بخشی از مقاله

چکیده

بزهفدیدهفشناسی حمایتی از رهگذر تخصصی کردن سازوکارهاي حمایتی و ترمیمی خود،بر حمایت از گروهفهاي خاص بزهفدیدگان - ازجمله، فبزهفدیدگان ناتوان - تأکید میفکندچیکی از مهمترین ف ف جنبههاي حمایتی ناتوانان در مقابل قانون، حمایت کیفري از آنان میباشد چرا که اصولاً این افراد به دلیل حجر و ناتوانی طعمههاي آسانتري براي قربانی شدن میباشند . قانون آیین دادرسی کیفري در پرتو بزهدیدهشناسی حمایتی به حمایت از بزهدیدگان ناتوان پرداخته است. هرچند اشارهي صریحی به نابینایان در متون قانونی نشده است ولی با توجه به عام بودن قانون و گسترهي اقشار بزهدیدگان ناتوان، مشمول بزهدیدگان نابینا نیز میتوان دانست. با این وجود بنظر میرسد قانون-گذار حمایت کیفري خود را به صورت نظاممند به ناتوانان بزهدیده معطوف نکرده است بلکه به طور ضمنی و با تفسیر مبتنی بر حمایت از بزهدیده میتوان به مواد قانونی، صبغهاي ف ف بزهدیدهمحور بخشید.

کلید واژه:بزهدیدهشناسی حمایتی، بزهدیدگان ناتوان، عدالت کیفري، سیاست جنایی

مقدمه

نابینا یک انسان و شهروند است بنابراین مانند بقیه انسان ها باید از تمامی حقوق اساسی که در قوانین اساسی و عادي براي شهرو ندان پیش بینی شده است بهره مند گردد. نابینا نه تنها از تمامی حقوق بهره مند است بلکه به دلیل محرومیت جسمی که دارد باید از حقوق خاصی هم برخوردار باشد تا نقصان طبیعی وي را جبران کند. موضوع حقوق شهروندي زیاد است مانند حقوق مدنی ، حقوق سیاسی ، حقوق اجتماعی ، حقوق فرهنگی ، حقوق کیفري و... همچنین حقوق نابینایان در یک تقسیم بندي به حقوق شکلی و ماهوي تقسیم می شود.جمهوري اسلامی ایران جزو حتفکشوري است که در مورد معلولان و نابینایان قانون خاص دارد و از این جهت در عداد کشورهاي مترقی وجود دارد .قانون جامع حمایات از حقوق معلولان مصوب مهملحقوق متعددي را براي این گروه پیش بینی کرده است و اصلاحیه این قانون نیز در حال تصویب است .

یکی از حقوق مهم نابینایان در این قانون حمایت قضایی است اما از نظر حقوقی مطالعه جدي صورت نگرفته است.قانون آیین دادرسی سابق به بزه دیدگان توجه جدي نداشت اما قانون جدید تلاش کرده است یزه دیده را محور دادرسی قرار دهد بویژه یزه دیدگانی که دچار معلولیت بوده و نیاز به حمایت بیشتري دارند . همچنین یکی از ویژگیهاي برجستهي آموزهها و نظریههاي علوم جنایی در چند دههي گذشته، افزایش توجه به جایگاه بزهدیدگان در دادگري جنایی بوده است. این نگرش نه تنها به دگرگونی اندیشهها از رویکردي فلسفی، حقوقی، به رهیافت اجتماعی و جرمشناسی باز میگردد، بلکه با این واقعیت پیوند میخورد که اگرفحقوق جنایی به نقش و جایگاه بزهدیدگان توجه نکند، نمیتواند نقش خود را به خوبی ایفاء کند و کارایی لازم را در مبارزه با جرم داشته باشد.

از نیمهي سدهي بیستم به این سو، »سیاست جنایی«، به منزلهي نقطهي تلاقی آموزههاي حقوق جنایی و نظریهي ف ف جرمشناختی، با در فنظر گرفتن حقوقف بزهدیدگان، در چارچوب فرآیند دادگري جنایی، همواره در هدف پیشگیري از جرم سهم داشته است. بزهدیدهشناسی نیز بر پایهي یک رهیافت نوآورانه، که میتوان از آن به »بزهدیدهشناسی حمایتی«فیادکرد،این هدف را میتوان در پیشگیري از  بزهدیدگی، بزهدیدسازي فجستوجو  کند.حمایت از بزهدیده در وهلهي  نخست،در  گروشناسایی بزهدیده و سپس، پیشبینی حقوقی مشخص براي او در چارچوب یک الگوي حمایتی چندگانه است که دولت باید آن را به منزلهي یکی از جنبههاي سیاست اجتماعی، در جهتگیريهاي قانونگذرانه قضائی و اجرایی خود بگنجاند - رایجیان اصلی،بزهدیدهشناسی حمایتی در راستاي تحقق بخشیدن به همهي ابعاد اندیشه محوري خود، که همانا معطوف کردن توجه عدالت کیفري به حقوق و نیازهاي برهدیدگان است، گسترهي چتر حمایتی خود را تا حد امکان از رهگذر تخصصی کردن سازوکارهاي جبرانی و حمایتی، بر همه اقشار آسیبپذیر جامعه که بزهدیده شدهاند یا در معرض خطر بزهدیدگی قرار دارند ،گسترش میدهد.

ناتوانان بزهدیده، به منزلهي مصداقی از بزهدیدگان آسیبپذیر، بر پایه همین طرز تفکر مورد توجه خاصفبزهدیدهشناسی حمایتی قرار گرفتهاند.فف در مقاله پیشروفدر پی آن هستیم تا با شناسایی حقوق بزهدیدگان ناتوان در مراحل دادرسی در نظام عدالت کیفري و ابزار تضمینکننده آن در روند دادرسی عادلانه و ارائه راهکارهایی جهت توجه بیشتر به نابینایان، به حمایت از بزهدیدگان نابینا بپردازیم فف معلولان و از جمله نابینایان حقوق فراوانی دارند مانند:زندگی مناسب و ھم سطح سایر شهروندانبهره مندی از کلیه مشاغل متناسب با توانمندی ھایشان ، بهره مندی از کلیه مطبوعات و انتشارات موجود در کشور آموزش او در تمامی سطوح مختلف آموزش - از مهد کودک تا دانشگاه - به صورت رایگان ،باشگاه ورزشی متناسب با شرایط فیزیکی، مزایای خدمات بیمه ای خاص - تکمیلی - داشتن جایگاه خاص در سطوح مختلف مدیریتی کشور،دارا بودن شبکه ھای ایمنی و خدمات اجتماعی ویژه نوع معلولیت خود ،دسترسی به کلیه خدمات - بالقوه و بالفعل - ارائه شده در جامعه ، استفاده از امکانات شهری از قبیل پیاده رو ، پل ھا ، نمایشگاه ھا ، ھتل ھا ، ھواپیما ، قطار ، اتوبوس و … ،تفریح ، اولویت اول اخذ تسهیلات و امکانات لازم جهت تامین مسکن ،داشتن مشاور،داشتن تشکل صنفی،ازدواج و.. آنچه در این مقاله مورد نظر است حقوق نابینایان در بهره مندی از یک دادرسی عادلانه است که بعنوان یک بزه دیده ازنظر جرمشناسی و آیین دادرسی کیفری از آن بهره مند می باشد که موضوع یزه دیده شناسی حمایتی می باشد.

-1 تعریف بزهدیدهشناسی حمایتی

مرحوم کینیا معتقد است: »بزهدیدهشناسییا شناخت بزهدیده، شاخه جدیدي از جرمشناسی است که به بررسی قربانی مستقیم جرم میپردازد. بنابراین، شناخت بزهدیده و آنچه که به او مربوط میشود، موضوع این دانش نوین است. در این دانش، شخصیت، صفاتفزیستی، روانی، اخلاقی و خصوصیات اجتماعی و فرهنگی بزهدیده و سهم او در تکوین جرم و رابطهاش با مجرم مورد بررسی قرار میگیرد«ف - کینیا؛ حغمل، هلژچفف فبزهدیدهشناسی دانشی است که به دو شاخه علمی و حمایتی تقسیم میشود. مراد از بزهدیدهشناسی علمی، بررسی نقش بزهدیده در تکوین فرآیند جرم است. اما در بزهدیدهشناسی حمایتی یا ایدئولوژیک و یا سیاسی، سخن از آن است که فارغ از نقش بزهدیده در تکوین جرم، او نیازمند توجه و حمایت است.

گرچه حمایت از بزه-دیده طیف وسیعی از اقدامات را همچون حمایت پزشکی، روانی، اجتماعی، حقوقی و.... در بر دارد، اما بیگمان مهمترین حمایت، حمایت اقتصادي یعنی جبران خسارت بزهدیده است و حتی در دورهي دادگستري عمومی، محل توجه قانون-گذاران و حاکمان بوده است و امروزه با ابعاد تازه در پرتو جنبشهاي حمایت از بزهدیدگان که متأثر از آموزهاي مختلف همچون بزهدیدهشناسی حمایتی و میانجیگري کیفري و به خصوص عدالت ترمیمی است - حاجی دهآبادي؛ شهمل؛ ذشژفف امروزه با ظهور پدیدهي بزهدیدهشناسی شاهد رویکرد متفاوتی نسبت به قربانیان جرم در گذشته میباشیم. در این سیاست جدید، چشم انداز نوینی با عنوان حمایت از بزهدیدگان و نقش آنان در تحقق پدیده مجرمانه ظهور کرده است.

طرفداران بزهدیدهشناسی حمایتی یا ثانویه، با این استدلال که بزهدیده یا افراد تحت تکفل و وابسته به او، در هر مراحل بزهدیدگی را تجربه کردهاند و با تحمل جرم دچار مشکلات مادي،معنوي و بعضاً روانی و عاطفی شدهاند، اعتقاد دارند که جامعه به طور کلی و نظام کیفري به ویژه، باید در سیاستگذاريها و جهتگیريهايفتقنینی، قضائی خود، مصالح و منافع بزهدیدگان را پیش از گذشته مورد توجه قرار دهند و به جبران خسارت مادي او آن هم از طریق تشریفات طولانی فرآیندفکیفري و مجازات بزهکار براي تسکین و تشفی خاطر بزهدیدگان بسنده نکند - رایجیان اصلی؛ لهمل، ملژچفف بنابراین حساسیت موضوع حمایت از بزهدیده ضرورت توجه به نقش و جایگاه بزهدیده در این فرآیند و تحقق سیاستحمایت از بزهدیده را نمایان میسازد. چرا که ارتکاب جرم و رخداد بزهدیدگی در واقع منجر به مراجعه بزهدیده به دستگاه عدالت کیفري میشود.

-1 -1 پیدایش و سیر تکاملی بزهدیدهشناسی حمایتی

تا قبل از نیمهي قرن گذشته تنها عدهي بسیارکم از نویسندگان به بزهدیده توجه کرده بودند، یکی از این نویسندگان دون-مونوئل دولاردیزابال اوریو بود که در سال ههغلفدر کتاب خویش تحت عنوان » سخنانی پیرامون مجازات«ف جبران خسارت بزهدیده را نیز یکی از اهداف مجازاتها معرفی کرد - پرادل؛ لهمل؛ غذژچفدر قرن نوزدهم، رخداد تحولی مهم در عرصه علومف جنایی؛ یعنی، به وجود آمدن جنبش ایتالیاي تحققی، در مقفول ماندن هرچه بیشتر بزهدیده از دیدگان عدالت کیفري، نقش قابل توجهی ایفاء نمود. نتیجه این تحول دانش »جرمشناسی«فبود که در سال ذغهلفبا انتشار کتاب بزهکار لمبروزو متولد شد.

از منظر مکتب تحققی، رفتار مجرمانه تحتتأثیر یکسري عوامل یا نیروهاي جسمانی یا فیزیولوژیکی یا اجتماعی شکل میگیرد که مرتکبان آن، قادر به کنترل و حتی درك آن نیستند. در این رویکرد بزهکار خود قربانی جرم خویش تلقی میشود و این همان اندیشه »مجرم به عنوان قربانی جرم«فاست که با نفی اصل اختیار و آزادي اراده حقوق جزاي کلاسیک، اصل اجبار را جایگزین آن مینماید. البته نویسندگان این مکتب نیز به حمایت از بزهدیده گهگاهی همت گماشتهاند. از جمله انریکو فري که در کنگرههاي انسان شناسی جنایی، حمایت از بزهدیده را ضروري میدانست، لیکن توجه این دسته از متفکران به بزهدیده امري جانبی و فرع بر توجه به بزهکار، مبارزه با وي و بزه ارتکابی، اصلاح و درمان مجرم و دفاع اجتماعی میباشد. با ورود به قرن بیستم، تحول اساسی در وضعیت بزهدیده ایجاد شد. این تحول شگرف سبب بروز رویکرد متفاوت نسبت به مسأله بزهدیده گردید.

از اواسط سده بیستم میلادي »حدود سالهاي حمملف خورشیدي «فبه تدریج، روابط موجود قبل از عمل مجرمانه میان بزهکار و بزهدیده مستقیم، پیش از پیش توجه جرمشناسان را به خود جلب کرد و در فرضیهها و مطالعات جرمشناختی، شخصیت بزهدیده و خصوصیات مختلف این شخصیت و به ویژه تأثیر او در تکوین جرم مورد توجه قرار گرفت. به بیان دیگر بررسی عوامل بزهدیدهزا و بزهدیدگی در کنار عوامل جرم-زا، وارد مطالعات جرمشناسی شد و بدینسان رشته بزهدیدهشناسی علمی در سال تهشلفبا انتشار کتاب »بزهکار قربانی او«فاثر »هانسففن هنتیگ«فبه وجود آمده استف - زکوي؛ حشمل؛ غتژچ از آغاز سالهاي حغشلفمیلادي »حدود سالهاي حزملفخورشیدي«، جریانهاي عقیدتی، به ویژه طرفداران حقوق زن باانتقاد به دیدگاههاي بزهدیدهشناسی علمی، که دستکم در برخی جرایم، رفتار و نقش بزهدیده را بیتأثیر در فرآیند ارتکاب جرم نمیدانستند و حتی او را مقصر در آنچه بر سرش آمده است قلمداد میکردند، باعث شد بحث حمایت از بزهدیدگان مستقیم و غیرمستقیم را به میان آورند که بزهدیدهشناسی حمایتی و ثانویه مشهورفشد - رایجیان اصلی؛ لهمل؛ ملآللژچفف فیکی از تأثیرات مهمی که یافتههاي بزهدیدهشناسی بر سیاست جنایی جوامع مختلف داشته، حمایت از بزهدیدگان و بهبود وضعیت حقوقی آنان است.

در واقع بخش عمدهاي از این تأثیر، عقبنشینی دولتها از سیاستهاي افراطی خود درکنار گذاشتن بزهدیدگان در محاکمات کیفري و اخذ غرامت به جاي خسارت در طول تاریخ است. حاصل این تلاشها در دههي حهشل، در قالب کنوانسیون اروپایی پرداخت غرامت به بزهدیدگان جرایم خشونت بار ههشلفدر سطح منطقهاي، اعلامیهي سازمان ملل متحد راجع به اصول بنیادي عدالت براي بزهدیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت زهشل، در سطع جهانی ظاهر شد. این دو سند نخستین اسناد بینالمللی هستند که به حمایت از بزهدیدگان اختصاص یافتهاند. درفواقع این اسناد موجب شد که براي نمونه به دنبال تصویب کنوانسیون اروپایی کمیته وزیران شوراي اروپا صدور چند توصیهنامه، قلمرو موضوع حمایت از بزهدیدگان را فراتر از قلمرو کنوانسیون اورپایی گسترش دهد و بسیاري از کشورها در زمینه حمایت از بزهدیدگان گامهاي مؤثر و سازندهاي بردارند و در مسیر سیاست جنایی ف ف بزهدیدهمدار حرکت نمایند. این جنبش با تصویب اعلامیه زهشلفسازمان ملل جهانی شد و سیاست جنایی سازمان ملل ویژگی بزهدیدهمدار پیدا کرد. این اعلامیه به عنوان منشور بزهدیده موقعیت بزهدیدگان را احیا و جایگاه فراموش شدهي آنها را دوباره به رسمیت میشناسد. این اعلامیه سندي است که اصول بنیادي آن بر پایه یافتههاي بزهدیدهشناسی حمایتی بنا شده است - ابراهیمی؛ تهمل؛ حشهژ

-1 -2 تعریف بزهدیده و گسترهي مفهوم آن

فبزه در لغت به معناي گناه، خطاء، عصیان و تقصیر بکار برده میشود . بزهدیده مرکب از تکواژههایی است که از ترکیب یک اعم با نام »بزه«فو پسوند صفتساز »دیده«فحاصل شده است. بر این اساس بزهدیده از نظر لغوي شخصی است که علیه او گناه، خطاء یا تقصیري رخ داده باشد - زکوي؛ حشمل؛ ممژچواژه بزهدیده یکی از مشتقات واژه انگلیسی «victim» فاست و به شخصی گفته میشود که به دنبال رویداد یک جرم آسیب و زیان و آزار میبیند. واژه «victim»ف در نوشتگان فارسی به معناي »قربانی«فبه کار رفته است. »قربانی«؛ در واژه-شناسی یعنی » آنچه یا آنکه به نیت به دست آوردن رضایت خداوند ذبح میشود«، »آنکه بر اثر حادثهاي، ناخواسته جان خود را از دست بدهد : قربانی تصادف.......زلزله«، » آنکه به دلیل قرار گرفتن ناخواسته وفغیر ارادي در وضع دشوار و محیط نامناسب یا به موجب عمل دیگري دچار مشکل و مصیبت شده است.

«چفدر نوشتگان علومفجنایی، هرگاه این آسیب و زیان یا رنج و سختی از رفتار مجرمانه انسان برخاسته باشد، به فرد زیاندیده »قربانی جرم «فیا »بزهدیده«فمیگویند - رایجیان اصلیحشمل؛ غلژچف در قوانین جزایی، مقنن به جاي واژه بزهدیده اغلب از معادل عربی آن چون مجنیعلیه در مواد »هه، ذذه، هغه، تهه، هشهفقانون مجازات اسلامی حغمل «فو کلمه مصدوم در مواد »فغلغ، شلغ، قانون مجازات هغمل«فو متضرر از جرم در ماده »هل، ق.آ .د.كفحشهل«فاستفاده کرده است.فدر اصطلاح حقوقی، مؤلف ترمینولوژي حقوق، »مجنی-علیه«فرا کسی میداندفکه جرمی به ضرر او واقع شده است - جعفري لنگرودي؛ زهمل؛ لهذژچفف فدر تعریف »مجنیعلیه«فمینویسند: »مجنیعلیه«فعبارت است از مفهوم جرم؛ یعنی، آنکه جرم دربارهي وي انجام پذیرد.وي ممکن است انسان باشد مثل اکثر جرایم از قبیل، قتل، ایراد ضرب و ممکن است شخصیت حقوقی باشد مثل جرایم علیه امنیت کشور یا کلاهبرداري نسبت به یک شرکت تجاري یا اختلاس.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید