بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش اثر تعاملی مالکیت نهادی بر رابطه بین جریان نقدی آزاد مازاد و مدیریت سود را بررسی می نماید. متغیر وابسته این پژوهش مدیریت سود است که برای اندازه گیری آن از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. متغیر مستقل آن جریان نقدی آزاد مازاد میباشد. همچنین در این پژوهش از مالکیت نهادی به عنوان متغیر تعدیل گر استفاده شده است . جامعه آماری این پژوهش از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که پس از در نظر گرفتن شرایط تعداد 166 شرکت به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. دوره تحقیق 7 سال 1392 - تا - 1386 می باشد که داده های مورد نیاز از صورتهای مالی حسابرسی شده و سایر گزارشات عضو نمونه استخراج شده است. برای آزمون فرضیات از رگرسیون حداقل مربعات تجمیع شده - فرضیه اول - وروش اثرات ثابت - فرضیه دوم و سوم - استفاده شده است. یافته اصلی این پژوهش حاکی از این است که مالکیت نهادی بررابطه جریان نقدی آزادمازاد ومدیریت سود تاثیرندارد .
واژه های کلیدی:مدیریت سود، جریان نقدی آزاد مازاد، مالکیت نهادی
مقدمه
بی شک یکی از با اهمیت ترین تحولات جهان صنعتی در قرن هیجدهم، ظهور شرکت های سهامی و تفکیک مالکیت از مدیریت بود. در نتیجه این تحولات، شرکت های سهامی محل تجمع منافع ذینفعان شامل سهامداران، مدیران، اعتباردهندگان، کارکنان و ... شد و در پی آن بازارهای مالی سازمان یافته در اکثر کشورها به وجود آمد.این تحولات باعث شد مالکان، اداره شرکت را به مدیران تفویض کردند. جدایی مالکیت از مدیریت منجر به مشکل سازمانی مشهور به نام " مشکل نمایندگی" شد. چرا که تصمیم گیری روزمره شرکت به مدیران که کارگزاران سهامدارن هستند، واگذار گردید. یکی از فرضیات اصلی تئوری نمایندگی این است که کارگماران و کارگزاران تضاد منافع دارند و لزوماً کارگزاران به نفع کارگماران تصمیم گیری نمی کنند.
از اینرو، جهت رفع مشکل نمایندگی یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر کنترل و اداره ی شرکت ها ترکیب مالکیت به خصوص تمرکز مالکیت سهام در دست سهامداران عمده است. چنین سهامدارانی، درصد قابل توجهی از سهام شرکت را در اختیار دارند که به نوبه خود می توانند اداره شرکت را در دست بگیرند. گستردگی انواع و نقش فزاینده سرمایه گذاران نهادی به همراه توجه ویژه پژوهشگران، خود مهر أییدی بر این مدعاست. در نتیجه نقش های مختلفی از جمله نقش نطارتی، نقش اطلاعاتی و ... برای سهامداران نهادی در بازارهای سرمایه مطرح می شود.هارتزل و همکاران - 2005 - 1، در تحقیق خود به شواهدی دست یافتند که بر اساس آن شرکت های نظارت شونده به وسیله مالکان نهادی از توانایی محدود کردن رفتار مدیران برخوردار هستند.
به علاوه مالکان نهادی فرصت، منابع و توانایی نظارت، نظم دادن و تأثیر بر مدیران را در اختیار دارند. نظارت بر شرکت ها از طریق مالکان نهادی می تواند مدیران را برای توجه بیشتر بر عملکرد شرکت و توجه کمتر به رفتار فرصت طلبانه یا خدمت به خود وادار کند. همچنین ولوری و همکاران - 2006 - 2، بیان کردند؛ مالکان نهادی نسبت به مالکان غیر نهادی توانایی بیشتری برای کشف مدیریت سود دارند، زیرا آنان به اطلاعات مربوط و به موقع دسترسی دارند. بطوریکه مطالعات کوه - 2003 - 3، به بررسی رابطه بین مالکیت نهادی ومدیریت سود در شرکت های استرالیایی نشان می دهد کاهش مالکیت نهادی منجر به افزایش مدیریت سود و افزایش مالکیت نهادی منجر به کاهش مدیریت سود می شود - مرادزاده فرد و همکاران، . - 1391
در مقابل یک جنبه ی مهم استانداردهای حسابداری وضع شده و فرآیند آن با ساختارهای حاکمیت شرکتی موجود، فراهم کردن انعطاف پذیری و قضاوت های شخصی برای مدیران است. برخی از صلاحدیدها و قضاوت های شخصی در گزارشگری، مدیران را به انتقال موثق اطلاعات خصوصی خود به سهامداران، قادر می سازد. چنین کاربردی از صلاحدید و قضاوت شخصی، بیانگر مدیریت سود کارا است. از سوی دیگر، اشکال وارده بر اعمال قضاوت های شخصی و صلاحدید ها در گزارشگری عملکرد مالی این است که مدیران ممکن است برای جلوگیری از انتقال اطلاعات درباره ی عملکرد بالقوه ضعیف جاری یا آتی، از این توانایی استفاده کنند.
چنین رفتاری در گزارشگری، جنبه اطلاع رسانی سود را کاهش می دهد و بیانگر مدیریت سود فرصت طلبانه است. رفتار فرصت طلبانه ی مدیریت در رابطه با گزارشگری مالی، ممکن است ناشی از مشکلات نمایندگی باشد - بهار مقدم و کوهی، . - 1389یکی از عواملی که باعث تحریک مدیریت در جهت استفاده و مصرف منابع موجود در فعالیت های مختلف می شود، جریان های نقدی آزاد می باشد که ممکن است ارزش شرکت را افزایش داده و یا تغییری در ارزش شرکت ایجاد نکند - جنسن4، . - 1986 نظریه نمایندگی عنوان می کندکه جریان های نقدی آزاد به علت فرصت طلبی مدیر و تضاد منافع بین سهامداران و مدیران، برای بهبود بلند مدت ارزش شرکت به کار گرفته نمی شود - جنسن، . - 1993
مدیران به منظور تأمین منافع کوتاه مدت خود، دارایی ها را به نحو نامناسبی بکار گیرند. افزون بر این، آنها از جریان های نقدی آزاد برای ایجاد پاداش استفاده می کنند - گول5، . - 2001 مدیران با استفاده از جریان های نقد آزاد و خرید دارایی هایی با منافع شخصی، قدرت کنترلی خود را در شرکت افزایش می دهند این رویه مطابق این فرضیه است که جریان های نقد آزاد برای فعالیت های سرمایه گذاری مازادی بکار ی رود که با فعالیت های اصلی شرکت مرتبط نیست و باعث استفاده نادرست از دارایی ها می شود. بنابراین، انتظار می رود که جریان های نقد آزاد با استفاده غیر کارا از دارایی ها مرتبط باشد - مرادزاده، . - 1389