بخشی از مقاله

مقدمه اي بر طراحي معماري موزه اسباب بازي کودک با رويکردي به ارگونومي
چکيده
طراحي معماري براي کودکان داراي ظرافتها و موارد خاص ويژه اي است که عدم رعايت اين نکات سبب عدم موفقيت در برخورد با طراحي معماري ويژه کودکان خواهد گرديد. از سوي ديگر در دنياي معاصر به فضاهاي معماري موزه به مثابه فضايي خاص براي تداوم جريان بخشي از زندگي نگريسته مي شود. پژوهش حاضر مطالعه اي در مورد کليات چگونگي برخورد با طراحي معماري موزه اي مختص کودکان است . هدف تحقيق بيان چگونگي شروع ديدگاههاي طراحي مرتبط با طراحي معماري موزه براي کودکان بوده است . روش تحقيق به صورت توصيفي و توصيفي-تحليلي با ابزار مطالعات کتابخانه اي بوده است . نتايج تحقيق بيانگر کليات مورد لزوم در باب طراحي معماري موزه براي کودکان را ارائه خواهد کرد.
واژه هاي کليدي: طراحي معماري، موزه ، موزه کودکان ، کودک

مقدمه
امروزه از مهم ترين دغدغه هاي جامعه رشد، تعالي و پويايي انسان هاست . به عقيده بسياري از متخصصان تعليم و تربيت ، شخصيت هر انسان در ٧ سال اول زندگي او شکل مي گيرد، از اين رو در اين دوران بايد حداکثر امکانات برايش فراهم باشد و نيز فضاها قابليت پرورش خلاقيت و استعدادهايش را فراهم کنند. معماري از طريق فضاهايي که بوجود مي آورد، در تربيت افراد جامعه بسيار مؤثر است و از آنجايي که کودکان داراي حساسيت و تأثيرپذيري بيشتري هستند بار اين مسئوليت در طراحي فضاهاي مرتبط با ايشان بسيار سنگين است (هاشم نژاد، هاشم ؛ خوشوقتي تجرق ، نيلوفر، تابستان ¹(89
هنگامي که به فضاهاي معماري و شهري در گذشته توجه شود، مشاهده مي شود که فضاهاي مخصوص کودکان چندان شکل نگرفته بود، زيرا فعاليت هاي مربوط به کودکان به گونه اي نبود که به پديد آمدن فضاهايي مخصوص آنها بينجامد، چون فعاليت هاي مربوط به نگهداري، مراقبت و تربيت فرزندان به طور معمول بر عهده مادران بود که در خانه اين امور را در کنار ساير کارهاي معمول انجام مي دادند. در دنياي معاصر به سبب شرايط پديد آمده ، جايگاه کودکان در عرصه هاي اجتماعي و به پيروي از آن در فضاهاي معماري دگرگون شده است . از يک سو به سبب توسعه امکانات بهداشتي و پزشکي از مرگ کودکان به شدت کاسته شده است و از سوي ديگر پديده هاي جديد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي موجب شده که شمار فرزندان بسياري از خانواده هاي امروز کاهش يابد و نقش کودکان در خانواده نسبت به گذشته اهميت بيشتري يابد.
در عرصه فضاهاي معماري نيز دگرگوني هاي گسترده اي در ارتباط با کودکان و نوجوانان در حال شکل گيري است که از آن جمله مي توان به اختصاص اتاق به کودکان و نوجوانان اشاره کرد که پيشينه شکل گيري برخي از آنها به چند دهه پيش مي رسد، مانند مهد کودک ها، کتابخانه هاي کودکان و نوجوانان ، فرهنگسراها و فضاهاي فرهنگي و تجاري مخصوص کودکان و همچنين بسياري از انواع شهربازي ها در دوره معاصر فضاهاي کافي نت و ... شکل گرفته اند (سلطان زاده ، ١٣٩٠)٢ .
موزه هاي کودک نيز از جمله فضاهاي معماري معاصر هستند تا جايي که سالياني است - تقريبا از اوايل قرن بيستم - موزه هايي تحت عنوان موزه کودک راه اندازي شده و يا در برخي موزه ها، بخشي براي کودکان در نظر گرفته شده است . براي موزه کودک تعاريف مختلفي عنوان شده اما آنچه در اغلب اين تعاريف مشترک است ، به مکاني اشاره دارد که در آن امکان مشاهده و کشف براي کودکان فراهم شود و بتوانند آموزش هاي غيرمعمول را در آنجا تجربه کنند. اين تعريف کلي به ويژگي هاي اصلي موزه کودک توجه دارد، چنانکه اين موزه بايد علاوه بر جنبه هاي آموزشي، امکان تفريح و سرگرمي را هم براي بچه ها به وجود آورد، به طوري که آنها بتوانند آزادانه کنجکاوي هاي خود را ارضا کنند.
در سال هاي اخير، تحقيقات بسياري انجام شده که از ميان عوامل متعدد تأثيرگذار در رشدکودک، شيوه هاي آموزشي، جنبه هاي عاطفي- شناختي کودکان و نيز مسايل تربيتي مورد بررسي قرار گرفته اند؛ اما به تأثير کيفيت چگونگي معماري فضاها در پرورش و تأمين نيازهاي او، کمتر توجه شده است (عظيمي، ١٣٨٧، ص ٤٩)٣.
واقعيت مهمي که در جامعه امروز ايران با آن روبرو هستيم و تهديدي جدي براي آيندگان بشمار مي رود، اهميت ندادن و يا بعبارتي ديگر ناچيز شمردن کودکان و جهان کوچک آنها، بخصوص رابطه نزديکشان با محيط اطراف مي باشد.امروزه مکان هايي که به اين قصد بنا شده اند،انگشت شمارند.اکثر اين مکان ها ساختمان هايي هستند که تغيير کاربري يافته اند.
کودک امروز، به دليل رهايي از سنت هاي پيشين ، راحت تر از انسان بالغ مي تواند خود را با تازه ها يا حتي جسارت هاي معماري و شهرسازي معاصر تطبيق دهد. او به راحتي مي تواند طرفدار و نيز الهام دهنده اشکال تازه باشد. بنابراين بايد در درجه اول براي کودک و شايد تا حدودي بوسيله کودک به تدريج تعادل بين فضاهاي زندگي هر فرد و فرم هاي معمارانه سازنده فضا را برقرار کرد. براي دستيابي به اين هدف ، معمار بايد از سويي کودک و فضا و خواسته هاي او را درک کند و نيازها و مشکلات او را شناخته و روشهاي برطرف کردن آن ها را بيابد و از سوي ديگر بايد به محيطي که کودک امروز در آن به سر مي برد آشنا باشد و آن را به خوبي درک کند(شکوري پرتوي، ١٣٨٣) ٤.
در قدم اول آنچه مسلم است ، معماري حس کنجکاوي و خلاقيت را بر مي انگيزد، به ويژه اگر از سنين کودکي با آن درگير باشيم ، با انتخاب هوشمندانه و استفاده از ابزارهاي مشخصي همچون مصالح ، فرم و بافت مي توان به غناي حسي فضا افزود. طراحي فضاي منطبق با شرايط کودکان به طور قطع بستگي به شناخت کافي از ويژگي هاي رشد آنان دارد. خصوصيات جسمي و رواني کودکان در مراحل مختلف رشد، اساس برنامه ريزي فضا و طراحي براي آنان است .
فضاهاي مرتبط با فعاليت کودکان بايد داراي شرايط مناسب و مطلوب براي رشد فيزيکي، ذهني، عاطفي و اجتماعي آنان بوده و با توجه به نحوه دخالت حواس کودک در درک عوامل محيطي باشد.
تحقق اين امر از طريق به کارگيري ضوابط طراحي معماري که منطبق با شرايط جسمي و رواني کودک و همسو با شناسايي پديده هاي قابل درک توسط حواس انساني او باشد، امکان پذير است ( زبردستان ، ١٣٩٠)٥.
طراحي ارگونومي بر تعاملات ديداري کودکان در تسهيل امر يادگيري در سالهاي آتي زندگي شان موثر است با طراحي ارگونومي و بهره گيري از نظر متخصصان اين عرصه مي توانيم شاهد ارتقا استعدادها و توانايي هاي افراد جامعه بصورت پايه اي باشيم .
در قدم بعدي کودکان معمولا بخشي از اوقات شبانه روز خود را صرف بازي ميکنند و از طريق آن به حواس خود مهارت ميبخشند و به ميزان توانايي و نيز نقاط ضعف خود پي ميبرند.هدف آنها از بازيکردن ، تفريح و سرگرمي، وقت گذراني، شناخت جهان و فرار از غم ها و کدورتهاست که سه مورد آخر را به طور غير مستقيم درک ميکند. بازي براي کودکان نقشي حياتي داشته و موجب پرورش روح و وسيله اي براي شادي و انبساط خاطر کودکان است . از طريق بازي کودک با اسباب بازيها ميتوانيم احساسات خصمانه يا دوستانه او را دريابيم و بفهميم چه مسئله اي او را رنج ميدهد، از که گله مند است ،
چه آرزويي دارد و بسياري از صفات و خصوصيات ديگر مثل : شجاعت ، ترس ، مهرباني، قوه ابتکار و ابداع ، وضع عادي و يا نابسامان ، جنبه انزواجويي يا زندگي در جمع ، در سايه بازي کردن کودک مشخص ميشود. روان شناسان و کارشناسان کودک معتقدند که بازي و اسباب بازي نقش بسيار مهمي در پرورش ذهن و همچنين رشد شخصيت کودک دارد. از اين رو در اين مقاله سعي شده است به شناخت انواع بازي هاي کودکان در سنين مختلف و طراحي موزه اي اختصاصي براي اسباب بازي کودک پرداخته شود.
با اين تفاسير باور کردن کودکان در جامعه پرشتاب و بي صبر امروز، کار چندان ساده و آساني نيست ، اگر چه باور نکردن آنها نيز هزينه هاي سخت و جبران ناپذيري را به جامعه آينده تحميل خواهد کرد.
بنابراين لزوم ايجاد موزه اي براي کودکان و توجه به اين قشر از بازديدکنندگان موزه ها امروز ديگر امري بديهي است و دلايل مستدلي را براي آن مي توان عنوان کرداز آن جايي که تاکنون موزه اي اختصاصي تحت عنوان موزه اسباب بازي کودک در ايران وجود ندارد مطلوب است تا براي جذب پتانسيل هاي اقتصادي کافي، اين طرح در شهر تهران اجرا گردد. در تحقيق حاضر به شناخت مباحث روانشناسي کودک، شناخت بازي ها و اسباب بازي هاي کودکان ، بررسي نيازهاي کودکان و درک کودکان از فضا و تاثير ارتباط علم مهندسي فاکتورهاي انساني (ارگونومي کودک) در طراحي موزه اسباب بازي کودک پرداخته شده که در نهايت باعث شکل گيري ذهني آلترناتيوهايي براي طراحي فضاهاي موزه اسباب بازي متناسب با نيازهاي کودکان در ذهن معماران علاقه مند يه اين مبحث شده است .
سوابق مربوط به پيشينه نظري و عملي (بيان مختصر سابقه تحقيقات انجام شده درباره موضوع و نتايج بدست آمده در داخل و خارج از کشور و نظر يه هاي علمي موجود درباره موضوع تحقيق )
سوابق موجود در زمينه موضوع مورد نظر در دو دسته سوابق تئوري و سوابق طراحي معماري در قالب جداولي در فايل جداول بيان مسئله پيوست شده است .




در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید