بخشی از مقاله

چکیده

در میان رشتههای مختلف ورزشی، بیشک فوتبال اهمیّت فوقالعادهای دارد به طوری که برای بیان اهمیّت فوتبال در جوامع کنونی نیازی به بیان آمار و ارقام نیست، چراکه حتی کسانی که نسبت به فوتبال بیتفاوت و بیعلاقهانداهمیّت این رشته ورزشی را در ابعاد مختلف، انکار نمیکنند. در سالهای اخیر رشتههای مختلف ورزشی به خصوص فوتبال از هدف ورزش برای سلامت جسم و گذران اوقات فراغت خارج شده و دستخوش خشونت و درگیریهایپُردامنه میشوند. به نحوی که خشونت ورزشی اکنون جزء جداییناپذیر میادین ورزشی شده است و به عنوان یکی از مهمترین ناهنجاریهایی شناخته میشود که مقابله با آن،نیاز به اتّخاذ تدابیری خاص است.

تدابیری که میبایست قبل از هر چیز با فضای ارتکاب اعمال خشونتآمیز در آن ورزش، مطابقت داشته باشد، چراکهاگر بدون توجّه به ویژگیهای یک ورزش چارچوب و قوانینی برای آن وضع شود، شاید منتهی به از بین رفتن ذّابیتجهای آن رشته ورزشی شده و با عدم استقبال ورزشکاران و تماشاگران مواجه گردد. خشونت ورزشکاران در فوتبال را میتوان به سه قسم عمده برخورد فیزیکی خشن، خشونت مرزی یا بینابین، خشونت مجرمانه تقسیم کرد. هریک از این خشونتهای مذکور ویژگیهایی دارند که آنها را از یکدیگر متمایز میکند و برای مقابله با هر یک از آنها حقوق کیفری با چالشهایی مواجه است که نمیتواند از تمام ظرفیت خود همانند سایر حوزههای دیگر استفاده کند.

نگارندگان در این نوشتار در پی آن هستند که ضمن تفکیک میان اقسام خشونت ورزشکاران در فوتبال به طور خاص به این پرسش پاسخ دهند که حقوق کیفری برای مقابله با خشونت ورزشکاران در فوتبال با چه چالشهایی مواجه است و چرا حقوقجزا برای مقابله با خشونت ورزشی، نمیتواند به کیفرهای شدید توسّلم شود؟ در این راستا به نظر میرسد خشونت ورزشکاران در ورزش الزاماً نیازمند برخورد کیفری نمیباشند و در مواردی هم که نیازمند برخورد کیفری میباشند، لازم است شرایط و ویژگیهای محیطی که چنین رفتارهای خشونتآمیزی بروز پیدا میکند در نظر گرفته شود. لذا باید توجه داشتراهبرد کارآمد و موفق برای مقابله با خشونت در ورزش الزاماً نباید کیفری و سرکوبگرانه باشد و استفاده از کلاسهای کنترل و مدیریت خشم و دیگر تدابیر پیشگیرانه میتوان بسیاری خشونتهای غیرمجاز در ورزش را به حداقل رساند. استفاده از روانشناسان ورزشی در کادر فنی تیمها عاملی است که میتواند در زمینه جلوگیری از بسیاری از خشونتها مؤثر باشد.

واژگان کلیدی: خشونت، خشونت ورزشی، رفتار جسورانه، خشونت آنی، فوتبال.

مقدمه
در میان رشتههای مختلف ورزشی، بیشک فوتبال اهمیّت فوقالعادهای دارد به طوریکه برای بیان اهمیّت فوتبال در جوامع کنونی نیازی به بیان آمار و ارقام نیست، چراکه حتی کسانی که نسبت به فوتبال بیتفاوت و بیعلاقهاند اهمیّت این رشته ورزشی را در ابعاد مختلف، انکار نمیکنند. در حال حاضر از فوتبال به عنوان یکی از پرطرفدارترین، پربینندهترین و پرحاشیهترین ورزشها یاد میشود. گستره تنوّع ابعاد مختلف فوتبال به گونهای است که درحال حاضر از آن به عنوان یک صنعت1 یاد میشود.[1] امّا باید توجه داشت بازیهای ورزشی، در همان حال که سبب نشاط روحی و سلامت بدنی است، جایگاه بروز انواع خطرها و ایراد ضرب و جرحهایی است که گاه به نقص عضو و مرگ نیز منتهی میشود.

خشونت در ورزش از جمله مهمترین نابهنجاریهای حوزه ورزش است که بیش از سایر نابهنجاریها روح ورزش و خصوصاً رشته فوتبال را پژمرده کرده است.»خشونت ورزشی2« را میتوان با الهام از تعریف خشونت، چنین تعریف کرد: »خشونت ورزشی، رفتاری است که خارج از قواعد و مقررات ورزشی رخ میدهد، سبب آسیب عمدی میگردد و ارتباط مستقیمی با اهداف رقابتی ورزش ندارد. آسیب رساندن به دیگری، روشهای بسیار زیادی دارد که میتواند شامل تحقیر، اهانت، دشنام یا تلاش برای آسیب جسمی باشد. هدف آسیب رساندن نیز، تحمیل نوعی درد و رنج فیزیکی یا روانی است.[2]«در زمینه خشونت ورزشکاران پژوهشهای متعددی صورت گرفته است.

امّا نکته حائز اهمیت این است که نویسندگان این آثار اکثراً از محققان علوم اجتماعی و جامعهشناسی یا روانشناسی هستند که به این پدیده نابهنجار در ورزش، از زاویه دید علم خود نگریستهاند. به عنوان مثال فتحی در سال 1363 کتابی با عنوان »فوتبال، خشونت، سیاست« تدوین کرد و با استفاده از تصاویر مستند، به برخی از حوادث بزرگ و جنگهایی که به واسطه خشونت در فوتبال ایجاد شدهاند، اشاره کرده است. در سال 1379 افشار کتابی با عنوان »کندوکاوی در پدیده اوباشگری در فوتبال« از ویلیامز و دیگران ترجمه کرد. این کتاب به طور خاص به تحلیل تاریخی پدیده اوباشگری در فوتبال انگلیس و عوامل دخیل در بروز آن اشاره دارد که با توجّه به اینکه خشونت و اوباشگری در فوتبال انگلیس قدمتی طولانی دارد، منبع مفیدی میباشد.

در زمینه مقالات نیز، زارعی و دیگران در سال 1388 در مجله پژوهش در علوم ورزشی، مقالهای با عنوان »آسیبهای سر در بازیکنان فوتبال ایران«، چاپ نمودند که در آن به طور خاص به با تحلیل آنالیز ویدیوئی 239 مسابقه فوتبال، آسیبهای وارده به سر بازیکنان در پستهای مختلف را مورد تحلیل وبررسی قرار دادند. همچنین لازم به ذکر است در اکثر کتب روانشناسی ورزشی، جامعهشناسی ورزش و روانشناسی اجتماعی نیز پیرامون خشونت و پرخاشگری ورزشکاران مطالبی بیان شده است که نگارندگان برای پرهیز از اطاله کلام به همین مقدار بسنده میکند.همانطور که در مرور اجمالی برخی از آثار موجود در زمینه خشونت ورزشکاران مشاهده میشود، موضوع خشونت ورزشکاران بیشتر از منظر علم روانشناسی و جامعهشناسی مورد بررسی قرار گرفته است و کمتر مورد توجه محققان رشته حقوق قرار گرفته است، لذا نگارندگان در این نوشتار سعی دارند تا به طور خاص پدیده خشونت ورزشکاران را از منظر حقوق کیفری مورد رصد قرار دهند و چالشهای در راستای مقابله کیفری با آنرا مورد تحلیل قرار دهند.

بدین سان در پژوهش حاضر این سؤال اساسی مطرح میشود که حقوق کیفری برای مقابله با خشونت ورزشکاران در فوتبال با چه چالشها و مشکلاتی مواجه است که برای مقابله آن، نمیتواند از تمام توان خود استفاده کند و به کیفرهای شدید متوسّل شود؟ لذا این نوشتار در مقام پاسخ به پرسش طرح شده، با استفاده از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به کتب، نشریات، پایاننامهها، پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی و برقراری ارتباط با اساتید و پژوهشگران، قضات دادسرای ناحیه 19 تهران، رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و پیشکسوتان ورزش که به نوعی در موضوع پژوهش صاحبنظر بودهاند، مطالب این تحقیق را جمعآوری کردهاند.

نگارندگان با عنایت به اینکه تمامی افعال خشنی که از یک ورزشکار در فوتبال سر میزند، همگی از یک نوع نیستند، ضمن تفکیک میان انواع و اقسام خشونت ورزشکاران در رشته ورزشی فوتبال، ذیل سه مبحث جداگانه ابتدا برخوردهای فیزیکی خشن در ورزش فوتبال، سپس در مبحث دوم خشونت مرزی یا بینابین در فوتبال و نهایتاً در مبحث آخر خشونت مجرمانه در این رشته ورزشی مورد بررسی قرار گرفته است که هر یک از این خشونتاهبدواً با ذکر مثالها و مصادیقی در مبحث خود توضیح داده شدهاند و سپس به چگونگی واکنش حقوق کیفری برای مقابله با هریک از آنها پرداخته شده است و در پایان هر مبحث به چالشهایی که حقوق کیفری در مواجهه با هر یک از اقسام خشونت ورزشکاران در فوتبال با آن مواجه است بیان شده است.

.1  برخورد فیزیکی خشن

اصولاً در بسیاری از ورزشهای برخوردی1 نظیر فوتبال، خشونت بخش جدانشدنی از رقابت و عنصری مهم از موفقیت بازیکن و تیم استامّا.2 آنچه از خشونت در اینجا مطرح است از آن تعبیر به »رفتار جسورانه3«میشود و از جمله عواملی محسوب میشوند که به جذّابیت رشتههای ورزشی کمک میکنند. اعمال این نوع خشونت مجاز در ورزش نه تنها خطا محسوب نمیشود بلکه در برخی از ورزشها آنقدر اهمیّت دارد که یکی از چند فاکتور بازیکنان موفق در آن رشته ورزشی محسوب میشود. به طور کلی، در حوزه ورزش وقتی شخصی تلاش میکند حقوق خود را بدون آسیب رساندن به دیگران بدست آورد گفته میشود که »ورزشکار جسوری4«است.

با توجّه به آنچه گفته شد رفتار جسورانه را میتوان اینگونه تعریف کرد: »رفتار جسورانه از جمله رفتارهای پرقدرت، قابلقبول، فعّالانه و شدیدی است که بدون نیّت آزار یا آسیب دیگران در چارچوب قوانین ورزشی اجرا میشود[5] «ورزشکاری که با قدرت و هیجان امّا در محدوده قوانین بازی رقابت میکند، رفتارهایش قاطعانه یا شجاعانه است نه خشونتآمیز. در رفتار جسورانه بازیکنان فقط از نیروی خود به صورت مشروع استفاده میکند ضمن اینکه قوانین بازی را نیز نقض نمیکنند.[6]به عنوان مثال، »شوت محکم در بازی فوتبال یا آبشار محکم در والیبال رفتارهای خشونتآمیز نیستند زیرا در آنها قصد آسیب رساندن وجود ندارد. در عوض آنها هدفمند، هدفگرا و از جمله رفتارهای جسورانه محسوب می-شوند[9] « لذا میتوان گفت رفتار» جسورانه اصولاً همراه با منطق همراه است و برای آزار دیگران هم بکار گرفته نمیشود[10] « این نوع از خشونت رچهاگ ممکن است بعضاً از دیدگاه افراد جامعه شدید و حاد به نظر برسد، ولی هیچگاه به چشم جرم و جنایتی که مستوجب مجازات باشد به آن نگریسته نمیشود و قابل تعقیب هم نمیباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید