بخشی از مقاله

چکیده :

انسان یگانه موجودی است که می تواند باکمک نیروی عشق خود را به بی نهایت پیوند بزند. او موجودی عاشق پیشه است و قلبش بسان بتکده ای است که انواع معشوق ها و صنم ها در آن صف کشیده اند. آن کیفیت ویژه ی روانی که از مختصات روحی انسان است و یکی از شگفت انگیزترین حالات روانی بشر است، پدیده ی عشق است که از آن به »اکسیر« یا »کیمیا« تعبیر می شود، چرا که عشق و محبت همانند اکسیر واقعی قدرت دگرگونی و انقلاب دارد و می تواند مس وجود انسان را تبدیل به طلا کند.

نیرویی که می تواند همه ی قوای درونی و بیرونی انسان را در برابر خود تسلیم و همه ی غرایز را مهار کند، اگر از خطر سقوط در پرتگاه عشقهای مبتذل و زودگذر، نجات یابد و به سمت و سوی عشق الهی و ربّانی و دست کم عشق به اولیای الهی، سوق یابد، بدون شک، بهترین طریق و سریع ترین راه تهذیب نفس و تزکیه ی روح آدمی خواهد بود.

این پژوهش در پی آن است که ضمن معرفی مقوله ی عشق از دیدگاه دو فیلسوف و حکیم بزرگ جهان اسلام »جناب شیخ الرئیس ابن سینا و شیخ شهاب الدین سهروردی« به بعضی از تفاوتهای موجود بین آن دو در این زمینه بپردازد.

مقدمه:

از میان مشربهایی که دانشمندان و انسان شناسان برای تربیت و تصفیه ی انسان پیشنهاد کرده اند، در مقام مقایسه، طریق عشق و ارادت از همه ی آنها گوی سبقت را ربوده است و اصلاً از لحاظ پیش رفت کار و حصول نتیجه و اثر، طریق محبت و ارادت، با بقیه ی طرق قابل قیاس نیست. همچنین در فلسفه، علی الخصوص فلسفه اسلامی نیز به موضوع عشق و تأثیر آن در رسیدن به کمال اصول بسیار حکیمانه ای ایراد گردیده است. در این مقاله ما به تبیین و تحلیل سریان نیروی عشق در اندیشه ی دو فیلسوف بزرگ این جریان یعنی جناب شیخ الرئیس ابن سینا و همچنین جناب شیخ شهاب الدین سهروردی می پردازیم.

ابن سینا، این فیلسوف فرزانه و اندیشمند کم نظیر رساله ای گویا و کوتاه به نام »رساله العشق« بنا به درخواست یکی از مقرب ترین شاگردان خود به نام عبداالله فقیه معصومی، تألیف کرده است که در شش فصل و یک خاتمه به تبیین سریان نیروی عشق در همه ی موجودات به ترتیب درجات گوناگون وجودی آنها و کیفیت این سریان، مطابق اصول و مبانی فلسفی، پرداخته است. همچنین ابن سینا در کتاب ارزشمند اشارات و تنبیهات، در نمط هشتم و نهم، از عشق انسانی - مجازی و حقیقی - و کیفیت و شرایط آن و نیز ترتیب موجودات صاحب ادراک در عشق حقیقی، سخن به میان آورده است.

این حکیم الهی و فیلسوف فرهیخته، قائل به سریان نیروی مقدر عشق در سراسر ملک وجود است و آن را در همه ی هویات چه بسایط و چه مرکبّات، چه جاندار و چه بی جان، چه مادیات و چه مجردات، از ضعیف ترین درجه ی وجود، یعنی مادّه المواد یا هیولای اولی گرفته تا قوی ترین مرتبه ی آن، حضرت واجب الوجود، ساری و جاری می داند.

 از طرفی دیگر، سهروردی که علاوه بر حکمت اشراق رساله های متعددی دارد که به زبان فارسی نوشته است و تمامی آنها جنبه ی رمزی و سمبلیک دارد." وظیفه ای را که برای این رسائل قائل می شود، افزایش شوق و کوشش سالک در ادامه ی راه و طی منازل دشوار سلوک بر اساس تعلیمات حکمت اشراقی است. سالک سرانجام باید بدان مرتبه ی روحی ارتقا پیدا کند که خود به چنین تجربه های روحانی لذت بخشی نایل آید. " - فلسفه در ایران، - مجموعه مقالات فلسفی - ، صص -6 185 با تلخیص - نکته ی مهمی که در این رسائل سهروردی به آن توجه نموده است، موضوع عشق و سالک عاشق استاصولاً. شیخ اشراق در باب نظام آفرینش جهان برای عشق اهمیت بسیار قائل است، او در رساله ی خود به نام »در حقیقت عشق« می گوید: » عشق حقیقی که عشق اکبر است شوق به لقای حق است که نیروی جاذبه ی جهان و مبدأ شور و شرهای آفرینش است. و آنچه حافظ و نگهبان موجودات جهان است، عشقی است که ساری در تمام موجودات است، اگر عشق نمی بود موجودات کلاً مضمحل می شدند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید