بخشی از مقاله
چکیده
امکانات حرکتی و جمعیت یابی هر فرد، درون محیط ساخته شده، مستقیما با کیفیت و کمیت علائم بصری موجود در عناصر تعریف کننده فضا و پتانسیل ادراکی بیننده رابطه دارد. در صورت نبود یا عدم کفایت این علائم، مخصوصا در معماری معاصر، می توان از آگاهی سایر حواس و در نتیجه علائم قابل تشخیص برای همگان بهره گرفت. وجه تمایز پیاده راه با دیگر فضاهای جمعی که اهمیت بررسی آنرا دوچندان می کند گره خوردن زندگی روزمره شهروندان با آن و ثبت خاطره جمعی است.
حال این خاطره جمعی می تواند از طریق هر یک از حواس پنجگانه ثبت و ضبط گردد. در این مطالعه سعی بر آن شده است که با توجه به مفهوم پیاده راه وشناخت معلولیت فرد نابینا و بررسی ضوابط و مقررات خاص این قشر از جامعه راهکارهایی جهت ایجاد آسایش و حضور این دسته از کاربران شهری در فضاهای اجتماعی بطور مستقل ارائه گردد.
-1 مقدمه
شهر خانه ای است بزرگ که ساکنان آن همواره در حال تاثیر گرفتن از محیط پیرامون شان هستند و به همین لحاظ می بایست همواره در بسامان کردن شهر و به طور کلی محیط پیرامون کوشید. پیاده روها که از جمله این عناصر تاثیرگذار و تاثیرپذیر مهم شهری هستند و بیشترین خدمات رسانی را در طول شبانه روز به شهروندان بر عهده دارند، در زمره ی عناصری هستند که ارتقای کیفیت شان امری ضروری است.
تا کنون تعاریف متفاوتی از معلولیت از سوی سازمان بهداشت جهانی ارائه شده که یکی از تعاریف اخیر متوجه پیامدهای شرایط جسمی و میزان مشارکت فرد آسیب مند در اجتماع است. در واقع تعامل و تاثیر گذاری فرد و محیط مبنای این تعریف قرار گرفته است؛ تا جایی که ناتوانی افراد را تنها وابسته به شرایط جسمی او نمی داند و آنرا به شرایط محیطی نیز مربوط می کند.
بنابر این توانایی های فرد در شرایط جسمی یکسان طبیعتا در محیط مناسب بیشتر از توانایی فرد دیگر با همان شرایط در محیط نا مناسب است. درک فضا در هرکس بسته به نحوه برخورد او با فضا و میزان استفاده ابزاری از حواس برای درک آن است. تفاوت اصلی بینا و نابینا در درک فضا از تفاوت بهره برداری از ابزرهای حسی نشأت میگیرد و از آنجایی که نابینااجباراً بدون دیدن زندگی میکند، ندیدنش را با به کارگیری سایر حواس جبران می نماید .
افراد بینامعمولاً تمام قضاوتهای خود را در مقوله درک فضا بر اساس آنچه می بینند انجام میدهند و کمتر از شنیدن، چشیدن، بوییدن، لمس کردن و سنجش زمانی و .. استفاده میکنند. فلیپ ماسون می گوید:آرزوی ما این است که تمام معلولین بتوانند از فرصت هایی که جامعه فراهم می آورد برخوردار شده و قادر شوند که تمامی مسئولیت هایی که جامعه الزامی می دارد را عهده دار شوند.
با این تعریف لزوم توجه به چگونگی حضور معلولین در سطح شهر مشخص می گردد. متاسفانه در برخی از کشورها، این قشر آسیب دیده از بسیاری از مواهب محرومند و به دلایل عدم ایمنی، نوع نگاه اجتماعی، و کمبود امکانات فرهنگی انزوا برگزیده اند و امکان بهره بردن از بسیاری امکانات را در سطح شهر ندارند. یکی از این گروه ها که نیازشان به حضور در فضای جمعی نادیده گرفته شده است، نابینایان هستند. این گروه اغلب مفاهیم مربوط به فضا را به کمک حواسی به غیر از حس بینایی فرا می گیرند، به همین دلیل محدودیت های حس لامسه و حس شنوایی ممکن است آنها را با مشکل رو به رو سازد.
برخی از عواملی که رفت و آمد عابران پیاده را دچار اختلال کرده اند، به اختصار عبارتند از:
نبود مرزبندی و عدم تفکیک بین فضاهای مکث وحرکتی در کف سازی به لحاظ بصری، عملکردی و جزییات شهری فرسایش، شکستگی و تغییر رنگ مصالح کف بر اثر انباشت مصالح ساختمانی، زباله و پارک اتومبیل در پیاده رو، و جز آن ناهمواریها در سطوح کف که در اثر شیارهای عمییق و پهن بین قطعات و مصالح کف مزاحم حرکت عابر می شوند جدول مرتفع بین جوی و خیابان، بدون در نظر گرفتن ابعاد فیزیکی انسان و سهولت حرکت آبرو روباز در محل اتصال پیاده رو به خیابان نبود پل بین پیاده رو و خیابان در مسیری طولانی اتصال نازیبای دریچه بازدید به کف و مجوف بودن آن غیر استاندارد بودن سطح شیبدار نامتناسب بودن ارتفاع و کف پله ها نا موزون بودن جزئبات و اتصالات ، اتصالات نا صحیح اثاث شهری به کف معبر.
-2 ادبیات تحقیق
1-2مفهوم پیاده راه
شاید بتوان - - راه - - را نخستین نمود آدمی دانست. راه همزمان هم راه است هم مرز و هم دروازه. راه محل حرکت است، حریم حرکت است، راه حریم حرکت را محدود می سازد و محل عبور و تبادل است. راه با حرکت تعریف می شود و هنگامی که این فرآیند متوقف شود فضا ظرفی از فعالیت های گذشته خواهد بود. معبر پیاده شکافی نیست بین دو دیوار که برای عبور عابر پیاده طراحی شده باشد؛ بلکه یک سری از مجموع تفاوت هاست. تفاوت میان - - درون - - و - - برون - - که از کنجکاوی و انتظار سر چشمه می گیرد. پیاده راه چیزی بیش از مجموعه مغازه هاست. فضاهای پیاده عرصه ای برای وقوع رویدادهای اجتماعی، سیاسی، ایجاد خاطره و بیان احساسات جمعی است
2-2 مولفه های سازنده پیاده راه
پیاده راه ها، به عنوان مهمترین محل تعاملات اجتماعی نقش مهمی در حیات مدنی جامعه دارند. بنابراین بازشناسی مولفه هایی که در تعامل باهم، بستری برای شکل گیری حیات مدنی ایجاد می کنند، ضروری می نماید.آنچه در این انگاره اهمیت می یابد عبارت است از:عابر پیاده، معبر پیاده، فعالیت ها و کاربری های شهری پیرامون مسیر.
3-2 عابر پیاده
انسانی که در شهر ساکن است، درآن زندگی می کند و در آن به فعالیت می پردازد. حضور او در شهر دائمی است، چه به عنوان ساکن قطعه ای از شهر و چه به عنوان عابر در قطعاتی دیگر. در حالت دوم، برآوردن نیازهای انسان با حضور موقت مطرح است که در آن امنیت، آسایش، ایمنی و خوشایندی از حضور در فضای شهری مدنظر بوده و نیاز به تجهیزات و تاسیساتی دارد که بتواند امکان حضور را فراهم آورد.
به سبب ویژگی های متفاوتی که عابران پیاده ازنظر سنی، جنسی و توانایی های جسمی دارند و نیز به سبب تفاوت در اندیشه، احساس و نحوه ادراک فضا، تعریف مسیرهای پیاده در شهر اهمیت دوچندان می یابد. طراحی مسیرهای منطبق با حرکت پیاده در بافت های شهری، از آنجا که متعلق به همه کسانی خواهد بود که در شهر حضور داشته و دارند نیازمند انعطاف پذیری، تنوع در فعالیت ها و فضاها، تامین ایمنی و امنیت و احساس تعلق به فضا می باشد که در نهایت ارتقا کیفی مسیر، ارتقا روابط اجتماعی و رونق حیات شهری را در پی خواهد داشت.
4-2 معبر
ساده ترین عنوانی است که قادر خواهد بود هدف طراحی پیاده راه را بیان کند. لزوم توجه به عوامل کیفی و کمی مربوط به آن، که تحت تاثیر طی کننده آن - انسان - و طی شونده آن - زمان - در رابطه با توده و فضای موجود - مکان - تعریف می شود، مطلوبیت معبر پیاده را به دنبال خواهد داشت.عابر پیاده باید بتواند در تمام محدوده مسیر بدون مشکل و راحت رفت و آمد کند. پس میزان جذابیت محیط برای پیاده روی باید بیشتر از میزان جذابیت استفاده از هر وسیله نقلیه دیگری باشد. نکاتی که درباره معبر مورد توجه است، عبارتند از:
توجه به ابعاد زیستی در حرکت پیاده؛ مانند راحتی، آسایش و دلپذیری، حفاظت های آب و هوایی، جلوگیری از آلودگی های دیداری، شنیداری، بویایی و تامین فضاهای فراغتی و تفریحی در تلفیق با فضاهای طبیعی. تامین ایمنی عابر پیاده، رفع خطرات و موانع طی مسیر.