بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان جایگاه تصویرسازی از طراحی تا ساخت اسباب بازی، به ویژه عروسک و با هدف بررسی نقش تصویرسازی و طراحی شخصیت و چگونگی روند اجرایی بر اساس اصول تصویرسازی، به منظور طراحی بومی محصولات سرگرمی کودکان انجام گردیده است. بدین منظور اطلاعات ضروری تحقیق در بخش نظری، با استفاده از روش کتابخانهای و در بخش جمع آوری نمونه های مطالعاتی به روش میدانی گردآوریشده است.
بدین منظور تعدادی از آثار طراح یشده از محصولات داخلی، به عنوان نمونهها ی مطالعاتی انتخاب گردید که به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفتند. مهم ترین نتایج حاصله از انجام این تحقیق، اذعان میدارد که عدم وجود معیاری مناسب برای طراحی شخصیت اسباببازی بر اساس شناخت صحیح از روحیه و ذهنیات کودک در انتخاب یک محصول و تأکید بر معیارهای بومی فرهنگی و همچنین مهارت در پردازش تصویری و شناخت زیباییشناسی در طراحی اسباب بازیهای ایرانی در قیاس با استاندارهای رعایت شده در محصولات مشابه خارجی، موجب شده است تا استقبال کمتری از این محصولات صورت گیرد.
نتایج مذکور حاکی از آن بود که شخصیت پردازی و رعایت اصول تصویرسازی در طراحی پیش تولید، منجر به ساخت محصولی می شود که ویژگی بصری آن، مخاطب کودک را بیشتر از کارکرد عملکردی محصول، جذب خود میکند. کودک با شناخت فطری خود از نمادهای بصری و زیباییشناسی و برداشت فردی از شخصیت پردازی، فرم و رنگ، مجذوب محصولی میشود که شناخت آن برای طراح تصویرگر ضروری میباشد.
واژگان کلیدی: تصویرسازی طراحی ساخت اسباببازی.
مقدمه
در طول تاریخ، بازی و ابزارهای بازی برای کودکان وجود داشته است و متناسب با زمان، هر بازی، کودکان را برای تمرین نقش هایی که قرار است در زندگی آینده به عهده گیرند، آماده کرده است. همچنین بازی و اسباببازی، به رشد مهارتهای جسمی و ذهنی کودکان کمک میکند و یادگیری مهارت های ارتباطی و اجتماعی و ابراز احساسات را در کودکان تسهیل می کند و بستری برای رهایی کودک از استرس و فشار های روحی روانی فراهم می آورد.
با توجه به اهمیت بازی و اسباب بازی، لازم است که به طراحی یک اسباب بازی خوب توجه ویژه ای شود. طراحی یکی از پایه ایترین مواردی است که می تواند تأثیر شایانی بر رشد، آموزش، رفتار و. . . کودک داشته باشد و آگاهی از اصول طراحی درست و مناسب می تواند پیامد ها و خروجی های طراحی را کنترل کند؛ بنابراین شناخت ویژگیهای مورد نیاز یک اسباببازی، برای طراحی یک اسباببازی خوب ضروری است.
زمانی که یک اسباب بازی طراحی می شود ما با دو نوع طراحی روبرو هستیم. نوع اول، آغاز کننده راه تولید با توجه به ماهیت اسباب بازی و نیاز به آن در جهت رسالت سازندگی شخصیت کودک است که شامل برنامهریزی و مدیریت، زمانبندی و. . . میشود و نوع دوم، به مسیر ایده تا اجرا ×در هنرهای تجسمی مربوط میگردد. در این مقاله سعی شده تا اهمیت طراحی اسباببازی از جایگاه تصویرسازی مورد بررسی قرار گیرد. از این حیث طراح با تمامی نیروهای خودآگاه و ناخودآگاهش، تصویر خاص خود را از جهان کودک دریافت و بدان شکل بخشیده و آن را به مخاطب منتقل میسازد.
موضوعی که در اینجا حائز اهمیت می باشد، این است که تصویرگر علاوه بر علم و مهارت تصویرگری، باید به اهمیت و موضوعیت بازی و اسباب بازی آگاه باشد تا با تسلط کافی بر موضوع کار، بتواند اقدام به طراحی اصولی کند. همچنین شناخت حجم یا ساختار مهندسی که از الزامات محصول سرگرمی B صنعتی است، به تصویر در خلق شخصیت یک محصول کمک میکند، شناختی که نبود آن طراحی تصویرگر را در حد و قالب یک فریم تصویرسازی محدود کرده و به مرحله ماهیت کاربردی اسباببازی منتقل نمیسازد.
روشهای شخصیتپردازی و انتقال آن در قالب محصول سرگرمی موضوع اصلی این پژوهش به حساب می آید. در این مقاله تصویرگر درمی یابد که مهارت تصویری خود را در وجوه مختلفی مانند طراحی صنعتی و مواد سازنده در طراحی محصول، بسط دهد تا بدین شکل مرحله انتقال ذهنیت به عینیت تحقق پیدا کند.
بازی و اسباببازی
بازی عامل مهمی در پرورش عقلی کودک به شمار میرود. کودک آنچه را که در خانه یا کودکستان میآموزد ضمن بازی تکرار میکند و هنگام تکرار درباره آنها میاندیشد و معنای
بسیاری از این پدیدهها برایش قابل فهم تر میگردد. بازی وسیلهای برای بیان احساسات، کشف روابط و ارضای کودک است. به عنوان مثال کودک به وسیله ی عروسک بازی احساسات، ناکامی ها، اضطراب ها و ترسهای خود را بیان میدارد.
اسباب بازیها برای لذت و تفریح ساخته می شوند، اما آن ها می توانند نقش مهمی نیز در رشد تربیتی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی کودک داشته باشند. قابل قبول ترین نظریه در مورد عادات بازی کودک، بر روی تأثیر زیاد اسباب بازیها بر مهارت های رشدی، تأکید دارند. بهعلاوه اسباب بازیها دارای توان آموزشی هستند. اسباب بازیهایی که کودکان را به چالش وادار می کنند، میتوانند توانایی کودکان را برای اندیشیدن، استدلال و منطق افزایش دهند.
شخصیت شناسی در عروسک
شاید بتوان گفت بیشترین تأثیر تصویرگری در طراحی عروسک نهفته است. در هنگام نگاه کردن به یک عروسک، ما با شخصیتپردازی محض مواجه میشویم؟ عروسک بالاترین قرابت را با انسان در میان تمام اسباببازیها دارد و بیشترین ارتباط حسی را با کودک برقرار میسازد و این عامل موجب خلق شخصیتهای بسیاری در طول تاریخ محصولات سرگرمی در نقاط گوناگون جهان شده است.
شخصیتهایی که هرکدام برحسب فرهنگ یک منطقه خلق شدند تا حفظ بقا و باورهای مردمشان درگرو حیات بخشیدن به آنها باشد و یا قهرمانانی که برحسب نیاز فعلی جامعه متولد میشوند؟ در این بین دادن صفاتی خاص و حتی خارقالعاده به یک شخصیت عروسکی،میتواند او را از همه عروسکها متمایز کند؟ در این زمان است که قهرمانپروری، جذابیتی شگرف برای کودک قلمداد میشود.
زمانی که ما باور کنیم نیاز مبرمی به زنده نگهداشتن یا خلق شخصیتها و قهرمانانی برگرفته از فرهنگ خود داریم، آنگاه در ابتدای مسیر قدم برداشتهایم. مطالعه و تحقیق در زمینه تولید از اقدامات اولیه محسوب میشود. در ادامه کار ذهن طراح است که بر اساس فرهنگ ایرانی شخصیت مورد نظر را خلق میکند. این ذهنیت زمانی تحقق می یابد که هنرمند طراح با تمام وجود تصویر را درک کند و به سازماندهی مفاهیم از طریق ساختارهای تصویری با مشخصه های نشانه شناختی، دست یابد. در این هنگام دنیایی که در بیرون قرار دارد، خود را به درون اسباب بازی میکشاند. تصویرگر باید به این اصل آگاه باشد که شخصیت در یک اسباب بازی خوب ریشه در فرهنگ تصویری آن جامعه دارد.
فرهنگ یک پدیدهی اجتماعی است و وابسته به تجربه تاریخی گذشته است . حتی در طراحی شخصیت های جدید، رعایت نشانه شناسی فرهنگ جامعه امری اساسی است که نبود آن منجر به عدم برقراری ارتباط با مخاطب می شود. تصویر در هر نوع از اسباب بازی رابطهی تنگاتنگ فضا و شیء، انسان و اشیاء، رابطهی تنگاتنگ عدم و حضور، رابطهی تنگاتنگ و حساس بین دو یا چند چیز است. با این تعاریف اهمیت طراحی و رعایت اصول زیباییشناسی در طراحی اسباب بازی به ویژه عروسک به طور کامل آشکار میگردد.