بخشی از مقاله
تاریخچه فرش همدان
همدان شهریست قدیمی، با سابقه ای تاریخی بس طولانی که قدمت تاریخی آن به بیش از 2500 سال می رسد این شهر که زمانی اكباتان نامیده می شد و پایتخت امپراتوری ماد بوده است. منطقه ای تقریباً کوهستانی و سردسیر است.
وجود مراتع سرسبز و آب نسبتاً فراوان از رونق دام داری و پرورش گوسفند حکایت دارد. به طور طبیعی این مشخصات اقلیمی ساکنان روستاهای سردی را که دارای زمستان های طولانی است به استفاده از صنایع و حرفه های دستی به ویژه فرش هدایت می کند. وجود حرفه های نظیر نمد مالی، سبد بافی، حصیر بافی، گیوه بافی، گیوه دوزی و ... نیز به نوعی از رونق بافندگی حکایت می کند.
از سویی تنوع نقوش و طرح های فرش در منطقه به آسانی دلالت بر آن دارد که گستردگی این حرفه قطعاً حاصل سالهایی بسیار پیش تر از این بوده است.
سیسیل ادواردز می گوید: اطلاعاتی دال بر علاقه شاه طهماسب در دست است و گفته می شود که خود وی طرحهایی برای چند قالی تهیه کرد. همچنین می دانیم که وی به سلطان سلیمان نامه ای نوشت و طی آن پیشنهاد کرد که برای مسجدی که اکنون به مسجد جامع
سلیمانیه مشهور است و در آن زمان معمار بزرگ سنان آن را برای وی در استامبول ساخت، قالی بفرستد. قالیها در موعد معینی بافته و فرستاده شد. سفیر مجارستان (که این گزارش را می دهد) میگوید که در بین قالیهای مزبور چند تخته قالی ابریشمین نیز وجود داشته که در همدان یا درگزین تهیه شده بود. ولی تا آنجایی که می دانیم در همدان یا درگزین هرگز قالی ابریشمی بافته نشده و در واقع تهیه هر نوع قالی در شهر همدان قبل از 1912 بعید به نظر می رسد. ولی درباره
درگزین باید گفت که این جا یک ناحیه حاصلخیز کشاورزی است که در چهل میلی شمال همدان واقع گردیده است. در این محل چند قرن است که قالی مخصوصاً قالیچه های کوچک و ارزان بافته می شود و هنوز این کار ادامه دارد. احتمال دارد یکی از قالیهایی که شاه طهماسب برای سلیمان فرستاده، بافت این ناحیه باشد ولی بافت قالی ابریشمین در این محل بسیار بعید به نظر می رسد".
بااین وصف سفیر مجارستان رسیدن فرشها را به استانبول گزارش داده و همچنین سفیر ایران در گزارش به سفیر اعظم عثمانی صورت هدایا را که در بین آنها فرشهای بزرگ پارچه و ابریشمی از همدان و درگزین است اعلام کرده است و همچنین وجود قالیبافی پیشرفته ای در برخی روستاهای درگزین از جمله روستای سوزن از سابقه تولید فرش در این منطقه حکایت ی کند.
یاکوپ پولاک – طبیب دربار قاجار در سالهای 1850 در سفرنامه خود می گوید "فرش ایران بیشتر نه ازنظر رنگ بلکه از حیث دوام و دقت بافت معروفیت دارد ... زیباترین قالیها از آن ایالت فراهان در نزدیکی کرمانشاه است و چادر نشینان کردستان و همدان نوعی از قالی درجه دو می بافند آنها با استعمال رنگ قهوه یی باز در زمینه ی قالیها که از پشم شتر است می دانند که چطور جذابیت ظاهری قالیها را بالا ببرند".
در حوالی همین سالهاست که کمپانی انگلیسی زیگلر در سلطان آباد اراک شروع به سرمایه گذاری و ایجاد کارگاههای بزرگ قالی بافی کرده و سپس سرمایه گذاران دیگری جذب بازار این حرفه می شوند. بخشهایی از همدان و ملایر نیز از حوزه ی فعالیت گسترده آنان به دور نمانده و بازار همدان گذرگاه مناسبی برای عرضه و صدور فرشهای ساروق و جوزان و مهربان و انجلاس می شود.
امروزه قالی بافی در تمام جلگه همدان از یک سو در ارتباط با استان مرکزی و از یک سو درارتباط بامراکز قالی بافی قروه و بیجار کردستان نشان از گستردگی حرفه ای می دهد که به دلیل تنوع نقوش رنگ آمیزی پشتوانه با ارزشی در تولید فرش ایران است.
استان همدان یکی از مناطق مهم قالی بافی ایران از لحاظ کمیت و تعداد است و در آن بیشتر از هر منطقه دیگر ایران فرش بافته می شود. مطابق آمار سالهای گذشته بر روی 11500 دار قالی موجود این منطقه بیش از 57000 کارگر قالیباف بکار گره زنی مشغول بودند.
امروزه بازارهای شهر از تولیدات عشایر مهاجری که فرشهای سنتی خود را تحت عنوان بافت همدانی (با استفاده از پود پنبه ای کوبیده منفرد بین هر ردیف از گره های ترکی) عرضه می کنند پر شده است.
قطعه های قدیمی و عتیقه که در بازار موجود هستند معمولاً بصورت کناره و در برخی اوقات قطعات بزرگ می باشند. این قطعات از کارگاههای شهری و با طرحهای ساده و غیر پیچیده با زمینه ای از موی شتر رنگ نشده و یا پشم گوسفند رنگ شده و حواشی پهن به بازار عرضه می شوند. رنگهای تزئینی و سایه روشن گوناگون، عمدتاً سرخ و آبی، همراه با طرحهای هندسی و نقوش استلیزه، شامل شش وجهی، چند وجهی و لوزی و تزئینات فرعی دیگر به رنگ طبیعی تولید می شوند.
امروزه محصولات همدان به ندرت با اینگونه قطعات شهری و عشایری قابل قیاس ی باشد. نقشهای اصیل و به نسبت رسمی جای خود را به طرح ترنج مخصوص همدانی داده در حالیکه نقشهای تکراری بوته و هراتی و دیگر طرحهای گل و بوته دار به کالاهای تجاری ارزان و تولید انبوه شباهت دارند اگر چه گهگاه موارد استثنایی نیز دیده می شود که زیبایی خاص خود را دارند. به رغم این به نظر می رسد که گویی امروزه بافندگان و کارگاههای مختلف درصدد بازگشت به دوران خوش گذشته هستند به همین منظور برای آنکه طرح های امروزی قابل تشخیص از چنان قطعه های اصیل باشند واژه اکباتانی یعنی نام باستانی همدان بطور فزاینده در تجارت فرش مورد استفاده قرار گرفته است
ساختار
در اینجا از ذکر جنبه های فنی نظیر چله کشی، ریشه زنی، مقراض کاری و پرداخت قالی، به رعایت ایجاز سخن، صرفنظر می کنیم چون با نقاط مختلف ایران در طرز کار و نام ابزار، تقریباً یکسان است، جز اینکه در بعضی از جاها تغییراتی جزئی دارد. تنها به ذکر این نکته می پردازیم که در بافندگی، کار بافت به وسیله افراد مختلف، با مهارتها و تخصصهای گوناگون انجام می پذیرد.
پشم: بهترین قالیچه های استان همدان از پشم دستریس تهیه می شود، خامه مورد نیاز به صورت دستریس و ماشینی مورد استفاده است، که نوع دستریس بیشتر توسط زنان در دهات و روستاهای اطراف همدان تولید می شود. پشم مورد نیاز از باختران، خرم آباد، سبزوار فراهم می آید و به نام برچین یعنی تار بدون الوان معروف است.
گره: قالیها و قالیچه های استان همدان تقریباً بدون استثنا، با گره ترکی بافته می شوند زیرا بیشتر ساکنان این استان که بالغ بر یکصد روستاست، ترک زبانند اما گره فارسی نیز معمول است.
غیر از چند موردی که استثنایی است، هزاران تخته قالیچه ای که در روستاهای همدان تهیه می شود، همگی مانند قالیبافان عشایر بلوچ و شمال خراسان و قبایل افشاری در کرمان و عشایر فارس یک پوده بافته می شوند. غیر از اینها که گفتیم سایر جاها قالیهای خود را یک پوده نمی بافند، قالیهای شهرهای تبریز، مشهد، کرمان، اصفهان، کاشان و قم دو پوده بوده و بعضی اوقات هم سه پوده است، که با معاینه پشت قالی یک پوده با دو پوده آنها قابل تشخیص است. اینک، با ذکر ادله کافی به ارزشیابی این دو عامل تشخیص می پردازیم:
1-با توجه به این نکته که گره ترکی در مناطق بسیاری از آذربایجان و بیشتر نقاط ایران نظیر: بیجار، تکاب، کردستان، لرستان، نواحی مرکزی و روستایی باف اراک، شاهرود و سمنان و برخی از نقاط خراسان، فارس، بختیاری، نیز رایج و معمول است، این وجه تمایز را نمی توان به عنوان عاملی تعیین کننده مدنظر قرار داد. بخصوص که گره فارسی در همدان نیز به کار می رود.
2- یک پودی بودن نیز تنها به قالیهای روستائی همدان اختصاص ندارند، چه در بسیاری از مناطق، مثل: سنندج، کنگاور، سقز، مهاباد و نواحی مرکزی و روستایی اراک و قالیهای روستایی شهر بابک، سیرجان، بافت، شیوه یک پودی گاه به تنهایی و گاه به همراه شیوه دو پودی متداول است.
3- بلندی ریشه (ایلمک):قالیچه های روستایی همدان، به استثنای بافته های بیجار، عموماً
ضخیمتر و سنگین تر ازفرآورده های سایر روستاهای ایران است. کلاف دستریس ضخامت کافی دارد و هنگام چیدن پرز آنها را زیاد كوتاه نمی كنند. با اين خصوصيات، قالی یا قالیچه متراکم و خشن و زمخت و با دوام می شود و علیرغم فقدان ظرافت، از سختی و استحکام خاصی بهره مند خواهد بود.
رج شمار: قالیهای نوع شهری همدان در هر 6.5 سانتیمتر بین 27 تا 35 گره دارند. حال آنکه ظرافت قالیهای نوع روستایی همدان حداکثر 25 گره در 6.5 سانتیمتر است.
پود گذاری: قالیهای مناطق شهری باف، اصولاً دو پودی و قالیهای نوع روستایی یک پودی اند. در اصطلاح محلی پود زیر را ارقج وتار را اریش می نامند. .این اصطلاحات در تمامی مناطق آذربایجان نیز معمول است.
هر چند که قالی های همدان از نوع تمام پشم کم نیستند، ولی عموماً تار و پود آنها از نخ پنبه ای می باشند. گاهی مواقع، پود از پشم شتر است و تار از پنبه. نخ های تار همه در یک سطح قرار دارند در حالی که نخ های پود، که ضخیم تر هستند، فقط یک بار از روی هر رج گره عبور می نمایند.
دار: در همدان دو نوع دار متداول است: دار ثابت محلی، و دار تبریزی، در مناطق شهری باف، بیشتر دارهای نوع تبریزی (چرخان) معمول است. صرف نظر از بعضی روستاها در بیشتر مناطق روستایی از دارهای ثابت (ایستاده) استفاده می شود.
منطقه همدان از نظر بافت دارای سه نوع فرش بافی است. اول نوعی فرش بافی شهری که می توان آن را بیشتر در همدان و همچنین تا حدودی در ملایر مشاهده کرد. آنچه به اجمال می توان بیان داشت این است که فرش بافی همدان با حومه ی نزدیک آن در دوره رونق خود زیر نظارت شرکت سهامی فرش ایران قرار داشته و به دلیل تمرکز بازار و تجار بزرگ در شهر، دارای کیفیت پیشرفته و سازمان یافته ای بوده است که اکنون نیز آثاری از آن مشاهده می شود. نوع دوم مربوط به حومه ملایر (جوزان)، مهربان (قهورد) و فامنین است که به ترتیب در ارتباط و وابسته به حوزه فرش ارک و ساروق (در سالهای شکوفایی آن) و حوزه فرش بیجار و تا حدودی ابریشم بافی قم می باشد. این فرشها ضمن اینکه دارای نوعی هویت بومی می باشند دارای بافت و رنگ آمیزی نسبتاً مطلوب و نقشه دقیق و بافت تقریباً نظارت شده هستند. منطقه سوم فرشی است که در
حورزه غنی و گسترده و پر تنوع روستایی – عشایری قرار دارد که معمولاً براساس تک نقشه و ذهنی بافته می شود و رنگ بندی محدود و بافت ضخیم و گوشتی دارد و عمدتاً تک پود بوده و نوع فرش بافی قسمت اعظم مناطق شمال، شمال غرب و همچنین قالی بافی نهاوند، تویسرکان، کبوتر آهنگ و رزن و اسدآباد را در برمی گیرد. اگرچه در برخی از این مناطق نوعی از فرش شهری هم دیده می شود که تحت تأثیر گذشته پر رونق خود می باشد. از این جمله می توان به مناطقی نظیر تویسرکان و بهار و انجلاس و شراء و بزچلو اشاره کرد که فرش بافی مطلوبی داشته اند. باای
ن وصف اساس تقسیم بندی مراکز قالی بافی نه براساس حوزه های فوق بلکه تا حدود زیادی براساس اهمیت مراکز تولید وتوزیع در نظر گرفته شده است. برای مثال تمام مراکز کنترل و نظارت بر تولیدات فرش اعم از سازمانهای دولتی مراکز و نهادهایی که طی سالهای اخیر شروع به فعالیت در امر فرش کرده اند در همدان یا در ملایر و یک یا دو شهر دیگر مستقر می باشند و همچنین
امکان دسترسی به مواد اولیه و بازارهای فرش و تسهیلات لازم برای تولید عمدتاً در این شهرهاست و طبیعتاً می توان دریافت که حومه ی این مراکز عملاً تولید کننده چه نوع فرشی می باشند.
- طرحهای رایج
لازم به یادآوری است که هر چند در اثر انتشار روزافزون قالیبافی در ایران، نقشه ها خصلت محلی و سنتی خود را تا حدودی زیادی از دست داده اند، ولی با وجود تداخل و ادغامی که در زمینه نقشه های قالی دیده می شود، با این حال، نقشه یکی از عناصر اصلی تشخیص قالیها و تعیین منشأ محلی آنهاست همانطور که قبلاً ذکر شد، در نقاط شهری باف، بیشتر نقشه های شاه عباسی و کرمانی و در نقاط روستائی نقشه ماهی و انواع لچک و ترنجهای روستایی متداول است.
طرح بافته های روستایی همدان، به طور کلی، ساده تر از قالیچه های عشایر ایران است. با اینکه این تولیدات فاقد نقشهای بدیع و چشم نواز است، با این حال اعتدال رنگها و تضاد دلپذیرشان ارزش خاصی را به تولیدات این منطقه بخشیده است. گر چه هردو منطقه از طرحهای شکسته استفاده می کنند، ولی طرح قالیچه های فارس دقیقتر و استادانه تر است. از سوی دیگر طرح قالیچه های همدانی رونوشت دقیقی از نقشها و تولیدات قدیم همدان است، با این تفاوت که حواشی خارجی دیگر از پشم شتر بافته نمی شود، بلکه تماماً از پشم رنگ شده استفاده م
ی شود. بیشتر این طرحها شکسته و از ترنجی چند ضلعی در متن فرش تشکیل شده است که اغلب سر ترنجی بشکل لنگر کشتی در طرفین آن قرار دارد و لچکهایی با خط مورب زاویه هایی چهار گوش را به خود اختصاص داده اند.
در بیشتر قالی های مشرق زمین، قبل از حاشیه نقشین که از قاب های پشت سر هم تشکیل شده اند، یک لبه بسیار باریک و بدون نقش نیز وجود دارد. در قالی های همدان، این قاب ثانوی، بخصوص در قالی های قدیمی، گاهی مواقع آنچنان عریض است که روی قاب اصلی و حتی روی تمام حاشیه آن تفوق پیدا می کند.
همین قاب ثانوی دارای رنگ قهوه ای ویژه ای است که در نتیجه استفاده از پشم طبیعی شتر حاصل می شود و حالت ابریشمین، نرم و بسیار محکمی دارد. در بعضی از قالیها، همگونی رنگ را حضور نقش های مجرد و کوچک قطع کرده است. این نقش ها تقریباً همیشه یا بوته هستند یا گل های کوچک و یا اینکه مجموعه ای از گل های سوسن.
قاعدتاً همیشه در حاشیه واقعی، نقوش تزئینی ثابتی وجود دارند ولی استثنائاتی نیز در این قاعده کلی دیده می شود. این حاشیه از سه قاب تشکیل شده است: قاب بیرونی دارای نوعی دندانه یا کنگره دو رنگ است. قاب دوم با پیچ و خمی که از برگهای بلند دندانه دار تشکیل شده، تزئین می گردد که به تناوب در بین این برگ ها یک گل سرخ و یا نوع دیگری از گل وجود دارد. قاب سوم با نقش گل های کوچک و با نقش دندانه ای منقش شده است.
در مورد طرح های زمینه قالی حالات مختلف را شاهد هستیم که در واقع با یک بررسی دقیق به این نتیجه می رسیم که اولین حالت فقط گسترش و یا به عبارت بهتر تکرار حالت دوم است. در موارد نادرتری قالی هایی باابعاد معمولی و یا کله ایهایی با ابعاد متوسط می بینیم که زمینه آنها تک رنگ و به رنگ قهوه ای، یعنی رنگ طبیعی پشم شتر است. چهار عدد لچک نیز در چهار گوشه آن قرار دارند و در درون این لچک ها گل هایی نقش بسته اند. در مرکز این زمینه یک ترنج لوزی شکل وجود دارد که در گوشه های بالا و پائین آن دو عدد نقش به شکل گیاه نوک تیز قرار گرفته است. نوک تیز این گلها هم یادآور پیکانی است که توسط یک لوزیوچک تر برید
شده و هم یادآور ساقه بلند و صافی است که منتهی به یک غنچه تقسیم شده است.
درون ترنج نیز دارای نقوشی مشابه با نقوش لچک ها می باشد. در قالی های خیلی قدیمی، این نقش از گل سرخ کوچکی تشکیل شده است که اطراف آن را برگ ها و گل هایی بلند و باریک محاط کرده اند. در قالی های همدان مربوط به نیمه دوم قرن نوزدهم جای این نقش را غالباً نقوش گیاهی، که آنها را هراتی یا ماهی می نامند، گرفته اند
رنگ بندی
قالی های همدان عاری از نقوش تزئینی بسیار پیشرفته بوده و بافت آنها چندان ظریف و لطیف نیست. با وجود اینها، بی پیرایگی و سادگی آنها در امرمربوط به رنگ و ظرافت های مربوط به اختلاف رنگ موجب پاره ای از ارزش ها برای این قالی ها می گردد. این قالی ها با دور شدن از سنت ایرانی، که استفاده از مایه های رنگ های زنده را ترجیح می دهد، از مجموعه ای از مایه های رنگ قهوه ای پشم شتری استفاده می کنند که از طریق رنگ های نقش های تزئینی (قرمز، قرمز صورتی، آبی، سبز، بلوطی تیره) جان تازه ای می گیرد. تا حدود سال 1880 در این قالی ها رنگ های گیاهی به کار رفته است.
جاکوبی در بین این رنگ ها، استفاده از رنگ قرمز تیره ای را کشف می کند که این رنگ در قالی های قدیمی شیراز نیز دیده می شود. این رنگ عبارت از رنگ قرمزی است که توسط حشره قرمزدانه به دست می آید.
- رنگرزی
در حال حاضر غیر از رنگهای طبیعی سهل الوصول و ارزان بقیه رنگهای طبیعی جای خود را به رنگهای صنعتی و جوهری داده اند. رنگهای قرمز را از روناس و رنگ سبز طبیعی را از برگ مو و انواع آبی را از نیل به دست می آورند.
رنگهای قالیبافی معمول ومتداول در استان همدان عبارتند از: ایبراقی (نوعی سبز و روشن)، سبز (روشن و سیر)، زرد، طلائی، نارنجی، سرمه ای، آبی سیر و روشن، پنبه ای (صورتی)، زرشکی، حلوایی (شتری تیره)، کرم و فیروزه ای. صرف نظر از رنگهای مذکور رنگهای چره ای (پشم خالص سفید)، سودگل (بور)، مخلوط (همراه پشمهای دباغی)، سفید سودایی، سفید سیاه، از جمله رنگهای مرسومی هستند که در قالی بافی استان به کار می رود.
رنگرزی در شهر به وسیله رنگرز حرفه ای، که در کار خود ماهر و با استعمال رنگهای صنعتی آشناتر است انجام می گیرد، حال آنکه در مناطق روستایی که اصلاً قالیهای ارزان قیمت بافته می شود بافندگان یا رنگرزهای دوره گرد چندان دقتی در امر رنگ کردن خامه نشان نمی دهند؛ به همین دلیل، رنگها غالباً ثبات ندارند و قالیهای تولیدی پیش از صادر شدن در کارگاهها شستشوی دوا شورمی شوند تا رنگشان ثابت بماند.
هزینه رنگرزی نیز متفاوت با رجشمار قالی است. به عنوان مثال اجرت رنگرزی برای خامه ظریف و رجشمار 140 گره (ایلمیک) در چارک بیشتر از خامه معمولی و رنگهای مصنوعی خواهد بود.
-ابعاد
معمولاً در مناطق شهری باف قالیهای 32 متر و 5/3 5/2 متر و بزرگتر بافته می شود، ولی درمناطق روستایی باف، متداولترین قطعه، قالیچه های دو ذرعی، ذرع و نیم، چارک، پشتی، خرک و کناره است. در برخی نقاط بافت کلگی نیز(5/3 5/2 متر) معمول است.
متداولترین قطع این قالی ها، کله ایها و کنارهها هستند و این امر بویژه در قالی های بافت قدیمی دیده می شود.
فرشبافی در روستاها:
همدان دارای 450 آبادی است که 62400 خانوار روستایی (حدود 354000 نفر) را در بر گرفته است. در غالب روستاهای این شهرستان فرش بافی رواج دارد. قالی بافان این مناطق را اکثراً زنان تشکیل می دهند .
فرش این روستاها برحسب طرح و کیفیت با یکدیگر متفاوت است و بالا بودن سواد تا حد زیادی در انتخاب نقشه خوب و جنس مرغوب و حتی همکاری و تعاون بافندگان زن و مرد و نتیجتاً فرش تولید شده بهتر مؤثر است.
سابق بر این قالی بافان هر منطقه از پشمهای مرغوب دستریس خود که عمدتاً از پشمهای منطقه همدان (مهربان) یا پشمهای آذربایجان و کرمانشاهان بود استفاده می کردند و با رنگرزی با رنگ های طبیعی کلافی مطلوب و مناسب به دست می آورند. این چنین بود که فرشهای درشت باف و پرز بلند روستایی مرغوبیتی خاص می یافت. به دلایلی که قبلاً ذکر شد، امکان دسترسی به بازارهای نزدیک، استفاده از کلافهای رنگ شده و آماده را وارد فرهنگ روستا کرد. با توجه به بافت فرش روستایی که فرشی بالنسبه درشت باف و معمولاً متکی بر امکانات محلی است می توان درجه مخرب بودن ورود این کلافهای رنگ شده را در بافت فرش دریافت، زیرا که الیاف به کار رفته در این کلافها در بسیاری از ضایعات کارخانه ها و کارگاه دباغی که به علت وجود دامداری در منطقه فراوان است تهیه می شود.
با وجود تنزل کیفیت عمومی فرش بافی در منطقه در بخشی ازروستاهای همدان نمونه هایی از یک قالی بافی مناسب را می توان مشاهده کرد. در دهستان مریانج (در لهجه محلی مرگانه) در غرب همدان که روستاهای مویی جین و وفرجین (برف جین، بارف جین برفین) از دهات آنست، ما شاهد قالی بافی زیبایی بودیم. در این روستا زن و مرد در کنار یکدیگر فرش می بافند و بیشتر آنها باسوادند.
مسأله قابل توجه در این روستا آنست که بسیاری از زنان می گویند که قالی بافی را در خانه شوهر خویش یاد گرفته اند و ظاهراً علت این امر این است که مردان این روستا اکثراً همسر از نقاط دیگری که در آنجا قالی بافی رواج نداشته آورده اند.
غالب این قالی بافان از کار کرد با تعاونی رضایت دارند و حتی آنان که مستقلاً و برای خود کار می کنند ترجیح می دهند که زیر پوشش تعاونی قرار گیرند. علت این امر ظاهراً پشم و مواد اولیه ای مرغوب و نقشه هایی مناسبی است که تعاونی در اختیار آنان می گذارد. روستای وفرجین که دارای 200 خانوار است و همچنین روستای مویی جین که 120 خانوار قالی باف دارد و همچنین بسیاری از قالی بافان سولان بر روی دستگاه هایی که از تعاونی گرفته اند کار می کنند.
در این روستا دارها گردان است. فرشهای تحت نظارت تعاونی و اصولاً آنچه که فرش خوب نامید می شود، دو پود است. نخ مصرفی، کرک و گاه پشمی است. پرز این فرشها بلندو فرش معمولاً گوشتی و سنگین است. قالیهای روستایی عمدتاً 25 رج و به ندرت 35 رج می باشند.
قابل ذکر است که غالب فرشهای بافته شده در روستا 2 زرعی، زرع و نیم وذرع چارک و پشتی و خرک و کناره است. نقوش غالب فرشهای روستایی ذهنی است. که با گسترش نفوذ
رنگ های مورد مصرف در این مناطق، آبی و نیلی پر طاووسی، انواع سبز (سیر و متوسط و روشن)، مایه های سرخ روناسی و قرمز و نخودی و زردهای شتری و قهوه یی است.
بدیهی است هنگامی که مسأله نظارت جهاد سازندگی یا شرکت فرش یا سازمانهای دیگر پیش می آید طبیعتاً با نوعی بافت سازمان یافته مواجه می شویم که به آن اشاره کردیم. این نوع فرش که قبلاً نیز با نظارت و مشارکت تجار و شرکتهای خارجی تهیه می شده است، از نظر کیفیت دارای گره های نسبتاً بیشتر و پرزهای نسبتاً کوتاه تر در نتیجه فرشی سبک تر بوده است. این فرشها
معمولاً دو پود بوده و مواد اولیه به کار رفته در آنها خوب و دارای رنگهای ثابت است. این نوع فرش بنا به سفارش خریداران فرش در روستا بافته می شود و با فرشهایی از نوع فرش روستایی که دارای طرحهای ساده ذهنی است و غالباً یک پوده و دارای گره ترکی است و ضخیم و سنگین و دارای پرزهای بلند می باشند، فرق دارد. قابل ذکر است که فرشهای نوع اول غالباً با از دست دادن مراکز حمایتی خود نظیر آنچه که با رفتن شرکتهای خارجی اتفاق افتاد یا نفوذ مخرب رنگها و مواد نامناسب به شدت از نظر کیفیت آسیب می بیند و این مسأله ای است که باید بسیار آگاهانه ب
ا آن برخورد کرد.
روستای انجلاس (در جنوب همدان) که سیسیل ادواردز از مردم لجوج و سرسخت آن یاد می کند که قبلاً در بافت فرشهای هراتی (ماهی) شهرت داشتند امروز به روستای متروکی تبدیل شده است که ظاهراً جز چند نفر سکنه ندارد.
از ویژگیهای قالی قدیم انجلاس استفاده از پشمهای بومی دست ریس و رنگهای روناسی (در زمینه) بوده است که امروز از آنها اثری در دست نیست. در منطقه عین آباد و روستای بیوک آباد قالی بافی قابل توجهی جریان دارد و از نقوش ملایر در فرشهای منطقه استفاده شده و طرحی مشابه لیلیان در عین آباد بافته می شود. در شمال همدان در راه همدان به تهران بخش رزن واقع است که در اغلب روستاهای آن قالی بافی وجود دارد. دهستان درجزین علیا معروف به قروه در
جزین از مناطق مهم قالی بافی در این بخش است. این منطقه قبلاً همراه با درجزین که اکنون در بخش فامنین قرار دارد منطقه ی وسیعی بوده که ظاهراً به وسیله ی نادر شاه تخریب شده است. این منطقه در سالهای دهه بیست تولید کننده یکی از بهترین فرشهای منطقه بوده است که با استفاده از پشمهای محلی شسته و تمیز و رنگهایی با سایه های آبی پر طاووسی و انواع سبز
(سیر و متوسط و روشن) و سایه های سرخ روناسی و قرمز که در کارگاههای رنگرزی محلی رنگ می شده و بافت دقیق و منظم آن شهرتی جهانی داشته است. گفته می شود که در این منطقه حداقل از چهار قرن قبل قالی بافی رواج داشته است. وجود قبرستانی قدیمی با سنگ قبرهایی که روی آنها تصویر وسایل قالی بافی حک شده گواهی بر این امر است. رنگهای فرش قدیمی به دست آمده از این منطقه روشن و شفاف بوده و نشان از مهارت رنگرزان محلی دارد. امروزه از این سابقه درخشان فقط اثر اندکی را در دهستانهای مجاور و روستای کوچکی به نام سوزن سراغ گرفتیم. بر سر راه سوزن دهستان وسیع رازین قرار گرفته که در گذشته وسعتی داشته است. در
تمام روستاهای منطقه به خصوص در روستاهای کهارد، کاج، عمان، فارسجین، احمد آباد، شاه هنجرین (چانگرین)، شنجور (شانجعلی)، کمندان (نوار) و روستاهای بوبوک آباد، عرب لو، سایان و همچنین شهر قهاوند از بخش شراء قالی بافی گسترده ای جریان دارد. در روستای ویس لو (یسرلو) قالیهای کوچک و مرغوبی بافته می شود. تعاونی جدید التأسیس فرش دستباف منطقه رزن در حال حاضر 80-70 نفرعضو دارد ولی به طور کلی قالی بافی منطقه هنوز پشم و نقشه مورد نیاز خود را از همدان تأمین می کنند.
در منطقه ی محاط شده در بین شهرستانهای همدان، تفرش و فراهان طایفه ای از ترکان بنام برچلو که بنابر شواهد تاریخی نسبت آنها به هلاکوخان مغول می رسد فرشهایی یک پوده و پرز بلند اغلب در سبک گلدار با طرحهای لچک و ترنج می بافند ترنج دایره ای شکل قالیچه های این طایفه با دو سر ترنج بزرگ که در حقیقت دو گلدان مملو از دسته های گل هستند و همچنین چهار دسته گل بزرگ که سایر جوانب آنرا احاطه می کنند با رنگهای شاداب بر زمینه عاجی فرش جلوه خاصی دارند. حاشیه این قالیچه ها که اکثراً در اندازه های دو ذرعی و ذرع و نیم بافته می شوند مانند غالب فرشهای نواحی غرب ایران از سه نوار تشکیل شده و نوار مرکزی معمولاً در رنگ آبی تیره است.
ترنج ظریف مرکزی از صفات قالیهای برچلو است و دهکده کمازان تولید کننده بهترین آنهاست. برچلو از معدود مناطقی بوده است که از طرح گردان تحت تأثیر قالی بافی اراک استفاده می کرده است متأسفانه امروز از آن سابقه درخشان کمتر اثری دیده می شود و رنگهای زیبای محلی تحت تأثیر رنگهای آنیلینی به مایه های خشن قرمز جگری، سبز علفی و آبی و قرمز بد رنگ گل پامچال تبدیل شده و بافندگان ابعاد فرشهای خویش را کوچک کرده اند.
ابعاد: قالیها به اندازه های 50/2 50/1 متر همچنین تعداد معدودی در اندازه های معمول تا 4 3 متر بافته می شود.
تار و پود قالیهای م
نطقه برچلو از جنس پنبه است که سفید شویی نشده است. گاه پود را رنگ آبی می زنند. در این منطقه قالی های اغلب درشت بافت هستند. منطقه دیگر مورد بررسی حوزه شراء است که تا برچلو گسترده می شود. مهمترین بخشهای قالیباف شراء توابع ترک زبان بیوک آباد، گورگز و قزلیچه است. قطع قالیهای بیوک آباد بیشتر کلگی و نقشه متداول در آنها ماهی، لچک و ترنج، کف ساده ترنج دار و بی ترنج است در قزلیچه و گورگز بیشتر قالیها در قطع کوچک بافته می شود.
بخش فامنین آخرین
منطقه مورد بررسی است. این منطقه سابقه ای دیرین در فرشبافی دارد سیسیل ادواردز در کتاب قالی ایران از تعدادی فرش که منسوب به روستای فامنین است یاد کرده می گوید: لااقل سه تخته قالی بسیار قدیمی وجود دارد که احتمال می رود در این ناحیه تهیه شده باشد. یکی از آنها در موزه ی فیلادلفیا مجموعه ویلیامز و دیگری در مجموعه ویلهنی و سومی سابقاً در مجموعه لام نگهداری می شده است. این قالیها را به "شمال غربی ایران نسبت داده اند و تاریخ آنها اوایل قرن هفدهم است." ادواردز همچنین می گوید "چندین قطعه قالی در سالهای 1923 – 1911 به دست
من افتاد که بنا به گفته دلالان متعلق به دو یا سه نسل پیش از آن بوده است. در واقع از روی گره و سبک کلی این قالیها می توان منطقه ی بافت را تعیین کرد ولی از آنجا که این نوع فرشهای نسبتاً درشت بافت غالباً برای مصرف اطاقهای نشیمن و محل زندگی بوده و زود از بین می رفته است مشکل بتوان باور کرد که قدمتی قبل از قرن نوزدهم دانسته باشند" به هر ترتیب ادواردز وجود قالی بافی پیشرفته در این منطقه و در کبودر آهنگ را حداقل در صد و پنجاه سال گذشته تأیید می کند.
امروزنیز در منطقه فامنین وجود نوعی قالی بافی با تکنیک بالا و بافت فرشهای ابریشمی حکایت از وجود سابقه و مهارت قالی بافی کهنی دارد. هر چند قالی بافان بخش فامنین حداقل در چند نقطه که مورد بررسی قرار گرفت ادعا دارند که بافت قالی ابریشمین را از بافندگان قمی آموخته اند، ولی احتمالاً تهیه ابریشم و مصالح مورد نیاز این نوع فرش بافی از قم تا حدودی در این اظهار نظر مؤثر می باشد. به هر حال قالی بافی بالنسبه خوبی که در روستاهای حوزه فامنین جریان دارد از قالی بافی حوزه قم و ساوه بی تأثیر نیست و بسیاری از روستاهای این منطقه از جمله
تجرگ و قره دابی و بیوک آباد و رامیشان به بافت فرشهای خوب و اخیراً ابریشم بافی شهرت دارند. در دهستان پیشخور هم اکنون در حدود 251 دستگاه ابریشمبافی دایر است که 20 دستگاه زیر نظارت تعاونی فرش دستباف است.
ایلهای همدان که در اوایل بهار شروع به حرکت به سوی ییلاق می کنند نیز از مهمترین تولید کنندگان فرش همدان می باشند 22 تیره شاهسون، 16 تیره یارمطاقلو و 14 تیره ترکاشوند تولید کننده فرش می باشند. پرویز تناولی در کتاب " قالیچه های تصویری"
می گوید:
قالیچه های هوشنگ شاهی را باید محصول مناطق غربی کشور به خصوص اطراف همدان دانست گو اینکه نمونه های از قالیچه های هوشنگ شاهی در دیگر مناطق هم بافته شده است. اما اکثریت قریب به اتفاق آنها کار مردم روستاهای همدان و شهرهای اطراف آنست و همچنین قدیمی ترین قالیچه ای که بدست آمده و تاریخ بافت 1230ه– ق رادارد مربوط به این منطقه است. همدان علاوه بر اینکه بیشترین سهم را در تولید قالیچه های هوشنگ شاهی داشته در تولید دیگر قالیچه های تصویری هم سهم مؤثری دارد. گو اینکه بیشتر این قالیچه ها در شهر همدان بافته نشده و
عمل بافت در روستاها و در بین ایلات اطراف همدان انجام گرفته است، اما از آنجا که عمل خرید و فروش در بازار همدان صورت می گرفته این قالیچه ها به قالیچه های همدان شهرت یافته است. تناولی همچنین می گوید "بیشتر قالیچه های مورد نظر ما به دست عشایر فوق الذکرو یا در دیگر روستاهای ترک زبان همدان بافته شده اند. یکی از این روستاها درگزین می باشد. علاوه بر اینکه بهترین قالیچه های تصویری همدان در این منطقه بافته شده اند، نام درگزین معتبرترین نام در قالی بافی همدان است. درگزین با 177 روستای تابعه آن یکی از مراکز مهم قالی بافی این استان
است. تا 20 سال قبل متجاوز از 14000 قالیباف بر روی دارهای موجود با استفاده از پشمهای گوسفندان ایل شاهسون فرشهای یک پوده با بافت متوسط با پرز بلند و نیمه متراکم می بافتند قالی بافان در گزین از بهترین قالی بافان همدان بوده و فرشهای آنها به نسبت سایر دست بافتهای این استان با قیمتهای بسیار خوب مورد مطالعه قرار می گیرند طرحهای آن مشابهت فراوانی با برخی از طرحهای ترنجدار ساروق دارد.
هوشنگ شاه – 1312 هجری – اطراف همدان – قالیچه های تصویری
ملایر (نام پیشین آن دولت آباد بوده)
ملایر در جنوب استان همدان واقع است و از مشرق به اراک محدود می باشد. مورخان در مورد وجه تسمیه ملایر گفته اند که در زمان مادها در این منطقه با روشن کردن آتس برروی تپه ها اخبار را به سایر نقاط می رسانده اند و از این رو منطقه به «مل اگر» یا تپه آتش موسوم گشته است لیکن بنای شهر از قدمت دیرینه ای برخوردار نیست و مقارن با حکومت فتحعلیشاه قاجار بنا شده است. آمار استان از وجود 14854 دستگاه دار قالی خبر می دهد.
قالیهای ملایر در میان قطعات مرغوب همدان جای دارند. شایان توجه است که قالی های ملایر در شمال غرب این ناحیه، (پیرمیشین)، تهیه می شوند. کیفیت قطعات قدیمی این ناحیه قابل مقایسه با قالیهای سنه می باشند. تعداد کمی از قطعات بسیار مرغوب «میشین ملایری» همچنان به بازار عرضه می شوند.
شهرستان ملایر و بخشها و روستاهای تابعه آن یکی از مراکز پر اهمیت تولید فرش در این استان است. فرشهای این ناحیه خاصه آنهای که قدمت بافت بیشتری دارند همواره در بازارهای داخل و خارج از شهرت خوبی بهره داشته اند. در مناطق شمالی و شرقی آن مانند حسین آباد، جوکار اکثراً فرش های یک پوده و با گره ترکی و در طرح شکسته با طرحهای هراتی و ایلیاتی که از
نقشهای کردی و قفقاز نشأت می گیرند بافته می شوند در حالی که بافندگان مناطق جنوبی ملایر سنتهای بافندگی مناطق فارس زبان از جمله استعمال گره نامتقارن و کاربرد دو نخ پود و نقشه های متداول در فراهان و ساروق را پیروی می کنند. قرمز و آبی تیره و زرد کمرنگ به صورت رنگهای غالب در فرش های این ناحیه دیده می شوند. در میان مراکز بافندگی جنوب ملایر
روستاهای جوزان – علمدار – میشن – مانیزان شهرت بیشتری دارند در حسین آباد وجوکار فرش هایی با طرح هراتی می بافند. اشکال ترکیب دهنده نقش هراتی در این فرشها در ابعاد کوچکی طراحی می شوند. طراحان نقش قالی این نوع طرح مینیاتور هراتی را اصطلاحاً ریزه ماهی می خوانند. فرش های حسین آباد اغلب در اندازه های ذرع و نیم و دو ذرعی و همچنین کناره و اغلب با بافت متوسط به بازار عرضه می شوند. متن این فرش ها اغلب به رنگ قرمز درخشان و حاشیه پهن آنها به رنگ سفید عاجی است.
فرش های جوکار مشابه به بافت حسین آباد است با این دو تفاوت که اولاً در متن این فرش ها نقش ترنج کوچکی دیده نمی شود و ثانیاً بافت آنها در مجموع شسته رفته تر از حسین آباد بوده و با الیاف بهتری بافته شده اند. حاشیه هر دو نوع فرش مزین به طرح شیر و شکری است.
مانیزان از جمله مراکزی بوده که همواره به لحاظ تولید محصولات خوب معروف بوده است اسلیمی لچک ترنج با متن افشان و نقشه گل رزی آن مشهور است. دهات گرجایی، بیغش،
حمزه لو، میشین از جمله دهات معروف بعد از جوزانند که اولی و دومی به ترتیب داشتن طرحهای گل رزی وگردان و انگوری بزرگ مشهورند.
قالیهای ملایر با سه ترنج مرکزی بی شباهت به سبک قفقازی نیستند و در منطقه به آنها ارمنی باف نیز گفته می شود و این بخاطر اعزام اجباری ارمنیان ایروان در قرن هفدهم به منطقه و اسکان آنان در این ناحیه است.
توسک نیز به تولید قالیهای نقش برجسته ذرع و نیم و پادری و پشتی مشهور است. در جاده اراک از ملایر به طرف اراک روستای پری در حال حاضر معروفترین ذرع و نیم و تودری را تولید می کند و نقشه چاپی پری سیمای قالیبافی شهری ملایر و برخی روستاها شباهت بسیار به قالیبافی حوزه ساروق و اراک دارد. علت این امر به احتمال زیاد آنست که شروع قالیبافی در این شهر جدید التأسیس همزمان با شروع قالیبافی در شهر اراک بوده است، بدین معنی که به هنگام ایجاد
شهر، برخی از صنعتگران و هنرمندان مختلف را از سایر شهرستانها به اراک و ملایر آورده اند. در میان این صنعتگران قالی باف از کرمان و کاشان و سایر مناطق قالی بافی افرادی وجود داشتنه اند. بعدها نیز حضور تجار خارجی از منطقه اراک و ساروق و رواج نقشه های گل فرنگ و گوبلنی و کف ساده منطقه ملایر را نیز بی نصیب نگذاشت.