بخشی از مقاله

چکیده

یکی از نظام های مربوط به زندگی اجتماعی و فردی انسان که از اهمیت ویژه ای نیز برخورداراست نظام اقتصادی می باشدکه اگر به درستی و به عدالت صورت پذیرد ثمرات فراوانی خواهد داشت. در این نظام اقتصادی بانکداری و به ویژه بانکداری اسلامی نقش بسزایی دارد. اسلام با تأسیس بانک مخالف نیست بلکه با فعالیتهای ربوی و اعمال سیاستهای پولی که موجب گسترش فقر عموم مردم میشود به شدت مخالف است. در نظام بانکی قراردادها تحت عناوین مختلف وجود دارند مانند قرض الحسنه مشارکت مدنی، مضاربه، مزارعه و جعاله و غیره. جعاله یک معامله فقهی بوده که در قانون مدنی ایران به عنوان یکی از عقود معین معرفی شده است. در این مقاله توضیحاتی اساسی از عقد جعاله و تفاوت های آن با اجاره و جعاله در بانکداری اسلامی بیان می شود.

کلمات کلیدی: جعاله، جاعل، عامل، جعل، بانکداری اسلامی

مقدمه

اعمال حقوق مدنی در شرع مقدس اسلام توسط انسانها امری پسندیده است. شرع برای ایجاد رابطه و تعهد متقابل بین مردم در روابط آنها عقود و ایقاعاتی قرار داده است.که به واسطه این عقود تعهداتی برای طرفین ایجاد میشود. ازجمله این روابط اقتصادی جعاله میباشد. امروزه از عمل حقوقی جعاله برخلاف گذشتهکه منحصراً برای امور جزئی مانند اشیای گم شده استفاده می شد برای فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی مانند ساختن بزرگراهها، گشایش اعتبار اسنادی در رابطه با تجارت خارجی، صدور ضمانت نامه های بانکی، عرضه اوراق مشارکت و سهام شرکتها، تعمیر ساختمانها و غیره استفاده می شود.

لذا ضرورت دارد که با شناخت کامل این تأسیس حقوقی ریشه دار در فقه اسلامی و فهم اینکه کدامیک از نظرات فقهی در مقررات نظام بانکی مورد پذیرش قرار گرفته است به سؤالها و نیازهای امروزی جامعه پاسخ مناسب داد جعاله مورد استفاده در نظام بانکی همان جعاله شناخته شده در فقه اسلامی و قانون مدنی است. جعاله دارای دو خصوصیت است: -1 عمل حلال است نه حرام -2 مقصود عندالعقلا است نه عبث و بیفایده.باتوجه به دو مسأله فوق قانون مدنی در ماده 570 بیان میدارد جعاله در عمل نامشروع یا بر عمل غیرعقلایی باطل است. همچنین بر کارهای نابخردانه مگر این که همان کار در مورد خاصی مفید باشد. - منصور، قانون مدنی، - 211

ریشه لغوی جعاله

لفظ جعاله، مشتق شده از ریشه جعل می باشد که دارای معانی متعدد لغوی و اصطلاحی است. در اینجا به چند مورد آن اشاره می کنیم 1؛ -جعل به معنی قول تبیین؛انا »جعلنا قرآناً عربیاً بیناه«2

-جعل به معنای تبدیل؛ »فتجعلون رزقکم انکم تکذبون3«

- جعل به معنی خلق کردن؛ »و جعلنا من الماء کل شیء حی.«4

جعل به معنی ایقاع فی القلب و الهام؛ »و جعلنا فی قلوب الذین اتبعوه رافه.«5

- جعل به معنی وعده داده به مال برای کسی که قیام می کند به عمل معینی، که این معنی مورد نظر ما می باشد. قال ابی منظور: »و تجاعلوا الشیء: جعلوه بینهم و جعل له کذا.«

-جعاله به معنی حق العمل و اجرت عامل است.6

-جعاله به معنای مژدگانی که از طرف شخص گم کننده چیزی به یابنده آن چیز پرداخت می شود.7

جُعل"" بر وزن قفل و جعلیه بر وزن سفینه، هر دو به معنای پاداشی است که شخص یا اشخاصی آن را در ازای انجام عملی، دریافت می کنند. از این رو، از نظر معنا، جُعل اخص از اجرت و پاداش است.8از نظر منطقی هم بین جُعل و اجرت، رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است، یعنی هر جعلی، اجرت به حساب می آید، اما به هر اجرتی اصطلاحاً جعل گفته نمی شود، بلکه تنها به اجرتی جعل می گویند که قبل از انجام عمل تعهد شده باشد.در بیان معنایلغوی واژه جعل شاید بتوان ادعا کرد که همه معانی یاد شده به یک معنا بر می گردد، مثلاً بگوییم جَعل به معنی نهادن و قرار دادن است و دیگر معانی هر یک به نوعی به این معنا بر می گردد.

جعاله در لغت به معنای اجرت و دستمزد بهکار میرود. ترجمه آن به انگلیسی می تواند Reward باشد.

مهمترین دلایل برای اثبات و مشروعیت جعاله در فقه عبارتند از:

قرآن؛ اولین و مهمترین منبع برای استنباط احکام شرعی قرآن میباشد. فقها به آیاتی از قرآن مجید به ویژه 4 آیه زیر استناد نمودند و حکم مشروعیت جعاله را استنباط کردهاند. - محقق حلی، شرایع السلام، - 1087

-1 آیه 72 سورهی یوسف، قالوا نفقد صواع الملک و لمن جاء به حمل بعیر و انابه زعیم، گفتند پیمانه پادشاه را و هر کس آن را بیاورد یک بار شتر - غله - به او داده می شود و من ضامن این - پاداش - هستم. از آنجایی که پیمانهی حکومتی برای پادشاه اهمیت داشت و مورد علاقه او بود گفت هر کس آن را بیابد و بیاورد یک بار شتر به او داده می شود. این عمل هم از نظر کسی که آن را پیدا کند و هم از جهت میزان و وصف بار غله نامعلوم است پس میتواند دلیلی بر اثبات جعاله باشد. - مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 10، - 52

-2 آیه 29 سورهی نساء، - یا ایها الذین امنوا لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض منکم و لا تقتلوا انفسکم ان االله کان بکمرحیماً - ، ای کسانی که ایمان آوردید اموال یکدیگر را به باطل - از طرق نامشروع - نخورید .مگر این که تجارتی با رضایت شما انجام گیرد و خودکشی نکنید خداوند نسبت به شما مهربان است. این آیه در واقع زیربنای قوانین اسلامی در مسائل مربوط به معاملات و مبادلات مالی را تشکیل میدهد به همین دلیل فقهای اسلام در تمام معاملات به آن استدلال میکنند.

این آیه خطاب به افراد با ایمان میگوید اموال خود را به باطل نخورید .به این ترتیب هرگونه تصرف درمال دیگری که بدون حق و بدون یک مجوز منطقی و عقلایی بوده باشد ممنوع شناخته شده و همه را تحت عنوان باطل که مفهوم وسیعی دارد قرار داده است .همانند این آیه در سوره بقره آیه 188 نیز آمده است. بنابراین هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوی، معاملاتی که حد حدود آنکاملاً نامشخص باشد خرید و فروش اجناسی که فایده منطقی و عقلایی در آن نباشد و خرید و فروش و مسائل فسادگناه همه در تحت این قانون کلی قرار دارند.

خداوند در دنباله این آیه میفرماید :مگر این که تصرف شما در اموال دیگران از طریق داد و ستدی باشد که از رضایت باطنی دو طرف سرچشمه میگیرد. - الا ان تکون تجاره عن تراض منکم - طبق این بیان تمام مبادلات مالی و انواع تجارتها که در میان مردم رایج است چنانچه از روی رضایت طرفین صورت گیرد و جنبه معقول و منطقی داشته باشد از نظر اسلام مجاز است. - مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،50، - 448-3 باتوجه به این آیه معاملاتی که جهت مشروع و عقلایی داشته باشند چه به صورت عقد و چه به صورت ایقاع واقع شوند از نظر قرآن مورد تأیید هستند و یکی از این موارد جعاله میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید