بخشی از مقاله
چکیده
خداوند در قرآن کریم به شیوههای مختلف و اسلوبهای گوناگون زمینه پیدایش رشد و تربیت و هدایت انسانها را اتخاذ کرده است. یکی از این شیوهها قصص و ذکر وقایع امتهای گذشته است تا در پرتو آن انتقال سریع آموزه به مخاطبان، آگاهی از سنتهای الهی، تفکر و عبرت آموزی از گذشتگان امکان پذیر گردد. بررسی دیدگاه مفسران و قرآن پژوهان در مواجهه با این اسلوب قرآنی از اندیشههای متفاوتی حکایت دارد. نگرش به نوع قصص قرآنی از حقیقی و در جهت هدایت بشری بودن تا تخیلی، تمثیلی، اسطورهای، سمبلیک و غیبی بودن این اسلوب، محلی برای تضارب آراء قرآن پژوهان شده است.
آیه الله معرفت قرآن پژوه و مفسر معاصر به این اسلوب در کنار دیگر مباحث قرآن پژوهی پرداخته، آن را حقیقی خوانده و به ذکر شیوههای آن از جمله گزینشی بودن و پرهیز از پیوستگی مطالب، دوری از وهم و پیروی نکردن از شیوه های مرسوم داستانسرایی پرداخته است. علاوه بر این، به نقد دیدگاه نواندیشانی چون خلف الله پرداخته است و دیدگاه انان را در مورد تخیلی و غیر واقعی بودن قصص قرآن باطل دانسته و مردود اعلام میکند. این نوشتار که به روش تحلیلی توصیفی نگاشته شده نگاهی به اندیشه این دانشمند قرآن پژوه در آثار ایشان خصوصا اثر ارزشمند »شبهات و ردود« داشته دیدگاه ایشان را در خصوص قصص قرآن و نقد دیدگاه نواندیشان به تصویر کشیده است.
کلید واژگان:قصص قران، آیه الله معرفت، حقیقی، تخیلی، خلف الله
مقدمه
انتقال مفاهیم به مخاطبان گوناگون ، در سطوح سنی متعدد ، با ویژگی های متنوع فرهنگی، اداب و رسوم و خلقیات مختلف ، در تمامی اعصار در ابعاد جهانی با ویژگی جاودانگی و ابدی بودن، نیازمند استفاده از اسلوب موثر ، آشنایی با ویژگیهای بنیادین بشر و... دارد؛ خداوند متعال در قران کریم معارف را در چهارچوبهای دقیق و با لحاظ مختصات فوق تبیین نموده است، استفاده از داستان یکی از این شیوه هاست که برای مخاطبان در سطوح مختلف و جوامع متعدد در تمامی زمانها اثر گذار است. قصص قرانی دارای ویژگی های ممتاز دیگری چون ساختاری زیبا و از لحاظ نحوه بیان، قدرتمند است به گونه ای که تحدی قران شامل داستانهای آن هم میشود .
بنابراین اشنایی با این اسلوب برای فهم و استخراج اموزه هایی الهی نهادینه شده در لایه های پنهان داستان ضروری است، در این میان یکی از اندیشمندان علوم قرانی که به موضوع قصص در قران پرداخته، ایت الله معرفت است، در این مجال به بررسی و تحلیل اراء وی در حوزه داستانهای قرانی و شرح و تبیین رویکرد ایشان و همچنین به نقدهای ایشان بر خلف الله خواهیم پرداخت در این راستا عناوین بر اساس دیدگاه ایشان انتخاب گردیده تا امکان شرح و تحلیل فراهم آید و در پایان نگاره نقدهای دیگری که بر دیدگاه خلف الله و همفکران وی آورده است.
اول .ویژگیهای داستان نویسی در قران از منظر ایت الله معرفت
ایت الله معرفت برای داستانهای قرانی شیوه هایی را در نظر می گیرند که متناسب با دیدگاه حقیقت انگاری ایشان نسبت به داستانهاست. ایشان داستانهای متعدد را بصورت نمونه ای در کتابشان طرح می کنند تا تناقضات یا تضادهایی که نو اندیشان و برخی از مستشرقین مطرح می کنند برطرف سازد و یکپارچگی، دقت طرح داستان، غنای محتوایی و عدم اسطوره و سمبلیک بودن انها را نشان دهد.
أ. پرهیز از وهم و خیال
از انجا که نفس ادمی دارای قوای چهارگانه عاقله ، واهمه،غضبیه و شهویه است - ر.ج.نراقی،1348،ج1،ص - 43و هندسه شخصیتی وی به شدت تحت تاثیر هر کدام از این قواست که بر نفس ادمی چیره میگردد ، خداوند در راستای به تعادل کشیدن این قوا در ادمی و غلبه دادن قوه عاقله بر نفس، از گسترش وهم و خیال پردازیهای کاذب که در داستانهایی با سبک اسطوره ای و اساطیری یا داستانهای سمبلینک و نمادین رایج است دوری می کند و در عوض با واقع گرایی و حقیقت پیش می رود و به صراحت به ایناِنَّموضوعهذااشارهلَهُوَمیکند : القَصَصُ الحَقُّ - آلعمران/ - 64 این شیوه ی بیان اثاری در پی دارد ، حقیقی بودن داستانهای قران میزان همزاد پنداری مخاطب با مفاهیم بیان شده در داستان را نسبت به داستانهای موهمی و خیالی بالاتر میبرد زیرا مخاطب حقایق طرح شده در داستان را به واقعیت زندگی خود نزدیکتر دانسته و در نتیجه انگیزه بیشتری را نسبت به تفکر و عبرت گیری از داستان خواهد داشت و این مستقیما مرتبط است با هدف قران که هدایت انسانها و سوق دادن در مسیر تربیت الهی است.
ایت الله معرفت می گویند:معلّمان» و مربّیان باید بکوشند از داستانهای واقعی و شواهد پایه دار بهره برند و هرگز به سراغ تخیّل و قصّهپردازی نروند؛ زیرا از وهم و خیال به عنوان شاهد، کاری ساخته نیست. - « معرفت،1392،ص - 515علاوه بر این، همزاد پنداری در قصه ، ابزاری بسیار نیرومند در پذیرش نفسانی و سپس اقناع عقلی مخاطبان است, این ابزار حتی در مخاطبانی که در برابر استدلالات عقلانی نیز مقاومت می کنند ، اثری جدی دارد.بدین روی دیدگاه ایت الله معرفت در حقیقی دانستن داستانهای قران و رد آرا کسانی که قصص را نمادین یا تاریخی و خیالی میپدارند به حق نزدیکتر است ، زیرا با هدف قران تناسب بیشتری دارد و بررسی ها نشان می دهد که انسانها کمتر به پیاده کردن عملی داستانهای اسطوره ای و یا خیالی در زندگی خود اقبال نشان داده اند. ایشان در این زمینه می گویند: » قرآن در گزارههایش هرگز به داستانسرایی محض نپرداخته و از نیروی وهم و تخیّل در بیان داستان گذشتگان و آوردن شواهدتاریخی بهره نگرفته است و هر آنچه ذکر کرده، عین حقیقت و طبق واقعیّت است؛ زیراداستانهای تخیّلی نمیتواند شاهدی آموزنده باشد « - معرفت،1392،ص - 516 و در انگیزش افراد برای عبرت جستن یا پیروی کردن ازسنن الهی تاثیر کمتری دارند.
ب. گزینشی عمل کردن و تکیه بر نکات کلیدی
در راستای نقش هدایتی داشتن قران کریم، بخشهایی از قصص انتخاب گردیده است که در رسالت هدایتی و تربیتی کتاب موثر است، تا مخاطب با صَرف کوتاه ترین راه، با گویاترین و پرنفوذ ترین قالب، محتوایش را دریافت کند و گرفتار اسیبها و افتهایی احتمالی مربوط به حواشی وقایع چون سرزمین وقوع حادثه، اسامی اشخاص نقش دوم و نژادهای آنان و... نگردد. به همین دلیل آقای معرفت یکی از ویژگیهای مربوط به داستانهای قران را گزینشی عمل کردن در انتخاب قسمتهای داستان می دانند. - ر.ج معرفت،1392ص. - 516 بنابراین کمترین اختلافات قومی یا سرزمینی در نقل داستانها همراه با سرعت انتقال پیام را خواهیم داشت و این مدقانه ترین شیوه طرح داستان در چهارچوب جهانی برای بشر است تا تمامی انسانها در در اعصار گوناگون و فرهنگهای مختلف بتوانند از آن پند و عبرت بگیرند.
قران برخلاف شیوه های رایج داستان نویسی در عصر نزول و ماقبل آن و حتی در اعصار بعد، داستانهای خود را با شیوه خاص خود بیان می کند. بدین گونه که طرحی برش گونه از قصص و بیان صحنه های خاص در داستانها را پیش می گیرد تا در نقش بندی مفهوم بر سرشت مخاطب، اثر شگرف گذارد زیرا ذهن انسانها با این شیوه داستان گویی مأنوس نیست و این نحوه بدیع بیان، جذبه بالاتری را بر مخاطب خواهد داشت. عدم پیوستگی بخشهایی داستانی و حتی پس و پیش کردن بخشهای داستان خود رویه است برپویا نمودن ذهن مخاطب و برخورد فعالانه با قصه، برخلاف شیوه های معمول و غالب داستان سرایی که ذهن مخاطب منفعل است .
در نتیجه این شیوه متفاوت هم دریافت اموزه الهی را برای مخاطب عمیق تر خواهد نمود و هم ذهن او را بر تدبر و تعقل فعال تر می کند.بدین سبب در داستانهای قرانی جان و عصاره سخن که همان اموزه های الهی است طرح میگردد. اقای معرفت ضمن اشاره به این ویژگی مساله انتقال معارفی عمیق تر در لایه زیرین داستان را نیز بیان میکنند: »گاه در چینش این بخشها پیوستگی داستان لحاظ نمیشود و تکیه سخن بر نقاط مهم و کلیدی است و در بیشتر موارد، هنگام نقل داستان، حقایق و موضوعات اعتقادی، اخلاقی، سنتهای حاکم بر جهان و یا تشریع و قانونگذاری ذکر میگردد.« - معرفت،1392،ص - 516 در واقع ان بخش از داستان که در خلال آیات بیان می شود با موضوع قبلی و بعدی آیات پیوستگی دارد تا مفهوم مد نظر بهتر منتقل گردد.
ت.استفاده از قصه بعنوان یک ابزار هدایتی نه صرفا هنرنمایی
این ویژگی در بین اندیشمندان متعددی محل توجه است که قصص قران صرفا برای تفنن و سرگرمی و یا نقل سرگذشت انبیاء وگذشتگان و صرف اطلاع رسانی نیست. در این میان برخی مفسران و قران پژوهان بر این امر تاکید بیشتری کردند: » قرآن به عنوان کتاب تاریخ نازل نشده است تا تاریخ نیکوکارن و بدکاران را روایت کند بلکه کتاب هدایتی است که راه سعادت را به بشریت مینمایاند و مسیر حق را بر ایشان آشکار میسازد تا به آن تمسک کنند و به سعادت دنیا و آخرت نایل شوند. چه بسا به گوشهیی از داستان انبیا و اقوام پیشین اشاره میکند تا سنت الهی بر بندگان آشکار شود و آنان که مشمول عنایت و کرامت حق هستند، عبرت گیرند و بر آنان که چنین نیستند حجت تمام شود.« - طباطبایی، 1417، ج10 ،ص - 247 علامه بقدری بر این نقش تاکید دارند که علت عدم پیوستگی داستانها را تناسب با محتوای موضوعی با آیات قبلی و بعدی ایات و استشهاد به داستان در جهت به کمال رساندن هدف موضوعی ایات می دانند - ر.ج. طباطبایی1417،ج17 ص - 326
و می توان داستانها را به مثابه برهان و دلیلی برای پیام ایات درنظر گرفت که موید آن اموزه ها باشند. ایت الله معرفت نیز با تاکید بر حقیقی بودن قصص در قران آن را داستان سرایی صرف و جهت لذت و شادی روحی ندانسته اند و یکی از اغراض الهی می دانند: »دیگر ویژگیهایی که توجه خاصی را میطلبد، سبب میشود که قصه در قرآن، یک کار مستقل هنری باویژگیهای خاص تلقّی نگردد؛ زیرا قرآن کتاب هدایت است و هنر را در همان راستا به کار میگیرد و از این رو تنها به بخشهایی اهتمام میورزد که در برآوردن این هدف هدایتی مؤثر باشد و به آنچه به این غرض مربوط نمیشود، اهمیت زیادی نمیدهد.« - معرفت،1392،ص - 516 همچنین افرادی مانند محمد عبده - عبده، بی تا ،ج1،ص - 337 -346، ابنعاشورا - بن عاشور، بی تا،ج 1،ص - 64- 63، و.. نیز بر ان تاکید دارند که قصص در خدمت هدف کلان قرآن که همان هدایت بشریت است ، می باشد.
ث .عدم التزام به اوردن جزییات به دلیل سبک گفتاری نه نوشتاری
ایت الله معرفت سبک بیانی قران را خطابی و گفتاری دانسته و آن را از قید و بندهای نوشتار ازاد معرفی می کنند. در این صورت شیوه بیان داستانها در آن با شیوه داستان سرایی متفاوت استالتزامی» ندارد که همه بخشهای یک داستان را با جزئیّات آن و به صورت منظّم و منسجم بیان کند؛ آن گونه که شأن یک نوشتار است.بنابراین در بازگو کردن داستانها ترتیب زمانی و بخشهای یک
حادثه را آن گونه که رخ داده است، مراعات نمیکند، بلکه از یک حادثه به حادثهای دیگر منتقل میشود و سمند سخن را آن گونه که مقام اقتضا میکند، میراند. - «معرفت،1392 ،ص - 517 و در بیان تربیتی قصص خویش ، به آگاهی مخاطب خود از سنن الهی برای تفکر و عبرت جستن آنان التفات دارد و گاهی با نقل داستانی از سرگذشت اقوام، بر محقق الوقوع بودن سنتی از سنن الهی صحه