقش به سزایی ایفا می کند. کاربران نابینا به واسطه نقصان در دریافت بصری، در برقراری ارتباط موثر و آسان با محصولی ناشناخته و نوین با چالش روبرو می باشند. برای رسیدن به طراحی محصولی مناسب برای نابینایان ابتدا به بررسی الزامات طراحی تعاملی و به دنبال آن جایگاه افوردنس در آن پرداخته شده است. جنبه ها و انواع گوناگون افوردنس ها و ارتباط آنها با شناخت و درک یک وسیله بررسی شده و قابلیت و امکانات افوردنس برای درک سریع محصول به وسیله کاربر و کار آسان با محصول بیان شده است. به کارگیری طراحی مناسب با چیدمان اجزاء در یک کلیّت قابل درک به گونه ای که کاربر نابینا به صورت منفرد و بدون یاری دیگران از محصول استفاده نماید، می تواند راهگشا باشد. معیارها و نتایج به دست آمده در این مقاله می تواند در طراحی و توسعه محصولات مربوط به نابینایان مورد استفاده قرار گیرد.
.2 مفهوم افوردنس
ایده افوردنس از محصولات علم روانشناسی و شاخه روانشناسی دریافت می باشد. نخستین بار جیمز گیبسون افوردنس را به منظور پایه ریزی نظریه ای نوین و مستحکم در زمینه طراحی و معماری مطرح نمود. وی افوردنس را به مثابه خصوصیّتی طبیعی در اشیا معرفی نموده که نوعی ارتباط میان یک شئ و یک جاندار، انسان یا حیوان، را بیان می نماید. افوردنس به ویژگی امکانات یا قابلیت های عملکردی میان محیط پیرامون و استفاده کننده برمیگردد که بیان کننده عملکردهای شئ مورد نظر کاربر است. به عبارتی دیگر شئ یا محصول از طریق افوردنس خود، کاربرد و عملکرد خویش را به کاربر منتقل می کند و عملیات های امکان پذیر شئ یا محصول مورد نظر به استفاده کننده عرضه می شود. مثلا: یک سطح افقی مستحکم مقاوم بزرگ از جنس خاک حمایت و نگهداری وزن و یا اثاثیه را بیان می کند.[6]
دستگیره قابلیت گرفتن و فشار دادن به بالا و پایین را بروز می دهد. دونالد نورمان روانشناس در ادامه کار گیبسون، افوردنس را در ارتباط با قابلیت استفاده و از سویی دیگر در زمینه تعاملات انسان- رایانه مورد بررسی قرار داد. بدین ترتیب استفاده از ایده افوردنس به ویژه در علم طراحی بسیار گسترش یافت. و لذا معانی و تعابیر مختلفی از آن در میان رشته های گوناگون علمی به وجود آمد. در طراحی صنعتی و با گسترش گرایش تعاملی، افوردنس جایگاه و اهمیت خاصی یافته است. این گسترش در حوزه تعامل انسان- رایانه زوایایی جدید و پنهان از افوردنس را برای طراحان و معماران روشن کرد. بدین ترتیب تقسیم بندی انواع افوردنس مطرح شد.
.3 انواع افوردنس
با توسعه طراحی صنعتی و تولید و ظهور فن آوری نوین، تعاریف جدیدی از افوردنس تبیین گردید. دونالد نورمان با توجه به دستاوردهای علوم رایانه و قواعد تعامل انسان- رایانه افوردنس ها را به دو قسم کلی "افوردنس واقعی" و "افوردنس تصوّری" تقسیم نمود. افوردنس واقعی بر اساس همان آموزه های گیبسون به قابلیت ها و امکانات فیزیکی یک محصول یا واسط بر می گردد که عملیات ها و کارهایش را ممکن می کند. افوردنس تصوّری به علائم و نشانه هایی در ظاهر یک وسیله بر می گردد که کارکرد و عملیات های مناسب آن را نمایان می کند. این قسم افوردنس بیشتر در مباحث تعامل انسان- رایانه و قابلیت استفاده در ذیل طراحی تعاملی مورد استفاده قرار می گیرد. تقسیم بندی وی تاکیدی ویژه بر روی دیدن و به عبارت دیگر بینایی کاربر دارد.[11] تقسیم بندی جدیدی از انواع افوردنس ها در دهه اخیر ارائه شده که بر مبنای موارد استفاده و کاربرد آن انجام شده است که برای تجزیه و تحلیل و طراحی تعاملی بسیار مناسب می باشد. در زمینه
طراحی تعاملی و قابلیت استفاده چهار نوع افوردنس مطرح گردیده است:
-1 افوردنس دریافتی یا شناختی: ترکیب طراحی ای است که اندیشیدن به و یا فهمیدن چیزی را کمک می کند، آسان می کند و قادر می سازد. مثلا: علامت روی یک کلید که نمایانگر عملکرد پنهان در پس آن است. افوردنس دریافت به مقدار زیادی به قوانین فرهنگی و علائم میان طراح و کاربر وابسته می باشد.
-2 افوردنس فیزیکی: افوردنس فیزیکی ترکیبی طراحی گونه بوده که انجام کارهای فیزیکی را ممکن، آسان و کمک می کند. مثلا: اندازه مناسب و مکان در دسترس کلید یک واسط می تواند در کار آسان استفاده کننده با آن موثر افتد.
-3 افوردنس عملکردی: طراحی برای عملی هدفمند بوده که استفاده کننده را در انجام کاری خاص یاری و کمک می کند. این نوع با افوردنس فیزیکی ارتباطی نزدیک داشته و ویژگی "مفید بودن" از لوازم عملکردی منتج شده است.
-4 افوردنس احساسی: ترکیبی طراحی گون می باشد که به کاربر کمک می کند، برایش آسان می کند یا ممکن می کند که چیزی را احساس نماید. این احساس جنبه های مختلف حواس پنجگانه را شامل می شود. این نوع افوردنس جنبه تکمیلی طراحی محصول محسوب شده و نقش مهمی در طراحی تعاملی ایفا می کند. به عبارت دیگر، افوردنس احساسی نقش حمایتی از سایر افوردنس ها را در طراحی بازی می نماید.[8]
-4 جایگاه افوردنس در طراحی محصول
طراحی در وجهی به معنای بازنمایی تصویری عمدتا با تاکید بر عنصر خط است. در معنایی دیگر طراحی بر روند سازماندهی عناصری چون خط، شکل، رنگ، بافت و فضا، با تکیه بر اصول طرح دلالت دارد.[1] در معنای اخیر به مثابه ی یک نگاره هنری است که از طریق ساماندهی اجزاء و بهره گیری از انواع شکل ها، هرگونه اثر یا مصنوعی شکل گرفته که اهداف کاربردی و اقتصادی را برآورده می نماید.[4] طراحی صنعتی در ارتباط با معنای دوم، به کارگیری اصول کاربردی توام با ضوابط هنری و موازین زیباشناسی در ساختن اشیاء صنعتی است.[4] در واقع طراحی سه بعدی و حجمی اشیاء برای تولید صنعتی کلان می باشد.[1] این تعاریف به خوبی رابطه ی طراح- محصول- کاربر را نشان می دهد - نمودار. - 1
نمودار :1 مدل ارتباطی طراح، محصول و کاربر. - ماخذ: - [9]
این مدل به خوبی رابطه دو سویه انسان-ماشین را نمایان می سازد. این رابطه گاهی به سمت گرایشات فنآورانه متمایل شده و گاه سمت و سوی کاربرمحور به خود می گیرد. طراحی های کاربرمحور از جمله طراحی تعاملی در دهه جاری رشد و توسعه بسیار زیادی به خود می بیند. این توسعه و فراگیری در ارتباط با طراحی محصولاتی مانند: رایانه، لوازم کمکی شخصی، تلفن همراه و محصولاتی این چنینی که جنبه های ارتباط انسان- رایانه دارند، بیشتر دیده می شود. اهداف اصل