بخشی از مقاله

مجموعه‌ای‌ست که در آن تمام اجزای تشکیل دهنده‌ی آن با هم در ارتباط هستند و به‌صورت یکپارچه عمل می‌کنند و اجزاء به صورت مجزا ومنفک از هم نیستند.


▪ سیستم کشاورزی:
منظور از سیستم کشاورزی اجزای تشکیل دهنده آن اعم از خاک، گیاه، میکروارگانیسم ها، انسان، حشرات و... با هم در ارتباط نزدیکی هستند که به صورت یکپارچه با هم عمل می کنند و هیچ یک از این اجزاء را نباید به‌صورت مجزا درنظر گرفت که برخلاف کشاورزی مدرن و صنعتی درکشاورزی اکولوژیک کشاورزی به‌عنوان یک سیستم درنظرگرفته می‌شود.


▪ فناوری‌های بوم سازگار:
فناوری‌هایی که با محیط زیست سازگار بوده و استفاده از روش‌ها و عملیاتی که بر خلاف جهت محیط نباشند، برای بارور و حاصلخیز کردن خاک کشاورزی از کودهای بیولوژیک (کودهای زیستی) که منشا زیستی و طبیعی دارند استفاه می‌کنیم بنابراین بوم سازگار بوده و تکنولوژیی است که با محیط و کشت بوم هم خوانی دارد، این درحالی‌ست که کاربرد کود شیمیایی برای حاصلخیز کردن خاک بوم سازگار نیست چراکه از مواد غیرطبیعی و برون مزرعه‌ای استفاده می‌شود و با کشت بوم و مزرعه هم‌خوانی ندارد.
▪ اکولوژی:
اکولوژی از دو واژه‌ی (Okios) به‌معنای مسکن، بستر زیست، خانه یا محل زندگی و (Logos) به معنای شناخت، علم یا دانش تشکیل شده و معنای رایج آن عبارتست از، مطالعه‌ی موجودات زنده در بستر زیست‌شان. به عبارت دیگر اکولوژی عبارت است از، علم بررسی روابط متقابل موجودات زنده با یکدیگر و با محیط اطراف‌شان، که معادل فارسی واژه‌ی بوم شناسی، محیط شناسی و کد شناسی است.


▪ اکوسیستم:
از دو واژه‌ی اکولوژیکی(Ecological) و سیستم(system) تشکیل شده است و به مجموعه‌ی موجودات زنده و محیط اطراف آن‌ها، اکوسیستم گفته می‌شود.
▪ آشیان اکولوژیکی یا نیچ اکولوژیکی:
محدوده‌ی اطراف موجود زنده که فعالیت‌های حیاتی خود را انجام داده و نیازهایش را تامین می‌کند؛ از سویی در نظرگرفتن نقش موجود در آن محدوده را نیچ اکولوژیکی گویند، برای نمونه نیچ اکولوژیکی تمساح، برکه و قسمتی از خشکی اطراف آن است
.
▪ اکوسیستم کشاورزی:
از نظر اکولوژیکی، کشاورزی نوعی همزیستی میان انسان، گیاه، میکروارگانیسم‌ها و حیوانات است.
▪ کشاورزی پایدار:
نوعی ازسیستم کشاورزی که در آن با به‌کارگیری حداقل نهاده‌ها وعوامل مصنوعی و شیمیائی خارجی، بتوان عملکرد مطلوبی بدست آورد؛ به شیوه‌ای که حداقل تاثیر سوء بر محیط زیست گذاشته شود، کشاورزی پایدار در دراز مدت کیفیت محیط و منابع طبیعی را ارتقاء می‌دهد.
▪ کشاورزی اکولوژیک:
شاخه‌ای از کشاورزی پایدار که در کاربرد مفاهیم و اصول اکولوژی برای طراحی و مدیریت اکوسیستم‌های زراعی را شامل می‌شود، در کشاورزی اکولوژیک به‌جای استفاده‌ی زیاد از نهاده‌های خارجی، به مدیریت و کنترل اکوسیستم مزرعه بیشتر توجه می‌شود؛ که با نام‌های کشاورزی بوم شناختی و اگرو اکولوژی نیز بیان می‌شود


.
▪ کشاورزی ارگانیک
کشاورزی زیستی
شاخه‌ای از کشاورزی پایدار که در آن کاربرد مواد شیمیایی مصنوعی ممنوع است و تمام مراحل تولید، فرآوری و بازاریابی محصولات این سیستم کشاورزی دارای استاندارد‌های خاصی می‌باشد که توسط یک موسسه‌ی گواهی کننده، نظارت می‌شود و محصول تولیدی از سیستم کشاورزی ارگانیک دارای برچسب ارگانیک یا زیستی است.
در کشاورزی ارگانیک تاکید بیشتری به استفاده از نهاده‌های درون مزرعه‌ای و طبیعی همانند کود سبز، کود دامی، بقایای گیاهی، تناوب زراعی، کشت مخلوط و... دارد و محصول سالم با کیفیت مطلوب و طبیعی را اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد.
● تاریخچه‌ی اگرواکولوژی
دو شاخه‌ی علمی (بوم شناسی و زراعت) که اگرواکولوژی از آن منشاء گرفته است، در طی قرن بیستم رابطه‌ی نه چندان پیچیده‌ای با یکدیگر داشتند؛ بوم شناسی به مطالعه‌ی نظام‌های طبیعی مربوط می‌شود، این درحالی‌ست که زراعت کاربرد روش‌های علمی برای عملیات کشاورزی را مورد بحث قرار می‌دهد.
اولین برخورد مثبت میان بوم شناسی و زراعت در اواخر دهه‌ی ۱۹۲۰ با توس

عه‌ی زمین اکولوژی محصولات زراعی صورت گرفت.
متخصصان اکولوژی محصولات زراعی با مکان رویش گیاه و شرایط اکولوژیکی که این محصولات در آن بیشتر رشد می‌کنند ارتباط دارند، در دهه‌ی ۱۹۳۰ متخصصان اکولوژی محصولات زراعی، اصطلاح اکولوژی کشاورزی را به‌عنوان اکولوژی کاربردی کشاورزی به‌کار بردند، اما پس از آن چون اکولوژی، علمی تجربی و مربوط به سیستم‌های طبیعی بود، اکولوژیست‌ها جنبه‌های کاربردی اکولوژی را به متخصصان زراعت واگذار کردند و توجه خود را بیشتر به محیط طبیعی معطوف کردند.


پس از جنگ جهانی دوم به‌علت رشد مکانیزاسیون و استفاده زیادتر از مواد شیمیائی، فاصله میان اکولوژی و زراعت بیشتر شد و محققان به زمینه‌های مشترک آنها توجه کمتری مبذول داشتند.
در اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰، با تکامل مفهوم اکوسیستم علاقمندی در ارتباط با اکولوژی محصولات زراعی بیشتر شد و برای اولین‌بار مفهوم اکوسیستم چارچوب همه جانبه‌ای برای کشاورزی تجربی فراهم کرد.
در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ توجه به کاربرد اکولوژی در کشاورزی به‌تدریج با گسترش پژوهش‌هایی بر اکولوژی جمعیت‌ها و جوامع توسعه یافته و رهیافت سیستمی و افزایش آگاهی از مسائل زیست محیطی قوت گرفت و اولین بار در سال ۱۹۷۴ در اولین کنگره‌ی بین المللی اکولوژی، یک گروه کاری گزارشی تحت‌عنوان تجزیه و تحلیل اکوسیستم‌های کشاورزی ارائه کرد.
در دهه‌ی ۱۹۷۰ تعداد بیشتری از اکولوژیست‌ها به کشاورزی به‌عنوان یک سیستم می‌نگرند و جمع بیشتری از متخصصان زراعت به اهمیت و ارزش دیدگاه‌های اکولوژیکی پی بردند و در نتیجه پایه‌های اکولوژی کشاورزی شکل گرفت.
از آغاز دهه‌ی۱۹۸۰ اکولوژی کشاورزی به‌عنوان یک روش شناخته شده و چارچوبی نظری برای مطالعه‌ی اکوسیستم‌های کشاورزی در کمک به توسعه‌ی دیدگاه پایداری در کشاورزی سهیم شد و امروزه اکولوژی کشاورزی هم‌چنان سهم قابل توجهی در این زمینه داراست.
در بسیاری از منابع به اکولوژی کشاورزی تنها از ابعاد بیولوژیک نگاه نمی شود، بلکه به جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی نیز توجه خاصی می‌شود؛ جنبه‌های اخلاقی و احساس مسوولیت در ارتباط با محیط زیست و استفاده از منابع موارد دیگری‌ست که در چارچوب اکولوژی کشاروزی مورد توجه قرار می‌گیرد.


فناوری‌های بوم سازگار و نقش دانش بومی در توسعه‌ی اکوسیستم‌های کشاورزی و چگونگی استفاده از آنها در طراحی نظام‌های پایدار کشاورزی نیز از دیگر مفاهیم مطرح در کشاورزی اکولوژیک است.
ارتقای مقیاس رد رابطه با پژوهش‌های مربوط به کشاورزی از سطح کرت‌های آزمایشی (واحدهای آزمایشی) به مزارع کشاورزان و نقش مشارکت آنها در این فرآیند از موارد مهم در اکولوژی کشاورزی است.


بنابراین کشاورزی اکولوژیک، علمی همه جانبه، کلی نگر، جامع و میان رشته‌ای‌ست و در این مورد جنبه‌های گوناگونی از علوم متفاوت (بیولوژی تا اقتصاد و علوم اجتماعی) را در بردارد.
این رشته امروزه در دانشگاه‌های گوناگون جهان تدریس می‌شود و دارای مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا است؛ با توجه به آن‌که این اگرواکولوژی میان رشته‌ای است در بسیاری از دانشگاه‌ها، دانشکده‌های کشاورزی و در برخی موارد در دانشکده‌های محیط زیست (دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز) تدریس می‌شود.
در ایران مفهوم بوم شناسی کشاورزی در قالب کشاورزی پایدار، ۱۵ سال پیش در اولین کنگره‌ی علوم زراعی ایران در مشهد ارائه و پس از آن کتاب‌های زیادی در این زمینه از منابع خارجی ترجمه شد و امروزه تعداد قابل توجهی کتاب تحت عناوین کشاورزی پایدار، کشاورزی اکولوژیک، اگرو اکولوژی، کشاورزی ارگانیک و نظیر آنها در دسترس است.
گرچه در ایران این رشته از سابقه‌ی چندانی برخوردار نیست اما خوشبختانه دامنه‌ی توجه به آن در حال گسترش است و دو دانشگاه شهید بهشتی و فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی ارشد پذیرش دانشجو دارد.
● ضرورت نگرش به کشاورزی اکولوژیک
وقوع دو جنگ جهانی در قرن بیستم منجر به تولید مواد شیمیایی همانند کود و آفت کش شد؛ سادگی تولید و دسترسی فراوان به نیتروژن و هم‌چنین افزایش تولید اسیدها و تولید نسبتاً ارزان سوپر فسفات‌های غنی از نتایج جنگ جهانی دوم است، تجهیزات و ماشین‌هایی که به‌منظور مصارف نظامی استفاده می‌شد با تغییراتی تبدیل به تجهیزات تولید حشره کش‌های آلی فسفات دار شد که د.د.ت و تو. فور. دی از جمله شناخته‌ترین این آفت‌کش‌ها بودند.
توسعه‌ی ماشین‌های کشاورزی و ادوات آن در مقیاس کلان و سودمند اقتصادی، با آزاد شدن سطح قابل توجه از زمین‌هایی صورت گرفت که پیش از آن برای تغذیه دام‌هایی اختصاص داشت که در فعالیت‌های مزرعه شرکت داشتند که این موضوع منجر به گسترش بی رویه کشاورزی تک کشتی شد، زیرا نمی‌توان از ماشین‌های بزرگ با هزینه‌های در مزارعی که محصولات متنوعی در آنها کشت می‌شود استفاده کرد و تمام این تکنولوژی‌ها در راستای توسعه‌ی سیستم تک کشتی به کارگرفته شدند.
بخش عمده‌ای از تولید نیز وابسته به گسترش سامانه‌های آبیاری بود که به‌شکل بی رویه از منابع آب برای افزایش تولید استفاده می کرد، افزایش چشمگیر تولید غذا همراه با افزایش هزینه بود و در این راستا برخی از مشکلات به‌تدریج آشکار شد؛ استفاده از ماشین آلات در مقیاس وسیع و زمین‌های بزرگ به‌همراه حذف پرچین‌ها و علفزارهای تامین کننده علوفه دام‌های کارگر باعث تشدید قابل ملاحظه فرسایش آبی و بادی شد.
فاجعه‌ی طوفان گرد وغبار در دهه‌ی ۱۹۳۰ را که ناشی از خشکسالی شدید ناشی از خاک ورزی‌های فشرده و شدید زمین‌های حاشیه‌ای و حذف پوشش چمنی و درختان ب

ه‌وقوع پیوست؛ سامانه‌های تک کشتی عموماً ثبات کمتری دارند، زیرا کشت یک محصول، آسیب پذیری نظام را در برابر نوسانات بازار افزایش می‌دهد، از سویی از دیگر مشکلات نظام‌های فشرده می‌توان به استفاده‌ی مفرط از مواد شیمیائی اشاره کرد که این امر، ماهیت نظام‌های موجود را مورد تردید قرار می دهد. یکی از مهمترین چالش‌های این نظام‌ها، زیان‌بار بودن استفاده از این مواد شیمیایی برای انسان، دیگر موجودات و محیط زیست است.
خانم راشل کارسون در کتاب خود «بهار خاموش» (۱۹۶۲)، با طرح این ادعا که استفاده‌ی بی رویه از مواد شیمیایی کشاورزی برای حیات کره‌ی زمین زیان‌بار است توجه اذهان عمومی را به این مسئله جلب کرد، ایشان به بررسی اثر د.د.ت بر جمعیت پرندگان پرداخت و پیش بینی کرد که در صورت تداوم کاربرد د.د.ت نسل برخی از پرندگان منقرض خواهد شد، نکته‌ای که از این مطلب درک می‌شود این است که اگر این مواد شیمیائی چنین زیان‌بارند که به انقراض چند گونه پرنده منجر می‌شوند، پس با سلامتی انسان چه خواهند کرد؟!
کاربرد موادشیمیائی با انتقادهای خاص خود همراه و دامنه‌ی اعتراض آن گسترده‌تر و شدیدتر از سایر مسائل بود؛ هر چند محصولاتی که با این موادشیمیایی تغذیه می‌شوند اگر هم سمی نباشند از کیفیت غذای پائین‌تری نسبت به محصولات طبیعی برخوردارند.
در راستای چنین مشکلات گسترده‌ی حاصل از مصرف مواد شیمیایی تلاش‌های بین المللی برای کاهش اثرات آنها اوج گرفت و از سویی تغییرات گسترده‌ای در قانون گذاری‌ها طی دو مقطع ۱۹۷۲ و ۱۹۷۵ به‌وقوع پیوست که براساس آن کنگره‌ی ایالات متحد، لایحه‌ی سال ۱۹۴۷ که به تصویب لایحه‌ی فدرال حشره کش، قارچ‌کش و جونده‌کش منجر شده بود را به‌طور کامل بازنگری کرد و همین بازنگری به تاسیس آژانس حفظ محیط زیست منجر شد؛ با فعالیت‌های وسیع طی سال‌های گذشته آفت‌کش های فوق العاده سمی مانند ترکیبات آرسنیک و جیوه به طور کامل از بازار خارج و یا استفاده از آنها محدود شد.
بیشتر مشکلات ناشی از کودهای شیمیایی برای محیط زیست نیز به آبشویی آنها به‌ویژه کودهای نیتروژن و آلوده کردن منابع آب زیر زمینی مربوط می‌شود؛ بنابراین در اکثر کشورها ضرورت ایجاد سیستم کشاورزی پایدار به‌عنوان جایگزینی برای کاهش مشکلات سیستم رایج کشاورزی مطرح شد که خوشبختانه در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از سیاستگذاران بخش کشاورزی را نیز به خود معطوف کرده است.
کشاورزی پایدار یک سیستم کشاورزی جامع است که چندین نظام کشاورزی را زیر پوشش خود قرار می دهد و از زیر شاخه‌های آن می‌توان به کشاورزی ارگانیک و کشاورزی اکولوژیک اشاره کرد که متاسفانه جایگاه چندانی در کشورما ندارند.

اکولوژی ذرت
ذرت گیاهی گرمسیری است . این گیاه در دمایی بالاتر از درجه حرارت بهینه رشد گیاهان معتدله رشد می­کند . با این وجود ، قابلیت سازگاری بالای ذرت ، امکان کشت آنرا حتی در نقاط سردسیر هم میسر نموده است و با به وجود آمدن هیبریدهای زودرس ، در مناطق سردسیر تولید آن افزایش یافته است .


حرارت
بطور طبيعي جايگاه اصلي ذرت در نواحي گرمسيري و نيمه گرمسيري است و بعلت

قابليت سازگاري خوب اين گياه به محيط هاي مختلف امكان كشت آن حتي در مناطق سردسيري بشرط رفع سرما و يخبندان ميسر مي باشد.

نواحي كشت ذرت از 58 درجه عرض شمالي در كانادا، شمال اروپا و روسيه تا 38 درجه عرض جنوبي در آرژانتين و 42 درجه عرض جنوبي در نيوزلند، گسترش يافته است، ولي زراعت اين گياه عمدتاً بين 55-30 درجه عرض جغرافيايي جنوبي و شمالي انجام مي گيرد.

ذرت بعنوان يك گياه گرمسيري احتياج زيادي به حرارت در طول دوره رشد دارد و

در تمامي دوران رشد و نمو خود به يخبندان حساس مي باشد، همچنين درجه حرارتهاي بالا به آن خسارت وارد مي نمايد (درجه حرارت بيش از 35 درجه سانتيگراد). در درجه حرارت 10-8 سانتيمتر به كندي جوانه مي زند ، درجه حرارت مناسب خاك براي جوانه زدن و خروج گياهچه 18-16 درجه سانتيگراد بوده مناسبترين درجه حرارت در طول دوره رشد و نمو ذرات بين 30-20 درجه سانتيگراد مي باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید