بخشی از مقاله

چکیده:

معماري هنري بصري است که از طریق حس بینایی با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکند. اما سوال اینجا است که این هنر چگونه توسط نابینا درك میشود؟فو یا آیا با بهره گیري از حواس غیر بصري میتوان فضا ي معماري را احساس کرد؟ وفحواس غیر بصري در سطوح کاربردي ازجمله فضاهاي معماري براي افراد نابینا چگونه عمل میکنند؟فف در واقع نابینایان به عنوان دستهفاي از معلولین حسی، در ادراكففضاهاي اطرافشان بیش از دیگران با مشکل روبرو میباشند چرا که آنان فاقدابزار اصلی درك فضا و معماري هستند. آنهافبیشتر از حواس خودفو کلیشههاي ذهنی براي درك محیط پیرامونفاستفاده میکنند.

در این تحقیق که بر مبناي مطالعات کتابخانهاي و میدانی، شامل مصاحبه حضوري با مسئولین و نیز گروهی از نابینایان و تهیه پرسشنامه، به بررسی مشکلات نابینایان هنگام حضور در فضا پرداخته شده و با هدف چگونه ارتباط برقرار کردن نابینا با محیط و پرداختن به ادراك فرد نابینا و چگونگی ارتباط وي با پیرامون است. رسیدن به طراحی فضاي درخور نابینایان فو ارائهفيفالگو و طرحیفصحیح از فضاي مناسب با ادراك او است که دستیابی به این هدف، بدون آگاهی و شناخت بهرهفبردار که همان فرد نابینا است، بهفراستیفمیسر نمیف شودچففف این مقاله در نظر داردفبا نحوه تحرك و ادراك نابینا ازفضا، راهکارهایی را درفجهت طراحی مناسب براي این دسته از افراد ارائه دهد کهف چارچوبی براي آگاهی طراحان نسبت به چگونگی ادراك فضاي معماري بر نابینایان ویا کم بینایان باشد.

واژهھاي کلیدي:معماري، نابینایان، ادراك محیط. فف

مقدمه

با پذیرش این حقیقت که بینایی بر کلیه حواس تاثیر به سزایی دارد، بایستی سهم بینایی را در درك فضا حذف کنیم و این بار با در نظر گرفتن چهار حواس دیگر، فضایی را طراحی کنیم که براي درك آن نیاز به حس بینایی نباشد. براي آفرینش چنین معماریی که با کیفیت هاي غیر بصري قابل درك است، شناخت نابینا و عالم نابینایی میتواند راهگشاي ما درچگونگیهاین امر باشد.هه درهاین تحقیق سعی ما بر این است تا یا تحلیل وهبررسی درست از نابینا وهحواس آنها وهآنچه باید در مورد طراحی فضا بدانیم، مشکلات و نیازهاي آنها را شناسایی کرده و هدر نهایت راهکارهاي مناسب جهت رفع نیازها و مشکلات حضور این افراد در فضا ارائه دهیم وه نشان دهیم که درك فضا چگونه از طریق حواسی غیر از بینایی میسر میشود.هبنابراین تحقیق حاضر درپی پاسخگویی به سوال کلیدي زیر است:هه نحوه درك محیط بدون قوه بینایی چگونه است؟روش تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه اي وهبراساس مصاحبه حضوري با گروهی از نابینایان درخصوص کاربرد حواس در درك معماري می باشد.

١- دنیای نابینایی چیست؟

هلن کلر در کتاب خود به نام دنیایی که در آن زندگی میکنم، میگوید - - ممکن است آفتاب من مانند خورشید شما درخشندگی نداشته باشد، رنگهایی که دنیاي مرا زینت می دهند، آبی آسمانی و سبزي چمن براي من با آنچهبه نظر شما می رسد، کاملاً تطبیق نکند، ولی در نظر منهریک از آن ها داراي جلوه مخصوص و کاملاً مشخصی هستند من به خوبی درك می کنم که رنگ ارغوانی با قرمز یکی نیست، زیرا انگور و پرتقال داراي بوي یکسانی نیستند. من به خوبی حدس میزنم که عده اي از گیاهان در موقع پژمرده شدن تغییر می نمایند زیرا بوي آنها نیز در همین هنگام با وقت طراوت تفاوت زیادي پیدا کرده است. در نظر من لطافت یک گل مانند طعم سیبی است که تازه از درخت چیده اند.

از این طرز مقایسه همواره براي رشد قوه تجسم رنگ ها استفاده می نمایم. رنگ ها براي من مفهوم خاص خود را دارند و با احساسات و افکاري که اشیا خارجی در من تولید می کنند، آنها را درك می نمایم. بدون رنگ دنیاي من تاریک و خشک خواهد گردید - شفیعی اردستانی،نمنگاگهه بنابراین نابینایی، ناتوانی و درماندگی نیست، بلکه یک محدودیت است - طاهري عراقی،ملانگ،صؤ - . شخصی که ازهداشتن نعمت حسبصري محروم است، نمی تواند درك کاملی از جهان بیرون داشته باشد و یا حداکثر تصویر بسیار مبهمی از دنیاي اطراف خود دارد، زیرا که اطلاعات به مرکز بینایی مغز شخص نرسیده و در نتیجه تجزیه و تحلیلی صورت نمی گیرد. بنابراین می توان نابینایی را، نرسیدن هیچگونه تصویر، به مرکز بینایی مغز تعریف کرد - باستانی،دانش پناه،گننگاPهه

٢- چگونگی فهم و ادراک نابینا از محیط

همه اطلاعاتی که انسان نسبت به هریک از اتفاقات، پدیده ها، اجسام و یا کلیه موجودات به دست آورده، از سه مرحله پدیده ادراك حسی عبور کرده است که این سه مرحله عبارتند از:هه دریافت اطلاعات به صورت خام، توسط گیرنده هاي حسی - احساس - هه تعبیر و تفسیر اطلاعات دریافت شده - ادراك - مقایسه ادراك با پدیده هاي ثبت شده در مغز و ثبت نهایی پدیده - شناخت - - باستانی،دانش پناه،نننگاحواس پنجگانه عامل بسیار مهمی در برقراري ارتباطهانسان با محیط پیرامون هستند وهدركنسبتا کاملی را براي او به وجود میآورند. اهمیت این حواس زمانی آشکار میشود که انسان بنا به دلایلی از داشتن یکی از این حواس همچون بینایی محروم باشد .هه با وجود اینکههفقدان حس بینایی، عرصه را بر نابینا تنگ کرده و مشکلات فراوانی را در بردارد، ولی واقعیت آن است که بشر موجودي است، ذاتاً توانمند که با تفکر و پشتکار، تواناییها و استعدادهاي خودهرا کشف میکند و با خلاقیت و سازگاري، شرایط نامطلوب و پیش بینی نشده را برخود هموار سازد.

بنابر این فقدان یک یا چند حس از حواس متعددي که انسانه دارد، نمی تواند باعث انزوا و ناتوانی او گردد. از جمله این حواس که در حقیقت کار تبادل پیام و اطلاعات را انجام میدهد می توانیم به حواسی چون بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی، حس تعادل و توازن، حس جاذبه زمین و... اشاره کنیم. نکته جالب آن است که این حواس با وجود تفاوت هاي زیادي که از نظر کیفیت انتقال و حس پیام دارند، ولی در بسیاري از مواقع در برابر یک - موضوع خاص - در انتها، مغز پیام یکسانی را تجزیه و تحلیل می کند. مثلاً وجود یک فرد در اتاق با دیدن یکباره درك میگردد و این دلیل نمیشود که بدون حس بصري پی به وجود او نبریم. صداي تنفس، بوي خاص هر انسان، حس از طریق لامسه و... همه و همه می توانند ما را به هدف نهایی که - - درك وجود انسان در اتاق - - است برسانند ولی با کیفیتهاي متفاوت، پس در حقیقت این تفکر و روح آدمی است که تجزیه و تحلیل نهایی را انجام می-دهد - عظیمی،ملانگ،صطنوگن - . درآخر میتوان اینگونه بیان نمود که ادراك فضا درمعماري را نمیتوان یک فرآیند صرفاً بینایی تلقیکرده است.

٢-١- حواس نابینا و طرح وارهھای ذھنی

طرح واره عبارت است از ویژگی هاي در ههم آمیختهاي که انسان به یک عنصر و یا مفهوم مربوط میسازد.هبا استفاده از طرح واره ها، انسان به صورت ذهنی دانش خود از جهان را سازمان می دهده - حسینی،عمنگ،صخطگاگهاین طرح واره ها عبارتند از: اکتشافات لمسی به عنوان یک جایگزین مناسب در فقدان دید براي نابینایان ایفاي نقش می کند، هر چند که در پردازش هاي لامسه اي، نابینا به زمان بیشتري نیازمند است. کاربرد حس لامسه به وفور در داده هاي جمع آوري شده مشاهده می شود؛ مانند لمس آب دریا، لمس سنگ هاي کنار دریا و مقایسه آن با هم که نشانگر وجود طرح واره هاي لمسی در آنان می باشند.

می توان به جرأت ادعا کرد که نابینایان در مقایسه با بینایان از حس لامسه قوي تري برخوردارندPشخص نابینا توسط دستها وپاها، محیط اطراف خود را شناسایی میکند، او با هلمس دیوار میتواند به موازات آن حرکت کند وهتاپایان مسیر وبا وجود یک یاهچند مانع را در سرهراه خود دریابد. فرد نابینا، از طریق حس لامسه، خصوصا از طریق کف پا وکف دست می-تواند پیامهاي مختلفی را به طور مداوم از محیط کسب کند. این حس اصلیترین عامل شناخت از احجام وهفرمها وهبافتهاي مختلف براي آنها محسوب میشود که باید در طراحی به این مسئله توجه وهاهمیت بالایی داده شود.

٢- طرح واره ھاي حسی شنیداري

مهارت هایی هستند که افراد نابینا با استفاده از حس شنیداري خود در طول زندگی کسب می کنند و از حس شنوایی جهت ایجاد این گونه طرح واره بهره می برند . در بررسی داده ها به طرح واره هاي شنیداري از دریا بر می خوریم که عبارتند از: صداي موج ها و صداي حرکت قایق درهآب. نابینا با ساختن طرح واره شنیداري، اقدام به برقراري ارتباط شناختی و عاطفی با جهان اطراف خود می نمایند. در این نوع طرح واره دریا با صداي موج و صداي حرکت قایق در آب براي نابینا مفهوم پیدا می کند.

٣- طرح واره ھاي حسی چشایی

برخی از نابینایان توصیف و شناختهخود از دریا را با استفاده از طرح واره هاي حسی چشایی ایجاد کرده اند. توصیفاتی چون آب شور، آب بیش از حد شور و آب خیلی شور مبین وجود این نوع طرح واره ها است. هنگام توصیف اشیا و پدیده ها، نابینایان جزییات بسیار زیادي را به توصیفشان می افزایند که این جزییات،یفیاتک فرعی نامیده می شوند - اکنُور و سیمور، مننگ، صخگاهدر طرح واره هاي ارائه شده کیفیات فرعی بسیار قوي بوده است. شوري آب دریا توسط نابینا به شیوه اي دقیق توصیف شده است.هبراي یک فرد بینا شور بودن شور است و شاید یک فرد بینا با این دقت به جزییات شوري توجهی نداشته باشد q نکته قابل توجه دیگري که در تجزیه و تحلیل داده ها می توان به آن پرداخت بعضی از واژه هاي دیداري است که نابینایان مادر زاد هیچ درکی از آن ها ندارند،اما در گفته هایشان به کار می برند. مثلاً کاربرد واژه هایی همچون براق، زرد و سفید براي نابینا هیچ حسی ندارد، مگر حفظ شخصیت اجتماعی آنان. نابینایان براي این که نسبت به فرد بیناي مقابل خود احساس یکسانی را از لحاظ منزلت اجتماعی کسب کنند، به لفظهگرایی و تقلید از گفتار بینایان تمایل پیدا می کنند - شریفی درآمدي، مننگاگهه

٤- طرح واره ھاي حسی بویایی

امروزه کمتر از بو به عنوان ویژگی خاص در فضا استفاده میشود ولی در معماري گذشته ما، خواسته یا ناخواسته استفاده از این عامل وجود داشته است. استفاده از کاه گل وهبوي خاص در هنگام بارندگی یکی از مشخصه هاي بارز محله هاي قدیم نسبت به ساختمانهاي جدید است. بو یکی از ابتدایی ترینهوهاساسیترین روشهاي ارتباطی است. بو نسبت به بینایی وهصدا محفوظات عمیقتري را انتقال می-دهد - هال،عمنگ،صعخ - . درواقع نابینایان نیز با استفاده از این حس می توانند اخبار لازم را از محیط دریافت کنند. بوي آب و گیاه، بوي دود و آتش، بوي غذا و.... هریک محرکی براي عکس العمل هاي بعدي فرد می باشد.شاید حس بویایی راهنتوان به سمت خاص هدایت دادهمگرهازطریق حرکت از یک مکان دیگر، اما اگرهپارك بزرگی در نقطه اي از شهره با گیاهان فوقالعاده پوشیده شده باشد، بوي خوش آنها حس بویایی را جهت ادراك نزدیک شدن به فضاي پارك تحریک میکند.

٣- معماری در ارتباط با حواس و طرحوارهھای نابینا

فضا همیشه وجود مارااحاطه کرده است. ما درون حجم فضا حرکت میکنیم، فرمها و اشیا را میبینیم، صداها را میشنویم، نسیم را حس میکنیم و عطرهشکوفههاي باغ گل را میبوییم - چینک،مننگ، هیچ گاه نمیتوانیم آگاهی کاملی از جهان داشته باشیم، مگر تنها از طریق برخورد نیروهاي فیزیکی برگیرنده حواسمان. پس بشر را می-توان به عنوان موجودي در نظر گرفت که داراي جنبه هاي بصري، حرکتی است که ممکن است توسط محیط اطرافش مهار شده و یا تقویت گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید