بخشی از مقاله

چکیده

جنبش دانشجویی، نقش مؤثری در تاریخ معاصرایران داشته است . دانشجویان به علت جوان بودن و عدم وابستگی به تعلق های اقتصادی و اجتماعی و نزدیک بودن به طبیعت آزاد انسانی، آرمانگرا هستند و بیش از هر گروه اجتماعی دیگری فعال و تحرک پذیرند.« این ویژگیها موجب شده است که جنبش های دانشجویی نقش مهمی در عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشته باشند . تاریخ نگاری حرکت های دانشجویی در ایران، قدمت چندانی ندارد. جنبش دانشجویی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاٌثیر گذار از نوع جنبش های جدید، نقش مهمی در تحولات معاصر در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه داشته، از این نظر اهمیت مطالعه این موضوع را دو چندان میکند . به نظر میرسد در دو دهه ی اخیر جنبش دانشجویی آن طورکه باید در کشور ما جدی تلقی نشده و کمتر به ماهیت جامعه شناختی آن پرداخته شده است.

از این رو، تردیدهایی درباره ماهیت جامعه شناسی سیاسی آن وجود دارد، نقیصه ای که این مقاله در پی رفع و جبران آن است البته در حد بضاعت اندک خویش. شاید عدم تلقی غیرواقعی یا خیالی دانستن جنبش دانشجویی به علت فاصله گرفتن از شعارهای اساسی خود یعنی: استکبار ستیزی و استبداد ستیزی و نیز، ادعای افول آن به دلیل قوام یابی روز افزون جمهوریت در نظام سیاسی ایران، ریشه در همین تردیدها داشته باشد . شاید مطالعه جامعه شناختی آن درعرصه علم سیاست بتواند به راهی برای پاسخ به تردیدهای موجود در زمینه جنبش دانشجویی منجر شود . این مطالعه با استفاده از کتب و مقالات و سایر اسناد منتشر شده با روش تحلیلی - توصیفی صورت گرفته است.

.1 مقدمه

یافتن نخستین بارقهها و نقطه عطف انقلاب اسلامی چندان آسان نیست، همچنان که کنکاش در راه یافتن مؤثرترین عوامل شکل گیری و به ثمر رسیدن انقلاب، بس دشوار است، زیرا انقلاب، پیروزی خود را مرهون مشارکت همه اقشار و گروههای جامعه از خرداد سال 1342 و حتی پیش از آن، تا بهمن 1357 می داند .در عین حال، نمی توان از تأثیر انقلاب بر گروههای مختلف، سخن به میان نیاورد؛ چرا که فضای حاکم بر جامعه، در دوران انقلاب و پس از آن، به گونه ای بوده که امکان بی تفاوتی و عدم حضور در برهه های سرنوشت ساز برای افراد جامعه وجود نداشته، بلکه آنان را به مشارکت فعالانه در همه عرصهها ترغیب نموده است .در میان اقشار و گروههای جامعه، نقش برخی گروهها و اقشار به لحاظ ویژگیهای موقعیتی و فضای خاصی که در آن قرار داشتند، بارزتر و روشن تر از سایرین است.

دانشجویان را می توان یکی از گروه هایی دانست که به دلیل آشنایی و آگاهی بیشتر از جریانات سیاسی اجتماعی، حضور آنان در تمامی صحنههای انقلاب کاملا ملموس، محسوس و پررنگ است .این حضور از سالها پیش از انقلاب با شکل گیری جنبش دانشجویی آغاز گردید .این جنبش با تأثیر از جریان روشن فکری وتجدّدخواهی متأثر از رشد علمی جهان غرب از یک سو، و شکل گیری جریانهای کمونیستی از سویی دیگر، آغاز گردید .اما پس از چندی با انگیزه احیای تفکر دینی وردّ روشن فکری غربی و الحاد شرقی در بستر تاریخ انقلاب اسلامی و در دانشگاه تهران رخ نمود.

 آنچه این حضور را تداوم می بخشید، پیامهای شورانگیز رهبر کبیر انقلاب اسلامی مبتنی بر استقامت تا دست یابی به پیروزی بود و همان پیام ها، 13 آبان 57 را، که نقطه اوج جریانات دانشجویی قبل از انقلاب به شمار می رود، رقم زد .حضور به موقع و در عین حال فعالانه دانشجویان، پس از انقلاب در همه عرصه ها، به ویژه در دوران دفاعمقدّس، به یاد ماندنی است و همچنان پس از گذشت بیش از دو دهه از انقلاب، شاهد این حضور فعال و سرنوشت ساز در برهههای پر فراز و نشیب انقلاب هستیم . - معاونت خدمات مدیریت دفتر رئیس جمهور، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران - 1380 در روز 17 فروردین سال 1343، امام خمینی - قدس سرهرسماً - آزاد شد و به قم باز گشت.

اما در پی تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی، که در پی پیشنهاد دولت حسنعلی منصور انجام گرفت، امام خمینی - قدس سره - با مقامات بلند روحانی در قم جلسه ای تشکیل داد و نمایندگانی را به شهرها فرستاد و آنها مردم را آماده اعتراض کردند .صبح روز 12 آبان 1343 عده زیادی از شهرهای مختلف برای شنیدن سخنرانی امام خمینی راهی قم شدند .ایشان با چهره ای برافروخته در سخنرانی خود چنین فرمودند… :ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا کردند، ما را فروختند،عزّت ما را پایکوب کردند. - امام خمینی، 157، - 1378 سپس، در حالی که جمعیت می گریست، امام خمینی علیه آمریکا، انگلیس و اسرائیل سخنانی ایراد کرد.

به دنبال آن، اعتراضات مردمی شکل گرفت، و مأموران حکومت، شب 13 آبان، امام خمینی را دستگیر و به ترکیه تبعید کردند و واکنشهای مردمی را سرکوب و عده زیادی را به شهادت رساندند .پس از تبعید امام خمینی، این تصور قوت گرفت که باید جواب خشونت را با خشونت داد .از این زمان به بعد گروههای مختلفی با روش مبارزه مسلحانه به وجود آمدند .گروهی از جوانان مذهبی عضو نهضت آزادی نیز، از این گروه جدا شده و سازمانی را با هدف مبارزه چریکی به وجود آوردند.

از این رو، از سال 1344 به بعد، جوّ سیاسی دانشگاهها رادیکالیزه شد .اما فعالیتها و تشکلهای سیاسی علنی در محیط دانشگاهها وجود نداشت و افراد مذهبی عمدتاً در هیئتهای مذهبی و انجمنهای دینی، که مسائل قرآنی، اخلاقی و دینی در آنها مطرح بود، با یکدیگر ارتباط داشتند .از این رو، تا سال1347 و 1348 در اثر خفقان شدید، تحرک سیاسی قابل توجهی در سطح دانشگاهها دیده نمیشود . - مد یرشانه چی ، - 1357

.2 جنبش دانشجویی در سالهای نزدیک به انقلاب

از آغاز سال 1350، فعالیتهای سازمانهای چریکی رو به گسترش نهادند .در 15 فروردین1350، پنجاه نفر در یک درگیری مسلحانه در سیاهکل - جنگلهای شمال کشور - دستگیر شدند .به موازات حرکتهای چریکی، در دانشگاهها نیز تحرکات سیاسی شدت گرفتند .در 11 اردیبهشت 1350 دانشجویان دانشگاه تهران، علیه جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی دست به تظاهرات زدند . پلیس با حمله به دانشجویان، حدود دویست نفر را دستگیر کرد.

به دنبال آن، در پی درخواست مقامات دانشگاهها برای سرکوب دانشجویان، پلیس در دانشگاهها مستقر شد .دانشجویان دانشگاه صنعتی و دانشجویان هنرسرای عالی نارمک هم دست به تظاهراتی علیه رژیم زدند .در پی این حوادث،امام خمینی - قدس سره - نیز در نجف ضمن بیاناتی از ملت ایران خواستند که به مبارزه با جشن های 2500 ساله برخیزند .در اواخر مهرماه سال 1350 دانشکده فنی دانشگاه تبریز به دنبال دو هفته اعتصاب و تحصن دانشجویان تعطیل گردید .در بهمن ماه همین سال، عده ای از اعضای دستیگر شده گروههای چریکی دانشجویی، محاکمه و اعدام شدند .

سال 1350 را می توان نقطه عطفی در انتقال از دهه چهل به دهه پنجاه دانست .ایران در این سال، در اوج خفقان بود .هیچ تجمع سیاسی وجود نداشت و تنها دو حزب ایران نوین وحزب مردم که کاملا حکومتی بودند، فعالیت داشتند و نیروی مستقلی امکان عرض اندام نداشت .افراد مذهبی آگاه و انقلابی در محیط دانشگاهها نه تنها به شدت در اقلیت و موضع ضعف قرار داشتند، بلکه در برابر مباحث تئوریک و ایدئولوژیک نیز فاقد نظام فکری کاملی بودند.

از سال 1350 نیروهای مذهبی، رو به بالندگی و رشد گذاشتند و گرایش بیشتری به خواندن ایجاد شد .مطالعه آثار استاد شهید مطهری، که اغلب بر پایههای نظام فکر دینی استوار شده بود، در تغییر موازنه قوا به نفع دانشجویان مذهبی نقش مهمی داشت .در همین ایام، اعتراض دانشجویان دانشکده فنی تبریز نسبت به پذیرش فوق دیپلمهها در دانشکده، در 5 اسفند 1350 منجر به تشنج در سطح دانشگاه و زد و خورد شدید و خونینی با گارد دانشگاه شد و چنان بازتاب یافت که دو روز بعد، هیئتی از سوی نخستوزیر برای رسیدگی به وضع دانشگاه تبریز عازم آنجا شد.

- زیباکلام ، - 1372 سال 1351 درگیریهایمسلّحانه، ترور و انفجارها علیه رژیم و دستگیری و اعدام مخالفان توسط حکومت به صورت گسترده تری در آمد .به مناسبت نهم خرداد، که رئیس جمهور آمریکا و همسرش وارد ایران شدند نیز انفجارهایی در چند نقطه تهران صورت گرفتند .در درون دانشگاه سال1351 تا 1353 سالهای ناآرامی بود .حرکتهای صنفی به بهانه اعتراض به ناسالم بودن غذا و وضعیت سلف سرویس، اعتراض به شهریه، امتحانات و ...پی در پی تکرار می شود.

در دانشگاه تبریز برای تظاهرات 15 خرداد مقارن با تجمع و اعتراض صنفی دانشجویان به تصمیم دانشگاه برای گرفتن تعهد سربازی از دانشجویان برنامه ریزی شده بود .سرانجام، تجمع و تظاهرات 15 خرداد برگزار شد و با حمله پلیس و سرکوب تظاهرات و دستگیری عده ای پایان یافت .چون بزرگداشت 15 خرداد ویژگی مذهبی داشت، چپیها در آن شرکت نمی کردند و همین امر، یکی از عواملی بود که نیروهای مذهبی به تدریج صف خود را از آنها جدا کردند .در حالی که تا پیش از این، بیشتر برنامههای کوهنوردی، اعتصاب و تظاهرات،مشترکاً انجام می شد .دانشجویان مذهبی از آن پس، با شعارهایی حاوی واژگان …شهادت »و… امام خمینی »در تظاهرات، صف خود را از نیروهای غیرمذهبی در دانشگاه جدا کردند .

در واپسین روزهای سال 1353، رژیم با تشکیل حزب واحد رستاخیز و ادغام دو حزب حکومتی خود، به سمت انحصار بیشتر رفت .یکی از علتهای این کار آن بود که پس از یورش گسترده پلیس و ساواک به گروههای چریکی در سالهای 1350 تا 1353 و دستگیری حدود نود درصد از اعضای این سازمان ها،و اعدام برخی دیگر، رژیم شاه احساس امنیت می کرد .سران رژیم پس از این پیروزی ها، که به زعم خودشان موجب بی اعتباری و عدم امنیت برای مبارزه علیه رژیم می شد، و نیز برگزاری جشن 2500 ساله و درآمدهای کلان نفتی و ایجاد رفاه کاذب، دیگر ایران را جزیره ای امن می دانستند که حتی به همان جدالهای لفظی و ساختگی دو حزب حکومتی هم نیاز نداشت.

در 11 اسفند 1353 خبر تشکیل حزب رستاخیز اعلام شد و شاه گفت :هر کس عضو حزب نشود، اجنبی است و باید از ایران برود .امام خمینی نیز از نجف فتوای حرمت عضویت در این حزب را صادر کرد .در دانشکدهها دفاتر اسم نویسی برای ثبت نام در حزب رستاخیز قرار دادند و فشار زیادی به دانشجویان آوردند .دانشجویان مقاومت کرده و بر دیوارها شعار می نوشتند :یزید زمان بیعت می طلبد و مرگ بر حزب رستاخیز. سال 1354 همچنان دستگیری و قلع و قمع بقایای سازمانهای چریکی ادامه داشت.

اغلب اعضای این سازمانها دانشجو بودند .این وقایع، فضای دانشگاه را هر چه بیشتر سیاسی می کرد و افتخاری برای مبارزه مسلحانه به وجود می آورد .جنبش مسلحانه هم سربازان خود را از جنبش دانشجویی می گرفت .به دنبال صدور فتوای تحریم عضویت در حزب رستاخیز، امام خمینی در اطلاعیه ای از دانشگاهیان و طلاب خواست که خاطره قیام 15 خرداد سال 1342 را هر چه با شکوه تر گرامی بدارند .از این رو، اوایل سال 1354 تمهیدات و تدارکات آن توسط دانشجویان مسلمان آغاز شد و در سالروز 15 خرداد، عظیم ترین شورش دانشجویی به وقوع پیوست کهمبیّن میزان قدرت جنبش اسلامی و دوام حیات آن بود .این حرکت معادلات سیاسی داخلی و خارجی را تحت تأثیر قرار داد .پلیس در سرکوب این شورش دانشجویی، به خوابگاه دانشجویان نیز یورش برد و ضمن تفتیش خوابگاهها برای کشف اعلامیهها و وسایل دیگر، اقدام به دستگیری عده ای از آنان نمود.

- عمیدزنجانی، - 1371 تجربههای بزرگداشت 15 خرداد، در سال 1355 نیز تکرار شد و این روز را نه به یک حرکت دانشجویی، بلکه به یک حرکت مردمی و ملی تبدیل کرد .سال 1355 فصل پایکوبی رژیم شاه بود ;زیرا دیگر تهدید جدی از سوی سازمانهای چریکی احساس نمی شد .در 30 دی 1355 جیمی کارتر، که به تازگی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شده و سیاست حمایت از حقوق بشر را سرلوحه برنامههای خود قرار داده بود، به ایران سفر کرد . او در این سفر، ایران را جزیره ثبات نامید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید