بخشی از مقاله

خلاصه

صادرات معمولترین راه پیشرو سازمانها بهمنظور بهرهبرداری از فرصتهای بازار خارجی به شمار میآید و حفظ قابلیت رقابت در بازار جهانی امروز نیازمند بهبود عملکرد صادراتی است که این امر جز با شناخت عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی امکانپذیر نخواهد بود. اهمیت توسعه فعالیتهای صادراتی و شرایط حاکم بر وضعیت صادرات فرش سبب شده است بنگاههای صادرکننده این محصول نهتنها برای موفقیت بلکه برای باقی ماندن در چرخه رقابت جهانی نیازمند شناخت عوامل مؤثر بر عملکردشان در بازارهای خارجی باشند.

پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی بر اساس رویکرد مبتنی بر منابع در صنعت فرش انجامشده است. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت مسئله و هدف، کاربردی و ازلحاظ روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است و جامعه آماری آن کلیه تولیدکنندگان صادراتی فرش دستباف و ماشینی در استان خراسان رضوی میباشد.

بهمنظور گردآوری اطلاعات پرسشنامهای در قالب طیف لیکرت در میان 35 بنگاه صادرکننده توزیع گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تعهد و پشتیبانی از صادرات، دانش تجاری بینالمللی، گرایش به کارآفرینی، تجربه صادراتی مدیریت، تجربه سازمان، شایستگیهای صادراتی بر عملکرد صادراتی تأثیر میگذارند؛ درحالیکه اندازه سازمان تأثیری بر عملکرد صادراتی ندارد.

.1 مقدمه

ارتباط میان توسعهی صادرات و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم در تجارت و توسعهی کشورهاست .[1] در شرایط امروز اقتصاد بینالملل که کشورها در پی دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و گسترش تولید و اشتغال هستند، روی آوردن به صادرات بهعنوان موتور محرکه اقتصاد و رمز بقای کشورها در بازارهای جهانی و تجارت بینالملل اجتنابناپذیر به نظر میرسد. رشد صادرات راهکاری برای بازآفرینی اقتصادی از منظر دولتها به شمار میآید و تقریباً در تمام کشورهای درحالتوسعه، توسعهیافته و حتی کشورهایی که از تقاضای داخلی بالایی نیز برخوردار هستند، موضوع توسعه صادرات در رأس اولویتها و سیاستگذاریها قرار دارد 

تجربهی کشورهای تازه صنعتی شده که عمدتاً از طریق استراتژی توسعه صادرات و نفوذ در بازارهای خارجی موفق به حفظ و تقویت رشد مداوم اقتصادی شدهاند گویای این واقعیت است که در دنیای کنونی توسعه صادرات سبب افزایش درآمدهای ارزی، تقویت ظرفیتهای تولید داخلی، افزایش نرخ اشتغال و پرداخت کسری تجاری میشود 

امروزه با روند رو به رشد جهانیشدن، عرصه بازار و رقابت برای سازمانها از بازارهای داخلی به بازارهای بینالمللی گسترشیافته است [4] و سازمانها دریافتهاند که صرفنظر از اندازه، صنعت در حال فعالیت و ملیت، انتخاب گزینه عدم فعالیت در بازارهای جهانی بهزودی دیگر برای آنها وجود نخواهد داشت

با توجه به اهمیت صادرات در رشد و تضمین بقای سازمانها در درازمدت و محدود بودن منابع و فعالیتهای سازمانها، شناسایی عواملی که بتوان از طریق ایجاد تغییر در آنها به بازده بالاتری دستیافت همواره موردتوجه سیاستگذاران، مدیران و پژوهشگران بوده است و پژوهشهای مرتبط بسیاری در این زمینه در کشورها و صنایع مختلف انجامشده است 

افزایش جمعیت کشور، کاهش درآمدهای نفتی و پایانپذیر بودن این منابع سبب شده که توسعه صادرات غیرنفتی همواره بهعنوان راهکاری موردتوجه سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی کشور باشد .[7] در این راستا صادرات محصولات و مصنوعات کشور که با بازنمایی فرهنگ، فناوری و توانمندی ایرانی در کنار تعالی اقتصاد کشور، هنر و معارف ایرانی را نیز ترویج کنند راهکار هوشمندانهای است. قدمت و موقعیت ممتاز ایران در تولید فرش دستباف و ظرفیت بالای تولید فرش ماشینی در کشور از یکسو و مقایسه آمار صادرات این کالا در سالهای گذشته نشان میدهد که فرش بهعنوان یکی از مزیتهای بالقوه صادراتی درزمینه صادرات فرش دستباف با افت مواجه بوده و در صادرات فرش ماشینی نیز افزایش چشمگیری نداشته است.

از دلایل این عدم موفقیت در صادرات میتوان به توسعهنیافتگی بخشهای بازرگانی و صادراتی بنگاههای تولیدی فرش، سرمایهگذاری و انتخاب مسیرهای نادرست ارزآوری توسط فعالان این حوزه و شرایط رقابتی بازار این محصول اشاره کرد که سبب شده است بنگاههای صادرکننده فرش نهتنها برای موفقیت بلکه برای باقی ماندن در چرخه رقابت جهانی نیازمند شناخت عوامل مؤثر بر عملکردشان در بازارهای خارجی باشند. در این راستا شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی که امکان تغییر، سرمایهگذاری و توجه بیشتر در آنها وجود دارد، میتواند راهکاری مناسب در جهت افزایش بازده و حضور موفقتر در عرصه صادرات باشد و گامی در جهت پیشبرد و توسعه صادرات غیرنفتی به شمار آید.

.2 مبانی و چارچوب نظری

پدیده جهانیشدن بهعنوان یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات پیش روی کشورها در عصر حاضر به شمار میرود. از جهانیشدن بهعنوان واژه رایج دهه 90 میلادی و جهانشمول، تعاریف و برداشتهای متفاوتی وجود دارد .[8] در ادبیات جهانیشدن، جهانیشدن مترادف صادرات و سرمایهگذاری خارجی تلقی میشود و مهمترین نتیجه بهدستآمده از مطالعات در زمینه تأثیرگذاری جهانیشدن بر صادرات نشاندهنده اثر مثبت این پدیده بر صادرات است

جهانیسازی بهعنوان یک پدیده غالب در اقتصاد جهانی، تأثیر شگرفی بر راهبردهای ورود به بازارهای بینالمللی که طیف گستردهای از صادرات تا سرمایهگذاری از آغاز را در برمیگیرند، گذاشته است .[10] دراینبین ازآنجاکه صادرات مستلزم بهکارگیری کمترین منابع، کمترین ریسک و کمترین تعهد سازمانی در مقایسه با سایر روشهای ورود به بازارهای بینالمللی است، معروفترین و متداولترین رویکرد اتخاذشده سازمانها، برای ورود به بازارهای خارجی بشمار میآید

صادرات بنگاههای تولیدی را توانمند میسازد تا از محدودیتهای بازار داخلی رهاشده [12] و با کمترین درگیری در فعالیتهای محلی محصول یا خدمت خود را در بازارهای خارجی عرضه کرده و به اهدافی همچون رشد، کسب سود و ایجاد تنوع برای ریسکهای تجاری دست یابند

توانایی رقابت در بازارهای جهانی با اتخاذ راهبردهای صادراتی موفق برای دستیابی به عملکرد صادراتی مطلوب، مهم و حیاتی است؛ بااینحال هیچ تعریف واحدی از عملکرد صادراتی وجود ندارد و این حوزه را با وجود ادبیات گسترده به یکی از حوزههایی که قابلیت درک پایینتری از آن وجود دارد در بازاریابی بینالملل تبدیل کرده است

یکی از مفیدترین تعاریف توسط کاووسگیل و زو[14] 1 ارائهشده است. بهزعم آنان عملکرد صادراتی به این معنا است که تا چه حد اهداف شرکت از منظر اقتصادی و راهبردی با توجه به صادرات، از طریق برنامهریزی و اجرای استراتژی بازاریابی صادرات قابلدسترس هستند.

شوهام[15] 2 نیز عملکرد صادراتی را بهعنوان نتایج بهدستآمده برای شرکت از فروش بینالمللی تعریف میکند که نتایج دربرگیرنده جنبههای مالی و راهبردی عملکرد میباشد و باید یک افق زمانی برای در برگیری تغییرات را نیز شامل شود.

عملکرد صادراتی بازتابدهنده رفتار خاص شرکت در استفاده از منابع و تواناییهایش در بافت بینالمللی در یک مقطع زمانی خاص است که بهعنوان یکی از شاخصهای موفقیت فعالیتهای صادراتی به شمار میرود و یکی از پدیدههایی است که بهطور گسترده موردمطالعه قرارگرفته است. از زمانی که برای اولین بار توکی 3 در سال 1964 بهعنوان اولین فرد پیشگام برای شناسایی عوامل مؤثر بر صادرات تلاش کرد، رابطه میان عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی و خروجیهای صادرات موضوع تجزیهوتحلیل صدها پژوهش علمی قرارگرفته است. دو ساختار عمده که در طی این سالها بیشتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است عبارتاند از عوامل مؤثر بر عملکرد صادراتی و اندازهگیری عملکرد صادراتی

مرور ادبیات عملکرد صادراتی از سال 1988 تا 2014 نشان میدهد که طیف وسیعی از عوامل بهعنوان عوامل مؤثر عملکرد صادراتی موردتوجه پژوهشگران بوده است که مطابق با دو رویکرد نظری مبتنی بر منابع و نظریه ساختار صنعت میباشند

دیدگاه مبتنی بر منابع، زیربنای نظری برای مدل بینالمللی شدن است .[18] تئوری مبتنی بر منابع بحث میکند که مؤلفه اصلی عملکرد یک شرکت و استراتژی آن منابع داخلی سازمان هستند . [19] تحقیقات نشان میدهد منابع و قابلیتهای شرکت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد و استراتژی رقابتی صادرات اثر گذاشته و شرکتهایی که منابع و قابلیتهای ویژه دارند، بیشتر در فعالیتهای بینالمللی - مانند صادرات - وارد میشوند

در این تئوری شرکت بهعنوان بسته منحصر بفردی از منابع معمولی و ملموس - داراییها، تواناییها، فرآیندها، ویژگیها یا صفات مدیریتی، اطلاعات و دانش - در نظر گرفته میشود که توسط شرکت کنترلشده و آن را قادر به اجرای استراتژیهایی جهت بهبود کارایی و اثربخشی مینماید. تئوری مبتنی بر منابع بحث میکند که مؤلفه اصلی عملکرد یک شرکت و استراتژی آن منابع داخلی سازمان هستند

.3 پیشینه پژوهش

ایردل و اُزدمیر4 در سال2016 در پژوهشی با عنوان »عوامل مؤثر بر رابطه استراتژی آمیخته بازاریابی و محرکهای صادراتی در بازارهای خارجی: کاربرد در صنعت پوشاک ترکیه« نشان دادند که میان مشخصات شرکت، مشخصات محیطی، تعهد بینالمللی و تجربه بینالمللی با سطوح بالای عملکرد صادراتی رابطه وجود دارد    

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید