بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله به موضوع رنگ وتاثیر آن بر یادگیری و روحیه و روان دانش آموزان و در کل شخصیت افراد می پردازیم. اینجانب در این مقاله با مطالعه چندین کتاب مبحث رنگ و تاثیر آن بر انسان را مورد بررسی قرار داده ام و همچنین اثرات رنگ های مختلف محیط آموزشی و پرورشی در رابطه با شکل گیری شخصیت کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا مقدمه ای کوتاه در مورد رنگ ها و تاثیر آن در افراد نوشته شده است و سپس پیشینه ی تحقیق به اختصار بیان شده و با تبیین تعریف و مفهوم رنگ مطالب اصلی شرح داده شده است.

مطالب مورد مطالعه در این مقاله بیشتر پیرامون روانشناسی رنگ ها و تاثیر آن در محیط یادگیری را شامل می شود و به خصوصیات رنگ های محیط آموزشی و فواید و معایب آنها نیزاشاره شده است. سپس به بیان تاثیر رنگها برتفکر و خلاقیت و همچنین نظرات برخی روانشناسان در رابطه با رنگ ها و محیط آموزشی پرداخته شده است و صفحات پایانی نیزبه جمع بندی و نتیجه گیری و ذکر منابع مورد نیاز برای نگارش این مقاله اختصاص یافته است.

مقدمه

رنگ ها تاثیرات گوناگونی بر روی احساسات و ذهن ما می گذارند. هر رنگ حس خاصی را در ما ایجاد می کند. ذهن کودک در برابر رنگ ها انعطاف پذیر تر است. کودکان علاقه ی زیادی به رنگ ها دارند و رنگ ها نیز به راحتی در ذهنشان نفوذ کرده. مغز کودک نسبت به بزرگسالان واکنش سریع تری به رنگ ها نشان می دهد. اگر شما در ارتباط با کودکان هستید، رنگ باید یکی از دوستان و همراهان شما باشد اما شما نیاز دارید از زبان رنگ ها به درستی استفاده کنید. کودکان از تنوع رنگی کمتری استفاده می کنند این تنوع به مرور که بزرگ می شوند وسعت پیدا می کند.

هیچکس نمیتواند منکر اثرات رنگها در امر آموزش باشد؛ زیرا همه رنگها در همه حالات، بخصوص زمانی که ذهن آدمی تمرکز پیدا میکند و سلولهای مغزیاش شروع به ضبط و نگهداری دادههای جدید میکنند، در تمام افراد بشری یکسان عمل میکنند. پس باتوجه به بیان فوق باید در تمام مراحل آموزش به اهمیت رنگها واقف بود و باتوجه به این آگاهی سعی و اهتمام داشت که هر رنگ را در جای خود استفاده کرد تا اثرات مثبت آن به مرور زمان قابل رویت باشد.

امروزه تعلیم و تربیت نوین ، فضای فیزیکی مدارس به عنوان یک عامل زنده و پویا در کیفیت فعّالیّتهای آموزش و پرورش دانش آموزان مؤثّر است .تحقیقات نشان می دهد که »رنگ ها در به وجود آوردن حالت های مختلف روانی مثل آرامش یا عدم آرامش در کودکان ]و نوجوانان[ مؤثّر بوده و در نتیجه در تکوین شکل وجودی و شخصیّت آن ها نقش مهمّی را ایفا می کند.« بنابر این باید با یکسری تمهیدات مناسب کاری کرد که بین کودک و نوجوان با دنیای رنگارنگ پیرامون او نوعی تعامل ایجاد شود و در سایه این دوستی و شیفتگی امر یادگیری به سهولت و با لذت انجام گیرد. اصلا این یک امر پذیرفته شده است که والدین و اولیای مدارس وظیفه دارند که با استفاده درست و روانشناسی شده از رنگهای مختص گروه سنی کودک و نوجوان زمینه بسیار مناسبی فراهم سازند تا دانشآموزان با انبساط خاطر و نوعی آرامش درونی و بیرونی به مقوله یادگیری بپردازند.

مفهوم و تعریف رنگ:

بنا به تعریف جوهانزایتن رنگ عبارت است از ارتعاش نسبی انرژی و ضبط آن به وسیله ی سلول های محیطی که پس از انتقال به مغز اثر آن آشکار می شود. به عبارت دیگر نوری که از سطح اشیا به چشم انسان منعکس می گردد رنگ نامیده می شود لذا منظور از رنگی بودن یک جسمی در واقع خاصیّت جذب و انعکاس طول موج های شخصی از نور می باشد.« - جوهانزایتن،کتاب رنگ: - 1389 رنگ اولین هویتی است که کودکان تشخیص می دهند. همه ما شنیده ایم که کودکان رنگ های سیاه و سفید را درک می کنند - روشنائی و تاریکی - . والدین جوان اغلب اطاق نگهداری کودکان را سیاه و سفید رنگ می زنند و برای آن ها اسباب بازی های سیاه و سفید می خرند.

اما در فاصله 6 هفتگی تا 2 ماهگی وضعیت کودکان تغییر بنیادینی می کند. ابتدا بچه ها شروع به تشخیص رنگ قرمز می کنند و بعد از آن شروع به درک رنگ های روشن به ویژه رنگ زرد می کنند.بچه های کوچک به سمت رنگ های روشن جذب می شوند. - دکتر ماکس لوشر ، - 1395 تحقیقات بسیار زیاد داشنگاهی نشان می دهد سن، سلیقه کودکان را تغییر می دهد بسیاری از کودکان زیر 10 سال رنگ های قرمز - یا صورتی - و زرد را به عنوان رنگ های مورد علاقه شان معرفی می کنند.

اما با رشد کردن و رسریدن به سن بالای 10 سال آن ها کم کم رنگ آبی را ترجیح می دهند. مشاهده می کنیم که این موضوع با فرآیند رشد و آشکار شدن توانائی دریافت و درک وجوه مختلف توسط احساسات کودک در ارتباط می باشد. ارجحیت رنگ ها ارتباط نزدیکی با جنسیت دارد. تحقیقات بسیار زیادی نشان می دهد که اغلب دخترهای کوچک رنگ صورتی بنفش و بنفش کم رنگ را ترجیح می دهند و پسرهای کوچک رنگ سیاه و رنگ های تیره را بیشتر از دختران دوست دارند.

سئوالی که مطرح می شود این است که آیا سلیقه ها غریزی هستد یا اکتسابی؟ آیا بزرگ ترها، پسرها و دخترهای کوچک را عادت می دهند که سلیقه معینی را در انتخاب لباس ها و اسباب بازی هایشان بپسندند یا آن ها به طور غریزی دارای چنین گرایشی هستند؟ پاسخ دادن به این سئوال سخت است اما بیشتر به نظر می رسد که سلیقه رنگی، غریزی باشد اما این سئوالی است که در آینده باید جوابی برایش پیدا شود. - www.roshdmag.ir/php/785 -

تئوری رنگها

رنگ همانا نور است و نور همانا رنگ است. همانطور که می دانید قطره های ریز باران وقتی نور خورشید را از خود عبور میدهند مثل میلیونها منشور شیشهای عمل میکنند و در مجموع، آن نور الوان-شش رنگ-را به وجودمی آورند که اسمش رنگ کمان است. حدود دویست سال پیش، نیوتن پدیده رنگین کمان را در اتاق خانه اش ایجاد کرده است. برای این منظور،او خود را دراتاق کاملاً تاریکی قرار داده که تنها ازیک روزن بسیار کوچک نور به داخل آن عبورمیکرده است، آنگاه با قرار دادن یک منشور سه گوش در در برابر این نور، موفق شده است نورسفید را به رنگهای طیف تجزیه کند. - خوزه م . پارامون: - 1394

زبان رنگ و بچه ها

ابتدا اجازه دهید ببینیم کودکان چگونه با رنگ ها آشنا می شوند. آن ها یاد می گیرند که رنگ ها را قبل از آن که اسمشان را بدانند تشخیص دهند. آن ها قبل از این که قادر باشند بگویند قرمز، زرد یا سبز اشیاء را به درستی نشان می دهند.کودکان نام رنگ ها را در سن 2 تا 5 سالگی یاد می گیرند. دخترها معمولاً نام رنگ ها را زودتر از پسرها می آموزند البته همه بچه ها با توجه به وضعیت سیستم عصبی، مراحل رشد متفاوتی نسبت به یکدیگر طی می کنند.اگر شما می خواهید به کودکان کمک کنید تا رنگ ها را تشخیص دهند سعی کنید که رنگ ها را با اشیاء مرتبط به آن ها به کودکان آموزش دهید. در این جا چند نوع از روابط و همبستگی های رنگی قابل درک برای یک کودک آورده شده است:

زرد:موز، لیمو، خورشید قرمز:سیب، گوجه فرنگی آبی:دریا، آسمان سبز:نخود، سبزی، برگ خاکستری:فیل قهوه ای:خرس، پوست درخت محققان نشان می دهند برای مثال وقتی شما یک سیب آبی! را به کودک نشان می دهید و از او می پرسید این چیست زمان زیادی طول می کشد تا کودک آن را تشخیص دهد.مطمئناً اگر شما با کودکان کوچک در ارتباط باشید بهتر می دانید که چه اتفاقی ممکن است رخ دهد. مثلاً ممکن است یک سیب آبی برای آن ها بامزه و مضحک به نظر برسد. این موضوع گواهی بر رشد حس مزاح و توانائی خندیدن به مسائل مضحک و غلط در کودکان می باشد.

زمانی که کودک تشخیص رنگ ها و نام آن ها را یاد می گیرد این امر به او کمک می کند تا اطلاعات جدیدی بیاموزد. والدین همیشه می خواهند با روش های بی خطری به کودکان آموزش دهند. ما متوجه شده ایم تأکید بر پیام های مشخص با استفاده از رنگ ها به کودکان کمک می کند تا به خاطر بسپارند که چشم انسان به ترکیبی از رنگ زرد و سیاه توجه خاصی می کند و مغز ناخودآگاه آن را به عنوان علامتی از خطر درک می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید