بخشی از مقاله
چکیده
هدف این پژوهش بررسی» تربیت عرفانی روح انسانی در قصص انبیای الهی« با محوریت برسوره مبارکه یوسف»احسن القصص«، می باشد، با توجه به این که پژوهش های انجام شده در زمینه قصص قرآنی، بیشتر جنبه تاریخی داشته است، سعی بر آن است تا با دیدگاه عرفانی، حقایق و نکات تربیتی استخراج و با متن زندگی فرد مرتبط گردد. روش پژوهش، روش توصیفی و تحلیلی بوده و تحلیل محتوایی آن از آثار و کتب، به ویژه »فصوص الحکم« ابن عربی و »شرح دفتردل« علامه حسن زاده است.
در پایان پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که هر قصه قرآنی، قصه ی کتاب وجودی خود ماست که ورای زمان و مکان می باشد، جلوه ای از تعالی روح انسان است نه یک داستان تاریخی که با معرفت به حقیقت های نهفته در قصص، زمینه تحول وجودی در او شکل می گیرد و با به کار بستن آموزه های تربیتی در قصص قرآنی، هدف از خلقت که همانا تکامل و رسیدن به توحید است محقق می شود و مقام خلیفه الهی به نحو اتم و اکمل خود به ظهور می رسد.
مقدمه
در میان انواع تربیت های انسانی،تربیت عرفانیِ روح انسان، جایگاه ویژه ای دارد که کم تر بدان توجه شده است. سیر روح انسانی از آدمیت تا خاتمیت بوده و در هر مرحله، جنبه ای از روح انسانی شکل گرفته و به تدریج به سطوح بالاتری صعود می کند؛ قصص قرآنی، ریشه در حقایق عالم هستی داشته و هریک از قصص، یک منشور تربیتی بر اساس فطرت انسانی است که توسط خدای حکیم طراحی و به دست اولیای الهی، در وجود انسان به مرحله اجرا و عمل تبدیل می گردد؛ در این منشور تربیتی، انبیاء نماد روح انسان و ابلیس و فرعونیان نماد نفس انسان هستند که قراراست در این نزاع بین جان و نفس، باربوبیت مربیان هستی - انبیا، مرسلین و حضرات معصومین علیهم السلام - فرعون نفس در دریای موسی که نماد روح است، غرق گردد.
اهمیت و ارزش بررسی تربیت عرفانی روح انسانی با توجه به قصص انبیاء در این است که خدای سبحان در منشور تربیتی اسلام و قرآن شرایط، مشکلات، راه حل و کلیدهای تربیتی را در قالب قصص قرآنی به تصویر می کشد، بدون این که حتی احتیاجی به این باشد که ما خود به دنبال راه حل باشیم، بلکه اندکی تفکر، تدبر و تامل در آیات وحی، شاه کلید های رفع موانع و مشکلات را به دست خواهد داد و تربیت انسان بر همان اساس آموزه های قرآنی که جنبه حقیقی و ثابت دارند، خواهد بود نه آموزه های دیگر که محصول یافته های بشر بوده و گاهی غیر حقیقی و مملو از خطا و اشتباهات است.
در کلام نورانی قرآن کریم، مبانی وجود شناسی، انسان شناسی، هستی شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی به طور کامل و حقیقی بیان شده است و ریشه و منشا آن ها حقانی، ثابت و آسمانی است نه زمینی و متغیر، می توان به راحتی اصول و روش های های تربیت اسلامی را از آن استنتاج کرد. اهداف پژوهش حاضر این است که با محوریت احسن القصص قرآن - سوره یوسف - ، انواع رابطه های انسانی که هر رابطه ای بر مبنای نوع تربیت روحانی و عرفانی انسان هاست، شرح داده می شود و با اصلاح روابط غیر حقانی و راهکارهای تربیت اسلامی، مسیر رسیدن انسان به کمال و توحید و قرب الهی که از اهداف غایی تعلیم و تربیت اسلامی ست، فراهم می گردد.
در مقاله حاضر، انواع شخصیت های انسانی در قصه حضرت یوسف و برادرانش که محصول نوع تربیت خود هستند ترسیم شده است که هریک از آن ها نماد روح، قلب، عقل و نفس انسان است. یعقوب پدر نماد روح، یوسف نبی نماد قلب، بنیامین نماد عقل نوری، برادران ناتنی و زلیخا نماد نفس و حواس مادی انسان است که بر اساس حقیقت عالم هستی در قرآن، خورشید، ماه و یازده ستاره باید در محضر یوسف قلب سجده کنند یعنی فنای محض در برابر عالم روحانی وجود انسان داشته باشند.