بخشی از مقاله

چکیده

بازی، روشی طبیعی برای یادگیری است که زمینه تجربه و آزمایش دنیای واقعی را برای کودک فراهم میسازد. کودک در بازی و به کمک اسباببازیهایش، روش زندگی کردن را یاد می گیرد. بیشتر اسباببازیها، نمونههایی از افراد، وسایل و ملزومات زندگی روزمره هستند که کودک هنگام بازی با فرم و عملکرد آنها آشنا میشود. در پژوهش حاضر، تأثیر طراحی اسباببازی کودک بر انتخاب سبک زندگی و دنیای درون او به روش توصیفی- تحلیلی تبیین میشود.

نتایج حاکی از آن است که بخش عمده اسباببازیهای مورد علاقه کودکان ایرانی، برگرفته از انیمیشنها و بازیهای رایانهای هستند که از زمینه فرهنگی متفاوتی آمدهاند. طراحی اندیشیده شده و هدفمند این اسباببازیها به همراه تبلیغات رسانهای، به مراتب تأثیری ماندگارتر نسبت به آموزش والدین و جامعه در شکلگیری دنیای درون کودک دارند؛ به گونهای که آموزشهای خانواده و جامعه با دنیایی که کودک با اسباببازی خلق میکند بعضاً در تضاد است. طراحی، تولید و در نهایت انتخاب اسباببازی بر اساس فرهنگ ایرانی-اسلامی، کودک را در مسیر صحیح تربیت بر مبنای فرهنگ جامعهاش قرار داده و او را برای انتخاب ایدهآلها و سبک زندگی مناسب پرورش میدهد.

کلمات کلیدی: اسباب بازی، سبک زندگی، فرهنگ ایرانی- اسلامی، کودک، تبلیغات رسانهای.

مقدمه

بازی برای کودکان عین زندگی است. کودک میتواند از طریق بازی با اسباببازیهایش، تجسمی از زندگی واقعی در ذهن خود بسازد. بازی، مهم ترین راه برای بیان احساسات و عواطف کودک است؛ او به وسیله بازی کردن با دنیای پیرامون اطرافیانش ارتباط برقرار میکند. از طرفی، بسیاری از بازیهایی که کودکان در طول رشد خود انجام میدهند تأثیر زیادی بر تجارب بزرگسالی آنها دارد. بدین معنا که بازی و اسباببازی میتواند رابط بین کودک و فرهنگ جامعه اش باشد.

موجب آمادهسازی جسمی، فکری و عاطفی او برای ورود به دنیای بزرگسالان باشد هر اسباببازی، حاوی پیامی است که اگر این انتقال پیام کامل صورت گیرد باورها و ارزشهایی را در ذهن کودک منقوش میکند. به مرور زمان و با انباشته شدن پیامهای گوناگون نظام فکری، شخصیتی و هویتی کودک شکل خواهد گرفت امروزه اسباببازیها درصدد رقابت و ایجاد بازار هستند و به شیوهای سیلآسا در سراسر جهان گسترش یافتهاند. اما هنگامی که با فرهنگ میزبان دچار تفاوت و تباین میشوند مشکلات و مسایل مربوط به آنها پررنگتر و پیچیدهتر میشود.

این مساله در برخی جوامع و از جمله در فرهنگ ایرانی - اسلامی شکلی وارونه می یابد؛ یعنی کودک از طریق رسانهها یا وسایل موجود در بازار با شخصیتها و پدیدههایی آشنا میشود که والدین با آن بیگانهاند. به این ترتیب عناصری وارد زندگی کودک می شود که نه تنها با محیط اطراف او هیچ تناسب و سنخیتی ندارد بلکه والدین هم طرز رویارویی با آن را نمیدانند.طراحی هدفمند اسباببازی بر پایه فرهنگ ایرانی - اسلامی زمینه ساز شکلگیری دنیای درون کودک متناسب با قوانین اخلاقی پذیرفته شده در جامعه و ارزشهای آن استمسلماً،. این طراحی در صورتی که با تبلیغات رسانهای در انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری مورد علاقه کودکان همراه شود از جانب مخاطبین خود بیشتر مورد پذیرش قرار گرفته و می تواند جایگزین اسباببازیهای وارداتی شود.

بازی و اسباببازی

بازی فعالیتی است هدایت شده توسط کودکان که در آن، به بازسازی واقعیتها میپردازند. آنها چنان رفتار میکنند گویی که بازی نیست و واقعیت است. کودکان برای پیدا کردن معانی مرتبط با بازی و محتوای آن، از تخیلشان استفاده میکنند.بازی دارای جنبههای مختلفی است و تعاریف زیادی از آن بیان شده است. یکی از این تعاریف که در لغتنامه دهخدا آمده است بازی را دارای وظیفهای میداند که آن، آمادهسازی کودک برای بزرگسالی است.

بازی یک رفتار اجتماعی است که شکل و محتوای آن برگرفته از هنجارها و آداب و رسوم جامعه است. کودک بسیاری از مهارتهای فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی آینده خود را از طریق بازی میآموزد اصولاً هدف و فلسفه اسباببازی، انتقال آن دسته از اطلاعات، نمادها و پیامهایی است که جامعه و فرهنگ خواستار آموزش آن به کودکان به شکل ساده شده و لذت بخش میباشد. اسباببازیها توسط بزرگسالان طراحی میشوند. به همین دلیل، شاکله اسباببازی، ویژگیها، پیام و هدف نهایی آن توسط بزرگسالان در اسباببازیها تعبیه میشود. بدین معنا که آنان مفاهیم مورد نظر خود را از طریق اسباببازی به کودک منتقل میکنند.

با ورود صنعت به عرصه تولید اسباببازی، عرضه این محصول شکلی جهانی به خود گرفت و کودکان سراسر جهان را به سمت خواستههای واحد، زیبایی شناسی و سلایق یکسانی از اسباببازی سوق داد. بهترین مثال برای توضیح این مطلب عروسک پرطرفدار باربی، محصول کمپانی متل است. این محصول با آنکه حامل الگوهای ظاهری فرهنگ آمریکایی اروپایی بود به دلیل طراحی متفاوت و تیراژ تولیدی بالا در بین کودکان سراسر دنیا با فرهنگها، خصوصیات اخلاقی، شکل ظاهری و آموزشهای گوناگون محبوبیت بسیاری یافت.

از آنجا که اسباببازی از مهمترین رابطهای کودک و دنیای بازیش محسوب میشود، میتوان با هدفمند ساختن طرح یک اسباببازی، بازی کودک را به سوی رویارویی با یک یا چند واقعه ویژه پیش برد. بهگونهای که چرایی انجام کاری برایش به وجود آید و پاسخ آن را هنگام بازی دریابد اینکه چگونه میتوان یک اسباببازی را هدفمند طراحی نمود به گونهای که با زمینه فرهنگ کودک هماهنگ بوده و او را به سوی درک درست ایدهآلها و سبک زندگی متناسب با جامعهای که به آن متعلق است هدایت نمود نیازمند شناخت عواملی است که دنیای درون کودک را شکل میدهد.

اسباببازی و اثر آن در شکلگیری فرهنگ و هویت کودک در روانشناسی تربیت، فرهنگ چنین تعریف شده است:فرهنگ جامعه به طور کلی دربرگیرنده طرز فکر، آداب، سنن اجتماعی، روابط سیاسی و اقتصادی، نحوه اداره اجتماع، طرز اجرای مراسم دینی، شکل تربیت و سوابق تاریخی جامعه است.هوزینگا در کتاب هومو لودن توضیح میدهد که فرهنگ در جریان بازی به وجود میآید و هرگاه بازی ماهیت خلاق داشته باشد این فرهنگ میتواند به زندگی خود ادامه دهد. بنا بر نظر او، اگر بازی خلاقیت خود را از دست دهد فرهنگ دچار زوال و نابودی میشود.

فرهنگ امریست اکتسابی و فرهنگ آموزی به ویژه در دوران کودکی صورت میگیرد. برای شناخت یک جامعه باید دید که آن جامعه به کودکان خود چه میآموزد. کارشناسان معتقدند که دستیابی مردم به فرهنگ شکوفا از طریق مدرسه صورت میپذیرد. اما در بستر جامعه ایران، به تدریج فرهنگ و مدرسه از هم فاصله میگیرند که دلیل آن را میتوان تفاوت بین تربیت هوشی و تربیت احساس دانست که سبب عدم تعادل کودک در اجتماع میشود.

تربیت احساس عمدتاً توسط بازیها و اسباببازیهایی صورت میگیرد که کودک قبل از ورود به مدرسه با آنها در ارتباط است. به همین دلیل، بازی و اسباببازی باید طبق معیارهای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی جامعه باشد تا هم از فرهنگ آن جامعه در مقابل فرهنگهای دیگر محافظت شود و هم شرایط انتقال فرهنگ به نسلهای آینده فراهم گردد کودکی که در یک فرهنگ خاص زاده و پرورده میشود میتواند غذای خاصی را دوست بدارد، احساسات معینی را نسبت به رنگهای خاصی داشته باشد و بر اساس مراسم خاصی ازدواج کند. اگر کودک در فرهنگی دیگر بزرگ میشد این روشها و آداب متفاوت می بود.

ویژگیهای فرهنگی میراثی هستند که هر شخص باید خود آن را اخذ کند و از آن خود سازد. موضوع دیگر، نقشها و گرایشهایی است که فرد در طول زمان اجتماعی شدن درونی کرده است که از آن به هویت تعبیر میشود. با این رویکرد میتوان هویت را حاصل دیالکتیک واقعیت ذهنی و واقعیت عینی دانست که در برابر ساختارهای اجتماعی معین واکنش نشان داده و موجب حفظ، تغییر یا شکلگیری مجدد ساختارهای اجتماعی میشود.

پیوند میان هویت و فرهنگ چنان عمیق است که اغلب هویت را پدیدهای فرهنگی میداند و برای فرهنگ، جایگاهی مستقل در هویت قائل میشوند. انسانشناسان، هویت فرهنگی را متشکل از مؤلفههایی چون ملت، قلمرو جغرافیای سیاسی، زبان و دین میدانند. هویت در ایران میان سه منبع ایران - هویت سرزمینی و تاریخی - ، اسلام - هویت معنوی، اعتقادی و جهانبینی - و لیبرالیسم غرب - منبعی فلسفی با کاربردهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی - قرار گرفته است.شکلگیری هویت و درک فرهنگ توسط کودک از طریق درک محیط پیرامون و آموزش صورت میگیرد. اسباببازی از اشیای پیرامونی کودک است که نقش مهمی را در آموزش او ایفا می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید