بخشی از مقاله
چکیده
حج و مسایل مرتبط با آن در بین مسلمانان همواره از اهمیت و حرمت خاصی برخوردار بوده است. این فریضه الهی، جدای از نقش اعتقادی و عبادی خود، در رقابتهای سیاسی حاکمان مسلمان، اعم از خلفا، امرا و سلاطین در طول تاریخ اسلام تا کنون نقش بسزایی ایفا نموده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای به بررسی نقش حج و اهمیت شهرهای مکه و مدینه در رقابتهای سیاسی- مذهبی حاکمان صفاری و خلفای عباسی پرداخته شود. یعقوب و برادرش عمرو لیث، با فرستادن بخشی از غنایمی جنگی حاصل از جهاد با کفار مشرق ایران به حرمین و دریافت مسئولیت شرطگی آن دو شهر و نصب لوا و پرچم خود در آن مکانهای مقدس درصدد کسب مشروعیت سیاسی- مذهبی بودند.
واکنش دستگاه خلافت به این مسایل بسیار دارای اهمیت است. قدرت سیاسی- نظامی طرفین در رقابتهای سیاسی بسیار حایز اهمیت بوده است. خلفای عباسی در زمان احساس خطر از قدرت صفاریان حاضر به دادن امتیازات فوق بودند و با ضعف حکومت صفاری، نه تنها این امتیازات را گرفته، بلکه در بین حجاج به لعن و نفرین امرای صفاری پرداخته و با خدشهدار کردن مشروعیت آنان نزد افکار عمومی جامعه اسلامی، به تحریک و حمایت رقبای سیاسی آنان اقدام میکردند.
مقدمه
انجام فریضه عبادی- سیاسی حج یکی از مهمترین فروع دین اسلام محسوب میشود که در طول تاریخ اسلام مورد توجه مسلمانان و حکام اسلامی قرار داشته است. در دوره خلفای بنی عباس انجام اموری همچون حج و جهاد از مهمترین وظایف خلفا و امرای وابسته به دستگاه خلافت به حساب میآمد و هر خلیفه و حاکم اسلامی که مبادرت به انجام این امور میکرد از محبوبیت و مشروعیت خاصی نزد مسلمانان برخوردار میگردید.
در این دوره، خلافت یک منصب دینی بود و تمام کارها به نام دین انجام میگرفت. یعنی در راه دین سرزمینی را فتح میکردند و آن را اداره مینمودند. با گسترش اسلام و استحکام مبانی آن، خلیفه دارای مقام سیاسی و دینی گردید و فرمانروایان برای جلب توجه مردم، خود را به دین و اساس دیانت مربوط ساختند تا بدان وسیله عامه مردم را به خود نزدیک سازند.3اگر مردم خلفا را احترام میگذاردند برای مقام دینی آنان بود و اگر نه به خود خلیفه اهمیت نمیدادند، خلفا هم به ناچار فقیهان و محدثان و حافظان قرآن را به خود نزدیک میساختند و در واقع اینان از خلفا و خلفا از آنان نیرو میگرفتند - همان: - 830 فضای جامعه اسلامی فضایی مذهبی بود و سیاست با دین پیوند نزدیک داشت و دین و دولت همزاد بودند.
خواجه نظام الملک در این باره مینویسد: »و نیکوترین چیزی که پادشاه را باید، دین درست است، زیرا که پادشاهی و دین همچون دو برادرند. هر گه که در مملکت اضطرابی پدید آید، در دین نیز خلل آید، بد دینان و مفسدان پدید آیند، و هر گه که کار دین با خلل باشد، مملکت شوریده بود و مفسدان قوّت گیرند و پادشاه را بیشکوه و رنجهدل دارند و بدعت آشکارا شود و خوارج زور آرند4.« تحت تأثیر چنین فضایی بود که خلفا و امرای اسلامی به مسأله حج و جهاد اهتمام میورزیدند.
ابومسلم خراسانی پس از پیروزیهای که در جنگها علیه بنی امیه و مخالفان سفاح، اولین خلیفه عباسی به دست آورد از وی خواست امارت حج را به وی دهد، اما ابوجعفر منصور، برادر خلیفه مانع شد و خود از طرف خلیفه امارت حج را بر عهده گرفت. منصور به برادرش گفت: اگر ابومسلم امیر حاج شود فتنه میکند و از اهل بیت پیامبر - ص - کسی را به خلافت برمیگزیند.5 هارون الرشید در انجام فریضه حج بسیار کوشا بود و اموال زیادی را در این زمینه مصرف میکرد. امرا و وزرای وی نیز با ایشان در این مسأله رقابت میکردند. وقتی برمکیان همراه هارون و دو فرزندش به حج رفتند، در احسان و عطاها به مردم بر یکدیگر پیشی میجستند. چندان که آن سال را سال عطایای ثلاث: عطایای هارون و یحیی، مأمون و جعفر، امین و فضل خواندند.6این امر نشان دهنده اهمیت سیاسی مسأله حج نزد خلفا و امرای مسلمان و بهره برداری سیاسی از آن میباشد.
تحقیق پیش رو، با عنایت به اهمیت مسأله حج و امور مرتبط به آن، نزد خلفای عباسی و امرای صفاری، به دنبال یافتن پاسخی به این پرسشهاست: حج به عنوان یک فریضه عبادی- سیاسی چه نقشی در روابط خلفای عباسی و امرای صفاری داشتهاست؟ و طرفین چگونه از این فریضه الهی در مشروعیت حکومت خویش استفاده میکردند؟ پاسخ ما بر این فرض استوار است که هم خلفای عباسی و هم امرای صفاری به مسأله حج توجه خاصی داشتند و از این فریضه الهی در جهت منافع و مشروعیت بخشی به حکومت خویش نزد افکار عمومی، در روابط سیاسی بهرهبرداری میکردند.
یعقوب بن لیث
انجام فرایض حج و جهاد از مهمترین امور اسلامی بود که در قرون نخستین اسلامی، مسلمانان به آن توجه ویژه داشتند. یعقوب بن لیث و هواداران وی نیز از این مسأله غافل نبودند و برای کسب قدرت و مشروعیت آن از اموری همچون جهاد با کفار و توجه به اهمیت حج و حرمین بهره برداری میکردند. امرای جویای نام ابتدا اقدام به جهاد مینمودند و سپس به مسأله حج میپرداختند. در سیستان گروهی از مسلمانان داوطلبانه تشکلهای نظامی تشکیل داده بودند و در مرزهای اسلامی به جنگ با کفار میپرداختند که به آنان مطوعه میگفتند.