بخشی از مقاله
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت رابطه بین جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت و نقش تعدیل کنندگی حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. روش تحقیق حاضر کاربردی و طرح پژوهش آن از تحقیقات توصیفی -همبستگی با استفاده از رویکرد پس رویدادی بوده است. قلمر و مکانی این تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی آن نیز از سال ٌَََ تا سال ٌٍَُ بوده است. تعداد نمونه در این تحقیق ٌٍِ شرکت در نظر گرفته شده است. روش حداقل مربعات سه مرحلهای - 3SLS - به منظور آزمون فرضیهها با استفاده از نرم افزار EVIEWS 8 مورد استفاده قرار گرفته است. . نتایج نشان داد که بین سطح جریان نقدی آزاد و مدیریت سود رابطه متقابل منفی معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که مولفههای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت بر رابطه متقابل بین سطح جریان نقدی آزاد و مدیریت سود تاثیر معناداری ندارد.
کلمات کلیدی: جریان وجوه نقد، مدیریت سود، حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت.
مقدمه
اکثر سازمان ها طی سال های اخیر تغییرات اساسی کرده اند، نه تنها سازمان های تجاری، بلکه سازمان های منفرد نیز مدام روش کاری خود را تغییر می دهند. آنچه مسلم است در فرایند جهانی شدن و همگرایی تکنولوژی اطلاع رسانی، بهره برداری مؤثر از آنچه که در عمل با آن مواجه هستیم و نه فقط آنچه که در اختیار داریم، به یک نیاز و ضرورت شغلی تبدیل شده است. دستیابی به این امر، بدون بهره برداری از اطلاعات مالی متکی بر به کارگیری مفاهیم و تکنیک های نوین حسابداری و مدیریت مالی امکان پذیر نیست. همچنین تغییرات شگرف در بازارهای جهانی در دو دهه گذشته و رقابت روزافزون در این بازارها موجب شده که بخش اطلاعات مالی در ابعاد راهبردی و عملیاتی اهمیت زیادی پیدا کند. از این رو، مدیران واحدهای اقتصادی برای مواجه با رقابت سنگین ناگزیرند کوشش های خاصی را به منظور حصول اطمینان از موفقیت و بقا واحدهای تحت مدیریت خویش به عمل آورند و چنان چه ماندگاری در بازارهای رقابت مورد توجه باشد لازم است مدیران در دیدگاه های خود نسبت به اطلاعات حسابداری و سیستم هایی که وظیفه تولید این اطلاعات را به عهده دارند، تجدیدنظر کلی به عمل بیاورند و نقش مؤثرتری را برای اشخاص و واحدهای درون سازمانی که مسئولیت گردآوری، پردازش و انتقال اطلاعات حسابداری و به کارگیری مبانی و روش های تولید این اطلاعات را به عهده دارند در نظر بگیرند.
یکی از عواملی که نقش مهمی در ایجاد تضاد بین سهامداران و مالکان دارد پرداخت وجه نقد به سهامداران تحت عنوان سود سهام است. پرداخت سود سهام به طور نقد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است باعث کاهش منابع تحت کنترل مدیران می شود و به این ترتیب مدیران کنترل خود را بر بازارهای سرمایه از دست داده و در مواقع لازم نمی توانند سرمایههای جدیدی برای شرکت جذب کنند @ٌ> مدیران شرکتها غالباً بدون در نظر گرفتن اندازه مطلوب شرکت تحت مدیریت خود، به دنبال رشد آن هستند. زیرا رشد شرکت دو مزیت عمده برای مدیران می تواند به همراه داشته باشد. از این لحاظ که هم می تواند منابع تحت کنترل مدیران را افزایش داده و قدرت آن ها را در شرکت و در بازارهای سرمایه افزایش دهد و هم توأم با پاداش برای مدیران باشد. طبق نظر جنسن اگر مدیران شرکت ها که به هر طریق ممکن به دنبال رشد شرکت خویش هستند، به جای سرمایه گذاری جریان های نقد آزاد در طرح های با ارزش فعلی خالص منفی و به دنبال آن مدیریت سود برای از بین بردن زیان های ناشی از سرمایه گذاری در چنین طرح هایی، وجوه مذکور را بین سهامداران توزیع کنند، به نفع سهامداران بوده و همچنین وضعیت شرکت نیر بهبود می یابد]ٌ.[
در چارچوب نظری حسابداری مالی، توجه خاصی به جریانهای نقدی شده است. شرکت باید بتواند برای اجرای تعهداتش به هنگام سررسید و سایر عملیات نقدی، وجوه نقد کافی فراهم نماید]ٍ.[ به عبارت دیگر، جریان های نقدی در بسیاری از تصمیمات مالی و مدل های ارزشگذاری اوراق بهادار و غیره نقش محوری دارند. اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی همچنین از لحاظ درون سازمانی نیز اداره امور را در کاراترین شکل خود امکانپذیر میسازد و منجر به اتخاذ تصمیمات بهینه در زمینههای عملیاتی و سرمایهگذاری و تأمین مالی میشود .از سویی دیگر، از دیدگاه اقتصادی با فرض منطقی بودن رفتار افراد، فرض بر این است که افراد در وهله اول به دنبال حداکثر کردن منافع خویش هستند، مدیران نیز از این قاعده مسثنی نیستند. مدیران علاقهمند هستند در راستای حداکثر کردن منافع شخصی، رفاه اجتماعی و تثبیت موقعیت شغلی خود، از وضعیت مالی واحد تجاری به سهامداران و سایر افراد ذینفع تصویر مطلوبی ارائه نمایند.با توجه به مطالب بیان شده و پی بردن به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر درصدد خواهد بود تا بررسی ارتباط بین جریان نقد آزاد و مدیریت سود و نقش تعدیل کنندگی حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد.
چارچوب نظری
جریان وجوه نقد آزاد
جریان وجوه نقد نقد آزاد - FCF - وجوهی است که بعد از تعدیلاتی بر روی جریان نقد عملیاتی به دست می آید. نظریه جریان های نقد آزاد که در سال ٌَُّ برای اولین بار توسط جنسن مطرح شد و به تدریج توسعه یافت یکی از مباحث جدید در ادبیات مالی است که رفتار شرکت هایی را توصیف می کند که با نظریه های اقتصادی گذشته، قابل توجیه نبود]ٍ.[ جریانهای نقد آزاد یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد واحد تجاری است و وجه نقدی را نشان می دهد که شرکت پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه دارایی ها در اختیار دارد. جریان های نقد آزاد می تواند کاربردهای مهمی برای سهامداران در ارزیابی سلامت مالی واحد تجاری داشته باشد. همچنین مدیران نیز می توانند با استفاده کارآمد از منابع تحت مالکیت خود جریان های نقد آزاد را در طرح هایی با ارزش فعلی خالص - - NPV مثبت سرمایه گذاری کرده و باعث افزایش ارزش شرکت گردند]ٍ.[
مفهوم مدیریت سود
مفهوم مدیریت سود از زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است و تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. برای نمونه از نظر گاردون و همکارانش، اگر زمانی مدیران روش خاصی از روش های حسابداری را برگزینند و در نهایت نوسانات سودهای گزارش شده را کاهش دهند ، مدیریت سود صورت گرفته است. آن ها همچنین متذکر میشوند که مدیران در حدود قدرتشان که ناشی از آزادی عمل در چارچوب اصول وروش های پذیرفته شده حسابداری است میتوانند روی سود گزارش شده اثر بگذارند . به عقیده هیلی و والن - ٌُُُ - مدیریت سود هنگامی رخ میدهد که مدیران از قضاوتهای شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را جهت تغییر گزارشگری مالی دست کاری مینمایند. این هدف به قصد گمراه نمودن برخی از صاحبان سود در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت با تأثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آن ها منوط به دستیابی به سود شخصی می باشد، صورت میگیرد ]َ.[ به عبارت دیگر مدیران شرکتها تلاش دارند تا سود را تحت تأثیر قرار دهند به منظور:
الف - ماکزیمم نمودن پاداش ها.
ب - اجتناب از نقص شروط بدهیهای اوراق قرضه که از پرداخت سود سهام جلوگیری میکند.
ج - حداقل نمودن گزارش درآمد برای به حداقل رساندن دخالت دولت اگر مؤسسه قابلیت سیاسی بالائی داشته باشد. جیرپورن و دیگران برای تشخیص نوع مدیریت سود ازتئوری نمایندگی بهره بردهاند و بیان میکنند که یک ارتباط معکوس بین هزینه نمایندگی و مدیریت سود وجود دارد و مدیران در شرکتهایی که هزینه نمایندگی کمتر میباشد، مدیریت سود بیشتری را انجام میدهند و در شرکتهایی که هزینه نمایندگی بیشتر است، مدیریت سود با درجه خیلی پایین انجام میگیرد ]ُ.[
حاکمیت شرکتی
اولین مفهوم عبارت حاکمیت شرکتی، از واژه لاتین Gvbernareبه معنای هدایت کردن گرفته شده که معمولاً برای هدایت یک کشتی به کار می رود و دلالت بر این دارد که حاکمیت شرکتی مستلزم هدایت است تا کنترل. روش های متعددی برای تعریف حاکمیت شرکتی وجود دارد که از تعاریف محدود و متمرکز بر شرکت ها و سهامداران آن ها تا تعاریف جامع و در برگیرنده پاسخگویی شرکت ها در قبال گروه کثیری از سهامداران، افراد یا ذینفعان هستند]ِ.[تلاشهای بسیاری برای طبقه بندی سیستم های حاکمیت شرکتی مختلف صورت گرفته است که از این میان طبقه بندی این سیستمها به مدل درون سازمانی و برون سازمانی از محبوبیت بسیاری برخوردار است. که عبارت است از:
الف - مدل درون سازمانی : در این مدل تعداد کمی از سهامداران نهادی کنترل و مدیریت شرکت را در دست دارند و تفکیک مدیریت و سهامداران دشوار است و به دلیل کنترل بیشتر سهامداران مشکلات نمایندگی کمتری وجود دارد. این مدل بیشتر در کشورهای اروپای شرقی و آسیا رایج است.
ب - مدل برون سازمانی : در این مدل اقتصاد کشور به صورت بازار محور بوده و از تعداد بیشماری از سهامداران جزئی تشکیل شده است. همچنین مالکیت و مدیریت از هم جدا هستند. این مدل اغلب در کشورهای ایالات متحده و انگلستان رایج است.