بخشی از مقاله
تاریخچه رئال مادرید
نام رسمي: رئال مادريد
سال تاسيس: 1902
رئيس باشگاه: رامون کالدرون
نايب رئيس باشگاه : خوسه لوئیز لوپز سررانو
رئيس افتخاري: آلفردو دياستفانو
استاديوم: سانتياگو برنابئو
(78 هزار نفري)
زمين تمرين: سينداد دپورتيوا
حامي مالي:
Bwin
طراح لباس: آديداس
لباس اصلي: سراسر سفيد با خطوط آبي و سرشانه
اسامي مستعار: سپيدها، ققنوسها، وايكينگها و كهكشانيها
اسطوره هميشگي:رائول گونزالس بلانكو و زین الدین زیدان
هوادارن ويژه: ژنرال فرانكو
(ديكتاتور اسبق اسپانيا، خوان كارلوس ،پادشاه اسبق اسپانيا(
قهرماني لاليگا:
30 بار، اولين بار در سال (32-1931) و آخرين بار در فصل (2006-2007(
قهرماني جام حذفي:
17 بار، اولين بار (5-1904) آخرين بار در فصل (93-1992)
افتخارات اروپايي:
قهرمان جام قهرماني اروپا:
(ليگ قهرمانان 9 بار)، اولين بار در فصل (56-1955)، آخرين بار در فصل
(2002-2001) قهرمان جام يوفا: 2 بار در سالهاي (86-1985) و (85-
1984) قهرمان جام بين قارهاي: 3 بار در سالهاي (2000-1960)
نگاهی کوتاه به اسطوره های باشگاه
1. آلفردو دي استفانو (پيكان طلايي)
اگر فوتبال باشگاهي را دنيايي متفاوت از فوتبال ملي بدانيم، آلفردودياستفانو در
ردهبندي بهترين فوتباليستهاي قرن بعد از پله قرار داشت، او به دليل مصدوميت
فرصت خودنمايي در جامهاي جهاني نيافت اما پنج بار پياپي رئال را قهرمان اروپا
كرد و نخستين بازيكني بود كه دو بار پياپي توپ طلايي را صاحب شد. او در سه
باشگاه معتبر دنيا نظير ريورپلاته، بارسلونا و رئال مادريد بازي كرد. اما مساله
مليت او بسيار مبهم است. او در سال 1926 در يك خانواده ايتاليايي در بوينوس
آيرس متولد شد و بعدها از آرژانتين به اسپانيا رفت و تبعه اين كشور شد. او
بهترين گلزن تمامي رقابتهاي اروپايي محسوب ميشود. دياستفانو امروز رئيس
افتخاري باشگاه به شمار ميرود. دوره حضور وي در رئال به عنوان بازيكن
(1966-1954) و به عنوان مربي (83-1982) و (91-1990) ميباشد
2.فرانتس پوشكاش «گلزن رؤيايي«
پوشكاش نابغه چپ پاي مجار كه از نوجواني عضو سواره نظام مجارستان شده
بود، در 18 سالگي نخستين بازي ملياش را مقابل اتريش انجام داد و پس از يك
دهه رويايي در كنار مجارهاي جادويي، چشم فوتبال دوستان را خيره كرد.
در سال 1958 به دليل اشغال كشورش توسط روسها به اسپانيا رفت و تبعه اين
كشور شد و عصر طلايي رئال را در كنار دياستفانو خلق كرد. او در 80 بازي
ملي 83 گل به ثمر رساند. پوشكاش در سال 1996 بازنشسته شد و مربيگري
رئال را به عهده گرفت و در 39 بازي اروپايي، 35 پيروزي را براي رئال به
ارمغان آورد. دوران حضور در رئال به عنوان بازيكن (66-1959) و به عنوان
مربي(1966-1968)
3.هوگو سانچس (اعجوبه مكزيكي)
سانچس درخشش خود را با كسب عنوان آقاي گل جام جهاني جوانان در 17
سالگي آغاز كرد. او چهار سال براي اتلتيكو گلزني كرد و سرانجام با پيوستن به
رئال باشكوهترين دوران زندگياش را آغاز كرد. سانچس پنج بار آقاي گل لاليگا
شد و با قيچي برگردان بينظيرش، كه از ميانه ميدان براي رئال به ثمر رساند،
بهترين گل سال 1990 را زد. دوران حضور در رئال (1992-1985)
4. اميليو بوتراگئينو (ملقب به ال بوتره(
اميليو از آغاز تا پايان براي رئال بازي كرد. او از 17 سالگي به عضويت
كارسيا، تيم پايهاي رئال درآمد و با اين تيم توانست در فينال جام حذفي مقابل تيم
اصلي رئال بايستد. او در 341 بازي همراه رئال توانست 217 گل به ثمر برساند
و هفتمين گلزن برتر تاريخ باشگاه محسوب شود. سرانجام وقتي كه در سال 1995
بازنشسته شد، براي اينكه به بارسلونا نپيوندد به مكزيك رفت و سه سال در آنجا
بازي كرد.
5.خوزه آنتونيو كاماچا:
او كه سابقه هدايت سپيدها را داشت بعد از ناكامي اسپانيا در يورو 2000 به
پرتغال رفت و در تيم بنفيكا به فعاليت خود ادامه داد. او پس از شكستهاي تلخ
رئال و اخراج كوئيروز، به دعوت پرس پاسخ مثبت داد و هدايت اين تيم افسانهاي
را به دست گرفت.
رئال مادريد پس از او ناكامي هاي فراواني را تجربه كرد تا اينكه به دست مطمئن
و كار بلد مردي از برزيل به نام واندرلي لوكزامبورگو سپرده شد.
آلفردو دی استفانو بزرگترین اسطوره تاریخ باشگاه رئال مادرید
تولد: چهارم جولای 1926
محل تولد: بوینوس آیوس- آرژانتین
باشگاهها: ریورپلات، هوراکان، میلوناریوس، رئال مادرید، اسپانول
مهمترین افتخارات:
قهرمان لیگ آرژاتین 1945، 1947، قهرمان کوپا آمریکا 1947، قهرمان جام
باشگاه های اروپا 1956، 1957، 1958، 1959، 1960، قهرمان جام باشگاه
های جهان 1960، پنج بار آقای گل لیگ اسپانیا، مرد سال فوتبال اروپا 1957 و
1959.
تیم ملی آرژانتین : 7 بازی، 7 گل
تیم ملی اسپانیا: 31 بازی، 23 گل
بی شک آلفردو دی استانو بزرگترین اسطوره تاریخ باشگاه رئال مادرید است.
نابغه ای که این باشگاه را به پر افتخارترین تیم تاریخ اروپا بدل ساخت وقتی که
عامل اصلی پنج قهرمانی پیاپی این تیم در جام باشگاه های اروپا شد. دی استفانو
در سال 1926 در بوینوس آیرس متولد شد و تحت تعلیم پدرش مهارت های اولیه
فوتبال را آموخت.
او با تیم محلی بارانکاش شروع کرد و در هفده سالگی توسط مدیر باشگاه ریور
پلات کشف شد و به این تیم پیوست. از آنجا که در یورپلات امکان خودنمایی
چندانی نیافت به مدت یک سال در هوراکان به طور قرضی بازی کرد و در 25
بازی 10 گل برای این تیم به ثمر رساند. در بازگشت به ریورپلات، دی استفانو
در طی سه فصل برای تیمش 49 گل به ثمر رساند و در سال 1947 با این تیم
قهرمان آرژانتین شد. سپس راهی میلوناریوس یکی از باشگاه های کلمبیا شد و در
طی پنج سال 167 گل برای این تیم به ثمر رساند.
به دنبال اخراج آرژانتین از فیفا، امکان ادامه فوتبال حرفه ای برایش ممکن نبود
،بنابراین راهی اسپانیا شد و به دنبال توافق مدیران میلوناریوس با رئال مادرید به
این تیم پیوست. باشگاه بارسلونا که پیش از آن با ریورپلات بر سر انتقال دی
استفانو به توافق رسیده بود جنجالی به راه انداخت که موجب دخالت فدراسیون
فوتبال اسپانیا شد و مقرر گردید که دی استفانو یک سال برای رئال مادرید و سال
دیگر برای بارسلونا بازی کند ولی وقتی مسئولان بارسلونا تمرین وی را دیند از
سهم خود انصراف دادند. دی استفانو هنر خود را در اولین دیدار با بارسا به نمایش
گذاشت و با چهار گلی که به ثمر رساند باعث پیروزی 5-0 رئال مادرید شد.
در طی یازده فصل حضور این نابغه بزرگ، باشگاه رئال مادرید به هشت عنوان
قهرمانی در لیگ اسپانیا دست یافت و پنج بار جام باشگاه های اروپا را فتح کرد.
دی استفانو به عنوان یک مهاجم از مهارت های قابل توجهی برخوردار بود از
جمله بازی با هر دو پا و همچنین قدرت بازی سازی و حتی شرکت در کارهای
دفاعی. یکی از بیادماندنی ترین بازی های او، فینال جام باشگاه های اروپا در سال
1960 بود که طی آن تیم اینتراخت فرانکورت با سه گل او و چهار گل فرانس
پوشکاش 7-3 شکست خورد و رئال مادرید به پنجمین قهرمانی خود دست یافت.
دی استفانو در سال های 1957 و 1959 عنوان برترین بازیکن اروپا را به دست
آورد و پس از کناره گیری از رئال مادرید،در سال 1964 به اسپانول پیوست و دو
فصل برای این بازی کرد تا بالاخره در سن 40 سالگی کفش های خود را برای
همیشه بیاویزد. دی استفانو در سالهای بعد به مربیگری روی آورد و با هدایت
والنسیا این تیم را به مقام قهرمانی جام حذفی اسپانیا در سال 1979 رساند. مدتی
هم سرمربی رئال مادرید بود و سپس سال ها به عنوان ریاست افتخاری این باشگاه
در کنار تیم سابقش بوده است.
نوع و رنگ پيراهن رئال مادريد در بازيهاي مختلف
شايد تنها عده كمي از طرفداران بايرن مونيخ و منچستر يونايتد هستند كه با تصميم
فيفا مبني بر اعطاي لقب «بزرگترين باشگاه تاريخ فوتبال» به رئال مخالف باشند.
از شكست تلخ سه بر يك در مقابل بارسلونا در نخستين فصل ليگ اسپانيا دوران
افسانهاي تيم آنها در دهههاي 50 و 60 نيمقرن طول كشيد و بعد رئال دوباره 32
سال انتظار كشيد تا در سال 97 بارديگر قهرمان اروپا شود. آخرين توفيق بزرگ
آنها فتح ليگ قهرمانان در سال 2002 و قهرماني لاليگا در سال 2003 است. حالا
اين باشگاه سمبل فوتبال اسپانيا و به نوعي اسپانيا قلمداد ميشود. دست يافتن رئال
به اعتبار جهاني مقارن با زماني بود كه اسپانياييها در جام جهاني 1950 غوغا به
پا كرده بودند. در اين دوران، كشور به خاطر آشفتگي پس از جنگهاي داخلي از
قحط سالي در عذاب بود. گرچه صنعت توريسم تازه شكل گرفته بود اما وضع
اقتصادي خراب به نظر مي رسيد. ژنرال فرانكو، خودكامه بزرگ اسپانيا بر آن
بود كه از پيروزيهاي رئال به عنوان ابزاري در جهت آشتي دادن غرب با
حكومت ديكتاتورياش استفاده كند. رئال به شدت از سوي فرانكو، ملقب به كاديو،
حمايت ميشد و در مقابل، بارسلونا، سمبل كاتالانها مورد ظلم قرار ميگرفت.
پس از مرگ فرانكو شرايط تا حدودي تعديل شد. گرچه شرايط مالي بهرغم طبيعت
ولخرج رئال همچنان در سطح عالي باقي ماند، اما قدرت گرفتن باشگاههاي رقيب
نظير بارسلونا سبب شد كه رئال از سال 1957 به بعد اقتدار مطلق سه دههاي خود
را از دست بدهد. همان طور كه تيمهاي بزرگ انگليس تحت تاثير افراد خاصي
بوده كه پايههاي مستحكم باشگاه را بنا نهادهاند، ارتقاي رئال از سطح يك تيم محلي
مادريد تا جايگاه رؤيايي فعلي در دنيا نيز مديون يك نفر است. منچستر يونايتد مت
بيزلي را داشت، ليورپول بيل شنكلي را و آرسنال هم هربرت چيمن را، رئال هم
سانتياگو برنابئو را داشت. بازيكن دهه سي رئال كه از سال 1943 تا زمان مرگ
ژنرال فرانكو در سال 1975 مدير باشگاه بود. در آن زمان مادريد به خانه فعلي
خود واقع در خيابان اصلي شهر مادريد «كاستيانا» نقل مكان كرد و پايههاي يك
باشگاه بينالمللي شد تا با جمعآوري ستارههاي فوتبال از سراسر دنيا بتواند
افتخارات متعددي را نصيب خود سازد. گرچه شاه آلفونسوي سيزدهم در سال
1920 نشان سلطنتي خود را به باشگاه بزرگ پايتخت اهدا كرده بود اما حركت
اصلي رئال دو دهه بعد با مديريت كارآمد برنابئو آغاز شد. ژنرال فرانكو در
1947 همه اسپانيا را بسيج كرد تا با كمكهاي عمومي فراوان، استاديوم سانتياگو
برنابئو را افتتاح كنند. در ادامه آلفردو دياستفانو و فرانتس پوشكاش، تركيبي از
تكنيك لاتيني و قدرت هجومي مجارهاي جادويي، در كنار فرانسيسكو خنتو، اساس
تيم طلايي رئال را شكل دادند. پس از پيروزي قدرتمندانه هفت بر سه در مقابل
اينتراخت فرانكفورت در فينال جام باشگاههاي اروپاي 1960 در هيمدون پارك
گلاسكو آنها پنج دوره نخست اين رقابتهارا فتح كردند كه اين افتخار بزرگ به
عنوان ركورد در جام باشگاههاي اروپا به ثبت رسيده است. آنها سپس در فصل
62-61 مقابل بنفيكا شكست خوردند تا يك نايب قهرماني اروپا را به دست آورده
باشند. قهرماني جام باشگاههاي اروپا در فصل 66-65 به عنوان ششمين قهرماني
«ققنوسها» ناميده شد. پس از مرگ برنابئو افتي سريع در باشگاه پديد آمد. دو جام
يوفا در سالهاي 86 و 1985 و چندين قهرماني ليگ در آن شرايط نااميدكننده،
نظر كسي را جلب نكرد. در اين مدت باشگاه عرصه رفت و آمد 17 مدير شد، كه
يكي پس از ديگر عزل شدند. ستارههاي گرانقيمت خارجي كه به طور ديوانهوار و
بدون هدف خريد و فروش ميشدند نيز بلاي ديگر رئال بودند. بازيكنان اسپانيايي
مادريد در دهه 1970 بسيار استوار بودند و ستارههاي دهه هشتاد درخششي
دوچندان داشتند.
اميليو بوتراگئينو، گونسالس ميشل، مارتين واسكس، در دهه نود كه مدير وقت
باشگاه رومان مندوسا براي خريد ستارههايي مثل روبرتو كارلوس، پردراك
مياتوويچ، كلارنس سيدورف سرمايهگذاري كرد. لورنسوسانس چندان بلند پرواز
نبود و تنها مك منمن انگليسي و نيكلاس آنلكاي فرانسوي را به مادريد آورد. ريخت
و پاشهاي آنچناني باشگاه كه از دهه 1930 با شكستن ركورد نقل و انتقالات در
جريان خريد «ريكاردوزامورا» دروازهبان افسانهاي بارسلونا، سرآمد تمامي
باشگاهها شده بود، چيز چندان عجيبي نيست اما با نزديك شدن به انتهاي دهه نود،
هرچقدر اين ولخرجيها فزوني يافت، پاداشهاي بيشتر و بيشتري را نصيب رئال
ساخت. ابتدا پردراك مياتوويچ، با گلي كه در فينال ليگ قهرمانان 1998 به
يوونتوس زد، مادريديها چندان در حسرت هفتمين جام ميسوختند كه گويي براي
نخستين قهرماني انتظار ميكشند.
رئال با استفاده از تاكتيكهاي دفاعي فابيو كاپلو موسوم به «كاتانا چيو» قهرمان
ليگ در فصل 97-1996 را كه در آن داور سوكر 24 گل و رائول 21 گل به ثمر
رساندند، به دست آورد و دوراني جديد را آغاز كرد. حتي فرو ريختن اعتبار ملي
اسپانيا در جام جهاني 97 هم رئال را سرافكنده نكرد. كاپيتان ايه رو محور اصلي
تيم بود. او رهبري تيمي جوان متشكل از رائول، مورينتس، سالگادو و
ايكركاسياس را برعهده داشت كه پايهگذار ادامه قهرمانيهاي رئال شدند. پس از
اينكه جان توشاك انگليسي نتوانست در نيم فصل ابتدايي 2000-1999 رئال را به
جايگاه مناسبي برساند، ويسنته دل بوسكه به عنوان مربي جديد معرفي شد.
حضور «مرد خانه» بر روي نيمكت سبب شد كه رئال موقتا مشكلات را پشت سر
بگذارد و در آستانه ورشكستگي با پيروزي والنسيا، آن هم با سه گل، دوباره
قهرمان اروپا شود. قهرماني رئال در ليگ قهرمانان 2000 بر پيشرفت تيم ملي
اسپانيا در يورو 2000 هم تاثير زيادي گذاشت. فصل بعد لوئيس فيگو با ركورد
56 ميليوني يورويي از چنگ بارسلونا بيرون كشيده شد. اين به معناي تحقق
نخستين شعار تبيلغاتي فلورنتينو پرس، رئيس جديد و جاهطلب رئال بود كه در
انتخاباتي همانند انتخابات ايالات متحده با رسوايي بر لورنسوسانس پيروز شده بود.
پرس رئال را با 185 ميليون يورو بدهي و در شرايط دشوار مالي تحويل گرفت و
رؤياي افتخارات اروپايي در عالم واقعيت را با اين حقيقت كه رئال صاحب گنجي
رؤيايي است توام كرد. آنها زمين تمرينشان در مركز شهر مادريد را فروختند و
بدهيهايشان را پرداختند، اما پرس به جاي روشهاي صرفجويانه، زينالدين
زيدان را هم به دنبال فيگو و با ركورد 64 ميليون يورو به برنابئو آورد.
رئال جشن تولد صد سالگياش را با گل جادويي زيدان در فينال ليگ قهرمانان
2002-2001 در مقابل لوركوزن، نهمين قهرماني، اروپا كامل كرد. تحقق
شعارهاي پرس ادامه يافتند آنها ثابت كردند كه علاوه بر به دست آوردن جام،
چگونه به دست آوردن آن همه برايشان اهميت دارد. خريد رونالدو آخرين افتخاري
بود كه در كارنامه رئال ثبت شد ولي بعدا معلوم شد كه آنها به دنبال افتخارات
زيادي هستند. بنابراين ديويد بكام را خريدند. اما با ورود اين دو عجوبه برزيلي
انگليسي فقط يك قهرمان لاليگا در اين دو فصل به دست آمد. در مرحله نيمه نهايي
ليگ قهرمانان مغلوب يوونتوس شدند و در فصل اخير با شكست از موناكو از دور
مسابقات حذف شدند و در لاليگا با شكستهاي پياپي اواخر فصل بر رتبه چهارم
ايستادند تا پس از فصل 1968 اين بدترين عنوان تيم كهكشاني باشد. مادريد در
فصل بعد ا رقيب ديرينه خود بارسلونا رقابتي تنگاتنگ داشتو اگر در نيوكمپ 3 بر
0 شكست نمي خورد مي توانست رتبه دوم را با قهرماني تعويض كند.
آدرس:
Avda. Concha Espina 1 ES - 28036 Madrid
+34-913-984-300 : تلفن
+34-913-984-382 : فكس
سايت : www.realmadrid.com
ايميل : international@realmadrid.com
آدرس ورزشگاه :
Concha Espina 1, 28036, Madrid(Spain)
ظرفيت ورزشگاه : 72116
ابعاد زمين : 107m x 72m
منشي باشگاه : مارتا سیلوا دی لاپوئرتا
مدير مطبوعاتي : مارتا سنتیستبان
تاریخچه بارسلونا
بارسلونا شهری درایالت باسک واقع در نیمه شرقی کشور اسپانیاست. این قسمت
از کشور اسپانیا همیشه مشکلات زیادی برای دولتمردان این کشور به وجود آورده
است. کاتالان ها هیچ کدام از حکومت های اسپانیایی را نمی پذیرند و به دنبال
استقلال هستند! بنابراین دشمن اصلی سلطنت اسپانیا محسوب می شوند
در سال 1899 کاتالان ها بر آن شدند که با تاسیس یک تیم فوتبال ، عقاید و
نظریات خود را به این سبک مطرح کنند.
به دلیل همان فشارهای سیاسی، بارسلونا درابتدا مشکلات زیادی داشت. این تیم
دورنگ آبی و اناری را به عنوان نماد کاتالان ها برتن کرد و دراولین بازی خود
در یک دیدار دوستانه به مصاف یک تیم محلی انگلیس رفت و با یک گل شکست
خورد. اما چیزی به آغاز روزهای طلایی مردان کاتالان باقی نمانده بود
مردان بارسا اولین برگ از تاریخ افتخارات خود را درهمان اولین جام قهرمانی
باشگاه های اسپانیا ورق زدند. اناری ها در سال 1929 این جام را به خانه بردند
تا اقتدار خود را در فوتبال اسپانیا به اثبات برسانند. بارسلونا مجموعاً 15 بار دیگر
این عنوان را به دست آورد. آخرین قهرمانی این تیم در رقابت های لالیگا در سال
1999 به دست آمد
بارسا که 24 بار جام حذفی باشگاه های اسپانیا را به دست آورده است، در صحنه
رقابت های اروپایی نیز افتخارات کم سابقه ای داشته و هیچ گاه در مراحل انتخابی
جام های اروپایی ناکام نبوده است. این تیم تنها یک عنوان قهرمانی جام یوفا را در
کارنامه خود نمی بیند.
بارسلونا در سال 1961 اولین فینال اروپایی خود را تجربه کرد . فینالی که با
شکست مردان کاتالان حکم نایب قهرمانی آنها را صادر کرد. آبی و اناری ها در
سال های 1986 و 1994 نیز در فینال جام قهرمانان اروپا شکست خوردند، اما
قهرمانی آنها در جام 1992 شیرینی خاصی داشت
بارسا سه بار در سال های 1979، 1982 و 1989 عنوان قهرمانی جام برندگان
باشگاه های اروپایی را نیز به دست آورده است. این تیم چندین بار به دلیل
بدشانسی از راهیابی به جام های اروپایی باز مانده است. در غیر این صورت شاید
ویترین افتخارات کامل تری از خود به جا می گذاشت. کسی چه می داند شاید در
فصل آتی تنها جام غایب در آلبوم بارسلونا یا همان جام یوفا نیز به نیوکمپ بیاید
تاریخ بارسلونا شاهد حضور بازیکنان بسیار بزرگی بوده است. شاید کاتالان ها از
این حیث پرافتخارترین باشگاه اروپا محسوب شوند. دیه گو آرماندو مارادونا،
جادوگر بی نظیر آرژانتین، از جمله بازیکنانی بوده که با یپراهن اناری بارسا در
ورزشگاه نیوکمپ به میدان رفته است. به غیر از او چهره هایی همچون یوهان
کرایوف ستاره افسانه ای فوتبال هلند، رونالد کومان ، فیگو از پرتغال ، هریستو
استویچکوف بلغار، روماریو و رونالدوی برزیلی در مقاطع مختلف زمانی پیراهن
این تیم را بر تن داشته اند. ریوالدو هم در همین فصل گذشته نیوکمپ را به مقصد
میلان ترک کرده بود
با حضور این ستارگان که روح تهاجمی خاصی به بارسا بخشیده است، هواداران
این تیم علاقه خاصی به پیروزی های پر گل دارند. آنها حاضرند تیمشان به اندازه
انگشتان دو دست گل بخورد، اما بیش از این گل بزند
فصل جاری رقابت های فوتبال به هیچ وجه سال خوش یمنی برای هواداران
بارسلونا نبود. ستاره های نیوکمپ به هیچ یک از اهداف خود دست نیافتند.
مربیگری ضعیف لوئیزون گال در آغاز فصل، بارسا را تا مرز سقوط به دسته
های پایین تر پیش برده بود
اما آمدن آنتیچ، تحول مثبتی در روند حرکتی این تیم ایجاد کرد
بارسلونا در صحنه رقابت های اروپایی چهره یک تیم افسانه ای را داشت. آنها تا
پیش از بازی برگشت مرحله یک چهارم نهایی رنگ شکست را ندیده بودند. اما
شکست ناعادلانه در برابر یوونتوس ، رویاهای اناری را به گورستان فرستاد.
حالا کسب سهمیه جام یوفا و یا حتی جام قهرمانان اروپا تنها هدف شاگردان آنت
یچ
است.
بارسلونا در این فصل با وجود ستاره هایی همچون ساویولا، مهاجم بیست و دو
ساله آرژانتینی ، کلایورت گلزن بزرگ هلندی و همچنین مندیتا، اوورمارس،
رایزیگر، ریکلمه، جرالد، کوکو و ... لیاقت کسب هر افتخاری را داشت.
لوئیزانریکه 32 ساله، کاپیتان متعصب بارسا، را نیز نباید فراموش کرد.
هواداران متعصب کاتالان
در حقیقت می توان گفت نه تنها کاتالان ها ، بلکه همه ساکنان منطقه باسک جان
خود را فدای اناری ها می کنند. بارسا همیشه به داشتن بیشترین و متعصب ترین
هواداران مشهور بوده است.
در تاریخ 29 نوامبر 1899، هانس گمپر به همراه یازده نفر از مشتاقان فوتبال،
ورزشی كه در این قسمت از دنیا هنوز تا حد زیادی ناشناخته بود، باشگاه فوتبال
اف سی بارسلونا را تاسیس كرد.
او هرگز نمی توانست عظمتی را كه ابتكارش به آن تبدیل خواهد شد، تصور كند.
اف سی بارسلونا در طی تاریخچه بیش از صدسالش، به طور ویژه ای در هر
محیطی رشد كرده و به چیزی به مراتب فراتر از یك باشگاه تبدیل شده است تا
شعار «فراتر از یك باشگاه» بارسا را به واقعیت تبدیل كند.
بارسا برای میلیون ها نفر در سراسر دنیا، به سمبلی برای هویتشان، نه تنها در
زمینه ورزش، بلكه در محدوده جامعه، سیاست و رسوم، تبدیل شده است